بازار کریپتو به میدان نبردی شباهت دارد که هر روز پر از نوسانهای شدید، تصمیمهای لحظهای و هیجانهای غیرقابلپیشبینی است. اما در این میان، همیشه یک گروه خاص از تریدرها یک قدم جلوتر حرکت میکنند؛ کسانی که تنها به نمودارهای قیمتی و کندلهای روزانه اکتفا نمیکنند، بلکه چشمشان به فراتر از بازار دوخته شده است: به شاخصهای کلان اقتصادی.
این شاخصها مثل چراغهای راهنمایی هستند که جهت حرکت سرمایه را روشن میکنند. نرخ تورم، تولید ناخالص داخلی یا نرخ بهره، صرفا اعداد و رقمهای خشک و خالی نیستند؛ اینها همان عواملیاند که میتوانند سرنوشت بیت کوین و آلتکوینها را تغییر دهند. در این مقاله از میهن بلاکچین، با مهمترین شاخصهای اقتصادی آمریکا آشنا میشویم؛ دادههایی که اگر درست درک شوند، میتوانند تفاوت میان یک تریدر عادی و یک معاملهگر حرفهای را رقم بزنند.
شاخص اقتصادی چیست؟
فرض کنید پشت فرمان یک خودرو نشستهاید و در جادهای طولانی در حال حرکت هستید. برای اینکه بدانید مسیر امن است یا نیاز به توقف دارید، به ابزارهایی مثل سرعتسنج، چراغ بنزین و نقشه جاده نگاه میکنید. اقتصاد هم دقیقا همینطور است. شاخصهای اقتصادی همان ابزارهایی هستند که به ما نشان میدهند اقتصاد در چه وضعیتی قرار دارد؛ آیا با قدرت به جلو حرکت میکند یا در آستانه ایست و رکود است.
به زبان ساده، شاخص اقتصادی یک داده آماری است که سلامت اقتصاد را توصیف میکند؛ درست مثل علائم حیاتی یک بیمار برای پزشک. این دادهها توسط دولتها و نهادهای معتبر بهطور منظم منتشر میشوند و برای سرمایهگذاران حکم قطبنما را دارند. بررسی آنها نهتنها تصویر روشنی از گذشته و حال اقتصاد ارائه میدهد، بلکه فرصتها و ریسکهای آینده را هم آشکار میکند.
دستهبندی شاخصهای اقتصادی
شاخصهای اقتصادی را میتوان بر اساس زمانبندی تأثیرگذاری آنها بر اقتصاد، به سه دسته اصلی تقسیم کرد. این دستهبندی به شما کمک میکند تا بدانید هر شاخص چه نوع اطلاعاتی در اختیار شما قرار میدهد: آیا به گذشته نگاه میکند، وضعیت فعلی را نشان میدهد یا آینده را پیشبینی میکند؟
🔮شاخصهای پیشرو (Leading Indicators)
این دسته از شاخصها قبل از حرکت کلی اقتصاد سیگنال میدهند. به عبارت دیگر، این شاخصها را میتوان پیشگویی برای آینده تلقی کرد. از جمله شاخصهای پیشرو در اقتصاد کلان میتوان به منحنی بازدهی (Yield Curve)، قیمت سهام و میزان تشکیل کسبوکارهای جدید هستند. با این حال، باید با احتیاط از آنها استفاده کرد؛ چرا که ممکن است پیشبینیهایشان دقیق نباشد.
معمولاً سرمایهگذاران بیش از همه به شاخصهای پیشرو علاقهمندند، چراکه یک شاخص پیشرو که به درستی تفسیر شود، میتواند به آنها کمک کند تا از روندهای آینده سود ببرند. برای مثال، بسیاری از سرمایهگذاران با دنبال کردن منحنی بازده اوراق قرضه، تلاش میکنند تا عملکرد آینده سهام یا اوراق قرضه را پیشبینی کنند.
⏳شاخصهای همزمان (Coincident Indicators)
این شاخصها تصویری از وضعیت کنونی اقتصاد نشان میدهند و در همان لحظه که فعالیتهای اقتصادی خاصی در حال وقوع است تغییر میکنند. از جمله شاخصهای همزمان میتوان به GDP، سطح اشتغال، میزان خردهفروشی اشاره کرد. همانطور که گفتیم، این دادهها همان لحظه که فعالیت اقتصادی رخ میدهد ظاهر میشوند و برای فهم «الان» بازار مفیدند. تریدرها هم طبیعتا از آنها برای تأیید شرایط فعلی استفاده میکنند، اما چون خبری از آینده نمیدهند، برای پیشبینی کوتاهمدت باید با شاخصهای پیشرو ترکیب شوند.
