ریزش اخیر قیمت بیت کوین نه تنها موجی از نگرانی در میان فعالان بازار ایجاد کرده، بلکه دوباره این سوال را زنده کرده است که آیا چرخه صعودی بزرگترین دارایی دیجیتال جهان به پایان رسیده یا تنها با یک اصلاح ساختاری روبهرو هستیم. سقوط همزمان بازار سهام، افت ارزش سهام مرتبط با هوش مصنوعی، تشدید فشار فروش سرمایهگذاران و تضعیف احساسات عمومی باعث شده فضای کنونی بازار حالوهوایی مشابه دوران پرالتهاب «روز آزادی» داشته باشد؛ همان روزهایی که شاخص ترس و طمع به محدوده ۱۵ سقوط کرد و بسیاری تصور کردند روند صعودی بازار به پایان رسیده است.
با این حال، بررسی دقیقتر وضعیت اقتصاد کلان، جریانهای نقدینگی، توسعههای مرتبط با هوش مصنوعی، سیاستهای مالی و پولی، روندهای ساختاری در بازار رمزارزها و تغییر رفتار سرمایهگذاران نشان میدهد که آنچه امروز شاهد هستیم، نه پایان یک چرخه، بلکه مرحلهای حیاتی در شکلگیری موج بزرگ بعدی بازار است. همزمانی توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی، پیشرفت سریع توکنیزه کردن داراییهای مختلف، گسترش استیبلکوینها و بلوغ ساختار سرمایهگذاران بیت کوین، چشماندازی از آیندهای قدرتمندتر ترسیم میکند؛ آیندهای که در آن، بیت کوین بار دیگر میتواند نقش اصلی را در رشد داراییهای پرریسک ایفا کند.
در این مطلب که بازنویسی از مقاله اخیر جوردی ویسر (Jordi Visser) است، وضعیت کنونی بازار کریپتو و تاثیرپذیری آن از انقلاب هوش مصنوعی را زیر ذرهبین میبریم.
ریزش اخیر بیت کوین؛ بازگشت یک الگوی آشنا
در ماه آوریل سال جاری، همزمان با اوجگیری نگرانیهای مربوط به جنگ تعرفهای و فشار روانی ناشی از روز آزادی، بازار جهانی سهام با فروش سنگینی مواجه شد. شاخص S&P 500 حدود ۲۰٪ سقوط کرد و تحلیلگران درباره ورود اقتصاد به رکود هشدار میدادند. همان زمان، بسیاری از فعالان بازار تصور میکردند موج جدیدی از بحرانهای مالی در راه است. اما تنها چند ماه بعد مشخص شد که این نگرانیها بیش از حد بوده و رشد خیرهکننده صنعت هوش مصنوعی توانسته بازار را از بحرانی عمیق نجات دهد.
در ادامه همان روند، بازار سهام بازیابی شد، داراییهای پرریسک رشد کردند و سرمایهگذاران با شرایط جدید سازگار شدند. اما با رسیدن به ماه نوامبر، بیت کوین وارد فاز خنثی شد و برخلاف شاخصهای سهام، عملکرد ضعیفی نشان داد؛ اختلاف عملکردی که باعث ناامیدی فعالان حوزه رمزارز شد.
در ابتدای ماه برخی تحلیلگران این رکود را نه نشانه ضعف بلکه فازی ضروری برای بازار توصیف کردند؛ فازی که در آن نهنگهای اولیه، مثل سهامداران بزرگ در عرضه اولیه شرکتها، بخشی از دارایی خود را با کمک تقاضای نهادی از طریق ETFها و خزانه شرکتها نقد کردند. درست مانند پایان دورههای قفل سهام در IPOهای سنتی؛ روندی که هرچند کند و آزاردهنده است اما برای سلامت بلندمدت بازار ضروری محسوب میشود.
اما با آغاز اصلاح بازار سهام، خصوصاً سهام مرتبط با هوش مصنوعی که با هیجان سرمایهگذاران خرد بیش از حد رشد کرده بودند، این فاز رفته رفته به یک ریزش شدیدتر منجر شد. این افت بازده سالانه بیت کوین را وارد محدوده منفی کرد و باعث شد فضای عمومی بازار از تناقض ذهنی به بدبینی واقعی تبدیل شود. در ادامه شبکههای اجتماعی پر از ادعاهایی شد که «بیت کوین دیگر پتانسیل صعود ندارد» و بسیاری از کسانی که پیشتر میگفتند «این بار متفاوت است»، بازار را ترک کردند.
