
ایجنتهای هوش مصنوعی بهعنوان جدیدترین ترند فناوری در حال تغییر دنیای دیجیتال هستند. این ابزارهای پیشرفته میتوانند به نمایندگی از کاربر وظایف مختلفی از جستجو و جمعآوری اطلاعات از وب گرفته تا تولید کد و تحلیل دادههای پیچیده را انجام دهند. تصور کنید میتوانیم یک دفترکار مجازی داشته باشیم که در آن ایجنتهای AI بهعنوان تیمی از کارمندان تخصصی در کنار هم کار میکنند. ایده جالبی بهنظر میرسد، اما سوال این است که اگر بخواهیم یک ایجنت شخصیسازیشده مانند یک مشاور مالی مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی کنیم، کدام پلتفرم بهترین گزینه است؟ کدام شرکتهای هوش مصنوعی ابزارهای ساده و در عینحال قدرتمندتری را ارائه میدهند تا بتوانیم بدون نیاز به دانش فنی پیچیده، مانند برنامهنویسی یا کار با API و گیتهاب، ایجنتهای هوش مصنوعی خود را بسازیم؟ در این مقاله از میهن بلاکچین ضمن معرفی ۵ پلتفرم برای ساخت ایجنت هوش مصنوعی، امکانات، میزان کاربرپسندی و کیفیت نتایج آنها را با یکدیگر مقایسه میکنیم.
معرفی ۵ پلتفرم ساخت ایجنت هوش مصنوعی
در حال حاضر، پلتفرمهای متنوعی برای ساخت ایجنتهای هوش مصنوعی وجود دارند که برخی رایگان و برخی دیگر پولی هستند. صرفنظر از اینکه کیفیت نتایج معمولا با هزینهای که بابت خدمات میپردازیم، ارتباط مستقیمی دارد، اما میخواهیم ببینیم آیا سادگی فرآیند ساخت ایجینت برای یک فرد عادی با کیفیت نتایج هم ارتباط دارد یا خیر. برای پاسخ به این سوال، در آزمایشی ساخت ایجنت در پنج پلتفرم شامل چتجیپیتی، جمنای، کلاود، میسترال ایآی و هاگینگ فیس مورد بررسی قرار گرفته است. در تمام پلتفرمها از شرایط و دستورالعملهای مشابه برای ایجاد یک ایجنت مشاور مالی استفاده شده است که شامل موارد زیر میشوند:
- زمینه یا کانتکست: اطلاعات اولیهای که باید در اختیار ایجنت قرار بگیرد.
- پایگاه دانش: منابع اطلاعاتی که ایجنت برای تصمیمگیری به آنها مراجعه کند.
- دستورالعملهایی برای پردازش فکری: راهنماییهایی برای اینکه ایجنت چطور باید اطلاعات را تحلیل کند و به نتیجه برسد.
درواقع، هدف از آزمایش این است که ببینیم ایجنتهای ساختهشده در هر پلتفرم برای یک سناریوی رایج و معمولی مانند ارائه مشاوره مالی چطور عمل میکنند. از آنجاییکه تمرکز این آزمایش صرفا روی قابلیتهای آماده و پیشفرض پلتفرمها است، از سادهترین رویکرد ممکن، بدون استفاده از ابزارهای اضافی که روی کارایی آنها اثر میگذارند، استفاده شده است.
برای رعایت شرایط آزمایش، هر ۵ ایجنت با یک سیستم پرامپت یکسان، بدون پارامتر یا قابلیتهای اضافی پیکربندی شدهاند و از آنها یک سوال مشابه پرسیده شده است: «من ۲۵ هزار دلار برای سرمایهگذاری و ۳۰ هزار دلار بدهی دارم. یک برنامه مالی برای من بساز».
در ادامه، ابتدا فرایند ایجاد ایجنت در هر یک از این پلتفرمها را بررسی میکنیم و در انتها به نتایج کلی آنها میپردازیم.
