طوفانی سهمگین برای بیت کوین در راه است که نه از نوسانات بازار، بلکه از دلِ کد و ریاضیاتِ خودِ شبکه نشأت میگیرد. کاهش بودجه امنیتی ماینینگ، بهطور گریزناپذیری مسیر را برای حملات ۵۱٪، سانسور و دوبار خرج کردن (Double Spending) هموار میکند و بحرانی را رقم میزند که با یک «هجوم برای برداشت پول»، اکثر کاربران را در مارپیچ مرگ به دام خواهد انداخت.
در این مقاله از میهن بلاکچین، به بررسی دقیق شواهد این ادعای تکاندهنده میپردازیم. جاستین بونز (Justin_Bons) بنیانگذار و مدیر ارشد اطلاعات در CyberCapital، قدیمیترین صندوق سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال اروپا و محقق تماموقت ارزهای دیجیتال بیان میکند که چگونه بودجه امنیتی بیت کوین از نظر ریاضی محکوم به شکست است و چرا طی ۷ تا ۱۱ سال آینده، جامعه آن با یک انتخاب غیرممکن روبرو خواهد شد: یا شکستن محدودیت مقدس ۲۱ میلیون واحدی و پذیرش تورم، یا تماشای فروپاشی کامل شبکه تحت حملات ویرانگر.
هجوم برای برداشت پول (Bank Run)
اگر امروز تنها کسری از هولدرهای بیت کوین بخواهند کوینهای خود را جابهجا کنند، سیستم بهدلیل ظرفیت محدود از کار خواهد افتاد. این وضعیت مشابه «هجوم برای برداشت پول» است، زیرا کاربران وارد سیستمی شدهاند که توانایی مدیریت خروج همزمان آنها را ندارد. حتی طبق محافظهکارانهترین تخمینها، اگر هر کاربر فعلی فقط یک تراکنش انجام دهد، صف انتظار ماهها طول میکشد.
در عمل، تراکنشهای اکثر مردم در ازدحام شبکه گیر کرده و پس از چند روز از صف خارج میشوند و شبکه برایشان عملاً از کار میافتد. وحشت میتواند این وضعیت را تشدید کند، زیرا هجوم کاربران برای خروج، با اسپم کردن تراکنشها، سیستم را بیش از پیش مسدود میکند.
این بحران میتواند زودتر از بازه ۷ تا ۱۱ ساله پیشبینیشده آغاز شود؛ چرا که تهدید «هجوم برای برداشت پول» با بودجه امنیتیِ در حال فروپاشی بیت کوین ترکیب شده و یک «طوفان سهمگین» را شکل میدهد. زمانی که امنیت بیت کوین طی چند سال آینده شکست بخورد، این اتفاق به احتمال زیاد محرک اصلی هجوم برای برداشت پول خواهد بود و شبکه را به سمت فروپاشی یا پذیرش تورم هدایت میکند.
مارپیچ مرگ (Death Spiral)
مجموعه شکستها، از حملات ۵۱٪ تا هجوم برای برداشت پول، میتواند منجر به افت ناگهانی قیمت شود. مشکل اینجاست که سقوط قیمت، سودآوری ماینرها را کاهش داده و آنها را مجبور به خاموش کردن دستگاههای خود میکند. به دلیل الگوریتم تنظیم سختی بیت کوین که هر دو هفته یکبار عمل میکند، کاهش ناگهانی هشریت (HasRate)، سرعت و ظرفیت شبکه را به شدت پایین میآورد. برای مثال، اگر نیمی از ماینرها شبکه را ترک کنند، زمان تولید بلاک دو برابر شده و دوره تنظیم سختی ممکن است تا یک ماه طول بکشد.
این ویژگی در کنار ظرفیت محدود بیت کوین، دستورالعملی برای فاجعه است. صفی که ۳ ماه طول میکشید، به سرعت به صف ۶ ماهه و سپس ۱ ساله تبدیل میشود. چرخه معیوب به این صورت عمل میکند: وحشت باعث سقوط قیمت میشود، سقوط قیمت ماینرهای بیشتری را خاموش میکند، شبکه کندتر میشود و این خود باعث وحشت بیشتر و سقوط مجدد قیمت خاهد شد. این حلقه بازخورد منفی، همان «مارپیچ مرگ» است.
ریاضیات هجوم برای برداشت پول (Bank Run Math)
محاسبات زیر با فرض شرایط ایدهآل و نبود ترافیک اضافی در شبکه انجام شده تا عمق فاجعه را نشان دهد.
- آمار کاربران: ۳۳ میلیون کاربر آنچین (منبع: گلسنود، مارس ۲۰۲۳)
- حداکثر تراکنش در ثانیه (TPS): حدود ۷ تراکنش. این عدد بر اساس بزرگترین بلاک تاریخی بیت کوین (۱.۶۶ مگابایت) و اندازه متوسط تراکنش (۳۷۴ بایت) محاسبه شده است.
