اگر بخواهیم اقتصاد آمریکا را در یک تصویر خلاصه کنیم، شاید هیچ نهادی به اندازه «فدرال رزرو» یا همان بانک مرکزی ایالات متحده در شکلدادن به سرنوشت اقتصاد این کشور و حتی اقتصاد جهانی نقش نداشته باشد. تصمیمهایی که این نهاد میگیرد، از تعیین نرخ بهره گرفته تا مدیریت تورم و کنترل نقدینگی میتواند در عرض چند دقیقه بازارهای مالی جهان را دگرگون کند. وقتی فدرال رزرو نرخها را بالا یا پایین میآورد، قیمت سهام تغییر میکند، دلار نوسان میگیرد، بازار کریپتو طوفانی میشود و حتی اقتصاد کشورهای دیگر نیز واکنش نشان میدهد.
اما با وجود این حجم تأثیرگذاری، بسیاری از افراد هنوز نمیدانند فدرال رزرو دقیقاً چیست، چگونه کار میکند، چه ساختاری دارد و تصمیمهایش بر چه اساسی گرفته میشود. آیا فدرال رزرو یک نهاد دولتی است یا خصوصی؟ اعضایش چگونه انتخاب میشوند؟ چرا سیاستهای این نهاد تا این حد مهم است؟ و مهمتر از همه اینکه چرا تصمیمهای آن همیشه روی بازارهای مالی، بهویژه بازار ارزهای دیجیتال، اثر فوری دارد؟ در این مقاله از میهن بلاکچین، توضیحی کامل، ساده، روان و کاربرپسند ارائه میکنیم تا این سیستم پیچیده را به زبانی قابلفهم بررسی کنیم.
فدرال رزرو چیست؟
فدرال رزرو (Federal Reserve System)، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکاست؛ نهادی که مسئول تولید پول، کنترل گردش نقدینگی، نظارت بر بانکها، مدیریت تورم، حمایت از اشتغال و حفظ ثبات سیستم مالی است. در سادهترین تعریف، این نهاد «قلب تپنده اقتصاد آمریکا» محسوب میشود؛ زیرا تصمیمهایی که میگیرد، بر تمامی شئون اقتصادی زندگی شهروندان آمریکایی و حتی فراتر از آن، بر اقتصاد جهانی اثرگذار است.
این نهاد ترکیبی از ساختارهای دولتی و خصوصی است و به همین دلیل گاهی برای مردم پیچیده و مبهم بهنظر میرسد. هیئتمدیره آن دولتی است و اعضایش توسط رئیسجمهور آمریکا انتخاب میشوند، اما بانکهای منطقهای آن مانند شرکتهای خصوصی اداره میشوند و ساختارشان مشابه شرکتهای سهامی است. همین ویژگی «دوگانه» باعث شده بسیاری از تحلیلگران بگویند فدرال رزرو یک نهاد «عمومی–خصوصی» است که هم اختیار دولتی دارد و هم استقلال مالی و عملیاتی.
فدرال رزرو مسئول سیاستگذاری پولی در آمریکا است؛ یعنی تعیین میکند نرخ بهره چقدر باشد، چگونه با تورم مقابله شود، و چه میزان نقدینگی به سیستم وارد یا از آن خارج شود. دقیقاً همین تصمیمها هستند که سرنوشت اقتصاد آمریکا را مشخص میکنند.
طبق توضیحات ارائهشده در وبسایت رسمی فدرال رزرو، ساختار این ارگان شامل هیئتمدیره فدرال (Board of Governors) مستقر در واشنگتن، دوازده بانک منطقهای فدرال رزرو در سراسر آمریکا و کمیته بازار آزاد (FOMC) است. همچنین طبق توضیحات رسمی این بانک در مجموع پنج ماموریت اصلی زیر را دارد:
۱) اجرای سیاست پولی کشور،
۲) حفظ ثبات نظام مالی،
۳) نظارت و تنظیم فعالیت مؤسسات مالی،
۴) تضمین امنیت و کارایی سیستم پرداخت،
۵) حمایت از حقوق مصرفکنندگان و توسعه جوامع محلی.