۱. جیپیتی اوپن ایآی (OpenAI’s GPT)
اولین پلتفرم انتخابی برای ساخت ایجنت در این آزمایش چت جیپیتی است که تغیرات اخیر رابط کاربری، استفاده از آن را کمی پیچیدهتر کرده است. بعد از این بهروز رسانی، گزینه ایجاد GPT در منوها گنجانده شده است و دو مسیر را پیشروی کاربر میگذارد؛ یکی تنظیم مکالمهای که در آن کاربر با کمک هوش مصنوعی ایجنت میسازد و دیگری پیکربندی دستی برای کاربران حرفهای که دقیقا میدانند چه میخواهند. توجه داشته باشید که برای دسترسی به گزینه «ایجاد GPT» باید نسخه “Chat GPT Pluse” را داشته باشید که هزینه اشتراک ماهانه آن ۲۰ دلار است.
پلتفرم GPT شرکت OpenAI مثل یک ابزار همهکاره قابلیتهای متنوعی دارد؛ از خواندن کد و جستجوی وب گرفته تا تولید و تحلیل تصاویر. کاربران تازهکار میتوانند بهراحتی از تنظیمات مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کنند؛ اما این قابلیت ممکن است برای کاربران حرفهای که دنبال کنترل جزئیات هستند، محدودکننده به نظر برسد. بهطور مثال، اگر به مدل دستور دهید که دقیقتر و با جزئیات بیشتر به شما پاسخ دهد، ممکن است کل سیستم پرامپت را تغییر دهد و درنهایت نتایج ضعیفتری را ارائه کند.
هنگامی که صحبت از استفاده از ایجنتهای AI میشود، چت جیپیتی یکی از بهترین گزینهها است؛ چراکه رابط کاربری آن کاملا قابلفهم و بسیار ساده است. ایجنتهای چت جیپیتی بهصورت بومی توانایی خواندن اسناد و درک تصاویر را دارند و این یک مزیت مهم نسبت به سایر پلتفرمها محسوب میشود. اما برای اطلاع از کیفیت ایجنتهای ساخته شده توسط افراد عادی، طبق شرایط آزمایش ایجنتی با نام “MoneyGPT” ساخته شد که نتایج آن به شرح زیر است:
این ایجنت عملکرد بسیار خوبی داشت و توانست با استفاده از ورودیهای ساده، یک مشاور مالی با کیفیت را ارائه دهد. ویژگی برجسته ایجنت جیپیتی حل مسئله بهصورت ساختاریافته و دقیق بود. بهطور مثال، پیشنهاد کرد « ۲۰ هزار دلار برای پرداخت بدهی با بهره بالا» تخصیص داده شود و بقیه سرمایه به شکل مشخصی روی داراییهای مختلف (مثلا ۴۰٪ شاخص S&P 500 و ۳۰٪ اوراق قرضه) سرمایهگذاری شود. مانی جیپیتی یک نقشه راه پنج مرحلهای را ارائه داد که صرفا یک فهرست ساده نبود؛ بلکه استراتژی منسجمی بود که هم نیازهای فوری و هم ملاحظات بلندمدت را در نظر میگرفت. این راهکار کامل و دقیق از تفکر مالی پیچیده ایجنت حکایت داشت.
ایجنت مانی جیپیتی علاوهبر تعیین استراتژی سرمایهگذاری، دلایل پشت پاسخهای خود را نیز توضیح میداد. بهطور مثال به این موضوع اشاره کرد که «پرداخت بدهی با بهره بالا مانند دریافت بازده تضمینی از سرمایهگذاری است». درواقع، ایجنت بهخاطر آگاهی از این موضوع، برنامهریزی بلندمدت را هم درنظر گرفت و توصیه کرد در طول سرمایهگذاری بازبینیهای دورهای انجام شود تا درصورت لزوم، براساس شرایط جدید استراتژیها تغییر پیدا کنند.
