ویتالیک بوترین فردی ناماشنا برای دنبالکنندگان حوزه رمزارزها است. در سری مقالات «کریپتو با ویتالیک» هر بار با ترجمه یکی از نوشتههای او در خصوص بخشی از دنیای بلاکچین با شما همراه هستیم. نوشتههایی که تاکنون از بوترین ترجمه کردیم، مربوط به سالهای گذشته و شاید کمی متفاوت از فضای فعلی حاکم بر اکوسیستم بلاک چین بوده است. ویتالیک در نوشته آخر خود (منتشر شده در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۰)، بنمایه نوع جدیدی از توکنهای بیهمتا (NFT) را ترسیم میکند که میتواند موارد استفاده فراوانی در دنیای واقعی داشته باشد. او این توکنها را با الهام از آیتمهای بازی رایانهای وارکرفت – که بازی مورد علاقه بوترین است – «Soulbound NFT» مینامد. در ادامه این مقاله با تعریف این که soulbound چیست، موارد استفاده از آن و چالشهایی که بر سر رواج و همهگیری آن وجود دارد، با شما خواهیم بود.
مفهوم Soulbound چیست؟
یکی از ویژگیهای بازی دنیای وارکرفت (WoW) که برای بازیکنان آن عادی اما خارج از دایره دنیای بازی ناشناخته است، مفهوم آیتمهای soulbound است. یک شیء soulbound وقتی توسط بازیکنی به دست آید، قابل انتقال یا فروش به دیگری نیست.
قویترین آیتمهای بازی از نوع soulbound هستند و عموما برای به دست آوردن آنها احتیاج به تکمیل چالشی سخت یا کشتن هیولایی بسیار قدرتمند با کمک چند بازیکن دیگر (بعضا تا ۳۹! نفر) دارید. بنابراین برای اینکه شخصیت شما در بازی شانسی برای کسب بهترین سلاحها و سپرها داشته باشد، چارهای جز تلاش برای شکست دادن و کشتن این هیولاهای ترسناک ندارید.
هدف از چنین طراحی واضح است: با چنین سازوکاری بازی چالشی و هیجانانگیز باقی میماند چرا که برای به دست آوردن بهترین آیتمها بازیکنان باید دست به کار شوند و کار سخت را انجام دهند و سعی کنند بر هیولاها فائق آیند. نمیتوانید برای یک سال روزانه ده ساعت گراز (نمونهای از دشمن ضعیف در بازی) بکشید و هزاران سکه طلا جمعآوری کنید و در نهایت آن سپر جادویی epic را از دیگر بازیکنانی که موفق به کشتن اژدها شدهاند، بخرید.
البته که سیستم بینقص نیست؛ میتوانید تیمی از بازیکنان حرفهای را اجیر کنید تا اژدها را بکشند و در عوض بگذارند تا شما گنج (آیتم soulbound) را به غنیمت ببرید یا اصلا از بازار ثانویه یک کاراکتر را خریداری کنید. همه این کارها را با ارزی به جز ارز داخل بازی (سکه طلا) – برای مثال دلار آمریکا – انجام میدهید تا حتی مجبور به کشتن گراز برای ساعتهای متمادی نیز نباشید. اما با این حال، این طراحی همچنان بهتر از آن است که تمامی آیتمهای قابل خریداری باشند.
اگر NFT ها را بتوان soulbound کرد، چه؟
توکنهای بیهمتا در شکل فعلی خود در بسیاری از ویژگیها با آیتمهای کمیاب بازیهای MMORPG مشابهت دارند. آنها ارزش نمایش اجتماعی دارند: افرادی که مالک آنها هستند میتوانند پز آن را دهند و آن را به نمایش بگذارند و روز به روز ابزارهای بیشتری برای سهولت این امر ایجاد میشوند. اخیرا توییتر امکانی را اضافه کرد که به دارندگان NFT این اجازه را میدهد تا توکنهای بیهمتای خود را در تصویر نمایه حساب کاربری خود به نمایش بگذارند.
