در فضای ملتهب اقتصاد ایران، افزایش بیوقفه نرخ ارز و فعال شدن «مکانیسم ماشه» که جوی از عدم قطعیت را بر بازارهای ایران حاکم کرده است، بانک مرکزی با مصوبهای جدید، خرید و نگهداری استیبلکوینها، از جمله تتر را محدود کرد.
این سیاست که سقف خرید سالانه برای هر فرد را ۵ هزار دلار و سقف کل موجودی را ۱۰ هزار دلار تعیین میکند، در نگاه اول تلاشی برای مهار سفتهبازی و کنترل خروج ارز به نظر میرسد. اما آیا این شمشیر دولبه، به جای کنترل بازار، به آشفتگی بیشتر دامن نخواهد زد؟ در این مطلب تحلیلی از میهن بلاکچین، به بررسی این موارد میپردازیم.
ریشههای یک تصمیم پرحاشیه: چرا بانک مرکزی تتر را محدود کرد؟
تصمیم بانک مرکزی را نمیتوان تنها در یک بُعد تحلیل کرد. این مصوبه حاصل ترکیبی از نگرانیهای اقتصادی، الزامات سیاسی و تلاش برای حفظ ساختار سنتی قدرت در بازار پول و ارز است و میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مقابله با خروج سرمایه: دلیل اصلی و رسمی این تصمیم، جلوگیری از خروج ارز است. سیاستگذار بر این باور است که هجوم تقاضا برای استیبلکوینها، به معنای تبدیل ریال به دلار و خروج آن از چرخه اقتصاد رسمی کشور است. از این منظر، محدودیتگذاری مانند بستن یک شیر فلکه برای کاهش فشار تقاضا عمل میکند.
- مبارزه با پولشویی و اقتصاد غیررسمی: ماهیت غیرمتمرکز و فرامرزی رمزارزها، ردیابی تراکنشها را برای نهادهای نظارتی دشوار میسازد. دولتها همواره نگران استفاده از این ابزارها برای تأمین مالی فعالیتهای غیرقانونی هستند و سادهترین راهکار، ایجاد محدودیت در مبادی ورودی، یعنی صرافیهای داخلی، است.
- حفظ انحصار بازار ارز: رشد بازار رمزارزها، بهویژه استیبلکوینها که معادل دلاری قدرتمند در دنیای دیجیتال هستند، یک بازار موازی و خارج از کنترل برای بانک مرکزی ایجاد کرده است. این مصوبه تلاشی برای بازگرداندن انحصار و کنترل بر عرضه و تقاضای ارز به سیستم بانکی سنتی است.
آیا این سیاست در عمل موفق خواهد بود؟ چالشهای اجرایی
تاریخ اقتصاد ایران و تجربه جهانی نشان داده است که سیاستهای محدودکننده در برابر تقاضای واقعی بازار، اغلب به نتایج معکوس منجر میشوند. اجرای کامل این مصوبه نیز با چالشهای جدی روبهروست:
- رونق بازار سیاه و معاملات فردی (P2P): اولین و قطعیترین نتیجه این محدودیت، انتقال بخش بزرگی از تقاضا به بازارهای غیررسمی، کانالهای تلگرامی و معاملات فردبهفرد خواهد بود. این فضاها که هیچگونه نظارتی بر آنها نیست، ریسک کلاهبرداری و فعالیتهای غیرقانونی را به شدت افزایش میدهند.
- ظهور تتر دو نرخی: به زودی شاهد شکلگیری دو نرخ برای تتر خواهیم بود؛ «تتر رسمی» که در صرافیهای داخلی با سقف محدود و قیمت کنترلشده عرضه میشود و «تتر بازار آزاد» که با قیمتی بالاتر و بدون محدودیت در دسترس خواهد بود. این شکاف قیمتی، خود منشأ آربیتراژ و سوداگری جدیدی میشود.
