بازار کریپتو پس از لیکوییدیشن سنگین ۱۰ اکتبر وارد فاز بازنشانی شده و دادهها نشان میدهد فشار فروش بیشتر ناشی از سازوکارهای اجرایی بازار بوده تا ضعف بنیادها. تحلیل جریان نقدینگی حاکی از چرخش پول هوشمند به سمت اکوسیستم ماشین مجازی اتریوم و بازگشت به سطوح اهرمی سالمتر در بازار است، اما مسیر پیش رو به جای جهش ناگهانی، احتمالا روندی صعودی و تدریجی در میانمدت خواهد بود.
به گزارش میهن بلاکچین، اکنون بازیگران نهادی و پویایی نقدینگی روایتمحور، نقش تعیینکنندهتری در شکلدهی حرکت بعدی بازار ایفا میکنند. در ادامه، گزارش کوین بیس را در این رابطه بررسی میکنیم.
نکات کلیدی
- در حالی که ترس همچنان بر بازارهای کریپتو حاکم است، ما معتقدیم رویداد لیکوییدیشن ماه اکتبر، بیش از آنکه نشانه ضعف باشد، به احتمال زیاد مقدمهای برای قدرت میانمدت تا بلندمدت است و شرایطی سالم برای رشد در سهماهه چهارم فراهم میکند.
- با این حال، تثبیت کامل بازار احتمالاً چند ماه طول خواهد کشید و در حال حاضر، محتملتر است که در میانمدت شاهد یک روند صعودی تدریجی باشیم تا یک جهش ناگهانی به سقفهای تاریخی جدید.
- «پول هوشمند» در فضای ما در حال حاضر نشان میدهد که در ۳۰ روز گذشته، جریانهای نقدینگی به سمت استک ماشین مجازی اتریوم (EVM stack) متمایل شده و از سولانا (Solana) و بایننس اسمارت چین (BSC) دور شدهاند.
مقدمه
به دنبال رویداد لیکوییدیشن گسترده در ۱۰ اکتبر، معتقدیم که بازارهای کریپتو به یک کف کوتاهمدت دست یافتهاند و اکنون وضعیت موقعیتها (پوزیشنها) به طور قابل توجهی پاکتر است. به نظر میرسد بازارها به جای شکسته شدن، بازنشانی (Reset) شدهاند. از دیدگاه ما، این فروش گسترده، سیستم را به سطوح اهرمی سالمتر از نظر ساختاری بازگردانده است که میتواند در کوتاهمدت تا میانمدت، حمایت جهتدار ایجاد کند. با این حال، محتملتر است که طی چند ماه آینده شاهد یک روند صعودی تدریجی باشیم تا یک جهش ناگهانی به سقفهای تاریخی جدید.
از نظر مکانیکی، رویداد اهرمزدایی بیشتر مربوط به سازوکارهای اجرایی بازار (Plumbing) بود تا توانایی پرداخت بدهی (Solvency)، اگرچه این اتفاق پرریسکترین بخشهای بازار کریپتو را تحت فشار قرار داد، زیرا آلتکوینها ریزش کردند و بازارسازان سفارشات خرید خود را بیرون کشیدند. از جنبه مثبت، ماهیت فنی این حرکت به این معنی است که بنیادهای اساسی بازار کریپتو همچنان سالم باقی ماندهاند. بازیگران نهادی که بسیاری از آنها از این پاکسازی اهرم مصون بودند، احتمالاً موج بعدی صعود را رهبری خواهند کرد. ما معتقدیم که محیط کلان، علیرغم پیچیدگی بالا و پرریسکتر بودن نسبت به ابتدای سال، همچنان حمایتی است.
با نگاهی به «پول هوشمند» در این فضا (گزارش شده توسط Nansen)، جریانهای نقدینگی به سمت استک EVM (مانند اتریوم، آربیتروم) چرخیدهاند، در حالی که سولانا و بایننس اسمارت چین (BSC) شتاب خود را از دست دادهاند. با این حال، ما از جریانهای پول هوشمند به عنوان یک ابزار غربالگری، نه سیگنال خرید استفاده کردیم تا مشخص کنیم عمق بازار، مشوقها و فعالیت سازندگان/کاربران در کدام پروتکلها، صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) و زنجیرهها در حال تجمیع است. در همین حال، دادههای استیبلکوینها به جای ورود پول تازه، نشاندهنده چرخش سرمایه است که نشان میدهد بازیابیها در حال حاضر همچنان به مشوقهای تاکتیکی و چرخشهای مبتنی بر روایت متکی خواهند بود.