🕰️ شاخصهای مربوط به گذشته (Lagging Indicators)
شاخصهای پسرو یا مربوط به گذشته، همانطور که از نامشان پیداست با تاخیر و پس از وقوع یک رویداد اقتصادی مهم تغییر میکنند. نمونههایی از این شاخصها شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، نرخ بیکاری و نرخ بهره است که بارها در اخبار میهن بلاکچین آنها را بررسی کردهایم. عیب این شاخصها این است که ممکن است به درد تصمیمات معاملات لحظهای نخورند. با این حال، برای تایید روندها و بررسی یک دوره رشد یا رکود میتوان از آنها استفاده کرد.
اما نکته کلیدی که هر معاملهگر باید مدنظر قرار دهد این است:
هیچ شاخصی به تنهایی «حرف آخر» را نمیزند. بلکه ترکیب شاخصهای پیشرو، همزمان و پسرو همراه با اخبار دیگر بهترین تصویر را ارائه میدهد.
چرا شاخصهای اقتصاد کلان برای تریدرهای کریپتو مهم هستند؟
بازار رمزارزها اغلب بهعنوان یک بازار مستقل و غیرمتمرکز شناخته میشود؛ بازاری که قرار است از کنترل دولتها و بانکهای مرکزی خارج باشد. اما در واقعیت، قیمت بیت کوین و آلت کوینها ارتباط بسیار نزدیکی با وضعیت اقتصاد کلان و سیاستهای مالی جهان دارد. دلیلش ساده است: سرمایهگذاران نهادی و حتی افراد عادی، وقتی تصمیم به ورود یا خروج از بازار میگیرند، ابتدا شرایط کلی اقتصاد و میزان ریسکپذیری را میسنجند.
شاخصهای اقتصاد کلان مانند تورم (CPI, PPI)، رشد اقتصادی (GDP)، نرخ بهره و آمار اشتغال بهطور مستقیم بر جریان نقدینگی در بازارها اثر میگذارند. برای مثال، وقتی تورم بالا میرود و فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد، هزینه وامگیری بیشتر شده و نقدینگی از بازارهای پرریسک مثل سهام و کریپتو خارج میشود. برعکس، در شرایطی که نرخ بهره کاهش مییابد یا دولت سیاستهای انبساطی اجرا میکند، سرمایهگذاران تمایل بیشتری به ورود به داراییهای پرریسک دارند و همین میتواند موجهای صعودی بزرگی در بازار رمزارزها ایجاد کند.
💡به همین دلیل درک شاخصهای کلان اقتصادی به شما کمک میکند تصمیمات فدرال رزرو را پیشبینی کنید، جریان نقدینگی جهانی را بسنجید و در نهایت حرکات بزرگ بازار کریپتو را بهتر درک کنید. در واقع، این شاخصها مانند چراغهای راهنمایی هستند که نشان میدهند سرمایه در حال ورود به داراییهای پرریسک است یا از آنها خارج میشود.
۱۰ شاخص اقتصاد کلان آمریکا که حتما باید بدانید
وقتی صحبت از معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال میشود، خیلیها فقط روی نمودارها، اندیکاتورهای تکنیکال و اخبار مرتبط با پروژهها تمرکز میکنند. اما واقعیت این است که بزرگترین نیروی محرک قیمتها اغلب شاخصهای اقتصاد کلان آمریکا هستند. دلیلش هم روشن است: دلار آمریکا ارز ذخیره جهانی است و تصمیمهای فدرال رزرو میتواند کل جریان نقدینگی دنیا را جابهجا کند. بنابراین، شناخت این شاخصها برای هر تریدری که میخواهد بازار کریپتو را درست تحلیل کند، حیاتی است. در این بخش ۱۰ شاخص اقتصاد کلان مهم که هر تریدر باید مدنظر قرار دهد را بررسی میکنیم:
۱- شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
🛒 شاخص قیمت مصرفکننده تغییرات میانگین قیمتی را که مصرفکنندگان برای یک سبد ثابت از کالاها و خدمات میپردازند، اندازهگیری میکند. این سبد شامل همه چیز از غذا و پوشاک گرفته تا هزینههای حملونقل و درمان است. این شاخص هر ماه توسط اداره آمار کار آمریکا (U.S. Bureau of Labor Statistics) منتشر میشود و مهمترین معیار برای ارزیابی تورم به شمار میرود.