همزمان، شاخص ترس و طمع دوباره به محدوده ۱۵ سقوط کرد؛ یعنی همان جایی که در اوایل بحران روز آزادی قرار داشت. اتفاقی که در نهایت یک نتیجه به همراه داشت: بازار دوباره در فضایی مشابه ناامیدی کامل فرو رفت.
چرا این ریزش یک فرصت است؟ نقش تعیینکننده هوش مصنوعی در روند داراییها
با وجود فضای سنگین ترس و ناامیدی، بررسی بلندمدت اقتصاد نشان میدهد که اغلب روندهای بازار امروز تحت تأثیر مستقیم رشد انفجاری صنعت هوش مصنوعی شکل میگیرد؛ صنعتی که نه تنها ساختار اقتصاد جهانی را دگرگون میکند، بلکه جریان نقدینگی را نیز در بلندمدت هدایت خواهد کرد.
نکته قابل توجه این است که وایتپیپر بیت کوین در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و دقیقا یک سال بعد، مقاله تحقیقاتی Raina-Madhavan-Ng نشان داد که GPUها میتوانند بازده پردازش یادگیری عمیق را بیش از ۷۰ برابر افزایش دهند. این دو تحول تقریباً همزمان رخ دادند و پایهگذار دو انقلاب بزرگ شدند که در ادامه مسیر اقتصاد جهانی را متحول کردهاند. به بیان دیگر بیت کوین و هوش مصنوعی در یک مسیر تاریخی بههمرسیدهاند و هرکدام مکمل دیگری هستند.
پیشرفتهای هوش مصنوعی نیاز به نیروی کار اداری را کاهش میدهد، بهرهوری را افزایش میدهد، شکاف طبقاتی را تشدید میکند و دولتها را وادار به حفظ کسری بودجه میکند. در چنین شرایطی، افزایش قیمت داراییهای مختلف نقش یک درآمد جهانی غیرمستقیم را ایفا میکند. کسانی که دارایی خاصی ندارند، از طریق کمکهای مستقیم یا سیاستهای مالی مشابه، نوعی «درآمد پایه» دریافت میکنند. این شرایط منجر به ظهور اقتصادی موسوم به K شکل میشود. در این اقتصاد، بخش بزرگی از مردم هم با نگرانی شغلی و فشارهای حقوقی مواجهاند و هم تحت تأثیر تورم ناشی از سیاستهای درآمد جهانی دولتها هستند، در حالی که بیت کوین از این شرایط بهره میبرد و در طول این دوره همراستا با داراییهای پرریسک حرکت میکند.
در چنین فضایی، بیت کوین و زیرساخت رمزارزها بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا میکنند. توسعه استیبلکوینها و ایجنتهای هوش مصنوعی (AI Agents) جریان سرمایه را تسریع میکنند، وابستگی بازار به اهرم را کاهش میدهند و امکان معامله ۲۴ ساعته داراییهای سنتی را با کمک توکنیزهسازی فراهم میکنند. بیت کوین در این مسیر نقش ستون فقرات این ساختار جدید را دارد و به شکلگیری بازارهای کارآمدتر کمک میکند.
در ماههای گذشته، بسیاری نگران بودند که بیت کوین نتوانسته همگام با رشد بازار سهام صعود کند. اما اکنون، با بازگشت همبستگی بین بیت کوین و داراییهای پرریسک، ساختار بازار به مسیر طبیعی خود برگشته است. سقوط همزمان سهام مرتبط با هوش مصنوعی و بیت کوین نشانهای از ضعف نیست، بلکه بازگشت بازار رمزارز به رفتار واقعی خود است.
بازگشت همبستگی بیت کوین با بازار سهام؛ یک نشانه صعودی
بازگشت همبستگی بیت کوین با بازار سهام در هفتههای اخیر، نکتهای است که نباید نادیده گرفته شود. بسیاری از سرمایهگذاران هنوز بر این باورند که بیت کوین باید مستقل از داراییهای پرریسک سنتی حرکت کند و عملکردی شبیه «طلای دیجیتال» داشته باشد؛ این یعنی هم به عنوان پوششی در برابر ریسکهای سیستم مالی عمل کند و هم با شاخصهای سهام همبستگی نداشته باشد. بر اساس این دیدگاه، سقوط همزمان بیت کوین و بازار سهام نشانهای از ضعف یا اختلال در بازار ارز دیجیتال تلقی میشود.