تاریخچه تأسیس فدرال رزرو
پیش از تأسیس فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳، اقتصاد آمریکا بارها درگیر بحرانهای مالی شدید شده بود. هرچند آمریکا یک اقتصاد بزرگ و مدرن داشت، اما برخلاف کشورهای اروپایی، از وجود یک بانک مرکزی قدرتمند محروم بود. همین نبودِ نظم و نظارت در سیستم مالی باعث شد در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بانکها ورشکسته شوند، سپردهها از بین برود و عموم مردم به سیستم بانکی بیاعتماد شوند.
بحران بزرگ سال ۱۹۰۷ نقطه اوج این مشکلات بود؛ بحرانی که طی آن، بسیاری از بانکها ورشکسته شدند و اعتماد عمومی به حداقل رسید. نبود یک «وامدهنده نهایی» موجب شد که حتی بانکهای سالم نیز با کمبود نقدینگی مواجه شوند و مردم صفکشیده برای برداشت پولهایشان، اقتصاد را فلج کنند. این بحران آنقدر بزرگ شد که بسیاری از سیاستمداران و اقتصاددانان خواستار ایجاد یک سیستم نظمدهنده شدند.
سرانجام، کنگره آمریکا «قانون فدرال رزرو» (Federal Reserve Act of 1913) را تصویب کرد و وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت، در تاریخ ۲۳ دسامبر ۱۹۱۳ (۲ دی ۱۲۹۲) آن را امضا کرد. با این قانون، فدرال رزرو بهعنوان بانک مرکزی رسمی آمریکا شکل گرفت؛ نهادی که هدفش جلوگیری از تکرار بحرانها و ایجاد ثبات مالی بود. در دهههای بعد، این نهاد بهطور مداوم گسترش یافت و قدرت بیشتری برای مقابله با رکودها، بحرانهای بانکی و مشکلات اقتصادی بزرگ به دست آورد.
بهمرور و پس از بحرانهایی مانند رکود بزرگ ۱۹۲۹، شوک نفتی دهه ۱۹۷۰ و بحران مالی ۲۰۰۸، نقش فدرال رزرو در اقتصاد آمریکا گستردهتر شد و امروز بهعنوان یکی از قدرتمندترین بانکهای مرکزی جهان شناخته میشود.
سیستم فدرال رزرو چگونه است؟
فدرال رزرو برخلاف تصور عمومی یک ساختمان یا یک سازمان واحد نیست، بلکه یک «سیستم» گسترده و شبکهای است. این سیستم شامل هیئتمدیره مرکزی (Board of Governors)، دوازده بانک منطقهای فدرال رزرو آمریکا و مجموعهای از کمیتهها، از جمله کمیته بازار آزاد آمریکا (FOMC) است.
این ساختار پیچیده طوری طراحی شده که هم نمایندگی ملی و دولتی داشته باشد و هم وابسته به شرایط واقعی مناطق مختلف آمریکا باشد. همین ترکیب منحصربهفرد باعث شده فدرال رزرو هم استقلال لازم را برای تصمیمگیری علمی داشته باشد و هم در برابر دولت و مردم پاسخگو باقی بماند.
بانکهای منطقهای فدرال رزرو: بازوهای اجرایی سیستم
فدرال رزرو از ۱۲ بانک منطقهای در شهرهای بوستون، نیویورک، فیلادلفیا، کلیولند، ریچموند، آتلانتا، شیکاگو، سنتلوئیس، مینیاپولیس، کانزاسسیتی، دالاس و سنفرانسیسکو تشکیل شده که هر کدام مسئول یک بخش جغرافیایی از آمریکا هستند.
این بانکها علاوه بر شعبههای مرکزی، ۲۴ شعبه فرعی هم دارند تا مطمئن شوند سیاستهای پولی فقط از نگاه واشنگتن تعریف نمیشود و دغدغههای مناطق مختلف از صنایع شرق تا کشاورزی میانه و تکنولوژی غرب در تصمیمگیریها دخیل است.
