جالب است که بدانید از این ۷ چالشی که در این مقاله بررسی خواهد شد، تنها یک مورد مربوط به تکنولوژی است. چالشهای بلاکچین اکثرا منشا انسانی دارند. از تجربه کاربری و آموزش گرفته تا تمایل به قبول نکردن ساختارهایی که در حال حاضر در سطح اینترنت وجود دارند و خودخواهی هر کدام در این چالشها سهمی دارند. اکثر چالشهای بلاکچین که ما با آن مواجهیم، انسانی هستند. از آن جایی که امیدواریم در آینده تکنولوژی پیشرفت وسیعی پیدا کند، مهم ترین دستاوردی که باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم، متقاعد کردن مردم برای استفاده از تکنولوژی در مسیر پیشرفت است.
همان طور که میدانیم بلاکچین به تنهایی نمیتواند مشکلات انسانها را در زمینههای اعتماد به دیگری، برابری با دیگران و عدالت، برطرف کنند. بلاکچین آخرین ابزار ساخته شده برای حل مشکل انسان است. درست همانند زمانی که اینترنت جهانی به مردم معرفی شد، اینترنت چکاری برای بهتر کردن وضعیت زندگی انسان انجام داد؟ مردم چگونه از اینترنت استفاده کردند؟ آیا تا به حال مردم برای حل مشکلاتی چون نابرابری میان مردم جهان، کمبود غذا و تمام مشکلاتی که زندگی انسان را تهدید میکنند، از تکنولوژیهای حال حاضر استفاده کردهاند؟ تا به حال مردم در مورد این که تکنولوژیهای نسل چهارم چگونه میتوانند مشکلات اقلیمی و انسانی ناشی از تحول تکنولوژی را رفع کند، فکر کردهاند؟
برای این که بلاکچین همهگیر شود، ابتدا باید چالشهای پیش روی خود را بردارد. از مهمترین چالشهای بلاکچین، خود انسان می باشد. چالشهایی که اکثر دوآتشه های تکنولوژی انتظار دارند کاملا وابسته به تکنولوژی باشند، در واقع کاملا منشا انسانی دارند. جلبکردن اعتماد، وجود شفافیت، برابری، عدالت، حق و حقوق، در واقع همه به نیازهای انسانی برمیگردد. همراهی و جلب اعتماد مردم ربطی به تکنولوژی ندارد بلکه موضوعی مربوط به اجماع قلب و روح انسان است. سوالی که باید از خود بپرسیم این نیست که آیا بلاکچین میتوانند به اجماع بین مردم کمک کند. سوالی که باید از خود بپرسیم این است که آیا انسانها با هدف نجات خود میتوانند با یکدیگر متحد شوند؟
درحالی که دارید به نوشتههای بالا و آینده بلاکچین فکر میکنید، به معرفی ۷ مورد از چالشهای بلاکچین میپردازیم.
سرمایهگذاری و بودجه
راهکارهای بلاکچینی دولت، نیاز به سرمایه اولیه دارند. بلاکچین اختصاصی باید منبع درآمد باشد اما بلاکچین عمومی لازم نیست که منبع درآمد باشد. برای اینکه بلاکچین در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار بگیرد، همه دولت ها باید سرمایهگذاری بر تکنولوژیهای مرتبط با بلاکچین را در اولویت خود قرار دهند. پس از آن، دولتها باید بر تعمیم و تبادل اطلاعات و دادههای خود با سازمانهای مختلف توافق کنند. در غیر اینصورت بلاکچین حتی با خودش هم ارتباطی ندارد و بلاکها اطلاعاتی جداگانه میسازند و نسبت به روشهایی که امروز استفاده میشوند، مزیتی نخواهند داشت. همین قانون باید برای انواع دیگر بلاکچین نیز اجرا شود. شرکتهای خصوصی را چگونه میتوان برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات خود متقاعد کرد؟
تجربه کاربری ساده
اینترنت، وایفای و اپیلیکیشنهایی مانند واتساپ، تیندر، نقشه گوگل و غیره به دلیل سادگی کار، بین مردم محبوب شدهاند. بلاکچین نیازمند راهی ساده برای استفاده است. در حال حاضر تجربه کاربری که از بلاکچین داریم، مانند کار با اینترنت قبل از ایجاد مرورگرهاست.