با این حال، واقعیت متفاوت است. بیت کوین از منظر جریان سرمایه و روانشناسی بازار، یک دارایی پرریسک با نسبت ریسک به پاداش بالا محسوب میشود. سرمایهگذاران حرفهای، به ویژه صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF)، معمولاً بیت کوین را همراه با سهام در پرتفوی خود نگه میدارند و هنگام تعدیل ریسک، همزمان اقدام به فروش هر دو میکنند. سرمایهگذاران خرد نیز اغلب از یک منبع برای سرمایهگذاری هم در سهام و هم در رمزارزها استفاده میکنند. حتی کسانی که بیت کوین را به عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش خریداری میکنند، در دورههای رونق اقتصادی و نقدینگی بالا، تمایل دارند خرید خود را افزایش دهند.
بنابراین، کاهش شاخص نزدک یا سقوط سهام مرتبط با هوش مصنوعی، تأثیر طبیعی و قابل انتظار خود را بر بیت کوین میگذارد و این به هیچ وجه نشاندهنده نقص در عملکرد آن نیست. با توجه به ترکیب فعلی هولدرهای بیت کوین، این همبستگی کاملاً منطقی است و نشان میدهد بیت کوین همچنان بخشی از سبد داراییهای پرریسک محسوب میشود.
در نتیجه، این روند را میتوان به عنوان یک سیگنال مثبت غیرمستقیم در نظر گرفت: همبستگی بیت کوین با داراییهای پرریسک نشان میدهد که حرکت آینده آن به طور منطقی به شرایط کلی بازار بستگی دارد. برای پیشبینی روند بلندمدت بیت کوین، ابتدا باید مسیر حرکت بازار سهام و جریان نقدینگی در داراییهای پرریسک را تحلیل کرد.
چشمانداز ۲۰۲۶: ترکیب هماهنگ سیاستهای مالی، پولی و هوش مصنوعی
بازارهای صعودی همواره با نگرانیهای مختلفی همراه هستند. در حال حاضر، مهمترین دغدغهها حول حباب احتمالی هوش مصنوعی، خطر رکود اقتصادی و ریزش بازار رمزارزها شکل گرفتهاند. با این حال، چشمانداز بازار برای سال ۲۰۲۶ بسیار امیدوارکننده به نظر میرسد.
یکی از محرکهای اصلی، حمایتهای مالی گسترده خواهد بود. طرحهای کلان مانند Infrastructure Bill، Chip and Science Act و Inflation Reduction Act تنها شعار نیستند؛ این بستههای چندتریلیون دلاری واقعاً فعالیت اقتصادی را تحریک میکنند و همزمان کسری بودجه دولتها را افزایش میدهند. برای موفقیت در انتخابات میاندورهای، بسیاری از این سیاستها زودتر از موعد اجرا شدهاند. در نتیجه این کمکهای مالی، ساخت دیتاسنترها با سرعت بیسابقه ادامه دارد، کارخانههای تولید نیمههادیها در حال آغاز فعالیت هستند و زیرساختهای انرژی بهطور مستمر بهروزرسانی میشوند.
از سوی دیگر، دست فدرال رزرو برای تسهیل سیاستهای پولی باز خواهد بود. تورم فعلی در محدوده کنترلشده است، با این حال فشارهایی بر دستمزدها، قیمت مسکن و نفت دیده میشود. حتی اگر جنگ تعرفهای هم کمی روی اقتصاد اثر بگذارد، با توجه به ضعف بازار کار، تورم احتمالاً پایدار باقی میماند. هوش مصنوعی اما نه تنها اثرات تورمزدایی خواهد داشت، بلکه بر بازار کار نیز تأثیرگذار خواهد بود.
در حال حاضر میتوان این نوید را داد که صنعت هوش مصنوعی آماده عبور به مرحلهای تازه است. پیشرفتهای چشمگیر سال گذشته، نوید کاربردهای عملی و ملموس را میدهد که بهطور طبیعی توجه جامعه و سرمایهگذاران سنتی را جلب خواهد کرد.
تولید صنعتی نیز در حال حاضر در حال گسترش است. در حقیقت توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی محرک بهبود بخش تولیدی آمریکا شده و پس از سالهای آرام خودش، بالاخره نشانههایی از جان تازه گرفتن در آن دیده میشود. در همین حال انتظار میرود شاخص مدیران خرید (PMI) در سال ۲۰۲۶ بهبود پیدا کند؛ اتفاقی که در گذشته با رشد چشمگیر ارزهای دیجیتال به ویژه آلت کوینها همراه بوده است.