جالب است بدانید که این بانکها مانند شرکتهای خصوصی عمل میکنند و حتی سهامدار دارند. رئیس آنها نیز توسط هیئتمدیره همان منطقه انتخاب میشود اما در نهایت زیر نظر هیئتمدیره مرکزی واشنگتن فعالیت میکنند و استقلال عملیشان در چارچوب سیاستهای کلان فدرال رزرو است. البته این سهامداران، خود بانکهای تجاری عضو سیستم فدرال رزرو هستند، نه عموم مردم یا سرمایهگذاران خصوصی به معنای رایج. این سهام نمیتواند در بازار معامله شود و صرفاً یک الزام قانونی برای عضویت در سیستم است. این ساختار عجیب یکی از ویژگیهای منحصربهفرد فدرال رزرو است که آن را نه کاملاً خصوصی و نه کاملاً دولتی میکند.
هیئتمدیره فدرال: قلب تصمیمگیری سیستم
هیئتمدیره فدرال رزرو یک نهاد دولتی و مستقل است که در شهر واشنگتن قرار دارد و وظیفه نظارت بر کل سیستم را بر عهده دارد. این هیئت شامل ۷ عضو است که:
- توسط رئیسجمهور آمریکا انتخاب میشوند،
- توسط سنای آمریکا تأیید میشوند،
- و دورههای ۱۴ ساله دارند که هر دو سال یکبار یکی از آنها تعویض میشود تا از سیاسیسازی تصمیمها جلوگیری شود.
رئیس فدرال رزرو نیز توسط رئیسجمهور انتخاب و توسط سنا تأیید میشود و دورهای ۴ ساله دارد که قابل تمدید است. در زمان نگارش این مطلب نیز جروم پاول، ریاست فدرال رزرو را برعهده دارد که دوره دوم او در سال ۲۰۲۲ تایید شده و ریاستش در سال ۲۰۲۶ به پایان میرسد.
از جمله مهمترین وظایف هیئتمدیره فدرال میتوان به تعیین نرخ تنزیل (نرخ وامدهی شبانه به بانکها)، تدوین سیاستهای کلان پولی، نظارت بر بانکهای منطقهای، تنظیم استانداردهای بانکی، و ارائه گزارش مستقیم به کنگره آمریکا اشاره کرد.
نکته مهم در رابطه با ساختار فدرال رزرو و استقلال آن این است که طبق قانون، شخص رئیسجمهور نمیتواند رئیس یا اعضای فدرال رزرو را «بدون دلیل قانونی»، صرفا به خاطر اختلافنظر سیاسی برکنار کند. بسیاری از پروندههای قضایی تاریخی، از «Humphrey’s Executor» گرفته تا آرای اخیر دیوان عالی، این استقلال را تأیید کردهاند. حتی دیوان عالی در سال ۲۰۲۴ فدرال رزرو را «یک نهاد یکتا با تاریخچهای منحصربهفرد» توصیف کرده که باید از دخالت مستقیم سیاسی مصون بماند. به همین خاطر است که علیرغم نارضایتی کامل دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا از جروم پاول، همچنان پاول بر سر کار است.
کمیته بازار آزاد (FOMC): جایی که سیاست پولی کشور تعیین میشود
سومین بخش سیستم فدرال رزرو، کمیته بازار آزاد آمریکا (Federal Open Market Committee – FOMC) است که مهمترین بخش سیاستگذاری پولی این سازمان را تشکیل میدهد و اصلیترین وظیفه آن، تصمیمگیری درباره نرخ بهره و مدیریت عملیات بازار باز، یعنی خرید یا فروش اوراق خزانهداری آمریکا برای افزایش یا کاهش نقدینگی است.