(۱,۶۶۰,۰۰۰ / ۳۷۴) / ۶۰۰ ≈ 7 TPS
- تراکنش ماهانه:
۷ * ۶۰ * ۶۰ * ۲۴ * ۳۰ = ۱۸,۱۴۴,۰۰۰
- زمان انتظار برای تمام کاربران:
۳۳,۰۰۰,۰۰۰ (کاربر) / ۱۸,۱۴۴,۰۰۰ (تراکنش ماهانه)
برابر با ۱.۸ ماه میشود
این یعنی حتی در بهترین حالت، بیش از یک ماه و نیم طول میکشد تا تمام کاربران فعلی فقط یک تراکنش انجام دهند.
مدل امنیتی شکستخورده (Broken Security Model)
امنیت بیت کوین به بودجهای متکی است که از پاداش استخراج بلاک (Block Reward) تأمین میشود. این پاداش هر چهار سال یکبار نصف (Halving) میشود. برای حفظ سطح امنیت فعلی، قیمت بیت کوین باید تا یک قرن آینده هر چهار سال دو برابر شود، یا کارمزدهای تراکنش به شکل پایدار بسیار بالا باشند؛ هر دو گزینه غیرممکن است.
رشد نمایی قیمت برای همیشه پایدار نیست و کارمزدها نیز هرگز به سطح کافی نخواهند رسید، زیرا وقتی کارمزدها بالا میروند، کاربران به دلیل محدودیت ظرفیت، شبکه را ترک میکنند. در نتیجه، امنیت بیت کوین به ناچار کاهش مییابد تا جایی که هزینه حمله به آن سودآور شود. بر اساس چرخههای هاوینگ، این فروپاشی طی ۲ تا ۳ هاوینگ آینده (۷ تا ۱۱ سال) محتمل است، گرچه با آگاهی عمومی از این ضعف، ممکن است زودتر هم رخ دهد.
اندازهگیری امنیت (Measuring Security)
این نمودار از درآمد ماینرها نشان میدهد امنیت بیت کوین در حال حاضر حتی پایینتر از چهار سال پیش است که افول امنیت بیت کوین را اثبات میکند، زیرا بیان میکند چگونه درآمد ماینرها (پاداش بلاک) و نه هشریت، کاهش یافته است.
هشریت مساوی با امنیت نیست؛ اکثر اینفلوئنسرهای بیت کوین نحوه کار اثبات کار (PoW) را درک نمیکنند که منجر به سوءتفاهم عمومی عمیقی از مدل امنیتی شکستخورده بیت کوین شده است.
مورد مذکور به این دلیل است که هشریت، معیاری عمدتاً بیمعنی در رابطه با محاسبه امنیت است، زیرا درآمد ماینرها میتواند کاهش یابد در حالی که هشریت افزایش مییابد. به این دلیل است که با بهبود سختافزار، هزینه تولید همین هشها کمتر میشود. به همین دلیل است که ما نمیتوانیم صرفاً با شمردن هشها بودجه امنیتی را تعیین کنیم.
زیرا این هشها نیستند که بیت کوین را امن میکنند: این هزینهای است که برای تولید این هشها صرف میشود و بیت کوین را امن میکند. به عبارت دیگر، مهم هزینه حمله به بیت کوین است که توسط هشریت تعیین نمیشود. بلکه توسط محاسبه هزینه/سود یک مهاجم تعیین میشود.
به عبارت دیگر، بودجه امنیتی بیت کوین به بهترین وجه با میزان پولی که به ماینرها پرداخت میشود (پاداش بلاک) اندازهگیری میشود، زیرا ما انتظار داریم که یک تعادل نش (Nash Equilibrium) بر اساس این انگیزه اقتصادی مستقیم شکل بگیرد. بنابراین این «هزینه» را پوشش میدهد، «سود» بر اساس چیزی است که از حمله به بیت کوین به دست میآید.
حمله به بیت کوین (Attacking BTC)
حمله ۵۱٪ با هدف دوبار خرج کردن (Double-Spending) در صرافیها، یک سناریوی واقعبینانه با پاداش احتمالا میلیارد دلاری است. مهاجم میتواند بیت کوین خود را در چندین صرافی به دارایی دیگری تبدیل کند، سپس با بازگرداندن زنجیره، بیت کوین خود را پس گرفته و دارایی جدید را نیز حفظ کند.
با توجه به کاهش بودجه امنیتی، هزینه چنین حملهای در بازه زمانی ۷ تا ۱۱ ساله به چند میلیون دلار در روز کاهش مییابد. در آن زمان، شبکهای با ارزش بازار تریلیون دلاری میتواند با سرمایهگذاری حدود یک میلیارد دلار نابود شود. این امر حتی میتواند برای یک دولت-ملت یا یک رقیب بزرگ در دنیای کریپتو، اقدامی منطقی و سودآور باشد. در واقع، با افزایش پذیرش و ارزش بازار بیت کوین، انگیزه برای چنین حملهای بیشتر میشود، نه کمتر، زیرا بودجه امنیتی متناسب با آن رشد نمیکند.
