
با وجود این که هر دو الگوریتم گواه اثبات سهام (PoS) و گواه اثبات کار (PoW) دارای خدمات و تسهیلات بسیاری برای ارائه کردن هستند، اما امسال به صورت ویژهای نویدبخش سال گواه اثبات سهام به حساب میآید.
گواه اثبات کار و گواه اثبات سهام مزایای بسیاری برای ارائه کردن به جامعه بلاک چین و زمینههای مختلف این فضا دارند و بحثهای صورت گرفته حول این الگوریتمها، در حال حاضر محوریت اصلی جامعه ارز دیجیتال را در دست دارد. با توجه به تاثیرات ورود اتریوم ۲.۰ به بازار، کاربرد و میزان استفاده از استیکینگ یا همان نگه داشتن کوین در طول امسال در سطح پروتکل افزایش گستردهای خواهد داشت.
علاوه بر این موضوع، با توجه به توسعه مداوم کاردانو، تزوس و الگوراند در نهایت شاهد تغییر چشم اندازهای شبکهها و بلاک چینهای آتی و گستردهتر شدن آنها خواهیم بود. در طرف دیگر این پروتکلها هجوم و عجله افراد حاضر برای به دست آوردن سودهای مازاد از پروژههای مالی غیرمتمرکز را شاهد هستیم و این افراد در حال استفاده و بهره برداری بالا از Yield Farming هستند و همین امر در آینده موجب پذیرش فرایند پروتکلهای استیکینگ میشود.
تفاوتهای بین گواه اثبات سهام و گواه اثبات کار
پروژههای موجود در زمینه گواه اثبات سهام چگونه در حال مدیریت کردن استیکینگ و بازده آن هستند؟
گواه اثبات سهام واگذار شده در این زمینه از تعداد مشخصی از نمایندگان استفاده میکند که برای ساختن و ایجاد بلاک انتخاب شدهاند. این نمایندگان با استفاده از یک سیستم رای گیری انتخاب میشوند که در آن هر یک از کاربران متناسب با تعداد توکنهایی که دارند به نمایندگان رای میدهند. نمایندگان که بعضا شاهد نیز نامیده میشوند، در حقیقت وظیفه اجماع را بر عهده دارند تا در هنگام تولید و اعتباردهی به بلاکهای جدید به یک اتفاق نظر یا اجماع برسند. طبق روال، جوایز به دست آمده بین افرادی که رای دادهاند توزیع میشود.
تقریبا ثابت شده که در تکنولوژی بلاک چین، مرتفع کردن مسئله مثلث امنیت، مقیاس پذیری و عدم تمرکز بسیار دشوار و دست نیافتنی است. اگر ما به حل کردن مشکلات مقیاس پذیری گواه اثبات کار بپردازیم، ممکن است شبکه واقعا غیرمتمرکز نباشد و این امر منجر به افتادن در دام هکرها و کاربران بدکار شود. اگر نودها یا همان گرههای نمایندگان شناخته شده باشند، میتوان حملات انکار خدمات را مدیریت کرد. کمبود امنیت در این حالت میتواند موجب از بین رفتن داراییهای افراد در کسری از ثانیه شود.
یکی دیگر از رویکردهای جدید در فضای امروزی گواه خالص اثبات سهام الگوراند است. الگوراند در حقیقت یک بلاک چین کاملا غیرمتمرکز است که اخیرا پس از ورود به بازار CoinBase، تا ۳۰ درصد افزایش قیمت داشته است. این بلاک چین متکی بر تعداد پایین کاربران مشکلزا و بدکار و تعداد بسیار زیادی از نودها برای اطمینان حاصل کردن از سیستم رای دهی منصفانه است. پروتکل الگوراند ۲.۰ این مشکل سه راهی را حل میکند؛ زیرا مکانیزم ذخیره سازی آن قادر به تولید توان بالا بدون از بین بردن امنیت ناشی از عدم تمرکز است.