سرقت بزرگ غلات
حکایتی مشهور در میان معاملهگران کالا وجود دارد که معمولاً به آن «سرقت بزرگ غلات» گفته میشود. این اتفاق در سال ۱۹۷۳ رخ داد و علیرغم عنوانش، در واقع اصلاً سرقت نبود. بلکه، خرید سیستماتیک و پنهانی ذخایر گندم و ذرت توسط اتحاد جماهیر شوروی از بازارهای عمومی طی یک ماه بود. این موضوع تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه قیمت جهانی غذا ۳۰ تا ۵۰ درصد جهش کرد و سپس مشخص شد که اتحاد جماهیر شوروی از شکست گسترده محصولات کشاورزی رنج میبرد که ذخایر جهانی غلات را به سطوح بسیار پایینی رسانده بود.
آبشار لیکوئیدیشن کریپتو در ۱۰ اکتبر که ناشی از تعرفهها بود و باعث سقوط ۴۰ تا ۷۰ درصدی بسیاری از آلتکوینها شد، شباهت عجیبی به پویایی اطلاعاتی آن رویداد دارد. در هر دو اپیزود، اطلاعات نامتقارن در دورههای نقدینگی پایین، اختلالات گستردهای در بازار ایجاد کرد که داراییهای با نقدینگی کمتر و بتای بالاتر را به طور نامتناسبی مجازات کرد.
در سال ۱۹۷۳، ناتوانی مقامات ایالات متحده در تشخیص کمبود جهانی غلات ناشی از سیستمهای ناکافی نظارت بر کشاورزی بود که باعث شد سناتور هنری جکسون آنها را به «سهلانگاری باورنکردنی» یا «پنهانکاری عمدی» متهم کند. پیامدهای این اتفاق، توسعه نظارت ماهوارهای بر محصولات را برای جلوگیری از عدم تقارن اطلاعاتی در آینده، تسریع بخشید.
در رایطه با کریپتو، این آبشار فقط مربوط به شکافهای اطلاعاتی نبود، بلکه به ساختار اجرایی نیز مربوط میشد؛ نقدینگی آلتکوینها اکنون در چندین صرافی پراکنده است در حالی که پروتکلهای غیرمتمرکز به طور خودکار موقعیتهای آلتکوین با وثیقه بیش از حد (Overcollateralized) را هنگام خراب شدن فاکتورهای سلامتی میبندند. این امر زمانی که قیمتها شروع به کاهش میکنند، تمایل به ایجاد فشار فروش خودتقویتشونده دارد. ناگفته نماند که بازارسازان اکنون عمدتاً ریسک خود را با شورت کردن (فروش استقراضی) آلتکوینها پوشش میدهند (که بتای بسیار بالاتری نسبت به رمزارزهای بزرگ دارند و به آنها اجازه میدهد اندازههای موقعیت خود را کوچکتر نگه دارند). اما به دلیل اهرمزدایی خودکار (ADL)، بسیاری از این نهادها به طور ناگهانی موقعیتهای خود را بستند و نقدینگی سمت خرید خود را به طور کامل خارج کردند که این امر فروش گسترده را تشدید کرد.
هر دو اپیزود بر یک حقیقت همیشگی بازار تأکید میکنند و آن هم این است:
زمانی که نقدینگی ناپدید میشود و عدم تقارن اطلاعاتی گسترش مییابد، بخشهایی از بازار که بالاترین بتا و بیشترین اهرم را دارند، به سوپاپهای آزادسازی فشار تبدیل میشوند که فروش اجباری در آنجا متمرکز میشود. اما بعد چه اتفاقی میافتد؟
شکل بهبودی
دیدگاه ما در مورد فروش گسترده مذکور این است که این پاکسازی اهرم یک بازنشانی ضروری برای بازارهای کریپتو بود نه یک سقف چرخه که احتمالا شرایط را برای یک روند صعودی تدریجی در ماههای آینده فراهم میکند. قبل از وقایع ۱۰ اکتبر، نگرانی اصلی ما این بود که چرخه فعلی بازار گاوی به طور زودهنگام کوتاه شود. در واقع، در نظرسنجی که ما از ۱۷ سپتامبر تا ۳ اکتبر انجام دادیم، نشان داد ۴۵ درصد از شرکتکنندگان نهادی معتقد بودند که ما در مراحل پایانی چرخه بازار گاوی هستیم.