اما این NFTها دقیقا چه چیز را به نمایش میگذارند؟ بخشی از جواب، به نمایش گذاشتن مهارتی است که در به دست آوردن NFTها لازم است و دانش آن که کدام NFT را به چنگ آورید. اما به دلیل آن که توکنهای بیهمتا قابل معامله هستند، بخش دیگری از جواب به شکلی غیرقابل اجتناب به نمایش ثروت ختم میشود.
اگر فردی به شما توکن NFTاش را نشان دهد که لازمه دریافتش انجام عمل x باشد، نمیتوانید مطمئن باشید که خود آن فرد عمل x را انجام داده است یا آن را از کسی که کار x را انجام داده، خریداری کرده است. برخی از مواقع این مساله مشکلی ایجاد نمیکند: برای مثال NFT را تصور کنید که برای حمایت از خیریه ایجاد شده است. اگر کسی آن را از بازار ثانویه خریداری کند، سرمایه خود را فدای هدف خیریه کرده است چرا که با خرید آن، به دیگران انگیزه میدهد تا NFT را خریداری کنند و بنابراین دلیلی وجود ندارد که به آنها خرده بگیریم. و به واقع، NFTهای مربوط به خیریه به تنهایی میتوانند سبب خیر فراوانی شوند. اما اگر بخواهیم NFTای طراحی کنیم که نشاندهنده ثروت افراد نباشد و بخواهیم چیز دیگری را به نمایش بگذاریم، چه؟
شاید بهترین مثال از پروژهای که به دنبال برآوردن چنین چیزی است، پلتفرم POAP یا پروتکل اثبات حضور (Proof of Attendance Protocol) باشد. POAP استانداردی است که به پروژهها اجازه میدهد تا NFTهایی که نشانه حضور در رویدادی خاص است را تنها به شرکتکنندگان در آن رویداد بفرستند.
POAP مثال بسیار خوبی از توکنهای بیهمتاست که اگر soulbound باشد بهتر به هدف ذاتی خود وفادار خواهد بود. اگر کسی به مجموعه POAP شما نگاهی بیاندازد، قطعا علاقهمند این نیست که بداند شما برای به دست آوردن آنها به کسی که در آن ریوداد حضور داشته است، پول پرداخت کردهاید یا نه. آنها راغب هستند تا بدانند که آیا شما شخصا در رویداد شرکت کردهاید یا نه؟ پیشنهادهایی که برای ثبت مدارک (برای مثال گواهینامههای رانندگی، مدارک تحصیلی، گواهی سن و غیره) در بلاک چین مطرح میشوند، با مشکلی مشابه روبرو هستند: اگر کسی که واجد این شرایط نیست، بتواند آن را از کسی که دارای آن شرایط است، خریداری کند؛ بسیاری از این مدارک ارزش چندانی نخواهند داشت.
توکنهای بیهمتای قابل انتقال ارزش و جایگاه خود را دارند و میتوانند در حمایت از هنرمندان و خیریهها بسیار ارزشمند باشند، اما فضای ناشناخته و قابل کاوشی در خصوص پتانسیل توکنهای NFT غیرقابل انتقال وجود دارد.
اگر حقوق حاکمیتی را بتوان soulbound کرد، چه؟
اگر قدرت حاکمیتی به آسانی قابل انتقال باشد، اتفاقات بد فراوانی میتواند به آسانی برای مکانیزمهای حکمرانی رخ دهد. دو دلیل عمده برای چنین اتفاقی وجود دارد:
- اگر هدف قدرت حاکمیتی، توزیع گسترده قدرت حاکمیتی است، آن گاه قابلیت انتقال خلاف هدف و مضر خواهد بود چرا که احتمال بیشتری وجود دارد که گروههای مشترک المنافع حقوق حاکمیتی را از دیگران خریداری کنند.