با توجه به الگوریتمهای گواه اثبات سهام پیوند خورده در این فضا، کاربران بخشی از سهام خود را با این امید که فرصتی برای انتخاب بلاک بعدی در زنجیره کلی به دست میآورند، لاک یا قفل میکنند. همانطور که مشخص است، قدرت رای دهی افراد متناسب با میزان سهام قفل شده بوده و این امر دارای مزیتهای امنیتی است؛ زیرا اگر کاربران صادقانه رفتار نکنند، سپرده و توانایی خود را برای شرکت کردن در این اجماع از دست میدهند.
از معایب این موضوع میتوان به این اشاره کرد که اگر کاربران بخواهند در این اجماع شرکت کنند، توانایی صرف و خرج سهام خود را ندارند. این در حالی است که، مشارکت کنندگان در اجماع الگوراند مجبور به قفل کردن دارایی خود نیستند و میتوانند آزادانه و در هر زمانی که بخواهند سهام خود را خرج کنند.
اتریوم ۲.۰
اتریوم در طول این زمان برای رفع مشکلات مقیاس پذیری خود از پروژه اتریوم ۲.۰ کمک گرفته است و پلتفرمهای جدید در تلاش برای برآورده کردن نیاز مقیاس پذیری موثر هستند. اخیرا اتریوم ۲.۰ اعلام کرده که تست نت نهایی خود را پیش از راه اندازی شبکه با موفقیت به انجام رسانده است.
اتریوم ۲.۰ که با نام Serenity به معنای آرامش نیز شناخته میشود، در حقیقت تلاشی برای دور شدن از مکانیزمهای اجماع گواه اثبات سهام و گواه اثبات کار بوده و تغییراتی را در این روند هم از جنبه مراحل مختلف و هم از جنبه موضوع زمانبندی در نظر دارد.
در فاز صفر این فرایند، Beacon Chain گواه اثبات سهام را پیاده سازی میکند و مدیریت تایید و رجیستری اعتبارسنجها را بر عهده دارد و روند تایید بلاکهای اتریوم ۲.۰ را آغاز میکند. در این بستر نگرانیهایی نیز حول محور کمبود اعتبارسنجهای آنلاین برای انجام استیکینگ وجود دارد، اما در حقیقت بیشتر پرسشها در این زمینه در مورد زمان انجام فرایند است تا اما و اگرها. با وجود تمام چیزهایی که در مورد آن صحبت کردیم، برای این که Beacon روند کاری خود را بر روی بلاک ابتدایی خود آغاز کند، باید حداقل ۵۲۴۲۸۸ اتر در شبکه جمع آوری و آماده شده باشند و بین حداق ۱۶۳۸۴ اعتبارسنج یا ولیدیتور پخش شوند.
در همین حال، اتریوم ۱.۰ به صورت موازی در حال اجرا خواهد بود. در آینده تاریخ خاصی برای ادغام این دو شبکه در نظر گرفته شده است؛ اما در طول فاز اول، اتریوم ۲.۰ قراردادها را پردازش نمیکند و از برنامههای غیرمتمرکز را نیز میزبانی نمیکند. Beacon Chain نیز ارز دیجیتال بومی این شبکه را با نام اتر ۲.۰ معرفی میکند.
Beacon Chain علاوه بر برقراری ارتباط با شبکهها و زنجیرههای خرد و Ethereum VM، شبکههای گواه اثبات سهام و گواه اثبات کار را نیز هماهنگ میکند. شارد چینها یا همان زنجیرههای خُرد، شبکههای فرعی هستند که قابلیت افزایش مقیاس پذیری را ممکن میسازند. در فاز اول این شبکهها، بلاک چین اتریوم را به ۶۴ شارد چین تقسیم میکنند و دلیل این امر قادر بودن تئوری اتریوم به پردازش همزمان ۶۴ بلاک است.
