• تتر:
    127,249.04 تومان
  • دامیننس بیت کوین:
    58.83%
  • دامیننس اتریوم:
    12.12%
  • ارزش کل بازار:3 تریلیون دلار

قیمت ارز های دیجیتال

حجم کل بازار
3 تریلیون دلار
معاملات 24h
154 بیلیون دلار
سهم بیت کوین
58.83%
نرخ تتر
127,249.04 تومان

آخرین مطالب

پرپ‌های پیش از عرضه چیست؟ وقتی بازار قبل از تولد توکن قیمت را می‌سازد

رضا حضرتی
21 آذر 1404 - 22:00
سال ۲۰۲۵ به سالِ قراردادهای آتی دائمی پیش از عرضه (Pre-launch Perps) تبدیل شده است؛ امسال پلتفرم‌هایی مانند پامپ فان (pump.fun)، پلاسما (Plasma)، مگا ای‌تی‌اچ (MegaETH) و بسیاری دیگر در آن درخشیدند. شاید بپرسید قرارداد آتی دائمی پیش از عرضه چیست؟ این‌ها قراردادهای آتی (فیوچرز) روی توکنی هستند که هنوز وجود خارجی ندارد. در زمان معامله، هیچ بازار اسپات عمومی یا قیمت مرجعی برای آن‌ها وجود ندارد و قیمت‌ها عمدتاً بر اساس علاقه سفته‌بازان و احساسات بازار تعیین می‌شوند. هدف از این قراردادها، تسهیل «کشف قیمت» زودهنگام و ایجاد بازارهای کارآمدتر پیش از لیست شدن توکن در بازار اسپات است. در این مقاله از میهن بلاکچین، سعی می‌کنیم توضیح دهیم چرا این موضوع جذاب است، مکانیزم‌های قیمت‌گذاری بازیگران اصلی چگونه است، کشف قیمت چطور انجام می‌شود، این ابزار برای من و شما چه معنایی دارد و چگونه به تناسب محصول با بازار (Product Market Fit) رسیده است. چرا این موضوع جذاب است؟ به باور ما، دلایل متعددی برای محبوبیت این محصولات و ارزشی که برای ذینفعان مختلف ایجاد می‌کنند وجود دارد: ۱. کاربران خُرد (Retail) این ابزارها سوار بر موج هیجان کاربران می‌شوند (تصور کنید پروژه‌ای اعلام می‌کند توکن‌اش به‌زودی لیست می‌شود، توکنومیکس منتشر شده، احساسات در توییتر کریپتو (CT) صعودی است و تیم بنیان‌گذار عالی است). کاربران می‌توانند با گمانه‌زنی روی قیمت احتمالی توکنِ آینده، در بازار شرکت کنند. با گسترش ایردراپ‌های بزرگ، کاربران حتی می‌توانند توکن‌های ایردراپ شده خود را قبل از رویداد تولید توکن (TGE) هج (Hedge) یا بیمه کنند. علاوه بر این، با داغ شدن دوباره تبِ عرضه اولیه سکه (ICO) برای پروژه‌های مشهور، کاربران می‌توانند بدون نیاز به دانش پیچیده ریاضی، از فرصت‌های آربیتراژ استفاده کنند. البته، این فرصت‌ها به شدت به زمینه، شرایط بازار و زمان‌بندی بستگی دارند. ۲. صرافی‌ها قراردادهای آتی پیش از لیست شدن، به صرافی‌ها اجازه می‌دهد توجه کاربران را به حجم معاملات تبدیل کنند که منجر به تولید کارمزد و درآمد می‌شود. حجم معاملات بیشتر ← کارمزد بیشتر ← سود بیشتر. ۳. بازار معرفی این قراردادها امکان کشف سریع‌تر تقاضای «واقعی» را از طریق نیروهای بازار فراهم می‌کند. این ابزارها تقاضای بازار را ترکیب کرده و فرآیند غیرشفافِ کشف قیمت در بازارهای خارج از صرافی (OTC) را به یک دفتر سفارشات (Orderbook) شفاف تبدیل می‌کنند. آن‌ها پنجره زمانی کشف قیمت را فشرده می‌کنند تا بازار اسپات با قیمتی نزدیک‌تر به ارزش منصفانه باز شود. مکانیزم‌های قیمت‌گذاری اگر بخواهیم با دنیای مالی سنتی مقایسه کنیم، نزدیک‌ترین مثال معاملات مشروط به صدور (When-issued transactions) است. طبق تعریف اینوستوپدیا، این معاملات مشروط هستند و اگر عرضه لغو شود، ممکن است تکمیل نشوند. تسویه این اوراق پس از عرضه اولیه (IPO) انجام می‌شود. این سفارش‌ها نشان‌دهنده سطح علاقه سرمایه‌گذاران به اوراق جدید است و از طریق یک فرآیند حراج مداوم قیمت‌گذاری می‌شوند. در نهایت، بازار به قیمتی مقدماتی می‌رسد که نشان‌دهنده توافق میان شرکت‌کنندگان است. در کریپتو، منطق مشابه است اما هر صرافی بزرگ مکانیزم قیمت‌گذاری اولیه خاص خود را دارد: بای‌بیت (Bybit): ابتدا قیمت‌ها از طریق حراج فراخوان (Call Auction) تعیین می‌شوند (فرآیندی که همه سفارش‌ها جمع‌آوری شده و صرافی قیمت بازگشایی منصفانه‌ای را پیدا می‌کند)، سپس حراج پیوسته آغاز شده و بازار کنترل را به دست می‌گیرد. بایننس (Binance): مستندات دقیقی از نحوه تعیین اولین قیمت مرجع ارائه نمی‌دهد، اما می‌دانیم که در ۷۲ ساعت اول، سقفی برای افزایش قیمت قرار می‌دهد (بدون کف قیمت). پس از ۷۲ ساعت، قیمت کاملاً توسط بازار تعیین می‌شود. هایپرلیکوئید (Hyperliquid): از یک فرمول مبتنی بر میانگین متحرک نمایی (EMA) با وزن زمانی استفاده می‌کند تا معاملات اولیه را تثبیت کرده و از دستکاری جلوگیری کند. در نهایت، با افزایش نقدینگی و عمق دفتر سفارشات، قیمت بازار به سمت اجماع همگرا می‌شود. کشف قیمت طبیعی است فکر کنیم که قیمت‌های پیش از لیست شدن ممکن است دلبخواهی باشند؛ چرا که ما در حال معامله مشتقاتی هستیم که به توکنی متصل هستند که هنوز وجود ندارد. پس چرا باید به قیمت اعتماد کرد؟ نقدینگی و شفافیت بر ابهام و رولتِ طرف مقابل (ریسک عدم انجام تعهد طرف دیگر معامله) برتری دارد. وقتی حجم بالا می‌رود و دفتر سفارشات عمیق می‌شود، رفتار جمعی بازار سیگنال قیمتی قابل‌اعتمادتری تولید می‌کند. حجم معاملات مگا در بای بیت و هایپرلیکوئید حجم معاملات مگا در مکسی اعداد را در نظر بگیرید: هایپرلیکوئید و بای‌بیت روی هم صدها میلیون دلار حجم معاملات برای MegaETH داشته‌اند. هایپرلیکوئید به تنهایی در روزهای اوج به ۳۵ میلیون دلار و بای‌بیت به نزدیک ۸ میلیون دلار رسید. این را با بازار پیش از عرضه به سبک OTC در صرافی MEXC مقایسه کنید که حجم‌های کوچک‌تر و دفتر سفارشی خشکیده با جهش‌های گاه‌به‌گاه دارد. قراردادهای آتی پیش از لیست شدن تنها زمانی ابزار موثری برای کشف قیمت هستند که نقدینگی و حجم به اندازه کافی بزرگ باشد. تسلط هایپرلیکوئید تصادفی نیست؛ بازار تشنه شفافیت دفتر سفارشات، قابلیت اهرم (Leverage) و سرعت است، در مقایسه با معاملات OTC که در آن چند نهنگ می‌توانند شرایط را تعیین کنند. وقتی نقدینگی کم است، بزرگترین بازیگر قیمت را تعیین می‌کند. اما برای کاربران خُرد، پیدا کردن طرف مقابل برای پوشش ریسک (Hedge) بدون پذیرفتن ریسک‌های بزرگ دشوار است. و بله، اگرچه اکثر جریان‌ها در هایپرلیکوئید، بای‌بیت