اما اگر نگاهی به آمار CPI بیندازید میبینید که این شاخص مهم خودش به دو دسته تقسیم میشود:
- شاخص CPI اصلی (Headline CPI): این شاخص شامل تغییرات قیمت تمامی کالاها و خدمات، از جمله کالاهای پرنوسانی مانند غذا و انرژی است.
- شاخص CPI مرکزی (Core CPI): این شاخص بخشهای پرنوسان غذا و انرژی را حذف میکند تا تصویری پایدارتر از روند بلندمدت تورم ارائه دهد. فدرال رزرو اغلب بیشتر به این شاخص توجه میکند، زیرا نوسانات کوتاهمدت را فیلتر میکند.
احتمالا تاثیر CPI بر بازار کریپتو را بارها دیدهاید. زمانی که شاخص قیمت مصرفکننده بالاتر از حد انتظار باشد، میتوان گفت که تورم در حال افزایش است. این اتفاق باعث میشود که فدرال رزرو برای کنترل تورم، به سمت سیاستهای پولی انقباضی مانند افزایش نرخ بهره حرکت کند. افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاری در داراییهای پرریسک مانند رمزارزها را کمتر جذاب میکند و میتواند به کاهش قیمت آنها منجر شود. برعکس زمانی که CPI پایینتر اعلام شود، فدرال رزرو ممکن است به سمت سیاستهای انبساطی برود و نرخ بهره را کاهش دهد که با افزایش نقدینگی در بازار به نفع ارزهای دیجیتال و سایر داراییهای پرریسک خواهد بود.
۲- شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)
🏭 شاخص قیمت تولیدکننده یا PPI یکی از مهمترین ابزارهای سنجش تورم در اقتصاد آمریکاست که تغییرات قیمت کالاها و خدمات را از زاویه تولیدکنندگان اندازهگیری میکند. به بیان سادهتر، این شاخص نشان میدهد شرکتها و کارخانهها برای فروش محصولاتشان در سطح عمدهفروشی چه تغییراتی را در قیمت تجربه میکنند. بنابراین میتوان گفت PPI تورم را قبل از رسیدن به دست مصرفکننده رصد میکند.
این شاخص هر ماه توسط اداره آمار کار آمریکا (BLS) منتشر میشود و بر پایه دهها هزار داده قیمتی از صنایع مختلف ساخته شده است. اگر CPI (شاخص قیمت مصرفکننده) هزینههایی را که مردم عادی در فروشگاه یا هنگام استفاده از خدمات میپردازند نشان میدهد، PPI پشت صحنه این ماجرا را به تصویر میکشد؛ یعنی همان جایی که قیمتها برای اولین بار در زنجیره اقتصادی شکل میگیرند.
تغییرات قیمت در سطح تولیدکننده معمولاً خیلی زودتر از مصرفکننده خودش را نشان میدهد. به همین دلیل، بسیاری از اقتصاددانان و سرمایهگذاران به PPI به چشم یک شاخص پیشنگر تورم نگاه میکنند. اگر قیمتها در سطح عمدهفروشی بالا برود، احتمال زیادی وجود دارد که در ماههای آینده مصرفکننده هم این گرانی را حس کند. فدرال رزرو نیز شاخص PPI را به عنوان معیار ترجیحی خودش برای سنجش تورم ارزیابی میکند.
تاثیر PPI روی بازار کریپتو نیز مشابه CPI است. اگر دادهها نشان دهند قیمتها در سطح تولیدکننده در حال افزایش است، احتمالاً تورم عمومی در ماههای بعد بیشتر خواهد شد. این موضوع میتواند باعث شود فدرال رزرو سیاستهای سختگیرانهتری اتخاذ کند (مثل افزایش نرخ بهره)، که معمولاً فشار نزولی بر داراییهای پرریسک مثل بیت کوین و آلت کوینها وارد میکند. برعکس، اگر PPI کاهش پیدا کند یا کمتر از انتظار رشد کند، بازارها آن را نشانهای از آرامشدن تورم میدانند؛ اتفاقی که میتواند باعث رشد بازار کریپتو شود، چون سرمایهگذاران انتظار دارند سیاستهای پولی انقباضی زودتر به پایان برسد.