این روند راه را برای ادغام زنجیرههای گواه اثبات کار و اتریوم ۲.۰ در فاز ۱.۵ هموار میکند. سپس اتریوم ۱.۰ به اولین شارد چین بدون وقفه در دادهها و پیشینه مبادلات در شبکه جدید گواه اثبات سهام تبدیل میشود. گواه اثبات کار اتریوم نیز به یکی از شاردهای گواه اثبات سهام مبدل شده و کاملا در زنجیره جدید ادغام میشود.
فاز دوم Serenity، به نام eWASM، در حقیقت نام خود را از اسمبلی وب اتریوم برگرفته است و تحت عنوان ماشین مجازی جدید اتریوم جای Ethereum VM را میگیرد. در این مرحله، شارد چینها مرحله آزمایش خود را گذراندهاند و معاملات آنها را میتوانیم در کل شبکه مقیاس بندی کنیم. به محض این که کل شبکه عملکرد و کارایی خود را به دست بیاورد، قابلیت مدیریت معاملات و میزبانی کردن از برنامههای غیرمتمرکز (dApp)ها و اجرای قراردادهای هوشمند نیز در آن امکان پذیر میشود و انتقال به شبکه جدید پایان مییابد.
در تضاد با کل این روند باید گفت که شبکه جدید الگوراند، مکانیزم فعلی اجماع خود را آماده کرده و توسعه دهندگان الگوراند ۲.۰ میتوانند برنامههای غیرمتمرکز را در یک شبکه کاملا غیرمتمرکز میزبانی کنند. اتریوم ۲.۰ تا دو سال آینده به صورت کامل قادر به انجام عملیات جامع نیست و تا آن زمان تغییرات شبکه اتریوم ممکن است کهنه و قدیمی به حساب بیاید. به حتم شبکههای دیگری نیز در آن زمان وجود خواهند داشت.
سایر راه حلهای گواه اثبات سهام
تزوس یک پلتفرم خود اصلاح کننده، متن باز و چند منظوره برای ساختن برنامههای غیرمتمرکزا و قراردادهای هوشمند است و از Liquid PoS که یکی از نسخههای گواه اثبات سهام است برای اجماع استفاده میکند. به تزوس لقب توکنی با قدرت کنار زدن اتریوم از مسند قدرت را دادهاند. Baking که به معنای پختن است، در حقیقت روش ایجاد و اعتباردهی به بلاکها در بلاک چین تزوس است. دارندگان توکنها میتوانند توکنهای خود را به فرایند Baking واگذار کنند و همیشه مالکیت خود را در طول فرایند حفظ کنند. در طول این فرایند، در صورت بروز هر گونه خطای امنیتی، تنها ولیدیتور مورد مجازات واقع میشود.
در حالی که تزوس با حل کردن برخی مشکلات مقیاس پذیری گواه اثبات کار درونی اتریوم پیشرفتهای زیادی داشته است اما هنوز هم شبکه آن دچار کمبود امنیت و عدم تمرکز لازم برای ایجاد جریان یکپارچه دی فای است. Bakerها هنوز هم بخش قابل توجهی از قدرت را در شبکه در دست دارند و این در حالیست که در شبکه الگوراند، نفوذ هر یک از کاربران متناسب با سهام شخصی آنهاست.
کاردانو یکی دیگر از شبکههای گواه اثبات سهام است که در آن هیچ ماینری وجود ندارد و فقط کاربرانی در آن حاضرند که نودها را اجرا میکنند و توکن بومی شبکه را که ADA نام دارد انباشت میکنند. اخیرا این شبکه از ارتقا جدید خود به نام Shelley خبر داد و Shelley Incentivezed Testnet به دارندگان ADA اجازه میدهد تا روند انگیزشی جذب را در یک محیط واقعی آزمایش کنند. همچنین این فرایند به کاربران اجازه میدهد تا بتوانند با واگذاری سهام و یا اجرای یک فرایندی بورسی سهام، جوایز واقعی را به دست بیاورند.