و بایننس سفته‌بازیِ اهرم‌دارِ خالص است، ایراد نیست بلکه یک ویژگی طراحی شده است. همین ترس از جا ماندن (FOMO) یا وحشت است که نقدینگی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود وقتی بازار اسپات نهایتاً باز می‌شود، قیمت‌ها به شکلی کارآمد منعکس شوند. کاربردها برای من و شما انواع استفاده‌ها می‌تواند از استخراج سود (Alpha) از طریق سفته‌بازی خالص، ارزش نسبی (Relative Value) یا اهداف پوشش ریسک (Hedging) متفاوت باشد. ۱. سفته‌بازی خالصِ جهت‌دار (Pure Directional-Speculation) رایج‌ترین و اعتیادآورترین کاربرد، سفته‌بازی مستقیم روی یک روایت داغ یا بد است. مثلاً، سفته‌بازان روی یک روایت داغ با خرید پرپ‌های پیش از عرضه (با اهرم) به امید اینکه وقتی پروژه یا شبکه اصلی راه‌اندازی شد، بر اساس تئوری احمق‌تر (Greater Fool Theory) قیمت بالاتر برود، سفته بازی می‌کنند. صرافی (House) از هر تراکنش کارمزد می‌گیرد و دارندگان اولیه‌ای که موفق به خرید اسپات با قیمت پایین‌تر شده‌اند، با افزایش قیمت سود خود را نقد می‌کنند. مثال بارز سال ۲۰۲۵ پروژه "Plasma" بود که سقف سپرده ۵۰۰ میلیون دلاری آم دو بار و هر بار در کمتر از ۳۰ دقیقه پر شد. نکته جالب تحلیلی این است که این قراردادها سیگنالی ایجاد کرده‌اند تا کاربران در بازارهای Polymarket نیز پیش‌بینی کنند. ۲. ارزش نسبی (Relative Value - RV) ارزش نسبی در معامله‌گری، نوعی استراتژی است که از قیمت‌گذاری‌های اشتباه موقت بین دارایی‌های مشابه بهره می‌برد؛ با گرفتن موقعیت‌های متضاد همزمان (مثلاً خرید دارایی ارزان‌تر و فروش استقراضی یا شورت کردن دارایی گران‌تر). در نهایت، اختلاف قیمت باید از بین برود. عرضه موناد (Monad) مثال خوبی است: در بازار اسپات کوین‌بیس با قیمت ICO یعنی ۰.۰۲۵ دلار لیست شد، در حالی که پرپ‌های هایپرلیکوئید در بازه بسیار بالاتر ۰.۰۵۰ تا ۰.۰۶۲ دلار معامله می‌شدند. در چنین شرایطی، بازیگران ریسک‌گریز می‌توانند مبلغ X دلار در ICO متعهد شوند و بلافاصله همان مقدار را شورت (Short) کنند تا موقعیت اسپات خود را هج کنند. در این سناریو، بدون توجه به قیمت توکن در زمان تولید (TGE)، سود کسب می‌شود. مثال: شما ۱۰۰ دلار در ICOیِ Monad با قیمت ۰.۰۲۵ دلار متعهد می‌شوید (تعداد: ۴۰۰۰ توکن) و تصمیم می‌گیرید ۴۰۰۰ واحد را در هایپرلیکوئید با قیمت ۰.۰۵۰ دلار شورت کنید. اگر قیمت به ۰.۰۲۰ دلار بریزد: سود شورت شما ۱۲۰ دلار + زیان لانگ شما ۸۰- دلار = ۴۰ دلار سود خالص. اگر قیمت به ۰.۰۶۰ دلار بپرد: زیان شورت شما ۴۰- دلار + سود لانگ شما ۱۴۰ دلار = ۱۰۰ دلار سود خالص.(محاسبات برای سادگی هزینه‌های فاندینگ را نادیده گرفته است، اما ایده کلی مشخص است: وقتی اختلاف قیمت وجود دارد، اقدام نکردن مثل دور ریختن پول مفت است. البته این توصیه مالی نیست!) ۳. پوشش ریسک (Hedging) این اصل مشابه مثال بالاست اما برای شکارچیان ایردراپ (Airdrop farmers) که می‌خواهند پول خود را نقد کنند. فرض کنید توکن XYZ به شما ایردراپ شده است. معمولاً در توییتر کریپتو رسم بر این است که در زمان TGE توکن‌ها دامپ (فروخته) شوند. اگر فشار فروش بیشتر از خرید باشد، فروختن همگام با جمعیت به معنای تجربه اسلیپیج (Slippage) است. اما اگر بدانید چه تعداد توکن دارید، می‌توانید با شورت کردن همان تعداد، قیمت اولیه را «قفل» کنید. اگر قیمت XYZ بعد از عرضه سقوط کند، ضرر توکن‌های شما با سود حاصل از پوزیشن شورت جبران می‌شود. اگر قیمت XYZ بالا برود، سود توکن‌ها با ضرر شورت جبران می‌شود.در هر دو حالت، شما عملاً قیمت فروش توکن‌های ایردراپ خود را قبل از اینکه بازار اسپات باز شود، تثبیت کرده‌اید. تناسب محصول با بازار (Product Market Fit) پرپ‌های پیش از عرضه جدید نیستند، اما تلاش‌های اولیه به دلیل نقدینگی پایین و ریسک‌های طرف مقابل شکست خوردند. با این حال، ترکیب درستِ اعتماد، شفافیت، نقدینگی و تجربه کاربری همه چیز را تغییر داد. تناسب محصول با بازار از طریق موارد زیر حاصل شد: طرف مقابل قابل اعتماد و شفاف با نقدینگی عمیق: هایپرلیکوئید، بای‌بیت و بایننس به کاربران دفتر سفارشات واقعی دادند. این موضوع ریسک طرف مقابل را نسبت به معاملات OTC کاهش داد و به معامله‌گران اعتماد بخشید. مکانیرم‌های تأمین مالی (Funding) نسبتاً پایدار: یک کلید موفقیت، تثبیت نرخ‌های فاندینگ بود. در گذشته نوسانات وحشیانه فاندینگ ریت رایج بود. قیمت‌گذاری EMA (میانگین متحرک) در هایپرلیکوئید و نقدینگی عمیق‌تر، این نوسانات را کاهش داد و محصول را قابل‌استفاده‌تر کرد. هج‌کننده ها توانستند بدون ترس از فاندینگ‌های عجیب قیمت را قفل کنند و معامله‌گران خُرد با سایه‌های قیمتی (Wicks) ناگهانی لیکوئید نشدند. چرخه بسته کشف قیمت: قیمت پرپ‌های پیش از لیست شدن اکنون به عنوان یک سیگنال قیمتی قابل‌اعتماد پذیرفته شده است. این چرخه خود را تقویت می‌کند: حجم بالاتر ← اسپرد (اختلاف قیمت خرید و فروش) کمتر ← اعتماد بیشتر مردم ← همگرایی سریع‌تر قیمت بین اسپات و پرپ. زمان‌بندی خوب و روایت عالی: با ورود موسسات و پذیرش عمومی، سرمایه و توجه در بازار دیگر ناچیز نیست. این مصداقِ «بودن در زمان درست و مکان درست» است. با هر روایت جدید (از لایه یک/دوهایی مثل Monad و MegaETH تا پروژه‌های خاص مثل pump.fun)، پرپ‌های پیش از عرضه به تنها مکان قابل‌اعتماد برای کاربران خُرد جهت کسب سودِ اهرمی قبل از باز شدن بازار اسپات تبدیل شدند. نتیجه‌گیری قراردادهای آتی پیش از عرضه از یک محصول خاص (Niche) به یک ابزار معاملاتی پرکاربرد تبدیل شده‌اند. آن‌ها به کاربران اجازه می‌دهند توکن‌ها را قبل از وجود داشتن معامله کنند، ایردراپ‌ها را در برابر ریزش‌های اولیه بیمه کنند و برای صرافی‌ها حجم و کارمزد ایجاد کنند. مهم‌تر از همه، آن‌ها نشان می‌دهند که بازارهای کریپتو چقدر پیچیده‌تر شده‌اند و زمان کشف قیمت را از چند روز به چند ساعت کاهش داده‌اند. به طور خلاصه، پرپ‌های پیش از عرضه، نقدینگی واقعی و سیگنال‌های قیمتی معتبر را بسیار زودتر از باز شدن بازارهای اسپات ارائه می‌دهند.