در پی این فروش گسترده، اطمینان بیشتری داریم که بازار کریپتو پتانسیل صعودی جهتدار دارد، اگرچه موقعیتیابی کریپتو در چند ماه آینده کمتر توسط کاتالیزورهای اصلی و بیشتر توسط ترمیم ساختار بازار تعریف خواهد شد. آبشار لیکوئیدیشن، آسیبپذیریهایی را در مورد استانداردهای وثیقه، منابع قیمتگذاری و پایداری انتقال در پلتفرمهای مختلف آشکار کرد.
با این حال، همانطور که نسبت اهرم سیستماتیک ما (بر اساس کل قراردادهای باز مشتقه تقسیم بر کل ارزش بازار کریپتو به جز استیبلکوینها) نشان میدهد، اهرم تا حد زیادی بازنشانی شده است و اکنون ما تقریباً کمی بالاتر از جایی هستیم که سال را شروع کردیم (نمودار ۲). از دیدگاه ما، این یکی از حیاتیترین آمارهایی خواهد بود که باید در کوتاهمدت تا میانمدت دنبال شود. نسبت فعلی، بیانگر شکافهای نقدینگی مقطعی و نوسانات شدیدتر در حاشیه بازار است تا زمانی که کنترلهای ریسک هماهنگ شوند و عمق بازارسازان به طور کامل به حالت عادی بازگردد.
پیشبینی میکنیم که قدرت آینده بازار عمدتاً ناشی از جریانهای ورودی نهادی خواهد بود، زیرا نهادها تا حد زیادی از رویداد اهرمزدایی مصون بودند. بسیاری از آنها یا اهرم خود را پایین نگه داشته بودند و/یا عمدتاً در رمزارزهای بزرگ (Large-Cap) متمرکز بودند، در حالی که آلتکوینها که بیشتر توسط بازیگران خرد بازار نگهداری میشدند، بار اصلی آبشار لیکوئیدیشن را به دوش کشیدند. با بهبود اشتهای نهادی، ممکن است شاهد بهبودی بازارهای کریپتو باشیم، اگرچه این امر ممکن است چند ماه طول بکشد.
بنابراین، انتظار افزایش تدریجی دامیننس بیتکوین را طی ۲-۳ ماه آینده داریم که ممکن است قبل از چرخش نهایی بازار، فشار نزولی بر جفتارزهای ETH/BTC و آلت/BTC اعمال کند. توجه داشته باشید که بر اساس سطوح سربه سر برای استراتژیهای آپشن استرادل و استرانگل، توزیع احتمال ضمنی بازار برای قیمت بیتکوین طی ۳-۶ ماه آینده در حال حاضر بین ۱۶۰ هزار تا ۹۰ هزار دلار متغیر بوده و انتظارات به طور نامتقارن به سمت بالا متمایل است (نمودار ۳).
جریانها را دنبال کنید
جریانهای نقدینگی، شفافترین خوانش از باور (Conviction) بازیگران بازار پس از یک رکود هستند. پس از اهرمزدایی اخیر، شاهد بودیم که قیمتها بیش از حد واکنش نشان دادند، آن هم در حالی که روایتها مبهم شدهاند. برای درک پویایی موقعیتیابی، توجه به جایی که پول هوشمند ( صندوقهای سرمایهگذاری، بازارسازان، سرمایهگذاران خطرپذیر و معاملهگران حرفهای) در حال حاضر سرمایه (مجدد) تخصیص میدهند، مفید است.