در حالی که این اطلاعات از نظر فنی جامع بودند، اما ارائه جزییات بیشازحد یکباره، خطر غلبه بر کاربر را بههمراه دارد. به این معنا که ارائه حجم زیادی از اطلاعات در مورد جزییات تخصیص سرمایه، استراتژیهای سرمایهگذاری و برنامههای نظارتی خاص، ممکن است برای افراد مبتدی در امور مالی دلهرهآور باشد.
۲. جمنای گوگل (Google’s Gemini)
پلتفرم ساخت ایجنت جمنای گوگل با ارائه رابط کاربری زیبا و ساده، تجربه آسان و جذابی را برای کاربر فراهم میکند. این سیستم، دستورالعملها را بهصورت دقیق و بدون ابهام اجرا میکند و رابط کاربری شفاف آن، باعث میشود احساس پیچیده بودن یا ترس کاربر از ساخت ایجنت هوش مصنوعی از بین برود.
البته، در این پلتفرم برای تولید نتایج باکیفیت، باید پرامپتهای دقیقتری را نسبت به جیپیتی بنویسید. از آنجایی که جمنای هیچ فرضی را بدون توضیح کاربر نمیپذیرد و سعی میکند دادههای لازم را جمعآوری کند، برای پرامپتهای کوتاه معمولا پاسخهای ضعیفی میدهد. این پلتفرم در پشت پرده از امکانات پیشرفتهای مانند جستجوی وب گوگل، تحلیل کد و پردازش تصویر استفاده میکند که با ویژگیهای ChatGPT رقابت میکند.
بهنظر میرسد رابط کاربری جمنای توسط افرادی طراحی شده است که واقعا تجربه کاربر را درک کردهاند. رابط کاربری جمنای با برچسبهای واضح و نمایش همه گزینهها در یک صفحه، استفاده از آن را سادهتر کرده است. این ویژگی برای تازهکارها جذاب است؛ اما ممکن است کاربران حرفهای احساس کنند که امکانات کافی برای کنترل جزییات و تنظیمات پیشرفته در اختیارشان قرارنگرفته است.
با توجه به سناریوی آزمایش، ایجنتی به نام “MoneyGem” ایجاد و از آن خواسته شد یک برنامه مالی ارائه دهد. این ایجنت ابتدا با پرسیدن سؤالاتی مانند «نوع بدهی چیست؟» و «نرخ بهره چقدر است؟» نشان داد که از رویکرد مشاورهای متمایزی استفاده میکند. این یعنی، ایجنت میدانست که یک برنامه مالی باید بر اساس شرایط هر فرد تنظیم شود.
جمنای روی گردآوری محتوای دقیق قبل از ارائه توصیههای مالی تمرکز داشت که دقیقا با روشهای برنامهریزی مالی همخوانی دارد، اما ممکن است این رویکرد برای کاربرانی که دنبال پاسخهای فوری هستند، چندان جالب بهنظر نرسد.
این ایجنت در حالت «پاسخ بدون پیشزمینه» (Zero-shot answer) پاسخ خاصی نداد و تأکید کرد کاربر را به اندازه کافی نمیشناسد تا بتواند مشاوره مالی مناسبی ارائه دهد. بههرحال، بعد از اینکه از او خواسته شد براساس فرضیات کلی، برنامهای را ارائه دهد که با اکثر سناریوها مطابقت داشته باشد، یک طرح محافظهکارانه و بدون پیشنهادات خاص ارائه داد.
در نهایت ایجنت مانیجم پاسخ خود را با توصیهای برای استفاده حداکثری از حسابهای مالیاتی مقرون به صرفه، مانند مشارکت در حسابهای بازنشستگی معاف از مالیات (Roth IRA) به پایان رساند تا بار مالیاتی کاهش پیدا کند. نکته جالب اینجاست که این پیشنهاد کاملا مفید و عملی است.
