بعضی داستانها را نمیشود با یک تیتر خلاصه کرد، چون هر بار که فکر میکنید خط آخرش را نوشتهاید، فصلی تازه از راه میرسد. راس اولبریکت همان شخصیست که وقتی بیت کوین هنوز در حد آزمایشی اینترنتی بود و قیمت BTC دور و بر پنجاه سنت میچرخید، سیلکرود را ساخت؛ بازاری که بعدها تبدیل شد به یکی از تاریکترین و جنجالیترین نمادهای تاریخ کریپتو! او دو حکم حبس ابد گرفت، سالها پشت میلهها ماند، بعد در چرخشی سیاسی آزاد شد.
و درست وقتی همه فکر میکردند پرونده بسته شده، ناگهان انتقالی عجیب رخ داد: ۳۰۰ بیت کوین یکجا به کیف پول مرتبط با او رسید. حالا دوباره همان سؤال قدیمی زنده شده است: این پول از کجا آمد و چرا همین حالا؟
سال ۲۰۱۱ را تصور کنید. بیت کوین هنوز پدیده ناشناس بود، قیمتش تازه داشت به مرز یک دلار نزدیک میشد و خیلیها هنوز حتی اسمش را هم نشنیده بودند. همان روزها، جوان آمریکایی به اسم راس اولبریکت که پیشینه دانشگاهیاش در فیزیک و مهندسی مواد بود و با ایدههای اقتصاد اتریشی و نگاه آزادی خواهانه به دولت بزرگ همدل بود، تصمیم گرفت پلتفرمی بسازد که از نظر خودش آزمایشی اجتماعی بود. بازار آزاد دیجیتالی که خارج از دسترس کنترل دولتی کار کند.
او اسمش را گذاشت سیلک رود (Silk Road)! بازاری که فقط از طریق Tor قابل دسترسی بود و فقط با بیت کوین معامله میکرد. ترکیب ناشناسی Tor با پول اینترنتی تازه متولد شده، چیزی میساخت که آن زمان شبیه داستانهای علمی تخیلی بود. ایده اولیه، حداقل روی کاغذ، این بود که مردم بتوانند بدون ترس از ردیابی، خرید و فروش کنند. اما اینترنت همیشه استعدادی قدیمی دارد: هر جا «دکمه ناشناس بودن» روشن شود، اولین افرادی که برایش صف میبندند، الزاما فرهیختگان و درستکاران نیستند.
سیلک رود خیلی زود از آزمایشی ایدئولوژیک تبدیل شد به بازار پررونق کالاهای غیرقانونی. مواد مخدر، مدارک جعلی و خدماتی که حتی اسم بردنشان کافی است تا بفهمید آن «آزادی دیجیتال» دارد به چه چیزی تبدیل میشود. طبق گزارشهای رسمی، این بازار در سالهای فعالیتش دهها هزار کاربر و حجم فروش قابلتوجهی را تجربه کرد و در نهایت به پروندهای رسید که دادستانها آن را یکی از بزرگترین نمونههای تجارت غیرقانونی آنلاین میدانستند.
اما بخش تلخ و دراماتیک داستان اینجاست: گاهی اوقات سقوط امپراتوری زیرزمینی، نه با ابرکامپیوتر و شکستن رمزنگاری، بلکه با اشتباهی انسانی شروع میشود. در اسناد پرونده آمده که اولبریکت در Stack Overflow با نام خودش حساب ساخته بود و حتی ایمیلی با نام خودش ثبت کرده بود و درباره اتصال به یک سرویس مخفی تور (Tor hidden service) سوال فنی پرسیده بود؛ سپس خیلی سریع نام کاربریاش را تغییر داد، اما رد اولیه همان جا مانده بود.
همان رد پای کوچک، در کنار سرنخهای دیگر، کافی بود تا دستگاههای امنیتی مسیر را پیدا کنند.
اکتبر ۲۰۱۳، FBI سیلک رود را تعطیل کرد و اولبریکت بازداشت شد. دو سال بعد، در ۲۰۱۵، دادگاه او را در چندین اتهام از جمله اداره «سازمان جنایی مستمر» و توطئه برای پولشویی و قاچاق محکوم کرد.
حکم نهایی هم چیزی بود که حتی در استانداردهای پروندههای سنگین آمریکا، شوکهکننده به نظر میرسید: دو حبس ابد به اضافه ۴۰ سال، بدون امکان آزادی مشروط.
اینجا داستان میتوانست تمام شود، اما نشد. کمپینهای Free Ross (راس را آزاد کنید) در سالهای بعد، او را برای بخشی از جامعه کریپتو و آزادی خواهان تبدیل به نماد «مجازات بیش از حد» کردند و در نهایت، ژانویه ۲۰۲۵ چرخش سیاسی بزرگی رخ داد: دونالد ترامپ عفو کامل و بدون قید و شرط برای راس اولبریکت صادر کرد و او پس از حدود ۱۲ سال از زندان آزاد شد.
و درست وقتی فکر میکردید پرده آخر همین است، کریپتو طبق معمول صحنهای اضافه رو میکند. اوایل ژوئن ۲۰۲۵ گزارش شد که کیف پول رسمی کمک مالی مرتبط با اولبریکت، تراکنشی عجیب دریافت کرد: ۳۰۰ بیت کوین، به ارزش حدود ۳۱.۴ میلیون دلار در آن مقطع! فرستنده ناشناس بود و همین ناشناس بودن، موجی از سؤال و گمانهزنی را برانگیخت، از جمله اینکه برخی تحلیلگران گفتند مسیر این بیت کوینها از کانالهایی گذشته که «سوال برانگیز» است.
این ترکیب عجیب، بیت کوین زیر یک دلار، دارک وب (بازار تاریک)، اشتباهی کوچک در اینترنت، دو حبس ابد، عفو ریاست جمهوری و بعد ناگهان ۳۰۰ بیت کوین، دقیقا همان چیزی است که باعث میشود پرونده Silk Road هنوز هم مانند افسانهای سیاه در تاریخ کریپتو سینه به سینه منتقل شود و از یادها نرود. نه فقط به خاطر جنجالهایش، بلکه چون یادآوری میکند تکنولوژی به خودی خود فرشته یا شیطان نیست. این ما هستیم که تصمیم میگیریم «ابزار» را به چه روایتی تبدیل کنیم.





