جمله‌ای از فدرال رزرو، موجی در بیت کوین: چرا بازار کریپتو با «لحن نرخ بهره» منفجر می‌شود؟

رضا حضرتی
21 آذر 1404 - 20:00
تصمیم‌های نرخ بهره فقط یک عدد روی کاغذ نیستند؛ شوکی روانی برای کل بازارند. گاهی حتی یک کلمه در کنفرانس خبری بانک مرکزی می‌تواند مسیر سهام، دلار و بیت کوین را عوض کند. چون بازارها بیشتر از خودِ تصمیم، به «فاصله بین انتظار و واقعیت» واکنش نشان می‌دهند و همین فاصله است که موج نوسان می‌سازد. در این مقاله از میهن بلاکچین، قصد داریم سرنخ‌هایی را مرور کنیم که معمولاً قبل و بعد از اعلام نرخ، جهت نگاه حرفه‌ای‌ها را مشخص می‌کند؛ از نشانه‌های ظریف در لحن سیاست‌گذار تا رفتاری که در بازارهای مختلف دیده می‌شود و می‌تواند درباره فضای ریسک و نقدینگی تصویر واضح‌تری بدهد. نکات کلیدی حرفه‌ای‌ها بیشتر از خودِ تغییر نرخ، روی این تمرکز می‌کنند که «تصمیم واقعی» چقدر با چیزی که بازار از قبل قیمت‌گذاری کرده فرق دارد؛ چون همین فاصله غافلگیرکننده می‌تواند نوسان را بالا ببرد. تغییرات کوچک در لحن یا انتخاب واژه‌های بانک مرکزی در نشست خبری، خیلی وقت‌ها بازار را بیشتر از خودِ تغییر نرخ جابه‌جا می‌کند. تحلیلگران واکنش هم‌زمان بازار اوراق بدهی، سهام، ارزها و کریپتو را مقایسه می‌کنند تا بفهمند ریسک‌پذیری کلی بازار در حال سخت‌تر شدن است یا راحت‌تر شدن. برخلاف تصور قدیمی که می‌گفت کریپتو از سیاست پولی تأثیر نمی‌گیرد، رمزارزهای بزرگ اغلب مثل دارایی‌های ریسکی سنتی رفتار می‌کنند؛ معمولاً به سیگنال‌های ملایم (Dovish) بهتر واکنش نشان می‌دهند و نسبت به غافلگیری‌های سخت‌گیرانه (Hawkish) محتاط‌تر هستند. چرا اعلام نرخ بهره مهم است؟ نرخ‌های بهره در قلب سیستم مالی جهان قرار دارند و روی همه‌چیز، از هزینه وام‌گیری شرکت‌ها گرفته تا ارزش ارزها و انتظارات درباره قیمت دارایی‌ها اثر می‌گذارند. طبق منابع دانشگاهی مثل کتاب «اقتصاد پول، بانکداری و بازارهای مالی» نوشته فردریک میشکین، تغییرات نرخ بهره عمدتاً از سه مسیر روی بازار اثر می‌گذارند: نرخ تنزیل (Discount rates): وقتی نرخ سیاستی بالاتر می‌رود، هزینه سرمایه افزایش پیدا می‌کند و ارزش فعلی جریان‌های نقدی آینده کاهش می‌یابد. انتظارات (Expectations): حتی اگر نرخ ثابت بماند، اگر انتظارات سرمایه‌گذاران درباره قدم بعدی سیاست پولی تغییر کند، بازار می‌تواند جابه‌جا شود. حس ریسک‌پذیری (Risk sentiment): لحن بانک مرکزی می‌تواند اشتهای سرمایه‌گذاران برای دارایی‌های ریسکی مثل سهام یا اوراق پرریسک را تغییر دهد. هرچند رمزارزهایی مثل بیت کوین و اتر غیرمتمرکز هستند و قیمتشان به پرداخت بهره وابسته نیست، اما باز هم به شرایط کلان اقتصادی واکنش قوی نشان می‌دهند. چند سازوکار این موضوع را توضیح می‌دهد: هزینه فرصت و بازده نسبی: وقتی نرخ بهره بالا می‌رود، دارایی‌های امنِ بهره‌دار مثل اوراق قرضه، سپرده‌ها و اوراق خزانه کوتاه‌مدت جذاب‌تر می‌شوند. در نتیجه ممکن است تقاضا برای دارایی‌های سفته‌بازانه مثل کریپتو کمتر شود، چون سرمایه‌گذار در برابر گزینه‌های بهره‌دار، «پریمیوم ریسک» بالاتری می‌خواهد. نقدینگی و اشتهای ریسک: نرخ‌های پایین‌تر معمولاً نقدینگی را بیشتر می‌کند و ریسک‌پذیری را بالا می‌برد. در چنین فضایی، دارایی‌های ریسکی از جمله کریپتو گاهی ورود سرمایه را تجربه کرده‌اند؛ در مقابل، افزایش نرخ‌ها معمولاً تقاضای سفته‌بازی را کاهش می‌دهد. همبستگی بین‌بازاری: همبستگی کریپتو با دارایی‌های ریسکی دیگر مثل سهام، اوراق با بازده بالاتر و حتی بازار ارز (FX) معمولاً در دوره‌هایی که پول ارزان است و حس ریسک‌پذیری مثبت است، بیشتر می‌شود. به همین دلیل، بازار کریپتو اغلب (و گاهی بسیار شدید) وقتی بانک‌های مرکزی سیاست پولی را تغییر می‌دهند یا درباره مسیر آینده سیگنال می‌دهند، واکنش نشان می‌دهد. آیا می‌دانستید؟ برخی تحلیلگران انتظار دارند نشست فدرال رزرو در دسامبر ۲۰۲۵ بتواند با کاهش نرخ همراه شود؛ این اتفاق در گذشته گاهی با بهبود حس‌وحال کریپتو هم‌زمان بوده است. سیگنال‌های مهمی که تحلیلگران کریپتو حول تصمیم نرخ دنبال می‌کنند وقتی تصمیم نرخ نزدیک می‌شود، تحلیلگران کریپتو معمولاً چند شاخص و کانال کلیدی را زیر نظر می‌گیرند؛ بعضی آشنا از بازارهای سنتی و بعضی هم خاص کریپتو: انتظارات نرخ بهره در برابر تصمیم واقعی: اگر بازار از قبل کاهش یا افزایش نرخ را پیش‌بینی کرده باشد اما تصمیم واقعی غافلگیرکننده باشد، همین اختلاف معمولاً محرک اصلی نوسان می‌شود. مثلاً بالا رفتن انتظارات برای کاهش نرخ فدرال رزرو اخیراً در بعضی دوره‌ها با عملکرد بهتر کریپتو هم‌زمان بوده است. زمینه نقدینگی و جریان سرمایه: کریپتو به تغییرات نقدینگی کلان حساس است؛ اغلب از مسیر هزینه وام‌گیری، قدرت دلار و جریان سرمایه جهانی. در دوره نرخ‌های بالا، نقدینگی می‌تواند تنگ‌تر شود و بخشی از توجه سرمایه‌گذار به ابزارهای سنتی برگردد؛ این مورد هیجان برای کریپتوی بدون بازده را کم می‌کند. حالت ریسک‌پذیری یا ریسک‌گریزی (Risk-on / Risk-off): افزایش نرخ یا حتی حرف‌های تند و سخت‌گیرانه معمولاً اشتهای ریسک را کم می‌کند و به ضرر کریپتو و دارایی‌های سفته‌بازانه تمام می‌شود. در مقابل، سیگنال‌های ملایم یا کاهش نرخ اغلب جریان‌های ریسک‌پذیر را زنده می‌کند. رفتار بین‌بازاری برای تأیید: حرفه‌ای‌ها واکنش سهام، بازار ارز (خصوصاً قوت یا ضعف دلار آمریکا) و اوراق بدهی را نگاه می‌کنند. اگر سهام و اوراق واکنش ضعیفی نشان بدهند اما دلار قوی شود، ممکن است نشانه‌ای برای واکنش ضعیف‌تر کریپتو باشد. دیفای و سیگنال‌های آنچین: شواهد دانشگاهی در حال شکل‌گیری است که نشان می‌دهد غافلگیری‌های سیاست پولی می‌تواند روی فعالیت دیفای مثل وام‌گیری، وام‌دهی و TVL اثر بگذارد و این مسیر روی اتر و توکن‌هایی که وثیقه پروتکل‌های وام‌دهی هستند اثرگذار است. منبع؛ ویل اینسایدر الگوهای رایج: چه چیزهایی «اغلب» رخ می‌دهد؟ بر اساس رفتار مشاهده‌شده در چند چرخه نرخ بهره و برخی مطالعات دانشگاهی، تحلیلگران معمولاً انتظار چند الگوی کلی دارند: کاهش نرخ یا راهنمایی ملایم (Dovish) ← رالی دارایی‌های ریسکی: نرخ پایین‌تر هزینه فرصت نگهداری دارایی‌های بدون بازده را کم می‌کند، نقدینگی بیشتر می‌شود و کریپتو گاهی در چنین فضاهایی واکنش مثبت داشته است. برای مثال، چند رالی اخیر قیمت بیت کوین و اتر به افزایش انتظارات کاهش نرخ توسط فدرال رزرو نسبت داده شده است. افزایش نرخ یا غافلگیری انقباضی ← فشار نزولی روی کریپتو: نرخ بالاتر یعنی بازده جذاب‌تر در دارایی‌های سنتی، ریسک‌پذیری کمتر و احتمال خروج سرمایه از کریپتو. جهش نوسان بلافاصله بعد از اعلام: کریپتو می‌تواند بلافاصله بعد از تصمیم، نوسان‌های سریع تجربه کند، مخصوصاً اگر نتیجه با انتظارات فرق داشته باشد. بعدتر ممکن است بخشی از این نوسان جذب شود یا حتی با بازنگری سرمایه‌گذاران در پیامدهای کلان، برگشت بخورد. تأیید بین‌بازاری مهم است: در برخی دوره‌ها کریپتو وقتی بهتر عمل کرده که سهام هم پایدار یا صعودی بوده، یعنی جریان کلی «ریسک‌پذیری» فعال بوده است. اگر بازده اوراق ناگهان بالا برود یا دلار تقویت شود، کریپتو ممکن است تحت فشار بماند، حتی اگر تغییر نرخ در ظاهر بزرگ نباشد. نکته مهم این است که این‌ها «گرایش» هستند، نه قانون قطعی. کریپتو ذاتاً پرنوسان است و عواملی مثل مقررات، رویدادهای آنچین و شوک‌های کلان خارج از نرخ بهره، خیلی وقت‌ها اثرات مرتبط با نرخ را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. چرا واکنش کریپتو به سیاست نرخ بهره تغییر کرده است؟ رابطه کریپتو با سیاست پولی همیشه یکسان نبوده است. در گذشته خیلی‌ها کریپتو را نوعی «طلای دیجیتال» می‌دانستند که تا حدی مستقل از شرایط پولی سنتی است. اما داده‌های جدیدتر، مخصوصاً بعد از ۲۰۲۰، از یک تغییر خبر می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد پس از ۲۰۲۰، دارایی‌های کریپتو بیشتر شبیه دارایی‌های ریسکی معمولی به تغییرات نرخ بهره واکنش نشان داده‌اند. چند عامل می‌تواند پشت این تحول باشد: افزایش حضور سرمایه‌گذاران نهادی که هم‌زمان در دارایی‌های سنتی و دیجیتال تخصیص می‌دهند همبستگی بیشتر با بازارهای مالی جهانی، به‌خصوص سهام و جریان‌های کلان رشد کاربردهای حساس به بازده در کریپتو مثل وام‌دهی دیفای و استیکینگ که می‌تواند از شرایط نرخ بهره و نقدینگی اثر بگیرد پس با اینکه کریپتو ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودش را دارد، حساسیت آن به سیاست‌های کلان به مرور بیشتر شده است. آیا می‌دانستید؟ کریپتو همیشه طبق قواعد کتابی حرکت نمی‌کند. در گذشته بعضی کاهش نرخ‌ها واکنش خنثی یا کم‌رمقی در کریپتو داشته‌اند؛ یعنی عوامل دیگری مثل داده‌های کلان، مقررات و ریسک‌های جایگزین هم می‌توانند نتیجه را تعیین کنند. چرا سیگنال‌های نرخ همه‌چیز نیستند؟ حتی تحلیلگران باتجربه کریپتو هم تأکید می‌کنند تصمیم‌های نرخ بهره فقط یک بخش از پازل بزرگ‌تر است. چند نکته مهم: واکنش‌های با تأخیر یا ترکیبی: هر تغییر نرخ لزوماً فوراً باعث حرکت قیمت کریپتو نمی‌شود. بسته به حس بازار و سایر تحولات کلان، واکنش می‌تواند کم‌اثر یا حتی خلاف جهت باشد. نوسان و غیرقابل‌پیش‌بینی بودن: نوسان بالای کریپتو می‌تواند واکنش‌ها را هم در جهت مثبت و هم منفی تشدید کند؛ به طوری که گاهی نویز از سیگنال بزرگ‌تر می‌شود. واکنش‌های متفاوت بین کوین‌ها و توکن‌ها: BTC و ETH معمولاً حساسیت نسبتاً پایدار‌تری نشان می‌دهند، اما آلت‌کوین‌های کوچک‌تر یا حتی استیبل‌کوین‌هایی مثل USDT می‌توانند رفتار کاملاً متفاوتی داشته باشند. مطالعات تجربی هم اغلب «ناهمگنی» قابل‌توجهی را گزارش می‌کنند. منبع: mdpi به همین خاطر، بسیاری از تحلیلگران کریپتو تصمیم‌های نرخ را بیشتر به‌عنوان «شرایط کلان» در نظر می‌گیرند، نه یک ماشه قطعی برای جهت بازار. نتیجه‌گیری از نگاه توصیفی (نه توصیه مستقیم)، حرفه‌ای‌ها معمولاً از اعلام نرخ بهره و شاخص‌های مرتبط برای این کارها استفاده می‌کنند: سنجش حس ریسک کلان: اینکه پول به سمت دارایی‌های امن می‌رود یا دارایی‌های ریسکی که روی تقاضای کلی کریپتو اثر می‌گذارد. رصد نقدینگی و جریان سرمایه: به‌ویژه وقتی کاهش نرخ یا سیاست‌های انبساطی نقدینگی را بیشتر می‌کند و می‌تواند از رشد استفاده از کریپتو، فعالیت دیفای یا معاملات اهرمی حمایت کند. گرفتن تأیید بین‌بازاری: آیا سهام، FX و اوراق هم حرکت‌هایی همسو با جهت کریپتو نشان می‌دهند؟ اگر بله، احتمالاً حرکت «کلان و عمومی» است، نه صرفاً یک اتفاق خاص داخل کریپتو. تنظیم انتظارات درباره «شدت نوسان» نه خود نوسان: چون تصمیم‌های نرخ معمولاً نوسان کوتاه‌مدت را بالا می‌برد و می‌تواند پنجره‌هایی برای حرکت‌های تند در هر دو جهت ایجاد کند.