۳. میسترال ایآی (Mistral AI)
فرآیند ساخت ایجنت در پلتفرم Mistral AI چندان ساده نیست؛ نخست اینکه ابزار ساخت ایجنت در کنسول توسعهدهنده پنهان شده است. نکته دیگر این است که گزینههای شخصیسازی پیچیدهای را ارائه میدهد که اگرچه برای حرفهایها جذاب است، اما ممکن است افراد مبتدی را سردرگم کند. یک باگ عجیب دیگر هم وجود دارد؛ رابط کاربری آن در حین ساخت ایجنت ممکن است به زبان فرانسوی تغییر پیدا کند و امکان بازگشت به انگلیسی یا اسپانیایی وجود ندارد. همچنین، پس از ساخت ایجنت، کاربر باید آن را در رابط معمولی چتبات اجرا کنند که نیازمند خروج از “Le Plateforme” و ورود به “Le Chat” است؛ کاری که چندان ساده به نظر نمیرسد.
با همه این اوصاف، یکی از ویژگیهای منحصربهفرد میسترال ایآی، امکان افزودن مثالهایی برای شکلدهی به رفتار و سبک پاسخدهی ایجنت است که در هیچ پلتفرم دیگری دیده نمیشود. رابط کاربری استفاده از ایجنت نیز ساده و شبیه به سایر چتباتهای AI است.
در این آزمایش برای ادای احترام به ریشه فرانسوی میسترال، ایجنتی به نام “Le Money” ساخته شد. عملکرد این ایجنت بهوضوح نشاندهنده رویکرد کلینگر میسترال در حل مسائل بود. در نگاه اول، پیشنهاد ایجنت برای «اختصاص ۱۰٬۰۰۰ دلار پسانداز برای مواقع اضطراری، ۱۵٬۰۰۰ دلار برای پرداخت بدهی و ۱۰٬۰۰۰ دلار برای سرمایهگذاری» ساده و منطقی به نظر میرسید، اما مجموع این مبالغ ۱۰٬۰۰۰ دلار از کل بودجه بیشتر بود. این اشتباه نشان داد که ایجنت لیمانی در انجام محاسبات ریاضی، دقت کافی ندارد.
این نوع خطا که ناشی از اولویت دادن به «درک درست مفهوم» به جای «دقت عددی» در برخی مدلهای زبانی است، یک اشتباه مهم محسوب میشود. با این حال، لازم به یاد آوری است که مدلهای زبانی پیشرفتهتر بهبود چشمگیری در این زمینه داشتهاند و معمولا مرتکب چنین اشتباهاتی نمیشوند، حداقل اشتباه آنها بهاندازه میسترال نیست.
اگرچه پیشنهاد مالی ارائهشده توسط این ایجنت چندان دقیق و جزئی نبود، اما میسترال تنها مدلی بود که برای درک بهتر نیازهای کاربر، سؤالات تکمیلی را مطرح میکرد. این ویژگی باعث شد تعامل روانتری میان ما و ایجنت برقرار شود.
۴. آنتروپیک (Anthropic)
پلتفرم آنتروپیک بیشتر شبیه یک سیستم اجرای وظایف پیشرفته است تا ابزاری برای ساخت ایجنت. رابط کاربری آن بیش ازحد مینیمال است و علاوه براینکه حس کاربرپسندی را القا نمیکند، حتی ممکن است بسیاری از کاربران را گیج کند.
در این پلتفرم فیلد وارد کردن دستورالعملها با عنوان «اختیاری» برچسبگذاری شده است که تناقضآمیز به نظر میرسد؛ چرا که از یک سو این بخش اختیاری اعلام شده، اما برای تعیین وظایف ایجنت هوش مصنوعی حیاتی است. به بیان سادهتر، اگر این بخش اختیاری است، پس ایجنت چطور میفهمد که چه کاری باید انجام دهد؟
عجیب بودن رابط کاربری ساده و مینیمالیستی این پلتفرم موضوع چندان غافلگیرکنندهای نیست؛ زیرا آنتروپیک هیچوقت به طراحی رابطهای کاربرپسند معروف نبوده است. علاوهبر این، طراحی تناقضآمیز مذکور، از همان پنجرهای که برای تنظیم مدل استفاده میشود، برای پرامپتنویسی هم به کار میرود. قابلیتهای این پلتفرم تنها روی تفسیر کدهای متن متمرکز است و برخلاف رقبا ویژگیهای دیگری مانند جستجوی وب یا پردازش و تولید تصویر را ارائه نمیدهد.