این کمیته ۱۲ عضو دارد:
۷ عضو هیئتمدیره فدرال رزرو، رئیس بانک فدرال نیویورک (که همیشه عضو ثابت است) و ۴ رئیس بانکهای منطقهای که بهصورت دورهای (یکساله) انتخاب میشوند. این ساختار باعث میشود سیاستهای پولی آمریکا تحت تأثیر هر دو بخش ملی و منطقهای باشد. تمام ۱۲ رئیس بانکهای منطقهای نیز میتوانند در جلسات حضور داشته باشند، اما فقط ۵ نفر حق رأی دارند.
این کمیته معمولا هشت بار در سال جلسه میگذارد و پس از بررسی شرایط اقتصادی، مثل تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و وضعیت بازارها تصمیم میگیرد سیاست پولی باید انقباضی باشد یا انبساطی. شما میتوانید در وبسایت رسمی فدرال رزرو تقویم جلسات کمیته بازار آزاد و تاریخ هرکدام از آنها را مشاهده کنید.
اما FOMC چگونه سیاست پولی را اجرا میکند؟ به طور کلی کمیته بازار آزاد از طریق خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی، افزایش یا کاهش نرخ بهره بینبانکی، تغییر سطح ذخایر بانکی و هدایت انتظارات بازار از طریق بیانیههای رسمی سیاستهای پولی را اجرا میکند. این تصمیمها میتوانند کل بازارهای مالی، قدرت خرید مردم، نرخ بیکاری، ارزش دلار و حتی جریان سرمایههای جهانی را تغییر دهند.
فدرال رزرو آمریکا چه وظایفی دارد؟
وظایف فدرال رزرو بسیار گسترده است، اما مهمترین آنها در قالب «دو مأموریت کلیدی» تعریف میشود: کنترل تورم و حمایت از اشتغال که به آنها «مأموریت دوگانه» (Dual Mandate) گفته میشود.
یکی از اصلیترین وظایف فدرال رزرو، اجرای سیاستهای پولی است. این نهاد تعیین میکند نرخ بهره چقدر باشد، چه میزان پول در اقتصاد تزریق یا خارج شود و بانکها چگونه باید فعالیت کنند. کنترل نقدینگی، مدیریت بدهیهای دولتی و تنظیم نرخ تورم نیز بخش جداییناپذیر فعالیت این نهاد است.
وظیفه مهم دیگر، نظارت و تنظیمگری بانکها و مؤسسات مالی آمریکاست. فدرال رزرو تضمین میکند که بانکها با قوانین همسو باشند و سلامت مالی آنها حفظ شود. این نظارت برای جلوگیری از ورشکستگیهای زنجیرهای و بحرانهای بانکی ضروری است.
فدرال رزرو همچنین نقش «آخرین وامدهنده» (Lender of Last Resort) را ایفا میکند. یعنی اگر بانکی در شرایط بحرانی کمبود نقدینگی داشته باشد، فدرال رزرو میتواند با تزریق پول از سقوط آن جلوگیری کند؛ اقدامی که از انتشار بحران به سایر بخشهای اقتصاد جلوگیری میکند.
اعضای فدرال رزرو چگونه انتخاب میشوند؟
همانطور که بالاتر توضیح دادیم، هیئتمدیره فدرال رزرو شامل ۷ عضو است. رئیسجمهور آمریکا افراد را معرفی میکند و سنا آنها را تأیید میکند. دوره خدمت هر عضو ۱۴ سال است و این دوره طولانی برای کاهش اثرپذیری از سیاستهای کوتاهمدت انتخاب شده است. رئیس فدرال رزرو نیز توسط رئیسجمهور انتخاب میشود، اما این فرد باید مورد تایید سنا باشد و دورهای چهار ساله دارد.
علاوهبر هیئتمدیره، هرکدام از ۱۲ بانک منطقهای فدرال رزرو نیز یک رئیس دارند. تعیین رؤسای بانکهای منطقهای پیچیدهتر است و توسط ترکیبی از هیئتمدیره بانکهای منطقهای و تأیید هیئتمدیره مرکزی انجام میشود. این ساختار چند لایه باعث استقلال بیشتر سیستم میشود.