۳- نرخ بیکاری و شاخصهای اشتغال
👷♂️ اداره آمار کار آمریکا هر ماه گزارشی کامل از وضعیت بازار کار منتشر میکند. مهمترین شاخصهای این گزارش عبارتند از:
- گزارش حقوقبگیران غیرکشاورزی (Non-Farm Payrolls – NFP): این گزارش تعداد شغلهای جدید ایجادشده در ماه گذشته را، به جز مشاغل مرتبط با کشاورزی، دولتی و غیرانتفاعی، نشان میدهد. NFP بالا نشاندهنده یک بازار کار قوی و رشد اقتصادی است. برعکس، افت NFP میتواند نشانهای از کندی اقتصاد باشد.
- نرخ بیکاری (Unemployment Rate): این نرخ درصد افرادی از نیروی کار را نشان میدهد که بهطور فعال به دنبال کار هستند اما شغلی ندارند. کاهش نرخ بیکاری به معنای بهبود بازار کار است، اما اگر بیش از حد پایین بیاید، ممکن است به کمبود نیروی کار و فشارهای تورمی منجر شود.
- میانگین درآمد ساعتی (Average Hourly Earnings): این شاخص تغییرات سطح دستمزدها را میسنجد. رشد سریع دستمزدها میتواند مصرف را تقویت کند، اما در عین حال زنگ خطری برای تورم محسوب میشود.
یک بازار کار قوی معمولاً باعث افزایش اعتماد سرمایهگذاران میشود. وقتی مردم شاغل هستند و درآمد بیشتری دارند، مصرف بالا میرود و اقتصاد جان میگیرد. همین موضوع میتواند باعث ورود نقدینگی به داراییهای پرریسک مثل سهام و کریپتو شود.
اما روی دیگر ماجرا این است: اگر رشد اشتغال و دستمزدها بیش از حد سریع باشد، فدرال رزرو نگران تورم میشود و احتمالاً نرخ بهره را افزایش میدهد. نرخ بهره بالاتر هزینه وامگیری را بالا میبرد و نقدینگی را از بازارهای پرریسک خارج میکند. در نتیجه، دادههای اشتغال میتوانند هم باعث رشد قیمت بیت کوین شوند و هم عامل سقوط آن باشند، بسته به اینکه چگونه بر تصمیمات فدرال رزرو تاثیر بگذارند.
۴- نرخ بهره (Interest Rate)
🏦 نرخ بهره ابزار اصلی فدرال رزرو برای کنترل تورم و ثبات اقتصادی است و هر تصمیم برای افزایش یا کاهش آن فوراً روی بازارهای مالی و کریپتو تأثیر میگذارد. این نرخ در جلسات کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) تعیین میشود که معمولا ۸ بار در سال، یعنی تقریبا هر شش هفته یکبار برگزار میشود.
هر جلسه FOMC شامل بررسی وضعیت اقتصادی، تورم، بازار کار و تصمیمگیری درباره نرخ بهره و سیاستهای پولی است. بعد از هر جلسه، معمولاً یک بیانیه رسمی منتشر میشود و اغلب رئیس فدرال رزرو یک نشست خبری در حضور خبرنگاران برگزار میکند که تأثیر زیادی روی دلار و بازارهای مالی از جمله کریپتو دارد.
افزایش نرخ بهره معمولاً برای بازار کریپتو خبری منفی است. وقتی نرخ بهره افزایش مییابد، هزینه وامگیری برای شرکتها و افراد بالا میرود، نقدینگی در بازار کاهش مییابد و بازدهی داراییهای امنی مانند اوراق قرضه بیشتر میشود. این باعث میشود سرمایهگذاران از داراییهای پرریسکی مانند رمزارزها دور شوند و در داراییهای امن مثل همان اوراق قرضه سرمایهگذاری کنند. طبیعتا در سناریوی عکس، کاهش نرخ بهره میتواند به افزایش نقدینگی در بازار کمک کرده و ریسکپذیری را در میان سرمایهگذاران تقویت کند.
۵- تولید ناخالص داخلی (GDP)
🏗️ فکر کنید یک کشور در طول یک سال چقدر کالا و خدمات تولید میکند؟ تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) دقیقاً همین را اندازهگیری میکند. به زبان ساده، GDP یک نمره جامع از سلامت و عملکرد اقتصادی یک کشور است که در یک دوره مشخص، معمولاً یک سال یا یک سهماهه، تمام ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در آن کشور را نشان میدهد.