ایجنتی که در این آزمایش به نام “MoneyClaude” ساخته شد، به دلیل محدودیتهای آنتروپیک برای تست عمومی در دسترس نیست. این ایجنت رویکرد بسیار محتاطانهای در ارائه مشاوره مالی داشت. اگرچه پاسخها از نظر فنی دقیق بودند، اما کلی و مبهم به نظر میرسیدند. بهطور مثال، توصیه کرد «بین کاهش بدهی و پساندازهای ضروری تعادل را حفظ کنید». نکته دیگر در مورد ایجنت مانی کلاود این بود که علیرغم درخواست اطلاعات اضافی، تلاش کرد بدون نیاز به تعامل بیشتر با کاربر یک استراتژی عمومی را ارائه دهد. این روش نسبت به گوگل رویکرد بهتری بود.
۵. هاگینگ فیس (Hugging Face)
مخزن کدهای متنباز، بهشت کاربران حرفهای و یک کابوس برای افراد مبتدی است. هاگینگفیس تنها پلتفرمی است که به کاربران اجازه میدهد مدل زبانی موردنظرشان را انتخاب کنند و کنترل کاملی بر پایه ایجنت خود داشته باشند.
علاوه بر این، دهها ابزار مختلف برای ادغام با ایجنتها وجود دارد؛ اما کاربران تنها سه ابزار را میتوانند بهطور همزمان فعال کنند. این محدودیت کاربران را مجبور میکند تا به دقت ویژگیهای مهم را برای هر کاربرد خاص بررسی و سپس ابزار موردنظرشان را انتخاب کنند؛ قابلیتی که هیچ پلتفرم دیگری ارائه نمیدهد.
این پلتفرم با ارائه ابزارهای مختلف، تجربهای کاملا قابلتنظیم را ارائه میدهد، اما مستلزم دانش دقیق برای بهرهگیری حداکثری از آن است. کاربرانی که تخصص کافی داشته باشند با استفاده از قابلیتهای هاگینیگ فیس میتوانند ایجنتهایی قدرتمندتر و تخصصیتر را نسبت به پلتفرمهای رقیب ایجاد کنند.
امکان تست ایجنتها در هاگینگ چت (HuggingChat) وجود دارد که یک تجربه ایدهآل برای کاربران حرفهای است. پس از ایجاد ایجنت، رابط کاربری یک کارت بزرگ را نمایش میدهد که شامل نام، توضیحات و تصویر ایجنت میشود. کاربر میتواند از طریق همین کارت لینک ایجنت را با دیگران به اشتراک بگذارد.
ایجنت “HuggingMoney” نشان داد که این مدل از یک چارچوب زمانی برای برنامهریزی مالی استفاده میکند و از درک عمیق روانشناسی برنامهریزی مالی آن حکایت داشت. این چارچوب شامل سه دستهبندی کوتاهمدت (۰ تا ۲۴ ماه)، میانمدت (۲۴ تا ۶۰ ماه) و بلندمدت (بیش از ۶۰ ماه) میشد که بازتابی از برنامهریزیهای مالی حرفهای بود.