۳ ترند طلایی فین‌تک در رویداد Money 20/20

الهام اسماعیلی
21 آذر 1404 - 16:00
رویداد Money 20/20 یکی از بزرگترین گردهمایی‌های جهانی فین‌تک است که طی آن از جدید‌ترین نوآوری‌ها در حوزه خدمات مالی، پرداخت، بانکداری و زیرساخت‌ها رونمایی می‌شود. الکس لازارو (Alex Lazarow)، سرمایه‌گذار خطرپذیر و یکی از چهره‌های فعال حاضر در این رویداد معتقد است که فین تک در آستانه ورود به دوره جدیدی است که در آن هوش مصنوعی، استیبل کوین‌ها و پیوند نظارت با تکنولوژی، تعریف ما از خدمات مالی، پول و اعتماد را تغییر می‌دهند. در این مقاله از میهن بلاکچین فضای رویداد اخیر Money 20/20 را به روایت لازارو به تصویر می‌کشیم تا ببینیم شرکت‌‌‌ها و استارت‌آپ‌ها بیشتر روی چه موضوعاتی تمرکز داشتند و ترندهای بعدی فین‌تک چیست. ۳ روند کلیدی فین‌تک در رویداد Money 20/20 منبع: money2020.com برخلاف سال‌های گذشته که شرکت‌ها و استات‌آپ‌ها روی به‌روز کردن نحوه ارائه خدمات مالی مانند وام‌دهی بهتر، ابزارهای پس‌انداز نوآورانه و بیمه‌های دیجیتال تمرکز داشتند، امسال به‌نظر می‌رسید تغییرات بزرگ‌تری در راه است. تب‌وتاب واژه‌های پرزرق‌وبرقی مانند «امورمالی تعبیه‌شده (Embedded finance)»، «الان بخرید، بعدا پرداخت کنید» و «تامین مالی برای اقدامات اقلیمی» هم فروکش کرده بود. به‌علاوه، با‌توجه به رویدادهای متعدد عرضه‌ اولیه سهام (IPO) و ادغام‌‌ موفق شرکت‌ها مانند شرکت مالی چایم (Chime) و ای تورو (eToro) فضای کلی رویداد حال‌وهوای مثبت‌تری داشت. با توجه به مباحثی که در این کنفرانس مطرح شد، فکر می‌کنم در ۳ حوزه خاص پتانسیل و فرصت‌های جذابی برای آینده وجود دارد: هوش مصنوعی در حال بازآفرینی خدمات مالی است. استیبل‌کوین‌ها به‌تدریج به لایه تسویه‌حساب بومی اینترنت تبدیل می‌شوند. قانون‌گذاری و فناوری در حال ادغام با یکدیگر هستند و مفهوم جدیدی به نام «اعتمادبرنامه‌پذیر» را شکل می‌دهند. هوش مصنوعی در حال بازآفرینی خدمات مالی است در هفته‌های اخیر چند پلتفرم بزرگ هوش مصنوعی از انتشار قابلیت‌های‌ جدید خود خبر دادند. شرکت آنتروپیک (Anthropic) از یک افزونه اکسل رونمایی کرد که مجموعه‌ای از مهارت‌های مالی در آن گنجانده شده است. اوپن‌ای‌آی (OpenAI) نیز از ادغام مدل‌های این شرکت با چندین اپلیکیشن تجاری و پرداخت خبر داد. در این رویداد گفتگویی با مایک کریگر (Mike Krieger)، یکی از ‌بنیان‌گذاران اینستاگرام و مدیر ارشد محصول فعلی آنتروپیک داشتم. زمانی‌که در مورد نقش هوش مصنوعی در خدمات مالی از او پرسیدم، گفت: به‌نظر من شرکت‌هایی سریع‌تر رشد می‌کنند که روی مرز قابلیت‌های مدل‌‌‌های هوش مصنوعی راه می‌روند. آن‌ها محصولات‌شان را طوری طراحی می‌کنند که انتشار مدل‌های جدید به بهبود محصول کمک کند؛ یعنی اجازه می‌دهند مدل محوریت داشته باشد. در نتیجه، ظرفیت‌ محصول روزبه‌روز بیشتر می‌شود و ارزش بیشتری به آن اضافه می‌شود. رویکرد آنتروپیک در توسعه محصول بر اساس همین اصل بنا شده است. شرکت‌ها می‌توانند کدهای اختصاصی‌شان را کنار بگذارند و کل جریان کاری خود را مستقیما روی کیت‌های توسعه نرم‌افزار (SDK) ایجنت‌محور کلاود (Claude) طراحی کنند. نکته مهمی که بیش از همه من را تحت تاثیر قرار داد، عملگرایی کریگر در مورد رابط‌ها بود. او در این مورد گفت: در ابتدا فکر می‌کردم چت یک رابط ساده و ابتدایی است؛ اما حالا می‌گویم نابغه است. شما فقط به سیستم می‌گویید چه می‌خواهید و هر چیزی که زیر کادر چت است، همان چیزی است که تغییر می‌کند. در دنیای آنتروپیک، هوش مصنوعی کلاود یک چت‌بات نیست؛ یک رایانه، یک پلتفرم ایجنت‌محور است که یاد می‌گیرد و عمل می‌کند. شان نویل (Sean Neville) یکی دیگر از افراد حاضر در این رویداد بود که بیشتر به‌عنوان هم‌بنیان‌گذار شرکت سرکل (Circle) شناخته می‌شود. او روی «هوش مصنوعی به‌عنوان کاربر» تمرکز دارد و در استارتاپ جدید خود به‌نام کَتِنا لبز (Catena Labs) در حال ساخت یک «سیستم‌عامل مالی برای ایجنت‌‌ها» است. شان به من گفت: در آینده، ایجنت‌‌های هوش مصنوعی مشتریان محصولات ما خواهند بود. آن‌ها باید پرداخت کنند، پول بگیرند، قرض بدهند و قرض بگیرند. تمام کارهایی که انسان‌ها انجام می‌دهند. مفهوم فین‌تک برای هوش مصنوعی یکی از موضوعات نوظهور رویداد سال جاری بود. استارت‌آپ کتنا در حال توسعه زیرساخت‌هایی است که هویت ایجنت، اعتماد برنامه‌پذیر و احراز هویت ایجنت (Know Your Agent) را امکان‌پذیر می‌کند. شان نویل در این رابطه گفت: مسئله مهم نه حریم خصوصی است و نه قیمت. مسئله اعتماد است، اینکه چطور باید برای مدیریت پول به یک ایجنت هوش مصنوعی اعتماد کنیم؟ سرمایه‌گذاران هم انتظار دارند تجارت مبتنی بر ایجنت‌های هوش مصنوعی بسیار سریع رشد کند. ویوک کریشنا مورتی (Vivek Krishnamurthy) یکی از بنیانگذاران شرکت کامرس ونچرز (Commerce Ventures) گفت: زمانی‌که صحبت از تجارت ایجنت‌محور به رهبری انسان می‌شود، هیچ توقفی در این قطار وجود ندارد. کشف محصول و خرید از طریق پلتفرم‌های ایجنت‌محور مانند چت جی‌پی‌تی (ChatGPT) و پرپلکسیتی (Perplexity) در دوازده ماه آینده به جریان اصلی تبدیل می‌شود. با‌این‌حال، هنوز مسیر طولانی برای پرداخت‌های ایجنت‌به‌ایجنت وجود دارد. این اکوسیستم به پروتکل‌های مشترک، هویت یکپارچه و استانداردهای مسئولیت‌پذیری نیاز دارد. زمانی‌که به آن مرحله برسیم، زنجیره ارزش کارت‌های اعتباری و پردازشگرهای سنتی به‌شدت متحول خواهد شد. از دید تاریخی نیز با موضوع متفاوتی روبرو هستیم. کریم گیلانی (Karim Gillani)، بنیان‌گذار لوژ کپیتال (Luge Capital) در همین رابطه گفت: فین‌تک در دهه گذشته روی جداسازی و دسته‌بندی مجدد خدمات بانکی سنتی متمرکز بود؛ اما مرحله بعدی نوبت بازآفرینی نحوه کارکرد این محصولات است. در چنین چشم‌اندازی، «هوش مصنوعی به‌عنوان ابزار اصلی» و «هوش مصنوعی به‌عنوان مشتری» هر دو نقش مهمی خواهند داشت. محصولات مالی آینده که مبتنی بر هوش مصنوعی هستند فقط به انسان‌ها کمک نمی‌کنند؛ بلکه به ماشین‌ها هم اجازه می‌دهند به‌صورت ایمن و مستقل از طرف ما تراکنش انجام دهند. استیبل‌کوین‌ها؛ از یک کنجکاوی کوچک تا تبدیل شدن به زیرساخت جهانی پول منبع: forbes.com استیبل‌کوین‌ها چند مزیت کلیدی دارند. کریم گیلانی (Karim Gillani) معتقد است: استیبل‌کوین‌ها سریع، ارزان، جهانی و همیشه در دسترس‌ هستند. هیچ سیستم پرداخت دیگری همه این ویژگی‌ها را یکجا ندارد. به‌هر‌حال، این صنعت در مرحله بلوغ است. شان نویل (Sean Neville) گفت: مردم تتر (USDT) یا یو‌اس‌دی‌سی (USDC) نمی‌خواهند؛ آن‌ها فقط می‌خواهند دلارهایشان روی گوشی‌هایشان باشد. شرکت سرکل (Circle) در سال ۲۰۱۳ با یک رویکرد ساده آغاز به‌کار کرد، آن‌ها می‌خواستند پول را روی زیرساخت‌های اینترنت قرار دهند و امروز، این چشم‌انداز محقق شده است. استیبل‌کوین‌ها حالا در پرداخت حقوق و دستمزد، حواله‌های فرامرزی و مدیریت خزانه‌داری شرکت‌ها در سراسر جهان از آفریقا تا آمریکا نقش حیاتی دارند. چالش بزرگ بعدی «قابلیت تعامل‌پذیری» است. نویل در این رابطه گفت: اگر ۱۰۰ میلیون دلار داشته باشم، نمی‌خواهم ۵۰ آمازون کوین (Amazon Coins)، ۱۰واحد USDC و ۴۰ واحد USDT داشته باشم. این پیچیدگی باید حذف شود. فکر می‌کنم روزی یک بلاکچین بهینه‌شده برای پرداخت‌ها که بدون گس و تقریبا آنی باشد، سرانجام نقش پروتکل کنترل انتقال/ پروتکل اینترنت (TCP/IP) پول را بازی خواهد کرد. چالش مهمی که وجود دارد این است که امروز تقریباً هیچ مانعی برای انتشار استیبل‌کوین‌ها دیده نمی‌شود.جیک گیبسون (Jake Gibson) از موسسه مالی بتر تومارو ونچرز (Better Tomorrow Ventures) معتقد بود که قبل از رسیدن به مرحله اشباع، بازار دچار ادغام می‌‌شود. او گفت: ده‌ها صادرکننده و درگاه ورودی (On-ramps) در حال جذب سرمایه هستند. اما شبکه‌های پرداخت همیشه در نهایت ادغام می‌شوند. در پایان، چند شبکه بزرگ بیشترین حجم تراکنش را جابه‌جا خواهند کرد. این ادغام ابعاد ژئوپلیتیکی هم دارد؛ زیرا رقابت پنهانی برای تعیین استاندارد بعدی تسویه جهانی در جریان است. درحالی‌که ایالات متحده روی استیبل‌کوین‌های خصوصی تکیه دارد، چین روی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCs) دولتی تمرکز کرده است. جیک گیبسون می‌گوید: اینترنت با نوآوری بخش خصوصی و سیاست‌گذاری بخش دولتی ساخته شد. نسل بعدی پول هم به همین شکل ساخته می‌شود. در عین‌حال، بسیاری از این روندها با یکدیگر همگرا شده‌اند. جی گاناترا (Jay Ganatra) یکی از بنیانگذاران اینفینیتی ونچرز (Infinity Ventures) همگرایی با هوش مصنوعی را این‌گونه توصیف کرد: هوش مصنوعی و استیبل‌کوین‌ها بالاخره یکدیگر را پیدا کرده‌اند. استیبل‌کوین‌ها راه‌حلی بودند که دنبال مسئله می‌گشتند و شاید هوش مصنوعی همان مسئله باشد. اعتماد برنامه‌پذیر از ادغام مقررات و فناوری به‌دست می‌آید سومین جریان مهمی که در رویداد Money 2020 به چشم می‌خورد، ادغام مقررات با فناوری بود. اکثرا شرکت‌هایی مورد توجه قرار می‌گرفتند که تضمین می‌کردند خدماتشان مطابق مقررات اجرا می‌شود. اگرچه این موضوع نسبت به دو مورد قبلی کم‌رنگ‌تر است؛ اما در بلندمدت به همان اندازه موثر است. کریشنا مورتی گفت: هوش مصنوعی شرایطی را فراهم می‌کند تا فین‌تک‌ها بتوانند سیستم‌های اقدام (Systems of Action) خود را به بانک‌ها بفروشند، نه اینکه آن‌ها را مجبور کنند سیستم‌های ثبت (Systems of Record) خود را کاملا تغییر دهند. این یک لایه هوشمند است که روی همان سیستم‌های قبلی اجرا می‌شود و عملیات را سریع‌تر و کارآمدتر می‌کند. به‌این ترتیب، فین‌تک‌ها می‌توانند بودجه‌های بزرگ‌تری مانند سرویس‌به‌عنوان نرم‌افزار (SaaS) و حتی بودجه‌های مربوط به حقوق و دستمزد بانک‌ها را به‌دست بیاورند. این بازار تقریباً ۱۰ برابر بزرگ‌تر از بازار سنتی خدمات مالی است. ممکن است در آینده این حوزه محدود به فین‌تک‌ها باقی نمی‌ماند. جف گرین (Jeff Green)، رئیس هچ بنک (Hatch Bank) هم معتقد بود که در آینده به جای واسطه‌گری فین‌تک‌ها، ارتباطات مستقیم‌تری میان نهادهای تحت‌نظارت مانند بانک‌ها و تامین‌کنندگان سرمایه و بازیگران اصلی اکوسیستم شکل می‌گیرد. جمع‌بندی مسیر پیش‌روی فین‌تک بسیار متفاوت‌تر از گذشته به‌نظر می‌رسد. دیگر قرار نیست نوآوری‌های آینده صرفا نسخه بهبود‌یافته‌ای از ابزارهای وام‌دهی یا سرویس‌های پس‌انداز قدیمی باشند. هوش مصنوعی در حال ایجاد نسخه‌های جدیدی از محصولات مالی است که پیش از این حتی تصورشان هم سخت بود. هوش مصنوعی با تسریع انتشار و انتقال ایده‌ها به بازارهای مختلف عملاً روند جهانی‌شدن نوآوری را سرعت بخشیده است. این روند باعث شده است فین‌تک‌ها هم وارد مرحله جدیدی شوند، دوره‌ای که می‌توانیم آن را «پرده دوم فین‌تک» بنامیم. اگر ۱۵ سال گذشته صرف دیجیتالی‌سازی ابزارهای موجود شد، ۱۵ سال آینده قرار است اساس ارزش‌گذاری و ماهیت محصولات مالی دگرگون شود.