نام این روش استیکینگ Ouroboros PoS بوده و از سه دوره تشکیل شده که هر یک به بخشهای مختلف تقسیم میشوند. در هر بخش، هر یک از مشارکت کنندگان رهبر آن بخش را مورد ارزیابی قرار میدهد. رهبران هر بخش با استفاده از الگوریتم ساتوشی انتخاب میشوند و بر همین اساس، احتمال انتخاب یک سهامدار به عنوان رهبر آن بخش متناسب با تعداد کوینهایی است که آن سهامدار در اختیار دارد. ممکن است یک مشارکت کننده به عنوان رهبر چندین بخش انتخاب شود و رهبر انتخاب شده با ایجاد بلاک برای بخش مربوطه خود میتواند زنجیره را گسترش دهد. با وجود این که Ouroboros یک راهکار و مکانیزم اجماعی به حساب میآید و برخی از مشکلات موجود در بلاک چین اتریوم را رفع میکند، اما در حل کردن مثلث مورد بحث ما ناموفق بوده است.
الگوراند در مقایسه با موارد قبلی از یک اجماع گواه اثبات خالص سهام استفاده میکند که یک کمیته منحصر به فرد و تصادفی برای صدور گواهینامه بلاک بدون هیچ مرجع مرکزی ایجاد میکند و از عدم توانایی کاربران بدطینت برای دخالت کردن در شبکه اطمینان حاصل میکند. علاوه بر این، این شبکه قادر است تا ۱۰۰۰ تراکنش در ثانیه را به انجام برساند و به آسانی میتواند این مقیاس را تا میلیاردها تراکنش در ثانیه افزایش دهد. بلاکها در این شبکه در کمتر از ۵ ثانیه و بدون پتانسیل فورک، نهایی میشوند و بر همین اساس میتوان گفت تمامی معاملات نهایی هستند. این امر موجب افزایش امنیت نگهداری ارز دیجیتال الگوراند یعنی ALGO میشود.
الگوراند با پشتیبانی کردن از گستره وسیعی از کیتهای محبوب توسعه نرم افزار، توسعه دهندگان را به اجرای برنامههای تحت وب در شبکه خود ترغیب کرده و به سرعت با برنامههای با زبان مشترک ادغام میشود. با ورود الگوراند ۲.۰ به بازار، توسعه دهندگان میتوانند هر نوعی از داراییهای مالی را در لایه اول الگوراند دیجیتالی کنند. این روند نیاز به هزینه کمی برای اجرا دارد و قابلیت همکاری جهانی کلیه داراییهای صادر شده در الگوراند، انتقال اتمی و همچنین اجرای سریعتر فرایند را در بر دارد.
در نتیجه کل مسائل مورد بحث میتوان گفت که گفتگوهای حول محور گواه اثبات سهام و گواه اثبات کار ممکن است سوالاتی نباشند که ما به عنوان یک صنعت باید از خود بپرسیم؛ بلکه این که آیا راهی وجود دارد که نقاط قوت هر دو شبکه برای دست یافتن به امری والاتر با هم ادغام شوند؟ مسئله اصلی مطرح در این حوزه است.
Sinjin David Jung مدیر عامل ذخیره مالی بین المللی در حوزه بلاک چین است. پس از کسب تجربیات گسترده در شرکتها و تجربه استارت آپ در فین تک، زمینه گیمینگ و زیرساختها، Sinjin شرکت IBMR را بنیان گذاری کرد که در حقیقت صادر کننده اصلی ARCC در راستای تاثیرات اجتماعی و ترویج واردات مالی از طریق یک سیستم اقتصادی غیرمتمرکز است. از سوابق حرفهای او میتوان به سمت مشاور سابق مدیریت ارشد PwC در کره و تحلیلگری تکنولوژی صنعت ارشد دولت کره اشاره کرد.