چرا فدرال رزرو ارگانی «مستقل» است؟
استقلال فدرال رزرو یکی از بنیادیترین ویژگیهای این نهاد است؛ ویژگیای که از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۱۳ در «قانون فدرال رزرو» تعبیه شده است. این استقلال به این معناست که سیاستهای پولی، بهویژه تصمیمگیری درباره نرخ بهره، بدون دخالت مستقیم دولت، کاخ سفید یا فشارهای کوتاهمدت سیاسی اتخاذ میشود. هیچ رئیسجمهور یا عضوی از کنگره نمیتواند صرفاً بهدلیل اختلافنظر، مقامات فدرال رزرو را برکنار کند یا تصمیمهای پولی را وتو کند.
اما چرا چنین ساختاری ضروری است؟
تجربه دهها سال بحران اقتصادی در سراسر جهان نشان داده که وقتی سیاستمداران مستقیماً بر نرخ بهره و سیاستهای پولی تسلط داشته باشند، اقتصاد در چرخههای رونق مصنوعی، تورم بالا و رکودهای ناگهانی گرفتار میشود. سیاستمداران معمولاً انگیزه دارند که برای بهبود کوتاهمدت اقتصاد، بهویژه در دورههای نزدیک به انتخابات، فشار بیاورند تا نرخ بهره پایین نگه داشته شود؛ اقدامی که شاید در کوتاهمدت محبوبیت بسازد، اما در بلندمدت اقتصاد را با تورم، ناپایداری و بیثباتی مواجه میکند. به همین دلیل اکثر کشورهای توسعهیافته امروز یک بانک مرکزی مستقل دارند.
فدرال رزرو نیز دقیقاً با همین فلسفه طراحی شد: بانکی مستقل اما پاسخگو. این استقلال به آنها اجازه میدهد تصمیمهایی مثل افزایش نرخ بهره در زمان فشارهای سیاسی اتخاذ کند که شاید برای سیاستمداران ناخوشایند و حتی «غیرمحبوب» باشد اما برای سلامت بلندمدت اقتصاد ضروری است. مطالعات بینالمللی نیز نشان میدهند کشورهایی که بانک مرکزی مستقلتری دارند، در کنترل تورم و حفظ ثبات اقتصادی موفقترند.
اما استقلال فدرال رزرو به معنای رها بودن از قانون نیست؛ برعکس، فدرال رزرو کاملا در برابر کنگره آمریکا پاسخگو است و نظارت رسمی بر آن وجود دارد:
- اهداف فدرال رزرو، یعنی ثبات قیمتها و اشتغال پایدار توسط کنگره تعیین میشود.
- رئیس فدرال رزرو نیز باید بهطور منظم در کنگره گزارش رسمی ارائه دهد.
- صورتجلسات FOMC با یک تأخیر کوتاه منتشر میشود تا مردم و بازارها روند تصمیمگیری را درک کنند.
- هر بانک منطقهای فدرال رزرو هر سال توسط حسابرسهای مستقل بررسی میشود.
- تمام بودجه بانکهای منطقهای باید توسط هیئتمدیره تأیید شود.
- انتصابات رؤسای بانکهای منطقهای نیز با نظارت هیئتمدیره انجام میشود.
به این ترتیب فدرال رزرو یک سیستم «مستقل در اجرا اما مسئولیتپذیر در برابر قانونگذار» دارد.
بن برننکی (Ben Bernanke)، رئیس پیشین فدرال رزرو در سال ۲۰۱۰ در مورد استقلال این ارگان چنین میگوید:
اگر یک بانک مرکزی تحت نفوذ کوتاهمدت سیاسی باشد، برای کسب محبوبیت عمومی ممکن است اقتصاد را بیش از ظرفیت تحریک کند… اما این رونق مصنوعی دوام ندارد و تنها تورم و بیثباتی بهجا میگذارد.
تاثیر فدرال رزرو بر اقتصاد آمریکا
هیچ نهاد اقتصادی دیگری در آمریکا به اندازه فدرال رزرو قدرت تاثیرگذاری ندارد. این نهاد تعیین میکند نرخ بهره چقدر باشد و همین نرخ بهره تقریباً همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد: از قیمت مسکن و وام خودرو گرفته تا ارزش دلار، تورم، اشتغال، رکود یا رونق.