عدهای ممکن است هشدار دهند: «حباب هوش مصنوعی در حال ترکیدن است!» بله، ممکن است حبابی وجود داشته باشد، اما مدت زمان و وسعت آن معمولاً فراتر از انتظار عموم است. مقایسه با حباب داتکام نشان میدهد که حتی اگر حبابی در حوزه هوش مصنوعی وجود داشته باشد، هنوز در مراحل ابتدایی تا میانی است و پذیرش عمومی آن در جامعه گسترده نشده است.
علاوه بر این، برای ترکیدن حباب معمولاً به یک محرک مشخص نیاز است که اغلب شامل سیاست سختگیرانه پولی فدرال رزرو در دوره ضعف اقتصادی است. اما فدرال رزرو چرخه سیاستهای انقباضی خود را به پایان رسانده و احتمالاً در سال ۲۰۲۶ سیاست تسهیلی را دنبال خواهد کرد؛ بنابراین در حال حاضر محرک واضحی برای ترکیدن حباب هوش مصنوعی وجود ندارد.
محرکهای مثبت بیت کوین در سال ۲۰۲۶
سال ۲۰۲۶ میتواند یکی از مهمترین سالها برای بیتکوین باشد؛ سالی که مجموعهای از محرکهای اقتصادی، قانونی و تکنولوژیک همزمان به نفع بزرگترین دارایی دیجیتال دنیا عمل میکنند. اگر بازارهای ریسکی وارد یک رالی قدرتمند شوند، بیتکوین بهعنوان یک دارایی «پرریسک اما پربازده» معمولاً چند برابر بهتر عمل میکند. اما داستان فقط به رالی بازار ختم نمیشود؛ سه عامل ساختاری در دل اقتصاد جهانی میتواند موتور رشد بیتکوین را روشن نگه دارد.
اولین عامل، شفافشدن قوانین و پایان بلاتکلیفی رگولاتوری است. قوانینی که قرار است تا پایان ۲۰۲۵ یا اوایل ۲۰۲۶ تصویب شوند، چارچوب نظارتی روشنی ایجاد میکنند که بالاخره تکلیف بازار کریپتو را با نهادهای قانونی مشخص میکند. با اجرای این قوانین، بزرگترین شرکتهای مدیریت دارایی و صندوقهای بازنشستگی بالاخره مجوز ورود به بازار را میگیرند و به این ترتیب نقدینگی گستردهای به یکباره وارد بازار میشود.
از سوی دیگر، موج توکنسازی داراییها با سرعتی بیسابقه در حال گسترش است. شرکتهایی مثل جیپی مورگان، بلکراک و فرانکلین تمپلتون اوراق قرضه دولتها، سهام، املاک و کالاها را روی بلاکچین میآورند و زیرساختهای جدیدی را برای این کار فراهم میکنند. این یعنی داراییهای غیرنقدشونده، نقدشونده میشوند و نیاز بازار به واسطهها و اهرم کمتر خواهد شد؛ در چنین ساختاری، نقش بیتکوین بهعنوان یک «دارایی بیطرف و جهانی برای تسویه» پررنگتر از همیشه دیده میشود.
سومین محرک، شتابگرفتن پذیرش استیبلکوینها در سراسر جهان است؛ نیجریه، آرژانتین، ترکیه و دهها کشور دیگر اکنون از USDT و USDC بهعنوان ابزار پرداخت روزانه استفاده میکنند. استیبلکوینها و بیتکوین رقیب هم نیستند، بلکه مکملند. استیبلکوینها پول نقد دنیای دیجیتال هستند و بیتکوین حساب پسانداز بلندمدت محسوب میشود. هرچه کاربران بیشتری وارد اقتصاد دیجیتال شوند، تقاضا برای یک دارایی ذخیره مطمئنتر بیشتر میشود و این یعنی شبکه بیتکوین بزرگتر و ارزشمندتر خواهد شد. این چرخهٔ رشد، همان شبکهای است که در ۲۰۲۶ میتواند جهش تازهای رقم بزند.