انتخابی غیرممکن (An Impossible Choice)
وقتی امنیت بیت کوین به نقطهای برسد که حمله به آن سودآور شود، جامعه با یک انتخاب غیرممکن روبرو خواهد شد:
- افزایش تورم: شکستن محدودیت ۲۱ میلیون واحدی برای تأمین بودجه امنیتی ماینرها.
- پذیرش شکست: اجازه دادن به وقوع حملات دوباره خرج کردن و سانسور در شبکه.
این معضل توسط کارشناسان و حتی توسعهدهندگان ارشد بیت کوین نیز تأیید شده است. برخی مانند پیتر تاد (Peter Todd)، تلویحاً از افزایش تورم در آینده به عنوان راهحل دفاع میکنند. این «راهحل» به وعده بنیادین و قرارداد اجتماعی بیت کوین خیانت میکند. بیت کوینرهایی که این واقعیت را انکار میکنند، با دادن وعدههایی مبنی بر عرضه ثابت، تنها به اعتماد کاربران آسیب زده و آنها را برای یک خیانت بزرگ آماده میکنند.
محتملترین نتیجه این است که در ۷ تا ۱۱ سال آینده، جامعه بیت کوین بر سر این انتخاب به دو نیم تقسیم شود. این امر منجر به یک فورک (انشعاب زنجیره) و نسخهای از بیت کوین با تورم و دیگری بدون آن پرتنش خواهد شد. هر دو نسخه بهدلیل تقسیم شدن هشریت و سقوط قیمت ناشی از بحران، آسیبپذیرتر از قبل خواهند بود. اگر مجبور به نگهداری بیت کوین هستید، از حضانت شخصی (Self-Custody) خودداری کنید، زیرا در زمان بحران و ازدحام شبکه، این دامی مرگبار خواهد بود.
دلیل وجود (Raison D’être)
ریشه تمام این مشکلات به «جنگهای اندازه بلاک» بازمیگردد. در این دوران، گروه کوچکی کنترل پروژه را به دست گرفتند و بیت کوین را از طراحی اصلی ساتوشی ناکاموتو منحرف کردند. ساتوشی معتقد بود:
بیت کوین با سختافزار موجود میتواند از شبکه ویزا مقیاسپذیرتر شود… و هرگز واقعاً به سقف مقیاسپذیری نمیرسد.
طراحی اصلی بیت کوین بر پایه حجم بالای تراکنش با کارمزد کم استوار بود که مسیری منطقی برای پایداری بلندمدت امنیت است. اما با محدود کردن اندازه بلاک، بیت کوین از یک سیستم پرداخت جهانی به یک دارایی صرفاً سفتهبازانه تبدیل شد که با ۷ تراکنش در ثانیه، هیچ کاربرد واقعی در مقیاس انبوه (حتی حضانت شخصی برای همه) ندارد. دارایی بدون کاربرد نمیتواند یک ذخیره ارزش (SoV) قوی باشد.
واقعیت سیاسی و شکست حاکمیت (Political Reality & Governance Failure)
افسانه بیت کوین آن را یک شایستهسالاری غیرمتمرکز معرفی میکند، اما در واقعیت، کلاینت غالب بیت کوین کور (Bitcoin Core) کنترل متمرکزی بر توسعه پروتکل دارد. جنگهای اندازه بلاک این حقیقت را آشکار کرد؛ با وجود حمایت اکثر ماینرها، شرکتها و کاربران از افزایش اندازه بلاک، تیم Core توانست نظر خود را تحمیل کند و مخالفان را کنار بگذارد.
امروز، تنها تعداد انگشتشماری از افراد دسترسی کامیت به کد بیت کوین کور را دارند. این ساختار قدرت متمرکز، هرگونه تلاش برای حل معضل امنیتی را مسدود کرده است، زیرا ایجاد یک کلاینت رقیب همچنان یک «حمله به بیت کوین» تلقی میشود. به همین دلیل، هیچ امیدی برای تغییر از درون وجود ندارد؛ مگر آنکه بحران، تغییر را به شبکه تحمیل کند که در آن زمان دیگر خیلی دیر خواهد بود.
نتیجهگیری
داستان بیت کوین، روایتی از یک رویای زیباست که توسط گروه کوچکی از توسعهدهندگان (Core) که کنترل پروژه را به دست گرفتند، به آن خیانت شد. این تسخیر، بیت کوین را از چشمانداز اصلی خود به عنوان یک سیستم پرداخت جهانی منحرف کرد و آن را در مسیر یک سقوط اجتنابناپذیر قرار داد.
بر اساس این تحلیل، سقوط بیت کوین به دلیل نقصهای بنیادین در مدل امنیتی و بنبست حاکمیتی، طی ۷ تا ۱۱ سال آینده رخ خواهد داد و یک بحران خروج (Bank Run) و مارپیچ مرگ ایجاد میکند. شکست بیت کوین یک درس حیاتی برای صنعت کریپتو است، در حالی که چشمانداز اصلی ساتوشی اکنون در پروژههای تکاملیافتهتری که این مشکلات را حل کردهاند، زنده و شکوفاست.