ردیابی این جریانها به ما نشان میدهد که کدام اکوسیستمها در حال بازیابی عمق، مشوقها و فعالیت سازندگان/کاربران هستند. به عبارت دیگر، فرصتهای کوتاهمدت در کجا در حال تجمیع هستند و کدام پروتکلها، DEXها و زنجیرهها را باید جستجو کرد. با این حال، لزوماً به این معنا نیست که بازیگران بازار باید توکنهای بومی این پلتفرمها را بخرند، زیرا ردپای آنچین میتواند منعکسکننده ییلد فارمینگ، تأمین نقدینگی (LP)، آربیتراژ بِیسیس/فاندینگ ریت، یا موقعیتیابی برای ایردراپ باشد. همچنین همیشه مشخص نیست که آیا پیشنهادات خرید پول هوشمند بیشتر تاکتیکی (مبتنی بر مشوق) هستند یا پایدار. در عوض، بهتر است با جریانهای پول هوشمند به عنوان ابزار غربالگری برای یافتن فرصتهای انتخابی برخورد شود.
پس از ۱۰ اکتبر، سرمایه به سمت لایه ۱ و ۲ اتریوم (یعنی اتریوم، آربیتروم) چرخیده است، اما سولانا و BSC شتاب خود را از دست دادهاند. اتریوم و آربیتروم در جریان خالص ورودی پول هوشمند ۷ روزه پیشتاز هستند و این شتاب در ۳۰ روز گذشته در حال افزایش بوده است (نمودار ۴). در عین حال، پول هوشمند در حال تخصیص مجدد و خروج از سولانا و BSC بوده است؛ خروجیهای BSC کاهش یافته اما همچنان منفی است.
کاتالیزورهای این جریانها متفاوت است. به عنوان مثال، آربیتروم در ماه اکتبر مشوقها و برنامههای DAO را دوباره فعال کرد (مانند DRIP Epoch 4 که پاداشها را به استقراض/نقدینگی در Aave، Morpho و فعالیتهای مرتبط با بازی هدایت میکند) و دقیقا زمانی که نقدینگی در حال استقرار مجدد بود، این چرخه را دوباره راهاندازی کرد.
شاید عاقلانه باشد که توکنهای روی زنجیره Base را برای معاملات احتمالی در نقاط عطف (Inflection Trades) زیر نظر داشته باشید. فعالیت در Base در آخر هفته (۲۵-۲۶ اکتبر) جهش کرد زیرا اکوسیستم x402 به صورت پارابولیک رشد کرد و خرید لانچپد Clanker توسط Farcaster، به راهاندازی توکنهای جدید و جریان کاربران دامن زد. این جهش بر کاتالیزورهای قبلی بنا میشود (سفتهبازی مداوم بر سر توکنهای Base، پل متنباز سولانا، لیست شدن Zora در رابینهود و خرید Echo توسط Coinbase) که در مجموع سطح برنامهها و دلایل چرخش نقدینگی به این سمت را گسترش میدهند.
در همین حال، چرخش بخشی (Sector Rotation) از ۱۰ اکتبر به نفع روایتهای کاربرد + بازدهی (Utility + Yield) در مقابل بازیهای سفتهبازانه بوده است. پروتکلهای بازدهی (Yield protocols) جریانهای پول هوشمند را رهبری کردند، زیرا اختلالات پس از سقوط، بازدهیهای سالانه (APY) دورقمی تقویتشده با امتیاز (Points-Boosted) را دوباره باز کرد (مانند استکهای بازدهی ثابت/متغیر و آربیتراژهای فاندینگ-ریت)، در حالی که بخشهای NFT/متاورس/بازی بر اساس مکانیکهای مبتنی بر استراتژی مانند حلقههای معاملاتی NFT ضدتورمی PunkStrategy و معاملات بزرگ مانند خرید UPONLY توسط Coinbase دوباره انرژی گرفتند.
موضوع استیکینگ/ریاستیکینگ قوی باقی ماند، زیرا عرضههای نهادی با راهاندازی اولین ETPهای استیکینگ ایالات متحده برای ETH و SOL توسط Grayscale، در سرفصل اخبار قرار گرفتند. به زبان ساده، پول هوشمند به سمت بخشهایی با مسیرهای درآمدی واضحتر، مشوقهای معتبر و نقاط تماس نهادی جذب میشود و از استیبلکوینها برای استقرار مجدد ریسک به صورت انتخابی استفاده میکند (نمودار ۵).