افزایش نرخ بهره باعث میشود وامگیری گران شود، رشد اقتصادی کند شود و تورم کاهش یابد. در مقابل، کاهش نرخ بهره موجب افزایش تقاضا، رشد اقتصادی و احتمال ایجاد تورم میشود. فدرال رزرو با تنظیم این تعادل، تلاش میکند اقتصاد را در یک محدوده سالم نگه دارد.
مطابق تجربههای گذشته، زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد، دلار تقویت میشود، تورم کاهش مییابد و هزینه وامگیری بالا میرود. این شرایط معمولاً باعث رکود نسبی در تولید، مسکن و سرمایهگذاری میشود. در طرف مقابل، کاهش نرخ بهره موتور اقتصاد را روشن میکند و جریان نقدینگی را در کشور به راه میاندازد اما معمولا تورم را به همراه دارد.
به طور کلی فدرال رزرو تصمیمهایش را به نحوی میگیرد تا همواره بین ماموریت دوگانهاش، یعنی کنترل تورم و حمایت از اشتغال تعادل برقرار شود.
منظور از سیاستهای انقباضی یا انبساطی فدرال رزرو چیست؟
سیاستهای پولی انقباضی (Contractionary) و انبساطی (Expansionary) در واقع ابزارهای اصلی فدرال رزرو برای مدیریت اقتصاد کلان و برقراری تعادل میان کنترل تورم و حمایت از بازار کار هستند. انتخاب نوع سیاست نیز کاملاً به وضعیت چرخه اقتصادی بستگی دارد.
در شرایطی که اقتصاد با مشکل رکود، بیکاری بالا و تقاضای ناکافی روبروست، فدرال رزرو به اجرای سیاست پولی انبساطی یا تسهیل کمی (QE) روی میآورد. هدف در اینجا، تزریق نقدینگی و تشویق به وامگیری و سرمایهگذاری است. فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره و فعالیت در بازار باز از جمله خرید اوراق قرضه دولتی، نرخ بهره را در سراسر سیستم بانکی پایین میآورد. کاهش نرخ بهره، هزینه استقراض برای مصرفکنندگان و کسبوکارها را کاهش میدهد، که این امر منجر به افزایش خرجکرد، افزایش سرمایهگذاری در تولید و پروژههای جدید و در نهایت ایجاد شغل و تحریک رشد اقتصادی میشود. این سیاست مثل اضافهکردن سوخت به موتور اقتصاد میماند تا آن را از رکود خارج کند.
در سمت مقابل، زمانی که اقتصاد با تورم گسترده روبهروست و افزایش مستمر و سریع قیمتها ثبات آن را تهدید میکنند، فدرال رزرو از سیاست پولی انقباضی یا سخت گیری کمی (QT) استفاده میکند. هدف اصلی این سیاست، کاهش حجم نقدینگی در گردش و مهار تقاضای کل است. فدرال رزرو این کار را از طریق افزایش نرخ بهره و فروش اوراق قرضه دولتی در بازار باز انجام میدهد. افزایش نرخ بهره، وامگیری را گرانتر و پسانداز را جذابتر میکند. این کار تقاضا برای کالاها و خدمات را کاهش میدهد، سرمایهگذاریهای پرریسک را سرد میکند و سرعت رشد دستمزدها و قیمتها را میگیرد. این سیاست مانند فشردن ترمز عمل میکند تا اقتصاد را به آرامی به یک مسیر رشد پایدار و قابل کنترل بازگرداند و از خطر بیثباتی ناشی از تورم محافظت کند.
