حرکت پرقدرت نقره بهسمت سقفهای تاریخی، فقط یک جهش قیمتی ساده نیست؛ این رشد، سیگنالی چندلایه از دل سیاستهای پولی، انتظارات تورمی و تغییر رفتار سرمایهگذاران جهانی است. در شرایطی که بازده اوراق خزانهداری آمریکا بالا میرود و فدرال رزرو بار دیگر به سیاستهای انبساطی بازمیگردد، بازار فلزات گرانبها نشانههایی از یک چرخش عمیقتر را بروز داده است.
به گزارش میهن بلاکچین، در این میان، نقره بیش از سایر داراییها در کانون توجه قرار گرفته است؛ این دارایی، در کنار سابقه پولی طولانی خود، کاربردهای صنعتی زیادی نیز دارد و همچنین بهطور سنتی پناهگاه سرمایه در دورههای تزلزل اعتماد به سیاستهای پولی محسوب میشود. صعود اخیر نقره، از نگاه برخی تحلیلگران، هشداری زودهنگام نسبت به مسیر پیش روی اقتصاد کلان است.
رکوردشکنی نقره و پیام آن برای تورم؛ نقد پیتر شیف به سیاستهای فدرال رزرو
افزایش قیمت نقره تا سقفهای تاریخی، توجه تحلیلگران بازارهای مالی را به خود جلب کرده است. پیتر شیف (Peter Schiff)، از حامیان شناختهشده طلا و داراییهای سخت، در شبکه اجتماعی X تأکید کرد که شکست این مقاومت تاریخی را باید نشانهای از آغاز یک حرکت صعودی جدی دانست که ریشه در نگرانیهای تورمی و افزایش تقاضا برای داراییهای فیزیکی دارد.
بهگفته شیف، همزمان با اوجگیری نقره، قیمت طلا نیز بیش از ۷۰ دلار رشد کرده است و فاصله چندانی با ثبت رکورد جدید ندارد. از نگاه او، این همزمانی تصادفی نیست، بلکه بازتاب مستقیم سیاستهای اخیر بانک مرکزی آمریکا است.
شیف در تحلیل خود به رشد بازده اوراق خزانهداری بلندمدت آمریکا اشاره میکند؛ بازده اوراق ۱۰ ساله ایالات متحده به محدوده ۴.۱۹٪ و اوراق ۳۰ ساله به حدود ۴.۸۵٪ رسیده است. از نظر او، این افزایش بازده بهوضوح نشان میدهد که بازار اوراق، نسبت به مسیر سیاستگذاری پولی فدرال رزرو اطمینان ندارد و برای جبران ریسک تورم، نرخهای بالاتری مطالبه میکند.
او تصمیم فدرال رزرو در تاریخ ۱۰ دسامبر (۱۹ آذر) برای کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره و همچنین توقف سیاست انقباضی کاهش ترازنامه (QT) را یک اشتباه سیاستی توصیف میکند که بهزعم او میتواند آتش تورم را دوباره شعلهور کند.
بازگشت QE و چرخش سرمایه به داراییهای سخت؛ دادههای بازار اوراق چه میگویند؟
از نگاه شیف، بازگشت سیاست تسهیل کمی (QE) نقطه عطف اصلی این چرخه است. به نظر او، این تغییر رویکرد باعث شده است سرمایهها بهسرعت از دلار فاصله بگیرند و بهسمت طلا و نقره حرکت کنند. به تعبیر خودش، با بازگشت QE، طلا و نقره «از خط شروع رها شدهاند» و وارد یک فاز پرشتاب صعودی شدهاند.
نکته قابلتوجه در تحلیل او، مقایسه رفتار نقره با سایر داراییها است. شیف تأکید میکند که برخلاف طلا و نقره، بیت کوین نهتنها مقصد این خروج سرمایه نبوده است، بلکه حتی عملکرد ضعیفتری نسبت به دلار از خود نشان داده است؛ به باور شیف، این موضوع جایگاه داراییهای دیجیتال را بهعنوان پناهگاه امن زیر سؤال میبرد.
در زمان نگارش این مطلب، بازده اوراق خزانهداری آمریکا همچنان در مسیر صعودی قرار دارد. بازده اوراق ۱۰ ساله به حدود ۴.۱۸۶٪ و اوراق ۳۰ ساله به نزدیک ۴.۸۴۹٪ رسید؛ از دید شیف، این موضوع نشاندهنده مطالبه «پاداش تورمی» بالاتر از سوی سرمایهگذاران بازار بدهی است.
او این وضعیت را تأییدی بر تحلیل خود میداند: ترکیب سیاستهای انبساطی، نگرانی از تورم و بیاعتمادی به پول فیات، شرایطی را ایجاد کرده است که در آن داراییهایی مانند نقره، بار دیگر نقش تاریخی خود را بازی میکنند.
شیف در جمعبندی دیدگاه خود، نقره را دارایی میداند که چند مزیت همزمان دارد: پیشینه پولی، عرضه محدود و تقاضای صنعتی رو به رشد. از نظر او، همین ترکیب است که نقره را در دوره فرسایش اعتماد به سیاستهای پولی، به یکی از جذابترین گزینهها برای سرمایهگذاران تبدیل میکند.
او با لحنی قاطع، چشمانداز خود را اینگونه خلاصه میکند: «قطار نقره دیگر متوقفشدنی نیست.» این جمله، بیش از آنکه یک پیشبینی قیمتی ساده باشد، بازتاب نگرشی است که نقره را آینهای از تزلزل ساختار پولی مدرن میبیند.













