صنعت امور مالی غیرمتمرکز با وجود تمام نوآوریها، هنوز با مشکل بزرگی بهنام پراکندگی نقدینگی دستبهگریبان است. تصور کنید سرمایه شما در شبکه اتریوم است؛ اما میخواهید در چندین پلتفرم در بلاکچینهای مختلف سرمایهگذاری کنید که هرکدام نقدینگی و قوانین خاص خود را دارند. این پراکندگی نهتنها کار را برای شما دشوار میکند؛ بلکه باعث سردرگمی و کاهش بهرهوری سرمایه هم میشود. راهحلهای مبتنی بر نیت (Intent-based solutions) ابتکار جدیدی در تکنولوژی بلاکچین هستند که مسیر رسیدن کاربر به هدف را بدون نیاز به درگیر شدن با جزئیات پیچیده فراهم میکنند.
در این مطلب از میهن بلاکچین ابتدا چالش پراکندگی نقدینگی در دیفای را بررسی میکنیم و سپس به این موضوع میپردازیم که راهحلهای مبتنی بر نیت چطور پیچیدگی تعاملات میانزنجیرهای را حل میکنند. اگر به این مبحث علاقهمند هستید با ما همراه باشید.
پراکندگی نقدینگی؛ بزرگترین مشکل دیفای
یکی از بزرگترین چالشهای صنعت دیفای (DeFi) پراکندگی یا تکهتکه شدن نقدینگی (Fragmentation) است که مشکلات متعددی را برای برنامههای غیرمتمرکز (dApps) ایجاد میکند. باوجود اینکه میلیاردها دلار سرمایه در پلتفرمهای مختلف دیفای قفل شده است؛ اما این سرمایهها در بلاکچینهای مختلفی هستند که بهاصطلاح امکان بدهبستان را با یکدیگر ندارند. حقیقت این است که ناتوانی بلاکچینها برای تعاملات میانزنجیرهای و پراکندگی نقدینگی مشکلاتی همچون کندی تراکنشها، کارمزدهای بالا و افزایش اسلیپیج (Slippage) را به بار میآورد و تجربه کاربری را ناخوشایند میکند.
بهعلاوه، مسئله تکهتکه شدن نقدینگی بهطور خاص برای توسعهدهندگانی که میخواهند برنامههای جدیدی را در دیفای راهاندازی کنند، دردسرساز است. شاید بگویید با استفاده از فناوری میانزنجیرهای (Crosschain) و پلها میتوان جریان سرمایه را بین شبکههای مختلف تسهیل کرد؛ اما این راهحل پیچیدگی بیشتری برای کاربران ایجاد میکند. حالا باید دید راهحل پیشنهادی چیست و چطور این مشکل را حل میکند؟
راهحلهای مبتنی بر نیت
معماری فعلی بلاکچینها بهگونهای است که کاربر باید تمام مراحل یک تراکنش را بهطور دقیق مشخص کند. این فرآیند نهتنها پیچیده و گیجکننده است؛ بلکه کاربر را در معرض خطرات امنیتی هکرها و کلاهبرداران قرار میدهد. درمقابل، در بلاکچینهای مبتنی بر نیت (Intent based blockchain)، کاربر فقط هدف خودش را بیان میکند و جزئیات اجرای تراکنش بهطور خودکار توسط پروتکل انجام میشود.
برای درک بهتر، بیایید مثالی بزنیم. فرض کنید رضا میخواهد در یک بازی بلاکچینی روی شبکه پالیگان بازی کند؛ اما تمام سرمایهاش در شبکه اتریوم است. او برای انتقال این سرمایه به پالیگان و استفاده از آن در بازی باید مراحل پیچیدهای را طی کند:
- ابتدا رضا باید وارد برنامه غیرمتمرکز روی پالیگان شود و کیف پولش را متصل کند.
- سپس باید یک پل بلاکچینی مناسب پیدا کند که آن هم یک برنامه غیرمتمرکز دیگر است.
- بعد از آن، رضا باید کیف پولش را به بلاکچین اتریوم وصل کند.