- اگر هدف این است که قدرت حاکمیتی در اختیار زبدهترین و باکفایتترینها قرار گیرد، باز هم قابلیت انتقال مضر خواهد بود چرا که هیچ چیز بر سر راه گروههای بیکفایت اما مصر نیست که جلوی خریداری حق رایها را از آنها بگیرد.
ضرب المثلی است که می گوید: «آنهایی که بیش از همه میخواهند بر دیگران حکمرانی کنند، نالایقترین افراد برای این کار هستند» و اگر به آن اعتقاد داشته باشید، آنگاه باید به قابلیت انتقال بدبین باشید چرا که دقیقا این ویژگی سبب میشود که جریان قدرت از سمت افراد بردبار که امکان ارائه چیزی ارزشمند دارند، به سمت افراد تشنه قدرت که به دنبال ایجاد شر هستند، برود.
اما اگر حقوق حاکمیتی را غیرقابل انتقال سازیم، چه؟ یا اگر تلاش کنیم که DAOای شهری به وجود آوریم که اکثر قدرت رایدهی در اختیار افرادی باشد که واقعا در شهر زندگی میکنند یا حداقل فرایند به شکلی قابل اطمینان دموکراتیک باشد تا از تاثیر نهنگهای بزرگی که توکنهای NFT شهروندان را انبار میکنند، جلوگیری شود، چه؟ اگر DAO حاکمیتی پروتکلهای بلاکچین بتوانند به نحوی قدرت حاکمیتی را منوط به مشارکت کنند، چه؟ باز هم فضای ناشناخته نوینی با پتانسیل فراوان جلو روی ماست که دستیابی به آن امروزه مشکل است.
اجرای محدودیت انتقال در عمل
پروتکل POAP تصمیم گرفت که شخصا ممانعتی در قابلیت انتقال توکنهای POAP ایجاد نکند. دلایل موجهی برای این امر وجود دارد: کاربران ممکن است دلیل خوبی (برای مثال امنیت) برای انتقال تمامی داراییهایشان از یک کیف پول به کیف پولی دیگر داشته باشند. همچنین محدودیت در انتقال اگر به شکلی سراسیمه اجرا شود، چندان قوی نخواهد بود چرا که کاربران میتوانند کیف پولی پوششی ایجاد کنند که NFT به آن تعلق گیرد و سپس مالکیت آن حساب را واگذار نمایند.
تاکنون چندین نمونه از خرید و فروش POAPها وقتی پای منفعت مالی در میان بوده، ثبت شده است. شرکت آدیداس اخیرا POAPای به رایگان به هوادارانش اعطا کرد که واسطه آن در هنگام ارائه محصولات جدید، دارندگان این توکنها از اولویت دسترسی و خرید برخوردار بودند. چه اتفاقی افتاد؟ البته که بسیاری از POAPها سر از بازار ثانویه در آورد و فروخته شد.
برای حل این مشکل، تیم توسعه پروتکل POAP پیشنهاد میکنند که توسعهدهندگانی که به محدودیت انتقال اهمیت میدهند، شخصا به بررسی این موارد بپردازند: برای مثال میتوانند با تحلیل دادههای درون زنجیرهای ببینند که آیا دارنده فعلی همان آدرسی است که در ابتدا آن توکن را دریافت کرده یا نه. همچنین میتوانند بررسیهای پیچیدهتری را در صورت نیاز انجام دهند.
اما شاید قویترین NFT موجود در زمینه محدودیت در انتقال، پروژه Proof of Humanity باشد. به شکل نظری، همگان میتوانند با استفاده از یک قرارداد هوشمند که مالکیت قابل انتقال دارد، حساب Proof of Humanity ایجاد کنند و سپس اکانت را بفروشند اما پروتکل اثبات انسانیت (PoH) قابلیتی برای حذف دارد که به سازنده اصلی اجازه میدهد تا با ساخت ویدیویی، درخواست حذف حساب را دهد و سپس دادگاه کلروس – Kleros (پروتکلی متنباز و آنلاین برای حل مناقشات) تشکیل و تصمیم خواهد گرفت که آیا ویدیو از طرف سازنده اصلی پروفایل بوده است یا نه. بنابراین اگر پروفایل PoH شخص دیگری را خریداری کنید، ممکن است به سرعت از مالکیت شما خارج شود و انتقال انجام شده بیثمر شود. پروفایلهای PoH به واقع soulbound هستند و تمامی زیرساختها و کاربریهایی که بر مبنای آن ساخته میشوند میتوانند عملا آیتمهای درون زنجیرهای را به شکل soulbound به افراد مشخصی متصل نمایند.