برای محاسبه GDP، چهار بخش اصلی با هم جمع میشوند:
- هزینههای مصرفکننده (C): پولی که مردم برای خرید کالا و خدمات خرج میکنند.
- هزینههای دولت (G): پولی که دولت برای زیرساختها، حقوق کارمندان و تجهیزات خرج میکند.
- سرمایهگذاریها (I): پولی که کسبوکارها برای گسترش فعالیت خود، مانند خرید ماشینآلات جدید، سرمایهگذاری میکنند.
- صادرات خالص (NX): این بخش از کم کردن واردات از صادرات به دست میآید. اگر یک کشور صادرات بیشتری نسبت به واردات داشته باشد، به آن مازاد تجاری گفته میشود که باعث افزایش GDP میشود. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، کسری تجاری داریم که GDP را کاهش میدهد.
اما برای ارائه تصویری دقیقتر از اقتصاد، دو نوع GDP محاسبه میشود:
- GDP اسمی (Nominal GDP): این نوع GDP بر اساس قیمتهای جاری محاسبه میشود و تأثیر تورم در آن لحاظ نمیشود. به همین دلیل، اگر قیمتها به دلیل تورم بالا بروند، GDP اسمی هم ممکن است بزرگتر به نظر برسد، حتی اگر تولید واقعی افزایش نیافته باشد.
- GDP واقعی (Real GDP): این نوع GDP برای تورم تعدیل شده است. یعنی قیمتها را ثابت نگه میدارند تا بتوانند رشد واقعی تولید کالاها و خدمات را در طول زمان مقایسه کنند. به همین دلیل، GDP واقعی ابزار بهتری برای سنجش عملکرد بلندمدت یک اقتصاد محسوب میشود. برای مثال، اگر GDP اسمی یک کشور از ۱۰۰ میلیارد دلار به ۱۵۰ میلیارد دلار برسد، اما تورم در همین دوره ۱۰۰٪ افزایش یافته باشد، GDP واقعی (با قیمتهای ثابت) در واقع به ۷۵ میلیارد دلار کاهش یافته و این به معنی یک افت واقعی در عملکرد اقتصادی است.
اما حالا که داریم در مورد تولید ناخالص داخلی صحبت میکنیم جا دارد دو عبارت که ممکن است در اخبار شنیده شود را هم بررسی کنیم: GDP سرانه و نرخ رشد GDP.
- GDP سرانه (GDP Per Capita): این معیار از تقسیم کل GDP بر جمعیت یک کشور به دست میآید و به طور تقریبی میزان درآمد یا تولید هر شهروند را نشان میدهد. از این شاخص اغلب برای مقایسه سطح زندگی در کشورهای مختلف استفاده میشود.
- نرخ رشد GDP یا (GDP Growth Rate): این نرخ، تغییر GDP یک کشور را نسبت به دوره قبل (مثلاً سهماهه یا سال قبل) نشان میدهد و به اقتصاددانان میگوید که اقتصاد با چه سرعتی در حال رشد است. افزایش این نرخ میتواند نشانهای از «بیشفعالی» اقتصاد باشد و بانک مرکزی را به فکر افزایش نرخ بهره بیندازد تا از تورم جلوگیری کند. برعکس، کاهش یا منفی شدن این نرخ (که به آن رکود گفته میشود) میتواند بانک مرکزی را به کاهش نرخ بهره و اجرای سیاستهای محرک اقتصادی ترغیب کند.
شاخص تولید ناخالص داخلی یکی از معیارهای مهمی است که برای اینکه آیا اقتصاد یک کشور به رکود وارد شده یا نه استفاده میشود. وقتی GDP واقعی برای دو فصل متوالی کاهش یابد، اقتصاد معمولاً در وضعیت رکود قرار میگیرد. رکود نشاندهنده کاهش فعالیت اقتصادی است و معمولاً با افزایش بیکاری، کاهش مصرف و کاهش سرمایهگذاری همراه است. در چنین شرایطی، بانک مرکزی ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد یا سیاستهای محرک اقتصادی اجرا کند تا از کند شدن بیشتر اقتصاد جلوگیری کند.
