در حالی که بحثهای مربوط به هوش مصنوعی سالها در اتاقهای دربسته سیاستگذاری و جلسات استماع کنگره جریان داشت، حالا این مناقشه بهطور جدی وارد میدان سیاست انتخاباتی شده است. گزارشها نشان میدهد دو جریان رقیب، هرکدام با قرائتی کاملاً متفاوت از آینده هوش مصنوعی، خود را برای پرداخت هزینهای دستکم ۱۵۰ میلیون دلاری آماده میکنند تا بر انتخابات فدرال و ایالتی آمریکا اثر بگذارند.
به گزارش میهن بلاکچین، این رویارویی، تقابل دو نگاه متضاد است: از یکسو، حامیان صنعتی که خواهان توسعه سریع و بدون محدودیت هوش مصنوعی هستند و از سوی دیگر، گروهی دوحزبی از سیاستمداران سابق که بر لزوم مقررات سختگیرانهتر و کنترل صادرات فناوریهای پیشرفته تأکید دارند. ابعاد مالی این نبرد حتی از هزینههای سیاسی جریانهای همسو با کریپتو در انتخابات ۲۰۲۴ نیز فراتر رفته و بهوضوح نشان میدهد که آینده AI به یکی از محورهای اصلی سیاست آمریکا تبدیل شده است.
در ادبیات سیاسی آمریکا، این دو جریان با عنوان «AI Boomers» برای حامیان توسعه سریع و «AI Doomers» برای طرفداران مقررات سختگیرانه شناخته میشوند؛ دو برچسب رسانهای که حالا به محور یک نبرد انتخاباتی تمامعیار تبدیل شدهاند.
جریان خوشبینهای شتابگرا؛ توسعه سریع تحت یک چارچوب ملی
در جبهه حامیان صنعت کریپتو، ائتلافی از سوپرپکها (Super PAC) با نام «رهبری آینده» یا Leading the Future شکل گرفته که پشتوانه آن سرمایه مدیران فناوری و شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر است. این مجموعه با حمایت چهرههایی مانند گرگ براکمن (Greg Brockman)، رئیس OpenAI، شرکت سرمایهگذاری a16z و جو لونسدیل (Joe Lonsdale)، همبنیانگذار Palantir، قصد دارد تا سقف ۱۰۰ میلیون دلار برای حمایت از نامزدهای همسو هزینه کند.

جاش ولاستو (Josh Vlasto)، یکی از طراحان اصلی استراتژی سیاسی این گروه، میگوید هدف آنها شکل دادن به یک اجماع در کنگره برای سپردن کامل تنظیمگری هوش مصنوعی به دولت فدرال است. از نگاه این جریان، تعدد قوانین ایالتی (بهویژه در ایالتهایی مانند نیویورک یا کالیفرنیا) میتواند مزیت رقابتی آمریکا را در برابر چین تضعیف کند.
این گروه از یک استاندارد ملی فدرال دفاع میکند، اما تمایلی به مقررات جزئی و دستوپاگیر ندارد و ترجیح میدهد جزئیات اجرایی به نهادهای نزدیک به صنعت یا ساختارهای مشورتی سپرده شود. ولاستو که پیشتر سخنگوی سوپرپک Fairshake در حوزه کریپتو بوده، اعلام کرده این مجموعه آماده ورود تهاجمی به رقابتهای انتخاباتی است و حتی همین حالا نیز برنامههایی برای مقابله با نامزدهایی دارد که از تنظیمگری ایالتی حمایت میکنند.
از نگاه این طیف، سرعت بر احتیاط اولویت دارد. آنها معتقدند کند کردن روند توسعه هوش مصنوعی، بهویژه در فضای رقابت ژئوپلیتیک با چین، یک ریسک استراتژیک است و دغدغههایی مانند ایمنی، سوگیری یا سوءاستفاده میتوانند پس از استقرار فناوری مدیریت شوند.
جریان بدبینهای محتاط؛ مهار فناوری پیش از دگرگونی جامعه
در سوی مقابل، کریس استوارت (Chris Stewart)، نماینده سابق جمهوریخواه از یوتا و برد کارسون (Brad Carson)، نماینده دموکرات سابق از اوکلاهما، دو سوپرپک جداگانه راهاندازی کردهاند که هدف مشترک آنها حمایت از نامزدهایی با رویکرد محتاطانهتر نسبت به هوش مصنوعی است. این دو مجموعه قصد دارند حدود ۵۰ میلیون دلار برای انتخابات ۲۰۲۶ جذب کنند؛ این رقم کمتر از جبهه صنعتی است، اما بهگفته برگزارکنندگان، همچنان قابلرقابت است.
کارسون میگوید نگرانی عمومی نسبت به سرعت توسعه هوش مصنوعی دستکم گرفته شده است. بهباور او، مردم لزوماً مخالف AI نیستند، اما نسبت به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن احساس اضطراب دارند. این جریان، رویکرد شرکتهای فناوری را «شتابزده و بیمحابا» توصیف میکند و بر این باور است که نبود قواعد روشن میتواند به واکنش شدید سیاسی در آینده منجر شود.
تمرکز اصلی این گروه بر دو محور است: تنظیمگری معنادار و کنترل صادرات. آنها خواهان مقررات الزامآور در حوزههایی مانند استقرار مدلها، آزمونهای ایمنی، شفافیت و پاسخگویی در قبال آسیبها هستند و تأکید میکنند که در نبود اقدام فدرال، ایالتها باید حق ورود به این حوزه را داشته باشند. از نگاه آنها، نقش ایالتها نه جایگزینی کنگره، بلکه ایجاد فشار برای شکلگیری یک چارچوب ملی است.
در حوزه امنیت ملی، این جریان از محدودیت شدید صادرات تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی به چین دفاع میکند و تصمیم دولت دونالد ترامپ برای اجازه فروش تراشههای انویدیا (Nvidia) به چین را بهشدت مورد انتقاد قرار داده است. بهباور آنها، رهاسازی این فناوریها میتواند پیامدهای راهبردی و نظامی جدی داشته باشد.
دو روایت، یک میدان سیاسی
اگرچه استوارت و کارسون خود را «ضد هوش مصنوعی» نمیدانند، اما تأکید دارند که بدون ایجاد چارچوبهای حفاظتی، اعتماد عمومی به این فناوری از بین خواهد رفت. بهگفته کارسون، تجربه بیاعتمادی عمومی به شرکتهای بزرگ فناوری هشداری است که نادیده گرفتن آن میتواند به واکنشهای شدیدتر قانونگذاران در آینده منجر شود.
در نهایت، آنچه در حال شکلگیری است، صرفاً یک جدال فنی بر سر مقررات نیست؛ بلکه نبردی سیاسی بر سر این پرسش بنیادین است که هوش مصنوعی با چه سرعتی، تحت چه نظارتی و به نفع چه کسانی باید رشد کند.
این تقابل سیاسی میتواند مسیر سرمایهگذاری و توسعه هوش مصنوعی را در سالهای آینده بهشدت تحتتأثیر قرار دهد؛ بهویژه برای بازارهایی که به AI بهعنوان موتور رشد نگاه میکنند. در سناریوی خوشبینانه، استقرار چارچوبهای شفاف میتواند همزمان اعتماد عمومی را تقویت کند و نوآوری را نیز پایدارتر سازد؛ اما در سناریوی بدبینانه، سیاسیشدن افراطی این حوزه ممکن است به نوسان مقررات، سردرگمی بازار و کند شدن تصمیمگیریها منجر شود.