این ایجنت پیشنهاد کرد بین ۰ تا ۵٬۰۰۰ دلار در ابزارهای مالی نقدشونده و کمریسک سرمایهگذاری کنیم و ماهانه ۱٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ دلار را برای پرداخت بدهیها کنار بگذاریم. این رویکرد نشاندهنده درک دقیق از مدیریت جریان نقدی است. ویژگی جالب دیگر این مدل، ترکیب ابزارهای عملی با توصیههای نظری بود. ایجنت هاگینگ مانی علاوهبر درنظر گرفتن قانون معروف ۲۰/۳۰/۵۰ برای بودجهبندی، اپلیکیشنهای مشخصی را برای مدیریت مالی پیشنهاد داد و بر بهینهسازی مالیاتی تأکید کرد. درواقع، این ایجنت پلی را میان استراتژیهای کلان و اقدامات روزمره ایجاد کرد.
نقطه ضعف اصلی ایجنت هاگینگ مانی این بود که بدون دریافت اطلاعات دقیق از کاربر، فرضیاتی را درباره نرخ بهره بدهی در نظر گرفت. اگرچه میل به ارائه پاسخ بدون دریافت اطلاعات کافی، با اصلاح پرامپتها قابل حل است؛ اما موضوعی است که باید به آن توجه داشت.
کدام پلتفرم ساخت ایجنت عملکرد بهتری داشت؟
در ادامه عملکرد کلی، سهولت راهاندازی و کیفیت نتایج ایجنتهای ساختهشده در هر یک از این پلتفرمها را بررسی میکنیم:
۱. جیپیتی اوپن ایآی
- امتیاز: ۸.۵/۱۰
- سهولت راهاندازی: ۴/۵
- کیفیت نتایج: ۴.۵/۵
در میان گزینههای انتخابی این آزمایش، چت جیپیتی متعادلترین پلتفرم است؛ زیرا با ارائه گزینههای ازپیشآماده و دستی نیازهای هر دو گروه از کاربران مبتدی و کمی حرفهایتر را برآورده میکند. اگرچه در بهروزرسانی اخیر رابط کاربری، برخی از ویژگیها در منوها پنهان شده است، اما بهطور کلی این پلتفرم در تبدیل نیازهای پیچیده کاربران به ایجنتهای کاربردی عملکرد بسیار خوبی دارد. در این آزمایش، ایجنت مشاور مالی ایجاد شده با چت جیپیتی با درک درست شرایط و اطلاعات پیرامون موضوع توانست مشکلات را بهصورت ساختاریافته حل کند و استراتژیهای دقیق و منسجمی را برای مدیریت بدهی و تخصیص سرمایهگذاری ارائه دهد.
۲. جمنای گوگل
- امتیاز: ۷/۱۰
- سهولت راهاندازی: ۴/۵
- کیفیت نتایج: ۳/۵
جمنای از نظر رابط کاربری بصری و مدیریت خطا بسیار عالی است. اگرچه جمینی برای ارائه بهترین نتایج به جزییات و دستورات کاملتری نیاز دارد؛ اما با تفسیر دقیق آنها، نتایج پایدارتر و قابل پیشبینیتری را ارائه میدهد.
ایجنت مشاور مالی جمنای روی جمعآوری اطلاعات قبل از ارائه پیشنهاد تمرکز دارد که تا حد زیادی شبیه به روشهای حرفهای است. البته ممکن است در پاسخ به مواردی که هیچگونه آموزش یا نمونه قبلی برای آن نداشته باشد، بسیار محتاطانه عمل کند.
۳. هاگینگ چت
- امتیاز: ۶.۵/۱۰
- سهولت راهاندازی: ۲/۵
- کیفیت نتایج: ۴.۵/۵
هاگینگ چت یک پلتفرم متنباز است که گزینههای شخصیسازی و مدلهای متعددی را ارائه میدهد. این پلتفرم، یک گزینه بینظیر برای کاربرانی است که تمایل دارند تمام جوانب را خودشان کنترل کنند، اما برای کسانی که دنبال سادگی هستند چندان مناسب نیست. هاگینگ چت بهخاطر داشتن فریمورک افق زمانی پیشرفته و ادغام ابزارهای کاربردی، قابلیتهای بسیار پیشرفتهای را ارائه میدهد.