آموزش بلاکچین
این بخش مربوط به آموزش استفاده برای کار کردن راحت و درک روش کار بلاکچین است. مثالی که امروزه زیاد در اطراف خود میبینم استفاده از وایفای است. تعداد کمی هستند که واقعا طرز کار وایفای را میدانند اما تقریبا همه میدانند که چگونه باید از آن استفاده کرد. برای این که این اتفاق برای بلاکچین هم بیافتد، باید توسعهدهندگان، اپلیکیشنهایی را به وجود بیاورند تا مردم معمولی بدون داشتن دانش خاصی بتوانند از بلاکچین استفاده کنند. تا به حال به این که از وایفای چگونه باید استفاده کنید فکر کردهاید؟ فرآیند استفاده از بلاکچین هم باید به همین اندازه برای مردم عادی شود تا بدون فکر کردن بتوانند از بلاکچین استفاده کنند و چالشهای بلاکچین را پشت سر بگذارند.
زیر ساخت
تمام هاردهای قدیمی موجود در جهان، باید به هاردهای مخصوص بلاکچین و تکنولوژیهای IoT ،5G و nextgen مجهز شوند. مانند این است که تکنولوژیهایی مانند الکسا و سیری که با صدا کنترل میشوند و قدرت یادگیری دارند را بر روی تمام سیستمهای سطح کشور نصب کنید. همچنین کاری نیازمند پشتیبانی مالی دولتی و بخش خصوصی است. این کار مستلزم تامین بودجه پروژهها توسط دولت یا بخش خصوصی می باشد که با اصول بلاک چین یعنی غیرمتمرکز بودن مغایرت دارد و موجب ایجاد بحت میان نوآوران و مسئولان می شود.
شرکتهای متصدی
کسانی که به ناکارآمدی دیگران به عنوان منبع درآمد نگاه میکنند، تمام تلاش خود را برای ناکارآمد نگهداشتن افراد میکنند. متاسفانه این نوع طرز تفکر در سازمان های دولتی، بانکها و دیگر سازمانهای مالی به فراوانی دیده میشود. با وجود این نوع طرز تفکر میان کسانی که میتوانند متصدی تکنولوژیهایی مانند بلاکچین باشند، چالشهای بلاکچین بیشتر خواهد شد و راه سختی را تا همهگیر شدن در برابر خود خواهد داشت.
خودخواهی و خودبینی مخرب
خودخواهیها و خودبینی هایی مبلغین، مشتاقان، عاملان و افرادی که ترس، عدم اطمینان و تردید دارند، همه گروههایی که از این تکنولوژی استفاده میکنند را کور کرده است. این خودخواهیها در بلاک چین “ما” و “آنها” را به وجود میآورند که باعث جلوگیری از همکاری و اجماع سازمانهای مختلف با یکدیگر میشود. کسانی که طرفدار غیرمتمرکز هستند توسط کسانی که از تغییر میترسند، سرکوب میشوند و این به معنی رفتن خریداران به سمت کسانی است که خدمات متمرکز ارائه میدهند.
غیرمتمرکز
در موارد مختلف غیرمتمرکز بودن باعث مقابله با هرجومرج میشود. در جامعه انسانی، ترویج غیرمتمرکز مانند ارباب مگسها (Lord of The Flies) است. غیرمتمرکز تمام سیستمها را در بر خواهد گرفت. به طوریکه کسانی که سریع تر از بقیه عمل میکنند میتوانند درون آن بروند و کار خود را سریع تر از بقیه انجام داده و پس از استفاده از تمامی بازده آن، آن را برای کسانی که دیرتر عمل کردهاند رها کنند. این نوع عملکرد در سالهای ۲۰۱۷/۲۰۱۸ در ICO