۶- شاخص اعتماد مصرفکننده (Consumer Confidence Index)
🧑🤝🧑 در نهایت، این مردم هستند که با خرید، خرج کردن یا پسانداز کردن، چرخهای اقتصاد را به حرکت درمیآورند. شاخص اعتماد مصرفکننده (CCI) دقیقاً همین احساسات و روحیه را اندازهگیری میکند. این شاخص که توسط سازمان کنفرانس بورد (The Conference Board) منتشر میشود، میزان خوشبینی یا بدبینی مصرفکنندگان را نسبت به وضعیت مالی و شرایط کلی اقتصاد میسنجد.
فرض بر این است که اگر مردم به آینده اقتصادی خود خوشبین باشند، بیشتر خرج میکنند، خریدهای بزرگتری مثل خانه یا ماشین انجام میدهند و این رفتار به رشد و رونق اقتصادی کمک میکند. اما اگر بدبین باشند و از آینده شغلی یا درآمدی خود مطمئن نباشند، به پسانداز روی میآورند که میتواند به کندی رشد و حتی رکود اقتصادی منجر شود.
این شاخص بر اساس یک نظرسنجی از ۳,۰۰۰ خانوار آمریکایی تهیه میشود که در آن از آنها درباره وضعیت فعلی کسبوکار و اشتغال و همچنین انتظاراتشان برای شش ماه آینده سؤال میشود. این نظرسنجی به دو بخش اصلی تقسیم میشود:
- شاخص وضعیت کنونی (Present Situation Index): که دیدگاه مصرفکنندگان نسبت به شرایط فعلی کسبوکار و اشتغال را میسنجد.
- شاخص انتظارات (Expectations Index): که انتظارات آنها را در مورد درآمد، کسبوکار و اشتغال در شش ماه آینده نشان میدهد.
در مورد تاثیر شاخص CCI بر کریپتو نیز میتوان به همین جمله بسنده کرد: اعتماد بالا به معنی افزایش نقدینگی و احتمال ورود سرمایه به بازار کریپتو است. اعتماد پایین ممکن است باعث احتیاط سرمایهگذاران، کاهش ریسکپذیری آنها و ریزش قیمتها شود.
۷- شاخص مدیران خرید (PMI)
📝 شاخصهای اقتصادی صرفا اعداد و ارقام خشک نیستند چراکه برخی از آنها بازتابی از انتظارات و تصمیمات فعالان اقتصادی هستند. شاخص مدیران خرید (Purchasing Managers’ Index) یا به اختصار PMI، یکی از مهمترین این شاخصهاست که به عنوان یک دماسنج برای سنجش سلامت بخشهای تولیدی و خدماتی یک اقتصاد عمل میکند و یکی از شاخصهای پیشرو در اقتصاد محسوب میشود.
موسسه ISM در آمریکا هر ماه با نظرسنجی از مدیران خرید شرکتها، این شاخص را تهیه و منتشر میکند. مدیران خرید، افرادی هستند که در خط مقدم زنجیره تأمین قرار دارند و بهتر از هر کسی میدانند که آیا سفارشات جدید در حال افزایش است، تولید بالا رفته یا نیروی کار استخدام میشود.
PMI شامل پنج بخش اصلی است که هرکدام به یک اندازه در شاخص تأثیر دارند:
- سفارشات جدید (New Orders)
- تولید (Production)
- استخدام و نیروی کار (Employment)
- تحویلدهندگان و تأمینکنندگان (Supplier Deliveries)
- موجودی کالاها (Inventories)
نحوه تفسیر این شاخص ساده است:
- عدد بالای ۵۰: رشد و گسترش بخش تولید
- عدد برابر ۵۰: ثبات و عدم تغییر قابل توجه
- عدد پایینتر از ۵۰: کاهش و کوچک شدن فعالیتهای تولیدی
از آنجایی که PMI یکی از شاخصهای پیشرو اقتصاد است، سرمایهگذاران و مدیران کسبوکار به دقت این گزارشهای ماهانه را دنبال میکنند تا روند بازار را پیشبینی کرده و استراتژیهای خود را بر اساس آن تنظیم کنند. PMI معمولاً در اولین روز کاری هر ماه منتشر میشود و دیدی اولیه از وضعیت آینده اقتصاد ارائه میدهد. اگر PMI بالاتر از حد انتظار باشد، نشاندهنده رشد قوی اقتصادی است که میتواند ریسکپذیری سرمایهگذاران را افزایش دهد. این اتفاق باعث ورود سرمایه به بازارهای پرریسکی مانند ارزهای دیجیتال میشود. از سوی دیگر، کاهش PMI میتواند نشانهای از رکود اقتصادی باشد و به بازار کریپتو فشار وارد کند.