- حالا باید فرآیند انتقال را شروع کند تا سرمایه از کیف پول به پل منتقل شود.
- پس از تکمیل این مرحله که ممکن است اندکی هم زمانبر باشد، او باید به بازی بازگردد و شبکه کیف پول را به پالیگان تغییر دهد.
- بعد از اتمام این مراحل، رضا میتواند از سرمایهاش در بازی استفاده کند.
همانطور که دیدید در بلاکچینهای فعلی، برای تعاملات میانزنجیرهای فرآیند پیچیدهای باید طی شود؛ اما در راهحلهای مبتنی بر نیت، همه چیز سادهتر میشود. بهطور نمونه، در مثال مذکور فقط کافی است رضا هدفش را بیان کند و مثلا بگوید که میخواهد یک توکن بیهمتا (NFT) برای بازی بخرد. در این حالت، تمام مراحل بالا بهطور خودکار توسط «حلکنندهها» (Solvers) انجام میشوند. حلکنندهها، نمایندگانی هستند که وظیفه خواستهشده را از جانب کاربر انجام میدهند. درواقع، آنها مثل یک وام کوتاهمدت عمل میکنند و سرمایه اولیه را در اختیار رضا میگذارند تا او بتواند وجوه موجود در شبکه اتریوم را در پالیگان خرج کند. بنابراین، دیگر نیاز نیست رضا برای تایید هر تراکنش منتظر بماند. اما حالا این سوال مطرح است که آیا معماریهای مبتنی بر نیت کاملا بدون ایراد هستند؟
مشکل تمرکزگرایی در راهحلهای مبتنی بر هدف
اگرچه راهحلهای مبتنی بر هدف پیچیدگی تعاملات میانزنجیرهای را برای برنامههای دیفای کاهش میدهند؛ اما منتقدان معتقدند که استفاده از «حلکنندهها» ممکن است باعث افزایش تمرکزگرایی شود و خطرات رفتارهای مخرب را بیشتر کند. در این سیستم، حلکنندهها بهطور مستقل برای حل مشکلات با یکدیگر رقابت میکنند؛ اما آنهایی که منابع بیشتری دارند، بهسرعت از رقبا پیشی میگیرند. بنابراین، کنترل شبکه در دست تعداد کمی از عوامل قدرتمند متمرکز میشود. این تمرکز قدرت، اعتماد به سیستم و ماهیت غیرمتمرکز دیفای را تضعیف میکند و خطر رفتارهای مخرب را افزایش میدهد.
بههرحال، رشد پایدار دیفای، مستلزم این است که چالشهای موجود حل شوند. بنابراین، باید منتظر بمانیم و ببینیم سادگی راهحلهای مبتنی بر هدف چطور فعالان صنعت دیفای را تشویق میکنند تا مشکلات مرتبط با حلکنندهها را برطرف کنند.
جمعبندی
ناتوانی بلاکچینها برای تعامل با یکدیگر و پراکندگی نقدینگی یکی از بزرگترین موانع رشد صنعت دیفای است. معماریهای مبتنی بر نیت و حلکنندهها، بهعنوان یک راهحل جدید برای حل این مشکل مطرح شدهاند. برخلاف ساختارهای فعلی که کاربران درگیر جزئیات فنی میشوند، در این معماری روی هدف نهایی کاربر تمرکز شده است. به این ترتیب، کاربران تنها قصد خود را بیان میکنند و پروتکل بهطور خودکار بهترین مسیر را برای رسیدن به هدف کاربر انتخاب میکند.
راهحلهای مبتنی بر نیت با ارائه برنامههای کاربرمحور و ساده جذابیت دیفای را افزایش میدهند و بدون پیچیدگی، نقدینگی بیشتری را برای پروتکلها به ارمغان میآورند. اما نگرانی در مورد تمرکزگرایی حلکنندهها یکی از چالشهای مهمی است که باید به آن پرداخته شود. نظر شما درباره راهحلهای مبتنی بر نیت در دیفای چیست؟ آیا این رویکرد میتواند مشکل نقدینگی و تعاملات میانزنجیرهای را برطرف کند؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.