شرکت استراتژی در چه صورت بیت کوین‌های خود را می‌فروشد و چه پیامدهایی خواهد داشت؟

الهام اسماعیلی
21 آذر 1404 - 12:00
شرکت استراتژی با خرید‌های مداوم خود در پنج سال گذشته به «بزرگ‌ترین شرکت خزانه‌داری بیت‌کوین در جهان» تبدیل شده است. این شرکت امروز حدود ۶۵۰ هزار بیت‌کوین، یعنی بیش از ۳٪ درصد از عرضه کل ۲۱ میلیونی را در اختیار دارد. در روزهای اخیر به‌دنبال اظهارات فونگ لی (Phong Le)، مدیرعامل شرکت که در گفتگویی به فروش بیت‌کوین تنها در شرایط بسیار خاص اشاره کرده بود، یک شیطنت رسانه‌ای باعث ایجاد ترس در میان سرمایه‌گذاران شد. اگرچه فونگ در سخنان خود تاکید کرده بود این موضوع صرفاً یک راهکار مدیریت ریسک در سناریوهای به‌شدت بحرانی است نه تغییر چشم‌انداز بلندمدت شرکت، اما خودنمایی کلمه «فروش» در تیتر رسانه‌ها باعث شد روایت‌های مختلفی درمورد احتمال فروش گسترده بیت کوین‌های استراتژی شکل بگیرد. به‌همین دلیل، در این مطلب از میهن بلاکچین می‌خواهیم مدل بیت‌کوین استراتژی را بررسی کنیم و ببینیم تحت چه شرایطی احتمال فروش بیت کوین‌های استراتژی وجود دارد. نکات کلیدی استراتژی بزرگ‌ترین هولدر شرکتی بیت‌کوین در دنیا است و حدود ۶۵۰ هزار واحد بیت کوین در ترازنامه خودش دارد. مدل فعالیت این شرکت بر مبنای جذب سرمایه و تبدیل آن به بیت کوین است. تا زمانی که نسبت ارزش بازار شرکت به ارزش خالص بیت‌کوین‌ها (mNAV) بالاتر از عدد ۱ باشد، این روند ادامه پیدا می‌کند. فونگ لی مدیرعامل شرکت در اظهارت اخیر خود هرگونه فروش بیت‌کوین را «آخرین راه‌حل» توصیف کرده است؛ یعنی تنها زمانی ممکن است این اتفاق بیفتد که mNAV به زیر ۱ برسد و شرکت دیگر نتواند به‌راحتی سرمایه جدید جذب کند. حتی اگر شرکت استراتژی مجبور شود بخشی از دارایی‌های خود را بفروشد، بازار بیت کوین به‌قدری عمیق است که چنین فروشی تأثیر زیادی نخواهد داشت. به‌علاوه، فروش‌ها نیز هدفمند و محدود خواهند بود، استراتژی قصد ندارد به‌طور کامل از بیت کوین خارج شود.  مدل بیت‌کوین استراتژی چطور کار می‌کند؟ منبع: cointelegraph.com مدل کاری شرکت استراتژی یک چرخه ساده است و هر روز همین روند تکرار می‌شود. ابتدا از طریق بازارهای سنتی سرمایه ازجمله عرضه سهام عادی در بازار (ATM)، انتشار سری‌های مختلف سهام ممتاز دائمی مانند سهام ممتاز قابل‌تبدیل دائمی (STRK)، سهام ممتاز دائمی با سود ثابت (STRF) و گاهی هم انتشار بدهی‌های قابل‌تبدیل، سرمایه جذب می‌کند. بخش زیادی از این سرمایه صرف خرید بیت‌کوین می‌شود و آن را به عنوان دارایی ذخیره اصلی خزانه خود درنظر می‌گیرد. سپس برای اینکه ببیند این مدل تا چه حد پایدار است و آیا برای سهام‌داران ارزش افزوده ایجاد می‌کند یا نه، مجموعه‌ای از معیارها را دنبال می‌کند. دو معیار کلیدی اهمیت بیشتری دارند: بیت‌کوین به ازای هر سهم (BPS): این شاخص نشان می‌دهد پشت هر سهم کاملاً رقیق‌شده چه مقدار بیت‌کوین قرار دارد. شرکت این عدد را به‌عنوان یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) خود منتشر می‌کند. نسبت ارزش بازار به ارزش خالص دارایی (nNAV): این نسبت نشان می‌دهد ارزش بازار شرکت در مقایسه با ارزش بیت‌کوین‌هایی که در اختیار دارد چقدر است. اگر این عدد بالاتر از ۱ باشد یعنی سهام شرکت با پریمیوم (Premium) نسبت به ارزش بیت‌کوین‌ها معامله می‌شود. منبع: cointelegraph.com تا زمانی که سهام شرکت با این پریمیوم معامله ‌شود، استراتژی می‌تواند با کمترین میزان رقیق‌سازی و تحمیل فشار به سهامداران، سهام عادی یا سهام ممتاز جدید منتشر کند و ذخیره بیت‌کوین خود را همچنان افزایش دهد. این سناریو، یعنی جذب سرمایه در قیمت‌های پریمیوم، خرید بیت‌کوین بیشتر و رشد BPS، همان مدلی است که شرکت آن را در چشم‌انداز خود دنبال می‌کند. [sc name="box" type="info" link="https://mihanblockchain.com/michael-saylors-strategy-revolution-pyramid-scheme-collapse/" content="استراتژی مایکل سیلر: انقلاب مالی یا طرح هرمی که دیر یا زود فرو خواهد پاشید؟" ][/sc] شرکت استراتژی در چه صورت اقدام به فروش بیت کوین‌ها می‌کند؟ گزینه «آخرین راه‌حل» فقط یک «کلید اضطراری» است که در شرایط خاص فعال می‌شود. فونگ لی در مصاحبه‌ اخیر خود توضیح داده است که شرکت استراتژی تنها زمانی احتمال فروش بخشی از بیت‌کوین‌هایش را بررسی می‌کند که دو شرط همزمان برقرار باشد: نسبت mNAV به کمتر از ۱ برسد؛ یعنی ارزش بازار شرکت برابر یا حتی کمتر از ارزش دارایی‌های بیت‌کوین‌ آن شود. دسترسی به سرمایه جدید از بین برود؛ یعنی سرمایه‌گذاران دیگر حاضر نباشند سهام عادی یا سهام ممتاز شرکت را با شرایط مناسب بخرند. او تأکید کرده است که فروش بیت‌کوین در چنین شرایطی تنها یک «گزینه اضطراری» برای انجام تعهداتی مانند پرداخت سود سهام ممتاز است، نه یک برنامه دائمی برای فروش کل خزانه بیت‌کوین. این یعنی تنها درصورتی‌که ارزش سهام شرکت به اندازه ارزش بیت‌کوین‌ها یا کمتر از آن برسد و شرکت نتواند سرمایه جدیدی جذب کند، آنوقت به‌منظور حفظ ساختار مالی شرکت و به‌عنوان کم‌ خطرترین راه، سراغ فروش بخش کوچکی از بیت‌کوین‌های خود می‌رود. منبع: cointelegraph.com چه عامل‌هایی باعث فعال شدن کلید اضطراری فروش بیت‌ کوین استراتژی می‌شوند؟ سناریوی «آخرین راه‌حل» تنها درصورتی روی میز قرار می‌گیرد که چند عامل همزمان اتفاق بیافتند: شرایط کلان و قیمت بیت کوین قیمت بیت‌کوین از اوج تاریخی ماه اکتبر در نزدیکی ۱۲۶ هزار دلار به محدوده ۸۰ هزار دلار افت کرد و حدود ۳۰٪ کاهش یافت. اگر این عقب‌نشینی عمیق‌تر یا طولانی‌تر شود، ارزش بیت‌کوین‌های استراتژی کاهش می‌یابد و به‌دنبال آن سهام شرکت هم تحت فشار قرار می‌گیرد. عملکرد سهام و نسبت mNAV بعد از افت ۳۰ تا ۶۰٪ سهام استراتژی نسبت به اوج‌های قبلی، اختلاف ارزش بازار شرکت و ارزش بیت‌کوین‌ها نیز کاهش یافته است. در اواسط نوامبر سهام این شرکت برای مدتی تقریباً برابر یا کمتر از ارزش اسپات دارایی‌های بیت‌کوین‌ معامله شد و نسبت mNAV نزدیک ۱ رسید. شرایط تامین مالی مدل کسب‌وکار استراتژی بر انتشار سهام عادی و سهام دائمی ممتاز از طریق برنامه‌های ثبت‌شده و عرضه در بازار (ATM) تکیه دارد. اگر این عرضه‌ها به شدت کاهش یابد یا سرمایه‌گذاران سود بسیار بالاتری مطالبه کنند، تأمین مالی شرکت متحمل فشار سنگینی می‌شود. تعهدات داخلی شرکت استراتژی سالانه باید مبالغ هنگفتی را صرف تعهدات خود شامل سود سهام ممتاز و بازپرداخت بدهی‌ها کند. تحلیلگران می‌گویند فقط پرداخت سود سهام ممتاز سالانه این شرکت صدها میلیون دلار هزینه دارد. با توجه به اینکه شرکت استراتژی همچنان خودش را یک خریدار بلندمدت بیت‌کوین می‌داند؛ هر یک از سناریوهای بالا می‌توانند محرکی برای ایجاد شرایط بحرانی باشند. پیامدهای احتمالی فروش بیت کوین‌های استراتژی چیست؟ با توجه به اینکه استراتژی حدود ۶۵۰ هزار بیت‌کوین دارد، تغییر سیاست شرکت از «هرگز نمی‌فروشیم» به «شاید در شرایط استرس بفروشیم» طبیعتا باعث جلب توجه معامله‌گران می‌شود. با این‌حال، نکته مهم این است که استراتژی چه زمانی و تحت چه شرایطی چنین تصمیمی را عملی کند: اندازه بازار: حجم معاملات روزانه اسپات و مشتقات بیت‌کوین معمولاً به ده‌ها میلیارد دلار می‌رسد. در عین حال، صندوق‌های قابل‌معامله در بورس (ETF) اسپات بیت‌کوین ایالات متحده نیز روزانه شاهد ورود و خروج میلیارددلاری هستند. بنابراین حتی اگر شرکت استراتژی‌ بخواهد بخشی از بیت‌کوین‌های خود را به‌طور کنترل‌شده بفروشد، این فروش وارد یک بازار بسیار بزرگ و نقدشونده می‌شود و اثر شدیدی ایجاد نمی‌کند. مقیاس و سرعت احتمالی فروش: بر اساس گفته‌های فونگ لی، هر گونه فروش حتی در سناریوی اضطراری نیز هدفمند و محدود خواهد بود که فقط برای پرداخت تعهدات یا حفظ ساختار سرمایه انجام می‌شود و به معنای خروج کامل از بیت‌کوین نیست. تأثیر بر قیمت از قبل: بازارها معمولاً به محض افشای احتمالات، واکنش نشان می‌دهد. کاهش اخیر قیمت بیت کوین و سهام استراتژی همزمان با انتشار اخباری در مورد mNAV این شرکت، نمونه‌ای از همین واکنش پیش‌دستانه بازار است. نکته قابل‌توجه برای سرمایه‌گذاران بازار این است که گزینه فروش مشروط یا همان «آخرین راه‌حل»، به هیچ وجه به معنای اعلام فروش بزرگ بیت‌کوین در آینده نزدیک نیست. چطور از حرکات بعدی استراتژی آگاه شویم؟ اگر نمی‌خواهید با هر تیتر کریپتویی نگران شوید، چند معیار قابل‌اعتماد به شما کمک می‌کند از وضعیت بازار مطلع شوید: ۱. سراغ منابع رسمی بروید اسناد ثبت‌شده نزد کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) مانند فرم‌های 8-K و فرم‌های ضمیمه، منابع معتبری هستند که نشان می‌دهند شرکت چه مقدار سرمایه جذب کرده است و چه مقدار بیت‌کوین دارد. در بیانیه‌های رسمی شرکت و صفحه «Bitcoin Purchases» نیز خریدهای جدید و مجموع دارایی‌های استراتژی منتشر می‌شود. ۲. روی شاخص‌های کلیدی تمرکز کنید با رصد مواردی مانند شاخص بیت‌کوین به‌ازای هر سهم (BPS)، نسبت ارزش بازار شرکت به ارزش خالص بیت‌کوین‌های آن (mNAV)، وضعیت انتشار سهام عادی و سهام ممتاز، میزان نقدینگی و توانایی ادامه جمع‌آوری سرمایه، می‌توانید درک بهتری نسبت به وضعیت کلی شرکت پیدا کنید. ۳. شبکه‌های اجتماعی را با احتیاط نگاه کنید فعالیت‌های شبکه اجتماعی بیشتر بازتابی از احساسات، هیجان یا ترس معامله‌گران است، نه داده‌های واقعی. به‌همین دلیل، هر ادعایی مبنی بر فروش اجباری یا ورشکستگی را باید با مستندات و اعداد رسمی تطبیق دهید. جمع‌بندی شرکت استراتژی یکی از بزرگ‌ترین خزانه‌های بیت‌کوین در جهان را در اختیار دارد و تاکنون مدل کسب‌وکار خود را بر پایه خرید پیوسته و انباشت بلندمدت بیت کوین پیش برده است. با این حال، مدیریت شرکت یک کلید اضطراری هم تعریف کرده است که تنها در بدترین سناریو فعال می‌شود؛ یعنی زمانی که شاخص mNAV به زیر ۱ برسد و استراتژی قادر به جذب سرمایه جدید نباشد. نکته قابل توجه این است که حتی در این حالت نیز فروش فقط به صورت محدود و هدفمند و فقط برای پوشش تعهدات مالی انجام می‌شود. به‌علاوه، از آنجا که بازار بیت‌کوین روزانه ده‌ها میلیارد دلار حجم معامله دارد، فروش بخشی از دارایی‌های استراتژی احتمالاً اثر قابل‌توجهی بر بازار نخواهد گذاشت. در نهایت باید یادآور شد که وضعیت مالی، افق سرمایه‌گذاری و میزان ریسک‌پذیری هر فرد متفاوت است. بنابراین، هر سرمایه‌گذار باید با توجه به شرایط خود و در نظرگرفتن تمام جوانب درمورد میزان تخصیص بیت کوین به سبد سرمایه خود تصمیم بگیرد.