سیاستهای فدرال رزرو چه تاثیری بر بازار کریپتو دارد؟
بازار ارزهای دیجیتال یکی از حساسترین بازارها به تصمیمهای فدرال رزرو است. از آنجا که کریپتو بازاری پرنوسان، مبتنی بر نقدینگی و وابسته به جریان سرمایه است، هر تغییری در نرخ بهره یا سیاستهای پولی میتواند در چند ساعت مسیر کامل بازار را عوض کند. از سال ۲۰۲۱ تا امروز بارها دیدهایم که تنها یک جمله از جروم پاول کافی بوده تا قیمت بیت کوین دهها هزار دلار جابهجا شود.
اما چرا فدرال رزرو اینقدر بر کریپتو تأثیر دارد؟ برای پاسخ، باید بدانیم نرخ بهره دقیقاً چگونه اقتصاد را هدایت میکند.
افزایش نرخ بهره یعنی پول گرانتر میشود. و وقتی پول گران است، سرمایهگذاران به سمت داراییهای امنتری میروند و بازارهای پرریسک مثل ارزهای دیجیتال فشار شدیدی را متحمل میشوند. همین مسئله نقدینگی را از بازار خارج میکند و با ریزش قیمتها همراه میشود.
نمونه این اتفاق را بارها در بازار کریپتو دیدهایم. به عنوان مثال، سقوط بزرگ بازار رمزارزها در سال ۲۰۲۲ دقیقا زمانی رخ داد که فدرال رزرو چرخه افزایش نرخ بهره را آغاز کرد. این ریزش تنها محدود به بازار ارزهای دیجیتال نبود بلکه سهام شرکتهای تکنولوژی پرریسک نیز با افت گستردهای همراه شدند، شاخص نزدک وارد روند نزولی شد و بازار سهام هم به رنگ قرمز درآمد.
دلیل این وضعیت هم مشخص است؛ با افزایش نرخ بهره، هزینه استقراض بالاتر میرود و به همین خاطر روند سرمایهگذاریها کند میشود. این باعث میشود تا چشمانداز اقتصادی ضعیف شده و «ریسکپذیری» از بازارها خارج شود. در این شرایط معمولا بازدهی اوراق قرضه دولتی به عنوان سرمایهگذاری امن بالاتر میرود و بازارهای پرریسکی مثل ارزهای دیجیتال جذابیت خودشان را از دست میدهند.
بنابراین:
فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره و محدود کردن چرخه نقدینگی میتواند بازار کریپتو را به هم بریزد. جالب اینجاست که بازار حتی از احتمال افزایش نرخ بهره هم میترسد و نمود آن را بارها در نمودار قیمت بیت کوین دیدهایم!
اما در سمت مقابل ماجرا، زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش میدهد، نقدینگی دوباره در رگهای اقتصاد جریان پیدا میکند؛ اتفاقی که با افزایش ریسکپذیری سرمایهگذاران به رشد بازار کریپتو و سهام و دیگر بازارهای پرریسک منجر میشود.
نمونه این روند نیز همین اخیرا در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ دیدهایم؛ بعد از آنکه بازار به این نتیجه رسید که چرخه افزایش نرخ بهره به پایان رسیده، بیت کوین کف قیمتی خود را ثبت کرد و وارد یک روند صعودی قدرتمند شد.
بنابراین:
سرمایهگذاران وقتی مطمئن شوند دوره سختگیری فدرال رزرو تمام شده، سریعاً به داراییهای پرریسک بازمیگردند.
پس اگر بخواهیم هر چه گفتیم را به سادهترین شکل ممکن خلاصه کنیم:
نرخ بهره بالا = نقدینگی کم = سقوط یا رکود بازار کریپتو
نرخ بهره پایین = نقدینگی زیاد = رشد بیت کوین و آلتکوینها
سوالات متداول
۱- فدرال رزرو چیست و چرا مهم است؟
بانک مرکزی آمریکا است و وظیفه کنترل تورم، تعیین نرخ بهره و حفظ ثبات مالی را دارد. چون اقتصاد آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان است، تصمیمهای آن روی تمام بازارها از سهام تا کریپتو اثر میگذارد.