۸- درخواست اولیه بیمه بیکاری (Initial Jobless Claims)
📑 شاخص درخواست اولیه بیمه بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که وضعیت بازار کار و سلامت اقتصاد را نشان میدهد. این شاخص به صورت هفتگی، هر پنجشنبه صبح توسط وزارت کار ایالات متحده منتشر میشود و تعداد افرادی که برای اولین بار درخواست دریافت بیمه بیکاری کردهاند را نشان میدهد.
با توجه به انتشار هفتگی این شاخص و نوسانات آن، بسیاری از سرمایهگذاران به جای آمار هفتگی، میانگین متحرک چهار هفتهای آن را دنبال میکنند تا روند کلی را بهتر درک کنند.
به طور کلی دو نوع شاخص درخواست بیمه بیکاری وجود دارد:
- درخواستهای اولیه (Initial Claims): شامل افرادی است که برای اولین بار درخواست بیمه بیکاری میکنند.
- درخواستهای ادامهدار (Continuing Claims): شامل افرادی است که قبلاً بیمه بیکاری دریافت میکردند و هنوز از آن بهرهمند هستند.
این شاخص به طور مستقیم با روحیه مصرفکننده و قدرت خرید مردم در ارتباط است. فرض ساده این است که هرچه افراد بیشتری شاغل باشند، درآمد بیشتری دارند و پول بیشتری خرج میکنند. افزایش هزینههای مصرفکننده باعث رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) میشود و اقتصاد را تقویت میکند.
در مقابل، افزایش تعداد درخواستهای بیمه بیکاری نشانهای از تضعیف بازار کار و از دست دادن شغل است. این وضعیت میتواند باعث کاهش هزینههای مصرفی شده و به کندی رشد اقتصادی منجر شود.
۹- شاخص دلار آمریکا (DXY)
💵 هرچند شاخص دلار آمریکا (U.S. Dollar Index) یا به اختصار DXY، یک شاخص کلان اقتصادی سنتی مانند تولید ناخالص داخلی یا شاخص قیمت مصرفکننده نیست، اما به دلیل اهمیت بیاندازهاش برای بازارهای جهانی، هر تریدر ارز دیجیتال باید به خوبی با آن آشنا باشد. این شاخص مثل یک دماسنج قدرت دلار آمریکا را در برابر سبدی از شش ارز بزرگ دنیا شامل یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد و فرانک سوئیس اندازهگیری میکند و بسیار محبوب است. در این شاخص یورو بیشترین سهم را دارد (حدود ۵۷٪) و به همین دلیل نوسانات این ارز بیشترین تأثیر را بر شاخص DXY میگذارد.
این شاخص در سال ۱۹۷۳ توسط فدرال رزرو معرفی شده و یک ارزش پایه ۱۰۰ واحدی دارد. البته گفتن «واحد» در کنار این عدد اشتباه است و صرفا برای درک بهتر آن را بیان میکنیم. این ارزش پایه یعنی هر عددی بالاتر از ۱۰۰ به این معنی است که دلار نسبت به سال ۱۹۷۳ قویتر شده و هر عددی کمتر از ۱۰۰ نشاندهنده ضعیفتر شدن آن است.
اما DXY چه ارتباطی با بازار کریپتو دارد؟ به طور کلی بازار رمزارزها به ویژه بیت کوین با شاخص دلار آمریکا همبستگی معکوسی دارد. یعنی:
- وقتی DXY افزایش مییابد، دلار قویتر میشود و داراییهای ریسکی مثل رمزارزها معمولاً تحت فشار قرار میگیرند.
- وقتی DXY کاهش مییابد، دلار ضعیفتر میشود و سرمایهگذاران تمایل بیشتری به ورود به بازارهایی مانند کریپتو پیدا میکنند.
به همین دلیل معاملهگران و تحلیلگران کریپتو همیشه روند DXY را زیر نظر دارند تا بتوانند بهتر رفتار سرمایهگذاران را پیشبینی کنند.