جریان استیبلکوینها همچنین نشان میدهد که ما شاهد چرخش سرمایه هستیم نه سیلی از پول جدید. طی ماه گذشته، رشد ۳۰ روزه استیبلکوینها در اکثر زنجیرههای اصلی، به استثنای ترون (Tron)، کاهش یافت (نمودار ۶). این بدان معناست که جریانهای پس از سقوط، توزیع مجدد بودهاند، نه افزایشی. نقدینگی به صورت انتخابی بین پروتکلهایی که کاتالیزورهای فعال دارند در حال جابجایی است، اما سیستم شاهد افزایش گسترده در عرضه جدید استیبلکوین نبوده است. عملاً، این بدان معناست که بهبودها احتمالاً همچنان به مشوقهای تاکتیکی و چرخشهای مبتنی بر روایت متکی خواهند بود تا زمانی که یک گسترش واضحتر در عرضه در گردش استیبلکوین، آن «موجی که بیشتر توکنها را بالا میبرد» را فراهم کند.
زیرساختهای داراییهای توکنیزه شده (Tokenized-asset rails) حوزه اصلی مورد علاقه نهادها هستند. در ماه اکتبر، BUIDL متعلق به بلکراک (BlackRock) تقریباً ۵۰۰ میلیون دلار به هر یک از پلتفرمهای پالیگان (Polygon)، آوالانچ (Avalanche) و آپتوس (Aptos) اختصاص داد (نمودار ۷). این تزریق مجموعاً ۱.۵ میلیارد دلاری، داراییهای دنیای واقعی (RWAs) را به عنوان یک روایت انعطافپذیر برجسته میکند که با ارائه بازدهیهای پایدار (۴-۶ درصد بر روی اوراق خزانهداری توکنیزه شده) و نقدینگی، بدون آن کف سفتهبازانهای که در آبشار ۱۰ اکتبر پاکسازی شد، مشارکت مالی سنتی (TradFi) را در دورههای پرنوسان جذب میکند.
این استقرارها با فراتر رفتن از اتریوم (خانه اصلی BUIDL)، از نقاط قوت هر زنجیره (پالیگان برای مقیاسپذیری سازگار با اتریوم و کارمزدهای پایین، آوالانچ برای سابنتهای با توان عملیاتی بالا که برای ادغامهای دیفای (DeFi) نهادی ایدهآل هستند و آپتوس برای امنیت زبان Move در مدیریت داراییهای پیچیده) استفاده میکنند. اگرچه این ممکن است شبیه به گسترش انتخابی از سوی یک بازیگر واحد (بلکراک) به نظر برسد، تعهد به گسترش زیرساختهای دسترسی به RWA در میان عدم قطعیت گستردهتر کریپتو، بخش RWA را به عنوان حوزهای برای رشد آینده برجسته میکند.
کلان (Macro) را فراموش نکنید
در نهایت، مهم است فراموش نکنیم که کریپتو همچنان در یک محیط کلان بسیار پیچیده و به طور فزاینده پرخطر معامله میشود. فروش گسترده، بخش زیادی از اهرم اضافی را که در بازارهای گاوی اواخر چرخه رایج است، حذف کرد. با این حال، چندین عامل کلان لایههایی از عدم قطعیت را به احساسات سرمایهگذاران اضافه میکنند و تنشهای تجاری (مانند تعرفهها)، درگیریهای ژئوپلیتیکی (مانند تحریمهای ایالات متحده علیه تولیدکنندگان نفت روسیه)، کسری بودجههای فزاینده (هم در ایالات متحده و هم در خارج) و ارزشگذاریهای بالا (Stretched Valuations) در سایر طبقات دارایی مهمترین آنها هستند.