آیا کاهش دوباره نرخ بهره سایه رکود را از اقتصاد آمریکا دور کرده است؟

امیرحسین احمدی
20 آذر 1404 - 23:00
فدرال رزرو (Federal Reserve) در نشست اخیر خود، برای سومین بار در سال ۲۰۲۵ نرخ بهره را کاهش داد و آن را به محدوده ۳.۵٪ تا ۳.۷۵٪ رساند که معادل پایین‌ترین سطح در حدود سه سال گذشته است. این تصمیم که با رفتاری محتاطانه و با وجود اختلاف‌نظر در میان مقامات بانک مرکزی گرفته شد، بازتابی از نگرانی‌ها نسبت به وضعیت اقتصاد آمریکا و چشم‌انداز آتی آن است. به گزارش میهن بلاکچین، کاهش پی‌درپی نرخ بهره معمولاً برای بازارهای مالی و دارایی‌های پرریسک مانند سهام و رمزارزها سیگنال امیدوارکننده‌ای به‌حساب می‌آید، اما این حرکت می‌تواند همزمان نشان‌دهنده ضعف بنیادین اقتصاد نیز باشد؛ آیا این کاهش‌ها واقعاً خطر رکود را دور کرده‌اند یا نقطه‌ای حساس از آغاز آن هستند؟ تصمیم سوم فدرال رزرو؛ پایین‌ترین نرخ بهره پس از سال‌ها همانطور که گزارش دادیم، در نشست روز چهارشنبه، کمیته بازار آزاد فدرال رزرو بار دیگر نرخ بهره را ۰.۲۵٪ کاهش داد؛ این سومین کاهش پیاپی در سال ۲۰۲۵ است و از سپتامبر و اکتبر گذشته ادامه یافته است. بانک مرکزی در بیانیه رسمی خود اعلام کرد که افزایش نگرانی از روند کُند بازار کار و موانع قابل‌توجه در چشم‌انداز اقتصادی، از جمله دلایل اتخاذ این سیاست بوده‌اند.  [sc name="box" type="info" link="https://mihanblockchain.com/%d9%81%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%9b-%d9%86%d8%b1%d8%ae-%d8%a8%d9%87%d8%b1%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%db%b0-%db%b2%db%b5%d9%aa-%da%a9%d8%a7%d9%87%d8%b4-%db%8c%d8%a7%d9%81%d8%aa-%d9%be/" content="فوری؛ نرخ بهره آمریکا ۰.۲۵٪ کاهش یافت | پوشش سخنرانی جروم پاول" ][/sc] تغییرات نرخ بهره فدرال رزرو و رکود اقتصادی آمریکا - منبع: Fibonacci Investing اعضای کمیته در این تصمیم‌گیری یک‌صدا نبودند: سه مقام بانک مرکزی رأی مخالف دادند که این اختلاف در دیدگاه‌ها نسبت به نحوه مدیریت وضعیت اقتصادی را برجسته می‌کند. در همین حال، پیش‌بینی‌ها درباره مسیر آتی نرخ بهره نشان می‌دهد که احتمالاً فدرال رزرو، تنها یک کاهش دیگر را در سال ۲۰۲۶ مدنظر دارد و درنتیجه نباید منتظر یک چرخه گسترده تسهیل پولی باشیم. سیگنال‌های تردید در سلامت اقتصادی آمریکا؛ آیا کاهش نرخ بهره خطر رکود را از بین برده است؟ کاهش مکرر نرخ بهره معمولاً تلاشی برای جان بخشیدن به اقتصاد است، اما در کنار این تصمیم، داده‌های اقتصادی نیز مسائلی را روشن می‌کنند. بازار کار آمریکا با روند کند استخدام‌ها مواجه شده و نرخ بیکاری کمی افزایش یافته است؛ فدرال رزرو این وضعیت را یکی از عوامل ریسک‌آفرین می‌داند. در بیانیه رسمی نیز تأکید شد که «عدم‌قطعیت در چشم‌انداز اقتصادی» همچنان بالا است و این بانک به‌شکلی مستمر، ریسک‌های دوگانه اشتغال و تورم را زیر نظر دارد.  همچنین اختلاف نظر در میان مقامات فدرال رزرو درباره سیاست‌های پولی می‌تواند نشان دهد که همچنان پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد در آینده نزدیک دشوار است و چشم‌انداز بهبود اقتصادی به‌اندازه کافی روشن نیست. از یک‌سو، پایین آوردن هزینه‌های وام‌گیری می‌تواند به تحریک سرمایه‌گذاری و مصرف کمک کند و همچنین در کوتاه‌مدت از تشدید رکود جلوگیری نماید که معمولاً برای بازارهای مالی و دارایی‌های پرریسک، پیامد مثبتی است. اما از سوی دیگر، کاهش مکرر نرخ بهره در کنار داده‌های ضعیف‌ بازار کار و تداوم تورم، می‌تواند نشان‌دهنده ضعف ساختاری اقتصاد تلقی شود. تغییرات ماهانه نرخ بهره در سال‌های گذشته - منبع: Heater Long همچنین، چشم‌انداز تدریجی فدرال رزرو برای کاهش بیشتر نرخ بهره در سال آینده نشان می‌دهد که این بانک همچنان منتظر مشاهده سیگنال‌های واضح‌تری از روند بهبود اقتصادی است و لزوماً در حال اعلام پایان چرخه تسهیل نیست. به عبارت دیگر، هنوز نمی‌توان با قاطعیت گفت که خطر رکود از بین رفته است؛ بلکه اقتصاد آمریکا در وضعیت «تردید» قرار دارد؛ در این شرایط، ممکن است روند بهبودی به‌شکلی محتاطانه ادامه‌ یابد، اما این موضوع، نیازمند داده‌های قوی‌تر برای اثبات برگشت پایدار رشد است.  چشم‌انداز سیاست پولی و بازارهای مالی در پایان، باید توجه داشت که فدرال رزرو با چالشی پیچیده روبه‌روست: تورم همچنان در سطوح بالاتر از هدف ۲٪ قرار دارد و از سوی دیگر بازار کار نیز ضعیف‌تر شده است. همین تعادل ظریف باعث شده است که بانک مرکزی راهبرد خود را با احتیاط پیش ببرد. برای بازارهای مالی و به‌ویژه سرمایه‌گذاران کریپتو، این تحولات اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ادامه کاهش نرخ بهره می‌تواند روی رفتار دارایی‌های پرریسک اثر بگذارد. همچنین پدیدار شدن علائم رکود می‌تواند موجب افزایش نوسانات و تغییر اولویت سرمایه‌ها شود. تحلیل آینده اقتصادی آمریکا و واکنش بازارها در برابر آن، همچنان از مهم‌ترین موضوعات قابل‌پیگیری در هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو است. 

داستان سود ۳۰٬۰۰۰ دلاری در یک ماه؛ کسب سود از آربیتراژ در پالی مارکت

الهام اسماعیلی
20 آذر 1404 - 22:00
 با نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده، فعالیت در بازار‌ پیش‌بینی پالی‌مارکت افزایش یافته است. برخی معامله‌گران حرفه‌ای از این فرصت برای کسب سود از آربیتراژ استفاده می‌کنند تا بدون نیاز به پیش‌بینی نتایج و تنها با تکیه بر اختلاف قیمت سود بیشتری به‌دست بیاورند. کاربری در شبکه X ادعا کرده است که تنها طی یک ماه با استفاده از استراتژی آربیتراژ در پالی مارکت بیش از ۳۰ هزار دلار سود کسب کرده است. در این مطلب از میهن بلاکچین استراتژی‌های این معامله‌گر را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید. استراتژی‌های کسب سود از آربیتراژ در پالی مارکت پالی مارکت (Polymarket) یک بازار پیش‌بینی غیرمتمرکز روی شبکه پالیگان است که به‌طور خاص در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده به‌شدت مورد توجه قرار گرفت. مهم‌ترین کاربرد این بازارها امکان پوشش ریسک و استفاده از استراتژی‌هایی مانند آربیتراژ (Arbitrage) است. در بازارهای پیش‌بینی قیمت هر قرارداد معمولا بین ۰ تا ۱ دلار است. اگر نتیجه واقعی مطابق پیش‌بینی معامله‌گر رخ دهد، قرارداد روی ۱ دلار تسویه می‌شود و درصورت عدم تحقق پیش‌بینی، ارزش قرارداد به صفر می‌رسد. سود آربیتراژ زمانی ایجاد می‌شود که مجموع هزینه خرید قراردادهای مختلف در هر دو طرف، کمتر از ۱ دلار باشد. در این حالت، تفاوت میان عدد ۱ و مجموع هزینه‌ها، سود قطعی معامله‌گر را مشخص می‌کند. حالا که با کلیت این استراژی آشنا شدیم، بیایید ببینیم این معامله‌گر که با نام igor_mikerin در شبکه X فعالیت می‌کند، چطور توانسته در عرض یک ماه ۳۰ هزار دلار سود به‌دست بیاورد. ۱. خرید قراردادهای پیروزی هریس و قراردادهای پیروزی جمهوری‌خواهان در هر ایالت همان‌طور که اشاره شد، مبنای کار معامله‌گر این است که دو موقعیت کاملا مخالف را به‌طور همزمان می‌خرد. او در سناریوی اول، از یک سو قرارداد «پیروزی کامالا هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری» و از سوی دیگر، تمام قراردادهای مربوط به «پیروزی حزب جمهوری‌خواه در کالج الکترال» را خریده است. از آنجایی‌که این دو گروه از نظر رفتاری در تضاد هستند، اگر احتمال پیروزی هریس بالا برود، معمولا قراردادهای مرتبط با پیروزی جمهوری‌خواهان ارزان‌تر می‌شود و بالعکس. بنابراین، اگر مجموع هزینه قیمت خرید این دو موقعیت کمتر از ۱ باشد، اختلاف آن با عدد ۱، سود را مشخص می‌کند. این اختلاف همان «آربیتراژ» است؛ یعنی سودی که بدون نیاز به پیش‌بینی نتیجه نهایی انتخابات و تنها به دلیل اختلاف قیمت‌گذاری در بازار ایجاد می‌شود. تعداد سهامی که این معامله‌گر در هر طرف معامله خریده است، تقریبا مساوی است و متوسط هزینه خرید این موقعیت‌ها ۰.۹۶۵ بوده است. درنتیجه سود قطعی او به شکل زیر محاسبه می‌شود: ۱ – ۰.۹۶۵ = ۰.۰۳۵ (۳.۵٪ سود) هرچه اختلاف بین ارزش نهایی قراردادها (۱ دلار) و مجموع هزینه خرید آن‌ها بیشتر باشد، سود آربیتراژ معامله‌گر نیز بالاتر خواهد بود. منبع: x.com ۲. خرید قراردادهای پیروزی ترامپ همزمان با قرارداد پیروزی دموکرات‌ها در رای مردمی و ریاست جمهوری در سناریوی دوم، معامله‌گر از یک طرف قراردادهای پیروزی ترامپ را خریده است و از طرف دیگر برای پوشش ریسک، روی قراردادهای مربوط به پیروزی دموکرات‌ها در آرای مردمی و ریاست‌جمهوری سرمایه‌گذاری کرده است. گفتنی است که این ترکیب یک پوشش ریسک کامل نیست، زیرا در تئوری ممکن است دموکرات‌ها بدون به‌دست آوردن رای مردمی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شوند. با این حال، معامله‌گر معتقد است که بر اساس مدل‌سازی انجام‌شده، این حالت بعید به‌نظر می‌رسد و استراتژی همچنان معتبر است. در این سناریو، معامله‌گر توانسته ۲.۵۵٪ سود آربیتراژ به‌دست بیاورد. منبع: x.com ۳ خرید تمام گزینه‌های «خیر» در قراردادهای آراء مردمی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در استراتژی سوم، معامله‌گر روی تمام قراردادهای مربوط به آراء مردمی چه در سمت دموکرات‌ها و چه برای حزب جمهوری‌خواه، گزینه «خیر» را خریده است. در این بازار معمولا چند سناریوی مختلف وجود دارد؛ مثلا دموکرات‌ها با X٪ جلو هستند یا جمهوری‌خواهان با Y٪ پیروز می‌شوند. از آنجایی‌که در روز انتخابات تنها یکی از این سناریوها واقعا اتفاق می‌افتد، بنابراین به غیر از قراردادی که پاسخ آن «بله» است، تمام قراردادهای «خیر» برنده می‌شوند. در اینجا فرصت آربیتراژی که معامله‌گر از برنده‌شدن چند قرارداد نسبت به قرارداد بازنده به‌دست آورده ۶.۶۵٪ بوده است. جمع‌بندی آربیتراژ در بازارهای پیش‌بینی مانند پالی‌مارکت به معامله‌گران اجازه می‌دهد بدون پیش‌بینی نتیجه رویدادها، تنها با استفاده از اختلاف قیمت میان سناریوهای متضاد سود کسب کنند. اجرای موفق این استراتژی نیازمند دقت بالا و توجه به دو نکته مهم است. نخست اینکه باید قوانین هر بازار را دقیق مطالعه کرد؛ زیرا برخی شرایط غیرمنتظره مانند خروج ناگهانی یک نامزد باعث می‌شود یک موقعیت ظاهرا بدون ریسک به ضرر تبدیل شود. مسئله دوم این است که به دلیل نقدینگی محدود بازار پالی‌مارکت، اجرای سفارش‌های بزرگ ممکن است قیمت را به شدت جابه‌جا کند و اسپرد بالا باعث کاهش یا از بین رفتن سود آربیتراژ شود. آربیتراژ در پالی مارکت یک فرصت جذاب برای کسب سود بدون پیش‌بینی است؛ اما تنها زمانی موفق خواهد بود که معامله‌گر از قوانین و ریسک‌های پنهان مطلع باشد.