۱۰- بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا (Treasury Yields)
🏦 این شاخص هم جزو «شاخصهای کلان اقتصادی» محسوب نمیشود، اما به دلیل اثرگذاری مستقیم بر سیاستهای پولی، نرخ بهره و بازارهای مالی، بررسی آن برای تحلیل وضعیت اقتصاد آمریکا و بازار رمزارزها بسیار مهم است.
بازدهی اوراق خزانهداری، درصد سودی است که سرمایهگذاران از خرید اوراق بدهی دولت آمریکا بهدست میآورند. این اوراق در سه دسته اصلی منتشر میشوند:
- اوراق کوتاهمدت (T-Bills) با سررسید کمتر از یک سال
- اوراق میانمدت (T-Notes) با سررسید ۲ تا ۱۰ سال
- اوراق بلندمدت (T-Bonds) با سررسید ۲۰ تا ۳۰ سال
رابطه میان بازدهی و قیمت اوراق معکوس است: وقتی تقاضا برای اوراق زیاد باشد، قیمت بالا میرود و بازدهی آن کاهش مییابد و برعکس زمانی که تقاضا پایین است، قیمت پایین میآید اما بازدهی بالاتر میرود. به همین دلیل، بازدهی اوراق قرضه به عنوان یک معیار برای ارزیابی احساسات سرمایهگذاران و انتظارات آنها از آینده اقتصادی عمل میکند.
یکی از معروفترین ابزارهای پیشبینی رکود، بررسی «منحنی بازدهی (Yield Curve)» است. در شرایط عادی، اوراق بلندمدت بازدهی بیشتری نسبت به اوراق کوتاهمدت دارند. اما اگر بازدهی اوراق کوتاهمدت بالاتر از اوراق بلندمدت قرار گیرد (پدیده «وارونگی منحنی بازدهی» یا Inverted Yield Curve)، نشانهای جدی از احتمال وقوع رکود در آینده است. تاریخچه اقتصادی آمریکا نشان داده تقریباً تمام رکودهای ۵۰ سال اخیر با وارونگی منحنی بازدهی همراه بودهاند.
بازدهی اوراق خزانهداری بر سیاستهای پولی فدرال رزرو هم تاثیر میگذارد. مثلا افزایش شدید بازدهی اوراق بلندمدت میتواند نشاندهنده نگرانی بازار از تورم پایدار باشد و فشار بر فدرال رزرو برای سیاستهای انقباضی بیشتر وارد کند.
در کنار این موارد، اوراق خزانهداری به دلیل ریسک پایین خود، به عنوان یک نرخ مرجع (Benchmark Rate) برای تعیین نرخ بهره وامهای دیگر مانند وام مسکن یا وامهای شرکتی عمل میکنند. زمانی که بازدهی این اوراق افزایش مییابد، هزینه وامگیری برای کل اقتصاد نیز بالا میرود. این موضوع میتواند به کاهش سرمایهگذاری شرکتها و کم شدن قدرت خرید مصرفکنندگان منجر شود. بنابراین، افزایش بازدهی اوراق قرضه، یک سیگنال هشداردهنده برای بازارهای پرریسک مانند سهام و کریپتو محسوب میشود.
🔚 سخن پایانی
بازار کریپتو بازاری پرسرعت و غیرقابلپیشبینی است. تکیهکردن صرف به نمودارها یا اخبار کوتاهمدت، تصویر کاملی به دست نمیدهد. شاخصهای اقتصاد کلان مانند تورم، نرخ بهره، اشتغال و بازدهی اوراق خزانهداری، قطعات پازلی هستند که وقتی کنار هم قرار میگیرند، مسیر حرکت سرمایه را آشکار میکنند.
تریدرهایی که این نشانهها را دنبال میکنند، نهتنها میتوانند تصمیمات فدرال رزرو و جریان نقدینگی را زودتر حدس بزنند، بلکه فرصتهایی را میبینند که برای دیگران پنهان مانده است. در جهانی که پول هوشمند همیشه بهدنبال یک قدم جلوتر بودن است، درک اقتصاد کلان برای معاملهگران کریپتو یک مزیت رقابتی محسوب میشود.
در این مقاله از میهن بلاکچین سعی بر این بود تا معروفترین شاخصهای اقتصاد کلان آمریکا که بارها در اخبار تکرار میشوند را به زبانی ساده به شما آموزش دهیم. به نظر شما جای کدام شاخص در فهرست ما خالی است؟ در کامنتها بگویید تا فورا به مطلبمان اضافه کنیم!