علیرغم سیاست انبساطی فدرال رزرو، بازدهی اوراق ۱۰ ساله خزانهداری ایالات متحده در حدود ۴.۰ درصد، محدود در محدوده ۳.۵ تا ۴.۵ درصد، باقی مانده است. این ثبات تا حدی دلیلی است که ما نسبت به شیبدار شدن منحنی بازده (yield curve steepening) در حاشیه، بیتفاوت بودهایم (معمولاً، منحنی در طول سیاست انبساطی طولانیمدت، مسطح میشود). با این حال، احتمالاً شیبدار شدن ادامه خواهد یافت که ممکن است طبقات دارایی پرریسکتر مانند سهام ایالات متحده و کریپتو را در صورت جهش بازدهیها، در برابر اصلاح نزولی آسیبپذیر کند. برای مثال، اگر شاهد فرسایش بافرهای مالی (fiscal buffers) باشیم، این اتفاق میتواند رخ میدهد.
از سوی دیگر، اگر بازدهیهای بلندمدت (long-end yields) در واقع در حال ردیابی رشد اقتصادی بالاتر ایالات متحده باشند، آنگاه آنها بیشتر بازتابی از بنیادهای قویتر هستند تا نگرانیهای سیاستی. رشد اسمی سریعتر و بهرهوری میتوانند نرخ تنزیل (Discount rate) بالاتر را جذب کنند و داراییهای پرریسک (از جمله کریپتو) را به خوبی حمایت کنند. اقتصاددانان در حال حاضر به طور جمعی بهرهوری را دستکم میگیرند، بخشی به این دلیل که عواملی مانند هوش مصنوعی در حال افزایش سرعت و کارایی نیروی کار ما به روشی هستند که به طور کامل در آمارهای رسمی ثبت نمیشود.
اگر اینطور باشد، این نشان میدهد که تأثیر نوسانات کلان بر داراییهای پرریسک از طریق کانال نرخ تنزیل، در واقع میتواند در حال کاهش باشد. این امر محرکهای کریپتو را به سمت عوامل درونی (Endogenous) مانند نقدینگی، بنیادها، موقعیتیابی و تحولات نظارتی مثبت برای کریپتو (مانند لایحه ساختار بازار کریپتو در ایالات متحده) بازمیگرداند.
نتیجهگیری
به طور کلی، اینکه ما در کجای چرخه بازار کریپتو قرار داریم، همچنان موضوع بحث شدیدی است، اما پاکسازی اهرم در هفتههای اخیر به ایجاد زمینه برای یک روند صعودی تدریجی در ماههای آینده کمک کرده است. بادهای موافق کلان مانند کاهش نرخ بهره فدرال رزرو، تسهیل نقدینگی و تغییرات نظارتی مثبت برای کریپتو تحت ابتکاراتی مانند قوانین GENIUS/CLARITY، همچنان از یک سناریوی صعودی حمایت میکنند و احتمالا چرخه را تا سال ۲۰۲۶ گسترش میدهند.
با این حال، جریانهای پول هوشمند پس از ۱۰ اکتبر، شبیه به ریسکپذیری انتخابی است، نه هجوم مجدد به سمت ریسک. این کیف پولها به سمت استک EVM (مانند اتریوم و آربیتروم) و به بخشهای «کاربرد + بازدهی» چرخیدهاند، در حالی که جریانهای سولانا و BSC سرد و رشد استیبلکوینها کند شده است. این نشاندهنده توزیع مجدد سرمایه به سمت حوزههای عمودی خاص است تا تزریق سرمایه در سطح کل سیستم.
به موازات آن، جریانهای سنگین RWA نشاندهنده علاقه نهادی به گسترش آنچین است، اما به روشی سنجیده و چندمسیری. عملاً بهبودهای کوتاهمدت همچنان در جایی که مشوقها، راهاندازی محصولات و زیرساختهای نهادی به هم میرسند، متمرکز خواهند بود، اگرچه پرایش اکشن پایدارتر کریپتو احتمالاً ابتدا نیازمند بهبودی نقدینگی کلی خواهد بود. با این وجود، اگرچه احساسات کریپتو همچنان در منطقه «ترس» باقی مانده است، پاکسازی اهرم اخیر در واقع پیشدرآمدی برای قدرت میانمدت تا بلندمدت است و زمینه را برای صعود بیشتر تا سهماهه اول ۲۰۲۶ فراهم میکند.





