رکوردشکنی‌ بی‌سروصدای استلار در دسامبر؛ آیا رالی قدرتمند XLM در راه است؟

پوریا هاشم‌تبار
20 آذر 1404 - 21:00
شبکه استلار (Stellar) در دسامبر ۲۰۲۵ بی‌سر و صدا وارد مرحله‌ای از رشد کم‌سابقه در فعالیت آنچین شده که اگرچه در داده‌ها کاملاً واضح است، اما به دلیل رفتار کم‌رمق قیمت، از چشم بسیاری از سرمایه‌گذاران دور مانده است. به گزارش میهن بلاکچین، این نشانه‌ها می‌توانند بازتابی از تقویت بنیادهای فنی شبکه باشند که احتمالاً زمینه یک بازیابی قیمتی قدرتمند را فراهم می‌کنند. اما این رکوردهای جدید دقیقاً چه می‌گویند؟ استلار در سکوت رکورد زد در شبکه استلار، عملیات‌ها (Operations) مجموعه تغییراتی هستند که کاربران قصد اعمال آن‌ها روی دفترکل دارند و هرکدام در قالب بخشی از یک تراکنش ثبت می‌شوند. در دسامبر ۲۰۲۵، تعداد این عملیات‌ها به بالاترین سطح خود در سال رسید که از جهش قابل توجه فعالیت شبکه حکایت دارد. بخش بزرگی از این عملیات‌ها مربوط به پیمنت (Payment) یا پث پیمنت (Path Payment) است؛ یعنی فرآیندهایی که نشان‌دهنده گردش واقعی پول و دارایی و افزایش نقدشوندگی در اکوسیستم است. این رشد به‌روشنی نشان می‌دهد که تعداد بیشتری از کاربران، سازمان‌ها و اپلیکیشن‌ها در حال انجام تراکنش و مصرف منابع شبکه هستند. عملیات روی استلار. منبع: Artemis در کنار آن، تعداد تراکنش‌های آنچین نیز با شیبی پایدار در حال رشد است و حالا نشانه‌هایی از یک جهش دیده می‌شود. تراکنش‌های آنچین استلار به مجموع تراکنش‌هایی اشاره دارد که مستقیماً روی بلاکچین ثبت می‌شوند. داده‌های پلتفرم آرتِمیس (Artemis) نشان می‌دهد که این شاخص در طول سال روندی صعودی داشته و در دسامبر جهشی چشمگیر را ثبت کرده است. توجه نهادهای بزرگ نیز به این روند دامن زده است. اخیراً بانک یو‌اس‌بنک (US Bank)، یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های تجاری آمریکا، آزمایش صدور استیبل کوین را روی شبکه استلار آغاز کرده است. چنین توجهی از سوی بازیگران نهادی معمولاً موجب جلب نگاه کاربران خرد می‌شود و می‌تواند سطح فعالیت اکوسیستم را به‌طور طبیعی بالا ببرد. تراکنش‌های زنجیره استلار - منبع: Artemis هم‌زمان، ارزش کل قفل‌شده شبکه (TVL) استلار نیز در دسامبر ۲۰۲۵ رکورد تاریخی تازه‌ای ثبت کرد و با عبور از ۱۷۹.۱۸ میلیون دلار به بالاترین سطح خود رسید. این افزایش TVL در حالی رخ می‌دهد که قیمت استلار هنوز بهبود نیافته است که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران در حال سپرده‌گذاری، استیکینگ یا مشارکت بیشتر در پروتکل‌های استلار هستند، حتی بدون اینکه رشد قیمتی دیده باشند. ارزش کل قفل شده استلار - منبع: DefiLlama با وجود تمام این داده‌های قدرتمند، XLM اکنون در یکی از حساس‌ترین مناطق حمایتی سال قرار دارد. نمودار هفتگی محدوده ۰.۲۴ تا ۰.۱۹۵ دلار را به‌عنوان مهم‌ترین بازه دفاعی شبکه برجسته کرده است. تحلیلگری به نام کریپتوپالس (CryptoPulse) تأکید می‌کند: استلار دقیقاً روی حمایت هفتگی قرار گرفته است؛ این منطقه‌ در چرخه‌های قبلی چندین بار حفظ شده بود. منطقه تقاضای هفتگی قیمت استلار (XLM) - منبع: CryptoPulse بسیاری از تحلیلگران این سطح را یک فرصت انباشت برای کسانی می‌دانند که انتظار دارند بازار رمزارزها در اواخر ۲۰۲۵ و اوایل ۲۰۲۶ وارد فاز بازیابی گسترده شود. هدف بعدی نیز در محدوده ۰.۴۰ تا ۰.۴۹ دلار قرار دارد. با این حال، باید به یک واقعیت مهم توجه داشت: قدرت فاندامنتال همیشه هم‌زمان با قیمت حرکت نمی‌کند. حتی دارایی‌هایی مانند XRP (که معمولاً همبستگی بالایی با استلار دارند) با وجود پیشرفت‌های بزرگ شرکت ریپل هنوز نتوانسته‌اند رالی صعودی قوی را آغاز کنند. از این رو، استراتژی‌هایی مانند خرید پله‌ای (DCA)، تنوع‌بخشی به سرمایه یا صبر برای بهبود احساسات کلی بازار می‌تواند گزینه‌ای کم‌ریسک‌تر باشد.

چرخش بزرگ ژاپن؛ ارزهای دیجیتال زیر چتر قوانین بازار سرمایه می‌روند

پوریا هاشم‌تبار
20 آذر 1404 - 20:00
ژاپن در آستانه اجرای یکی از مهم‌ترین اصلاحات نظارتی خود در حوزه دارایی‌های دیجیتال قرار دارد؛ که هدف آن انتقال مقررات مربوط به رمزارزها از قانون خدمات پرداخت یا PSA به چارچوب قانون ابزارهای مالی و مبادلات یا FIEA است. به گزارش میهن بلاکچین، این جابه‌جایی نشان می‌دهد که رویکرد قانون‌گذاران ژاپنی از نگاه به کریپتو به‌عنوان ابزار پرداخت، به نگاه آن به‌عنوان یک محصول مالی و دارایی سرمایه‌گذاری تغییر کرده است. ژاپن کریپتو را از «پرداخت» جدا می‌کند آژانس خدمات مالی ژاپن یا اف‌اس‌ای (Financial Services Agency) روز چهارشنبه گزارش جامعی از کمیته سیستم مالی منتشر کرد که در آن وضعیت مقررات‌گذاری کریپتو در بخش‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش به‌صراحت پیشنهاد می‌کند پایگاه قانونی نظارت بر دارایی‌های دیجیتال از PSA (که بر پرداخت‌ها، کیف‌پول‌ها و سرویس‌های مشابه تمرکز دارد) به FIEA منتقل شود؛ این قانون در ژاپن ستون اصلی تنظیم بازارهای سرمایه، افشای اطلاعات، انتشار اوراق بهادار و قوانین معاملات است. در این گزارش تأکید شده است: دارایی‌های کریپتویی در داخل و خارج از ژاپن به‌طور گسترده‌ای به‌عنوان ابزار سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرند و برای محافظت از کاربران، باید همان سطح از مقرراتی بر آن‌ها اعمال شود که بر محصولات مالی و سرمایه‌ای اعمال می‌شود. در چارچوب جدید، یکی از محورهای اصلی تقویت مقررات افشای اطلاعات، به‌ویژه برای عرضه‌های اولیه صرافی‌ها یا IEOها است. منبع: حساب FSA Japan در X قانون‌گذاران معتقدند ماهیت تراکنش‌های کاربران در کریپتو (چه خرید و فروش توکن‌های جدید و چه معامله دارایی‌های در گردش) شباهت زیادی به معاملات اوراق بهادار دارد و بنابراین نیازمند شفافیت، سرعت و دسترسی عمومی به داده‌های دقیق است. در این پیشنهاد، صرافی‌هایی که IEO برگزار می‌کنند موظف‌ هستند پیش از آغاز فروش، مجموعه‌ای گسترده از اطلاعات را منتشر کنند؛ از جمله جزئیات مربوط به تیم‌ها و شرکت‌های اصلی پشت پروژه. همچنین انجام آدیت کد توسط کارشناسان مستقل ضرورت پیدا می‌کند و نهادهای خودتنظیم‌گر نیز نقش مشورتی پررنگ‌تری خواهند داشت. علاوه بر صرافی‌ها، الزاماتی نیز برای خود پروژه‌ها در نظر گرفته شده است؛ پروژه‌ها باید هویت تیم یا نهاد صادرکننده را حتی اگر ساختار آن‌ها غیرمتمرکز باشد را اعلام کرده و مکانیسم انتشار و توزیع توکن را به‌طور کامل منتشر کنند. چارچوب جدید به نهادهای نظارتی قدرت بیشتری برای برخورد با پلتفرم‌های فاقد مجوز می‌دهد، به‌ویژه صرافی‌هایی که از خارج کشور فعالیت می‌کنند یا به‌نوعی با صرافی‌های غیرمتمرکز پیوند دارند. همچنین در این سند، ممنوعیت‌های صریحی درباره معاملات داخلی (Insider Trading) گنجانده شده که شباهت زیادی به مفاد قانون MiCA اتحادیه اروپا و مقررات سخت‌گیرانه کره جنوبی دارد. انتشار این گزارش هم‌زمان شده با بحث‌های دولت ژاپن درباره کاهش نرخ مالیات بر سود کریپتو و تعیین یک نرخ ثابت ۲۰٪ بر تمام درآمدهای حاصل از معاملات رمزارزی. علاوه بر این، FCA روز سه‌شنبه موضع محتاطانه‌ای در برابر استفاده از مشتقات برای ETFهای خارجی کریپتو اتخاذ کرد و اعلام کرد که دارایی‌های پایه این محصولات مطلوب ارزیابی نمی‌شوند.