۲- آیا فدرال رزرو یک نهاد دولتی است یا خصوصی؟
فدرال رزرو ترکیبی منحصربهفرد از بخش دولتی و خصوصی است. هیئتمدیره و ساختار سیاستگذاری آن کاملاً دولتی بوده و توسط رئیسجمهور و سنا تعیین میشود. اما ۱۲ بانک منطقهای زیرمجموعه آن ساختار شرکتی دارند و بانکهای تجاری عضو، سهامدار این بانکها هستند.
۳- هیئتمدیره فدرال رزرو چگونه تعیین میشود؟
هیئتمدیره فدرال رزرو از ۷ عضو تشکیل میشود که همگی توسط رئیسجمهور آمریکا معرفی و با رأی سنا تأیید میشوند. هر عضو دورهای ۱۴ ساله دارد که زمان آن بهگونهای تنظیم شده تا با چرخه انتخاباتی همپوشانی نداشته باشد.
۴- کمیته بازار آزاد (FOMC) چه نقشی در تعیین نرخ بهره دارد؟
کمیته بازار آزاد یا FOMC قلب تپنده سیاست پولی آمریکاست و مهمترین تصمیمهای مالی از جمله تعیین نرخ بهره، تصمیمگیری درباره خرید و فروش اوراق قرضه، مدیریت نقدینگی و هدایت نرخهای کوتاهمدت در جلسات این کمیته گرفته میشود.
۵- چرا استقلال فدرال رزرو از دولت اینقدر مهم است؟
استقلال فدرال رزرو به این دلیل حیاتی است که سیاستهای پولی نباید تابع احساسات سیاسی یا منافع کوتاهمدت دولتها باشد. در حقیقت استقلال فدرال رزرو تضمین میکند که تصمیمها مبتنی بر دادههای اقتصادی، تحلیلهای کارشناسی و اهداف بلندمدت کشور باشد، نه اهداف انتخاباتی.
۶- تصمیمهای فدرال رزرو چگونه روی بازارهای مالی و کریپتو اثر میگذارد؟
هر تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره یا سیاستهای نقدینگی، بهطور مستقیم بر ارزش دلار، جریان سرمایه و ریسکپذیری سرمایهگذاران اثر میگذارد. افزایش نرخ بهره باعث تقویت دلار، کاهش نقدینگی، سقوط بازار سهام و فشار بر رمزارزها میشود. در سمت مقابل کاهش نرخ بهره شرایط را برای رشد داراییهای ریسکی مثل بیت کوین و آلت کوینها فراهم میکند.
سخن نهایی: فدرال رزرو؛ قلب تپنده اقتصاد آمریکا
فدرال رزرو، همانقدر که ساختاری پیچیده دارد، نقشی حیاتی نیز در مدیریت اقتصاد آمریکا و حتی جریان سرمایه جهانی ایفا میکند. قدرت این نهاد از ترکیب منحصربهفردی از استقلال، نظارت، تخصص و گستردگی ساختاری سرچشمه میگیرد؛ سیستمی که از دل بحرانهای تاریخی زاده شد و طی یک قرن بارها با چالشهای تورم، رکود، جنگها و بحرانهای مالی روبهرو شده و هر بار نقشی اساسی در بازگرداندن ثبات ایفا کرده است. امروز نیز کوچکترین تغییر در سیاستهای فدرال رزرو میتواند ارزش دلار، نرخ بهره جهانی، بازار سهام، بازار مسکن و حتی بازار کریپتو را دگرگون کند؛ چراکه این نهاد نهتنها سیاست پولی آمریکا، بلکه مسیر حرکت سرمایه جهانی را تعیین میکند.
در این مقاله از میهن بلاکچین سعی بر این بود تا به سوال «فدرال رزرو چیست و چگونه کار میکند؟» به صورت کامل پاسخ بدهیم. در صورتی که همچنان سوالی در مورد ساختار بانکی آمریکا و سیاستهای آن یا تاثیرش بر بازار کریپتو در ذهن شما باقی مانده، آن را در کامنتها با ما در میان بگذارید.