در این آزمایش، با استفاده از مدل Nemomotron انویدیا بهعنوان مدل پایه یادگیری زبان بزرگ، یک ایجنت ساده بدون قابلیتهای اضافی ایجاد شد که کیفیت خروجی آن با ایجنت چت جیپیتی قابل مقایسه بود. همچنین عملکرد آن بهعنوان یک پلتفرم متنباز بسیار خوب بود.
۴. کلاود
- امتیاز: ۵.۵/۱۰
- سهولت راهاندازی: ۲.۵/۵
- کیفیت نتایج: ۳/۵
پلتفرم آنتروپیک در زمینههای خاص، بهویژه وظایفی که نیاز به پردازش گسترده متن و تفسیر کد دارند، عملکرد برجستهای دارد. در رابط کاربری ساده آن، قابلیتهای پیشرفتهای گنجانده شده است؛ اما ممکن است فیلد «دستورالعملهای اختیاری» کاربران را سردرگم کند.
ایجنت ایجاد شده در پلتفرم آنتروپیک، در ارائه مشاوره مالی بسیار محتاط و مبهم عمل کرد، اما توانست با شناسایی ریسکها و خطرات مختلف، تصمیمهای منطقی و بلندمدت خوبی بگیرد. دریافت بهترین نتیجه در این پلتفرم مستلزم پرامپتهای دقیقتر است؛ اما در این آزمایش بهخاطر رعایت شرایط یکسان از تغییر پرامپتها خودداری شد.
۵. میسترال ایآی
- امتیاز: ۵/۱۰
- سهولت راهاندازی: ۲.۵/۵
- کیفیت نتایج: ۲.۵/۵
پلتفرم فرانسوی میسترال ایآی با رویکرد یادگیری مبتنی بر مثال و سفارشیسازی، گزینههای منحصربهفردی را ارائه میدهد. با این حال، رابط کاربری متمرکز بر توسعهدهندگان و مشکلات گاهبهگاه در تغییر زبان، موانعی را برای کاربران غیرمتخصص ایجاد میکند. همچنین برای انجام وظایف مختلف مانند تحلیل تصاویر یا کدنویسی، باید تنظیمات ایجنت را تغییر داد که کار با آن را سخت میکند.
عملکرد این ایجنت در طراحی تعامل امیدوارکننده بود، اما در اعتبارسنجی ریاضی پایه دچار مشکل شد و ضعیفترین خروجی را ارائه داد، البته این به معنای بد بودن خروجی نیست. در تست پاسخ بدون پیشزمینه نیز عملکرد قابلقبولی نداشت.
منابع و ارجاعات
برای دسترسی به ایجنتهای ایجاد شده در این ۵ پلتفرم و توصیههای مالی آنها در این آزمایش میتوانید به لینکهای زیر مراجعه کنید:
- ایجنت Money GPT، توصیههای مالی مانی جیپیتی
- ایجنت Money Gem، پیشنهاد مالی مانی جم
- ایجنت La Money، پیشنهاد مالی لیمانی
- پیشنهاد مالی MoneyClaud
- ایجنت هاگینگ فیس، پیشنهاد مالی هاگینگ فیس
جمعبندی
با توجه به بررسیهای انجامشده، هیچ پلتفرمی بهتنهایی تمامی نیازها را برآورده نمیکند و هرکدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. درحالیکه پلتفرمهایی مانند چت جیپیتی بهخاطر رابط کاربری سادهتر برای کاربران عادی مناسبتر هستند، برخی مانند هاگینیگ فیس آزادی عمل بیشتری به کاربران حرفهای میدهند. نکته دیگر این است که کیفیت عملکرد ایجنتها به میزان دقت پرامپتها و سبک پردازش هر مدل بستگی دارد. بنابراین ممکن است در هر پلتفرم با تلاش مجدد و تنظیم دقیق پرامپتها، نتایج متفاوتی بهدست بیاید و عملکرد بهتری را نسبت به پلتفرمهای رقیب نشان دهد.