- ناتوانی در کنترل صرافیهای غیرمتمرکز (DEX): کاربران حرفهایتر به سادگی میتوانند با تبدیل ریال به یک رمزارز دیگر در صرافی داخلی، آن را در یک صرافی غیرمتمرکز جهانی به تتر تبدیل کنند که ردیابی و کنترل آن برای نهاد ناظر تقریباً غیرممکن است.
پیامدهای ناخواسته برای اقتصاد و مردم
این مصوبه، فراتر از یک بخشنامه، میتواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای در پی داشته باشد:
- افزایش هزینهها برای کسبوکارهای دیجیتال: فریلنسرها، برنامهنویسان و کسبوکارهای کوچکی که برای دریافت درآمدهای ارزی و پرداختهای بینالمللی خود از استیبلکوینها استفاده میکردند، اکنون با هزینههای بالاتر و موانع جدیتری روبهرو خواهند شد. این امر به تضعیف اقتصاد دیجیتال و افزایش تمایل به مهاجرت در میان نخبگان دامن میزند.
- افزایش ریسک برای شهروندان عادی: سیاستگذار با مسدود کردن مسیر رسمی، عملاً مردم را به سمت پلتفرمهای خارجی و ناامن هدایت میکند. خطر بلوکه شدن داراییها به دلیل تحریمهای بینالمللی (OFAC) یا کلاهبرداری در بازارهای زیرزمینی، اکنون بیش از هر زمان دیگری شهروندان را تهدید میکند.
- کاهش شفافیت و تعمیق اقتصاد زیرزمینی: به جای ایجاد یک بازار شفاف و قانونمند، این تصمیم بخش بزرگی از گردش مالی این حوزه را به زیر زمین هدایت کرده و همان حداقل شفافیت موجود را نیز از بین میبرد.
راهنمای عبور از بحران: کاربران چه باید بکنند؟
در شرایط فعلی، کاربران باید با آگاهی و استراتژی دقیقتری از داراییهای خود محافظت کنند:
- اصل اول؛ کنترل کلیدهای خصوصی: اکنون استفاده از کیف پولهای شخصی (سختافزاری یا نرمافزاری معتبر) که کلیدهای خصوصی را در اختیار خود کاربر قرار میدهند، یک ضرورت مطلق است. نگهداری دارایی در صرافیها، ریسک از دست رفتن سرمایه را به شدت افزایش میدهد.
- تنوعسازی هوشمندانه سبد دارایی: تکیه صرف بر یک نوع دارایی، اشتباه است. بهتر است افراد سبدی متنوع از داراییهای مختلف مانند طلا، سهام، رمزارزهای بنیادیتر (مانند بیتکوین و اتریوم با در نظر گرفتن نوسانات شدیدشان) و استیبلکوینها (در سقف مجاز یا از مسیرهای جایگزین) داشته باشند.
- آموزش و یادگیری: آشنایی با نحوه کار صرافیهای غیرمتمرکز و پلتفرمهای معتبر P2P جهانی، دیگر یک دانش لوکس نیست، بلکه ابزاری ضروری برای فعالیت در این فضاست.
- رصد دقیق اخبار: سیاستهای اقتصادی، بهویژه در حوزه رمزارز، ممکن است به سرعت تغییر کنند. دنبال کردن اخبار از منابع معتبر و تحلیلهای کارشناسی به تصمیمگیری بهتر کمک خواهد کرد.
مصوبه اخیر بانک مرکزی، بیش از آنکه راهکاری بلندمدت برای حل مشکلات ارزی کشور باشد، واکنشی کوتاهمدت و مبتنی بر تفکر کنترلمحور است. این سیاست نه تنها در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد ماند، بلکه با ایجاد بازار سیاه، افزایش ریسک برای مردم و تضعیف اقتصاد دیجیتال، هزینههای بیشتری را بر جامعه تحمیل خواهد کرد. راه حل پایدار، نه در محدودیت و ممنوعیت که در قانونگذاری هوشمند، ایجاد بسترهای شفاف و پذیرش واقعیتهای دنیای فناوری نهفته است. تا آن روز، این فعالان بازار هستند که باید با چشمانی باز و استراتژی دقیق، از این مسیر پرفراز و نشیب عبور کنند.