جمنای مجوز رسمی CFTC برای بازار پیش‌بینی را دریافت کرد

پوریا هاشم‌تبار
20 آذر 1404 - 19:00
صرافی جمنای (Gemini) موفق شد مجوز رسمی کمیسیون معاملات آتی کالای آمریکا (CFTC) را برای ورود به بازار رو‌به‌رشد پلتفرم‌های پیش‌بینی (Prediction Market) دریافت کند؛ این مجوز این شرکت را در مسیر رقابت مستقیم با بازیگران قدرتمند این حوزه قرار می‌دهد. به گزارش میهن بلاکچین، هم‌زمان با افزایش موج علاقه کاربران و پلتفرم‌های کریپتویی به این بازار، جمنای تلاش می‌کند سهمی جدی از این رشد به‌دست آورد. دریافت مجوز CFTC و پایان یک مسیر پنج‌ساله بر اساس اعلام رسمی شرکت، جمنای از طریق نهاد وابسته خود، جمنای تایتان (Gemini Titan)، توانسته مجوز فعالیت به‌عنوان یک بازار قراردادهای تعیین‌شده را از CFTC دریافت کند. این مجوز در واقع پایان یک روند پنج‌ساله است که از سال ۲۰۲۰ آغاز شده بود و اکنون به جمنای اجازه می‌دهد در ایالات متحده بازارهای پیش‌بینی کاملاً قانون‌گذاری‌شده راه‌اندازی کند. تایلر وینکلواس (Tyler Winklevoss) در واکنش به این اتفاق، آن را نتیجه حمایت دولت دونالد ترامپ و رویکرد نوآورانه کارولین فم (Caroline Pham)، رئیس موقت CFTC، دانست. او تأکید کرد: بازارهای پیش‌بینی ظرفیت دارند به‌اندازه، یا حتی بزرگ‌تر از بازارهای سرمایه سنتی شوند. رئیس موقت فم این چشم‌انداز را درک کرده و اهمیت آن را می‌داند. منبع: حساب Gemini در X به گفته فم، برخلاف دوره مدیریت قبلی، CFTC اکنون رویکردی حامی کسب‌وکار و نوآوری اتخاذ کرده است. طبق این مجوز، جمنای تایتان می‌تواند قراردادهای ساده مبتنی بر رویداد را ارائه کند؛ این قراردادها معمولاً به شکل پیش‌بینی‌های باینری بله یا خیر درباره رویدادهای دنیای واقعی (از نتایج انتخابات گرفته تا داده‌های اقتصادی) ساخته می‌شوند. در هفته‌های آینده، کاربران آمریکایی می‌توانند به‌طور مستقیم از طریق وب‌سایت جمنای به این بازارها دسترسی داشته باشند و نسخه موبایل نیز کمی دیرتر فعال خواهد شد. اما این تنها آغاز مسیر است؛ جمنای برنامه دارد دامنه فعالیت خود را در بازار مشتقات بسیار گسترده‌تر کند. این شرکت هم‌اکنون در حال بررسی ارائه ابزارهایی است که کاربران آمریکایی مدت‌ها از دسترسی به آن محروم بوده‌اند؛ از جمله فیوچرز، آپشن‌ها و معاملات پرپچوال مبتنی بر رمزارز. در کنار این خبر، جمنای اعلام کرد که از استیبل کوین RLUSD متعلق به ریپل روی شبکه ایکس‌آرپی لجر (XRP Ledger) پشتیبانی خواهد کرد؛ هدف این اقدام تسهیل انتقال بین بلاکچین‌هاست. رشد ارزش سهام GEMI با وجود شرایط سخت ماه‌های نخست اعلام دریافت مجوز CFTC تأثیر فوری در بازار سهام داشت. سهام شرکت با نماد GEMI در معاملات پس از ساعت بازار ۱۳.۷٪ رشد کرد و به ۱۲.۹۲ دلار رسید. این جهش در حالی رخ داد که سهام جمنای از زمان عرضه اولیه در سپتامبر بیش از ۶۰٪ کاهش یافته بود. حالا بسیاری معتقدند مجوز جدید می‌تواند نقطه آغاز بازگشت قیمت باشد. عملکرد سهام صرافی جمنای (GEMINI) - منبع: Yahoo Finance در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، تقاضا برای بازارهای پیش‌بینی به‌شدت افزایش یافته است. پالی‌مارکت (Polymarket) و کالشی (Kalshi) هر دو در ماه نوامبر رکورد حجم معاملات خود را ثبت کردند. این رشد تنها محدود به پلتفرم‌ها نیست؛ ادغام‌ها و حمایت‌های جدید نیز اکوسیستم را تقویت می‌کنند. به‌عنوان نمونه، متامسک (MetaMask) اخیراً پالی‌مارکت را مستقیماً در نسخه موبایل خود ادغام کرده است؛ این اقدام به کاربران اجازه می‌دهد بدون جابه‌جایی بین اپلیکیشن‌ها، روی رویدادها معامله کنند. در سوی دیگر، رابین‌هود (Robinhood) اعلام کرده که در حال ساخت یک پلتفرم فیوچرز و مشتقات مختص بازار پیش‌بینی است. تراست والت (Trust Wallet) نیز قابلیت بازار پیش‌بینی خود را راه‌اندازی کرده و گزارش‌ها نشان می‌دهد کوین‌بیس (Coinbase) در حال آماده‌سازی پلتفرمی با برند کالشی است.

تشکیل شورای نوآوری در کمیسیون CFTC؛ مدیران عامل کریپتو و وال‌استریت با هم گفتگو می‌کنند

امیرحسین احمدی
20 آذر 1404 - 18:00
کمیسیون معاملات آتی کالای آمریکا (CFTC)، با ایجاد «شورای نوآوری مدیران عامل»، شماری از چهره‌های برجسته اکوسیستم کریپتو را در کنار مدیران ارشد بازارهای سنتی گرد هم آورده است تا درباره آینده زیرساخت‌های مشتقه و نقش فناوری‌های نوین گفت‌وگو کنند. به گزارش میهن بلاکچین، این تحول نشان می‌دهد که رویکرد CFTC نسبت به صنعت کریپتو از حالت محافظه‌کارانه فاصله گرفته است و به‌سمت مشارکت فعال و تدوین چارچوب‌های واقعی پیش می‌رود؛ این اقدام، می‌تواند مسیر حضور دارایی‌های دیجیتال در بازارهای قانون‌گذاری‌شده را هموار کند. شورای جدید CFTC؛ حضور همزمان مدیران حوزه کریپتو و بازارهای سنتی کمیسیون معاملات آتی کالای آمریکا اعلام کرده است که گروهی از مدیران عامل حوزه کریپتو و بلاکچین را، در کنار مدیران ارشد فعال در بازارهای سنتی، به‌شکل رسمی وارد «شورای نوآوری مدیران عامل» کرده است. هدف این شورا بررسی روندهای نوظهور در ساختار بازار مشتقات است؛ این بازار، مستقیماً تحت نظارت CFTC فعالیت کرده و از مهم‌ترین حوزه‌های مالی آمریکا محسوب می‌شود. در نشست‌های این شورا، طیفی از موضوعات چالش‌برانگیز صنعت بررسی می‌شود؛ از بین این موضوعات می‌توان به توکنیزاسیون، معاملات ۲۴ساعته، قراردادهای پرپچوال، پلتفرم‌های پیش‌بینی و زیرساخت‌های مبتنی بر بلاکچین اشاره کرد. انتخاب موضوعات نشان می‌دهد CFTC دقیقاً همان نقاطی را هدف گرفته است که به‌طور مستقیم بر آینده بازار مشتقات و نحوه ورود کریپتو به این ساختار اثر می‌گذارد. حضور مدیران عامل شرکت‌های فعال در این حوزه، از پلتفرم‌هایی مانند پالی‌مارکت (Polymarket)، کالشی (Kalshi), کراکن (Kraken), جمنای (Gemini), بیت‌نومیا‌ل (Bitnomial), کریپتو دات‌کام (Crypto.com) و بولیش (Bullish)، ترکیب قابل‌توجهی را شکل می‌دهد که تقریباً تمام بخش‌های اصلی بازار ارزهای دیجیتال و پلتفرم‌های پیش‌بینی را پوشش می‌دهد. در کنار این چهره‌ها، مدیران ارشد بازارهای بزرگ سنتی نیز حضور دارند؛ نمایندگانی از گروه سی‌ام‌ای (CME Group)، بورس شیکاگو (Cboe Global Markets)، نزدک (Nasdaq)، بازار بین‌قاره‌ای (Intercontinental Exchange) و گروه بورس لندن (London Stock Exchange Group). کنار هم قرار گرفتن بازیگران این دو حوزه، نشان‌دهنده تلاش جدی CFTC برای ایجاد یک چارچوب مشترک و درک عمیق‌تر از متغیرهای این صنعت نوظهور است. معرفی شورای جدید کمیسیون معاملات آتی کالای آمریکا - منبع: CFTC کارولین فَم (Caroline Pham)، رئیس موقت معاملات آتی کالای آمریکا، اظهار داشت که این اقدام ادامه‌دهنده مسیر نشست‌های پیشین این نهاد با فعالان حوزه کریپتو است و هدف آن تمرکز بر تحولاتی است که مستقیماً بر بازار مشتقات اثر می‌گذارند. او تأکید کرد که هدف CFTC از این ساختار جدید، ایجاد فضای گفت‌وگوی مستمر و بررسی دقیق تغییرات فنی و ساختاری بازار است. گام‌های جدید CFTC برای تنظیم‌گری مشتقات کریپتویی؛ گفت‌وگو و تعامل فعال با صنعت ایجاد «شورای نوآوری مدیران عامل» تنها اقدام اخیر CFTC نیست. چند روز پیش، فَم برنامه آزمایشی جدیدی را معرفی کرد که کمیسیون CFTC قصد دارد از طریق آن، نحوه پذیرش دارایی‌های دیجیتال به‌عنوان وثیقه معاملات مشتقه را بررسی کند. به‌واسطه این طرح، کارگزاران ثبت‌شده نزد CFTC اجازه پیدا می‌کنند که بیت کوین، اتریوم و استیبل کوین USDC را به‌عنوان مارجین بپذیرند تا مشخص شود این مدل تا چه حد با چارچوب‌های فعلی بازارهای قانون‌گذاری‌شده سازگار است. این برنامه آزمایشی نشان می‌دهد CFTC به‌دنبال ارزیابی عملی ورود دارایی‌های دیجیتال به زیرساخت‌های سنتی مشتقات است؛ اگر این فرآیند نتیجه مثبتی داشته باشد، می‌تواند مسیر ادغام رسمی کریپتو در بازارهای قانونمند ایالات متحده را هموارتر کند. کارولین فَم طی ماه‌های گذشته بارها اعلام کرده است که CFTC باید در قبال صنعت کریپتو رویکرد روشن و سازنده‌تری در پیش بگیرد که در مقایسه با چالش‌های میان صنعت و کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، می‌تواند تفاوت معناداری ایجاد کند. اقدامات اخیر CFTC، از جمله راه‌اندازی "Crypto CEO Forum" در ابتدای سال و تشکیل این شورای جدید، همگی در همین مسیر قرار می‌گیرند. در نسخه اولیه این انجمن، مدیران شرکت‌هایی مانند کوین‌بیس (Coinbase)، سرکل (Circle) و ریپل (Ripple) حضور داشتند و حالا با ایجاد این شورای جدید، به سطحی گسترده‌تر و ساختارمندتر رسیده است. فَم تأکید کرد که هدف اصلی این تلاش‌ها ایجاد فرصت‌های اقتصادی و حفظ جایگاه آمریکا به‌عنوان رهبر نوآوری در بازارهای مالی جهانی است؛ رویکردی که دولت ترامپ وعده آن را داده بود و اکنون CFTC سعی دارد به آن تحقق ببخشد.

پیشنهاد سردبیر

مشاهده بیشتر