تاریخ احتمالاً دوباره تکرار خواهد شد
بازار بارها ثابت کرده که کفها معمولاً یکبار شکل میگیرند، سپس قیمت بالا میرود و بعد دوباره کف تشکیل شده تست میشود. همان اتفاقی که در آپریل امسال افتاد: بازار به کف رسید، کمی بالا رفت و دوباره برگشت تا همان کف را لمس کند و بعد رالی اصلی آغاز شد. این رفتار نهتنها طبیعی است، بلکه برای ایجاد اعتماد دوباره در بازار ضروری محسوب میشود.
برای بیتکوین هم همین الگو محتمل است. احتمال زیاد بازار کف خود را ساخته، اما ممکن است طی چند هفته آینده دوباره آن را تست کند. این مرحله دقیقاً همانجاست که سرمایهگذاران کمحوصله یا ترسو ممکن است دچار فروش هیجانی شوند و یک اصلاح کوتاهمدت دیگر را رقم بزنند. چنین اصلاحی، اگر با حجم کمتر و ترس کمتر همراه باشد، یکی از بهترین فرصتهای خرید سال خواهد بود؛ فرصتی که معمولاً فقط یکبار تکرار میشود.
در همین حال، ساختار مالکیت بیتکوین رو به بلوغ است. ورود ETFها، خروج سرمایهگذاران خرد بدبین، افزایش خرید از سوی کشورهایی که نگران کاهش ارزش پول ملی خود هستند و حرکت آرام اما عمیق بازارهای نوظهور به سمت استفاده از بیتکوین در زیرساختهای مالی در مجموع شکل جدیدی از بازار بیتکوین را میسازد. وقتی این تصویر را کنار شرایط دوستانه سال ۲۰۲۶ میگذاریم یک الگوی آشنا دیده میشود؛ تاریخ در حال تکرار است، اما نه با طعم بحران سالهای گذشته؛ بلکه با پتانسیل تبدیل شدن به سکوی جهش چرخه بعدی بیتکوین.
چراغ امید هیچوقت خاموش نشده است
بازارها در لحظههای پرتنش همیشه بزرگتر و ترسناکتر از واقعیت بهنظر میرسند. بعد از «روز آزادی»، شاخص S&P 500 حدود ۲۰٪ سقوط کرد، اقتصاددانها از احتمال رکود میگفتند و بسیاری از سرمایهگذاران با عجله داراییهای خود را فروختند. اما چند ماه بعد مشخص شد که بخش زیادی از آن نگرانیها بیشازحد بزرگنمایی شده بود. امروز همین الگو درباره بیت کوین تکرار شده است: شاخص ترس و طمع به عدد ۱۵ رسیده، شبکههای اجتماعی پر از ناامیدی است و اغلب تصور میکنند شرایط واقعاً بحرانی است؛ درحالیکه تصویر واقعی بسیار متفاوت است.
اصلاح اخیر، برخلاف ظاهرش، نشانه یک بازار بالغ است. پس از رکود ۲۰۲۲، طبیعی است که داراییهای پرریسک مانند سهام و ارزهای دیجیتال دورههایی از اصلاح و جابهجایی نقدینگی را تجربه کنند. حتی نکته مثبت هم دارد: اصلاح فعلی بیشتر روی سهام رشد و کریپتو متمرکز بوده و کل بازار را با خود پایین نکشید؛ این یعنی بازار در حال «تفکیک» است و نه «سقوط». چنین اصلاحهایی معمولاً بستر رالیهای قدرتمند بعدی هستند.
جهان در سال ۲۰۲۶ با موج سرمایهگذاریهای مرتبط با هوش مصنوعی، سیاستهای حمایتی دولتها، رشد تولید و چارچوبهای قانونی شفافتر وارد دورهای جدید میشود؛ دورهای که فرصتهای تازهای خلق خواهد کرد. در چنین شرایطی، بیتکوین نه در بحران است و نه در مسیر افول؛ بلکه در حال آماده شدن برای مرحله بعدی رشد خود است. کسانی که بتوانند یک قدم جلوتر از احساسات لحظهای تصمیم بگیرند، معمولاً برندگان این زمانها خواهند بود.
و در آخر بهتر است مقاله را با این جمله به پایان برسانیم:
وقتی همه امید را میبینند، دیر شده است؛ فرصتها معمولاً زمانی شکل میگیرند که بازار در تاریکی کامل بهنظر میرسد و اغلب تصور میکنند شرایط واقعاً بحرانی شده، در حالی که بازار تنها در حال آمادهسازی خود برای یک مرحله صعودی تازه است.
















