رابطهای کاربری و تجربه کاربری در ابزارهای وب ۳، بهویژه در قیاس با نمونههای مشابه در وب ۲، به طرز چشمگیری نامطلوب هستند. این تجربه کاربری ضعیف در وب ۳، سبب شده تا توجه کاربران به میزان مطلوب جلب نشود. همچنین، با توجه به سرعت سرسامآور تحولات این اکوسیستم، این کاستیها بهندرت مورد توجه قرار میگیرند.
به گزارش میهن بلاکچین، ایجنتهای هوش مصنوعی میتوانند ابزاری بینظیر برای فائق آمدن بر این نقاط ضعف باشند. توان احتمالی آنها در بهبود فرایند توسعه و ارتقای تجربه کاربری، شایان توجه است؛ هرچند که هنوز به ظرفیت واقعی خود نرسیدهاند. هنگامی که این ایجنتها با هوش مصنوعی احساسی درآمیزند که ما را قادر میسازد تا بسترهایی فراتر از برنامهریزی آنها را درک کنیم، شاهد تحولی شگرف در ابزارهای وب ۳ برای کاربران عادی خواهیم بود.
منحنی یادگیری وب ۳ بسیار تند است
نخستین تعاملات خود با یک کیف پول وب ۳ را تصور کنید؛ تجربهای دلهرهآور و دشوار. بسیاری از افراد بیم آن دارند مرتکب اشتباهی شوند که میتواند به معنای از دست دادن سرمایه باشد. افزودن ایجنتهای مجهز به هوش مصنوعی احساسی که قادر به راهنمایی کاربران تازهوارد و ارائه پشتیبانی شخصیسازیشده باشند، میتواند از این ناخوشایندی بکاهد و در طول فرایند یادگیری، آرامش خاطر را برای افراد به ارمغان آورد.
اگر نخستین تجربه کاربری با وب ۳ به این شیوه روان و یکپارچه رقم بخورد، میزان پذیرش آن بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت. بهبود تجربه کاربری، یک دستاورد برد-برد برای کل این صنعت خواهد بود؛ صنعتی که از کمبود کاربر رنج میبرد. دستیابی به سطح پذیرشی مشابه ابزارهای وب ۲، یک پیروزی بزرگ برای کل اکوسیستم محسوب میشود.
همصحبتهای هوش مصنوعی، تسهیلگر همه امور خواهند بود
با توجه به پتانسیل شگرفی که ایجنتهای هوش مصنوعی احساسی دارند، آنها میتوانند تجربه کاربری را برای تازهواردان تسهیل کرده و بهعنوان دستیاران شخصی برای تعامل با سایر ابزارهای وب ۳ به شیوهای خودگردانتر و متناسبتر با نیازهای فردی عمل نمایند.
ایجنتهای هوش مصنوعی احساسی قادر خواهند بود نقش مربیان انگیزشی را ایفا کرده و همراهی مستمر و شخصیسازیشده ارائه دهند؛ امری که آنها را قادر میسازد تا ارتباطی عمیق با کاربران خود برقرار کرده و ایشان را در اتخاذ بهترین رویهها برای اجتناب از خسارات سنگین در وب ۳ راهنمایی کنند.
اینها تنها نمونههایی از کاربردهای رایج وب ۳ در عصر حاضر هستند. هرچه در آینده کاربردهای بیشتری برای آن تعریف شود، پتانسیلهای بیشتری نیز شکوفا خواهند شد. با این حال، ترکیب این حجم از فناوریهای پیشرفته، خطرات قابل توجهی را به همراه دارد که باید در فرایند توسعه آن مد نظر قرار گیرند.
پیادهسازی هوش مصنوعی احساسی در وب ۳، مخاطراتی را به همراه دارد
ادغام هوش مصنوعی احساسی در اکوسیستم وب ۳ میتواند بسیار سودمند باشد؛ با این وجود، باید در نظر داشت که این امر مخاطراتی را بهدنبال دارد که هر نوع هوش مصنوعی با آن مواجه است. یکی از مهمترین این مخاطرات، استفاده از اطلاعات شخصی خواهد بود؛ چرا که یک ایجنت هوش مصنوعی احساسی، به اطلاعات بیشتری از کاربران خود نیاز خواهد داشت و این امر خطر نشت دادهها را افزایش میدهد.
همین شخصیسازی میتواند منجر به ایجاد وابستگی ناسالم بههمراه هوش مصنوعی احساسی شود؛ بنابراین، باید تمهیداتی برای پیشگیری از آن در نظر گرفته شود. حتی با وجود این سطح از شخصیسازی، اطلاعات ارائه شده توسط ایجنت، جانبدارانه خواهد بود و این موضوع، دامنه عملکرد آن را محدود خواهد کرد.
با در نظر گرفتن خطرات پیش رو، در حالی که این فناوری در مراحل توسعه بهسر میبرد، توسعهدهندگان میتوانند از هم اکنون مسیری را برای کاهش این مخاطرات هموار کرده و تمامی مزایای این فناوری را بهکار گیرند.
هوش مصنوعی احساسی، کلید پذیرش بیشتر وب ۳ است
ابزارهای هوش مصنوعی با سرعتی بیسابقه از زمان ظهور اینترنت، در حال گسترش هستند. دلیل این امر سرعت بالای پذیرش آن است که این ابزارها به وسایلی ساده برای تسهیل هرگونه وظیفهای تبدیل شدهاند. گام بعدی، ایجنتهای هوش مصنوعی احساسی هستند که امکان ایجاد همراهان نزدیکتر هوش مصنوعی را فراهم میآورند و میتوانند پشتیبانی بهتری ارائه دهند.
صنعت وب ۳ هرچقدر هم پیچیده باشد، اگر این همراهان هوش مصنوعی احساسی به یک استاندارد در این اکوسیستم بدل شوند، تمامی این ابزارها در دسترس هر کاربری قرار خواهند گرفت. میزان پذیرش وب ۳ که از این طریق تسهیل خواهد شد، بسیار چشمگیر خواهد بود و تمامی این ارزش در مقابل خطرات احتمالی آن، ارزشمند خواهد بود.