آیا موفق خواهیم شد که بدون متصل کردن همهچیز به گواه اثبات انسانیت، انتقال را محدود کنیم؟ سختتر خواهد بود اما راهکارهای نسبتا کارایی وجود دارند که احتمالا برای برخی استفادهها مناسب باشند. متصل کردن توکنهای بیهمتا به نام ENS یک راهکار ساده است؛ اگر اعتقاد داشته باشیم که کاربران به نام ENS خود آن قدر اهمیت میدهند که حاضر به انتقال آن نباشند. احتمالا تا مدتی شاهد طیف گستردهای از روشها و رویکردها به مساله محدود کردن انتقال باشیم و تیمها و پروژههای مختلف با مصالحه بین راحتی کاربر و امنیت روش خود را تدوین کنند.
محدودیت در انتقال و حریم خصوصی
درک گزینههای ضامن حریم خصوصی برای انتقال داراییهای قابل انتقال نسبتا آسان است: کوینهای خود را به تورنادو کش یا سرویسی مشابه میفرستید و آنها را در حسابی تازه تحویل میگیرید. اما چگونه میتوان حریم خصوصی را به اقلام soulbound افزود، وقتی نمیتوان آن را به حسابی تازه و یا حتی قراردادی هوشمند فرستاد؟ اگر گواه اثبات انسانیت بیشتر رواج یابد، اهمیت حریم خصوصی حتی بیش از قبل میشود چرا که گزینه دیگر، وصل کردن هویت ما با تمامی اعمالی است که درون شبکه انجام میدهیم و ثبت میشود.
خوشبختانه چند راهحل نسبتا ساده فنی موجود است:
- آیتم مورد بحث را در آدرسی ذخیره کنیم که هش الف) یک اندیس، ب) آدرس دریافتکننده و پ) رمزی متعلق به دریافتکننده است. میتوانید رمز خود را در اختیار رابط کاربری قرار دهید که به شما امکان جستجو و مشاهده تمامی آیتمهایی که ممکن است به شما تعلق داشته باشد را مهیا کند، اما شخصی دیگر بدون رمز قادر به مشاهده اینکه کدام آیتم به شما تعلق دارد، نیست.
- هش چند آیتم را منتشر کنیم و سپس به هر یک از دریافتکنندگان رسید شاخه مرکل مربوطه را دهیم.
- اگر قرارداد هوشمندی نیاز به چک کردن مالکیت آیتمی خاص توسط شما را دارد، میتوانید گواه بینیاز به دانش (ZK-SNARK) آن را در اختیارش بگذارید.
همچنین انتقال میتواند بر روی شبکه انجام شود؛ سادهترین تکنیک شاید تراکنشی باشد که قرارداد تولید اولیه را فراخوانی میکند تا به کمک ZK-SNARK، آیتم اولیه را منسوخ اعلام و آیتم جدید را تایید نماید.
حفظ حریم خصوصی یکی از بخشهای مهمی است که برای ایجاد چنین اکوسیستمی حیاتی است. در برخی موارد، موضوعی که توکن NFT نمایانگر آن است، از پیش اطلاعاتی عمومی است و بنابراین نیازی به افزودن سازوکار حفظ حریم شخصی نیست اما در بسیاری دیگر از موارد، کاربران نمیخواهند که تمامی اقلامی که دارند را آشکار سازند. اگر، روزی در آینده، گواهی واکسینه شدن به وسیله POAP به نمایش در آید؛ طراحی سیستمی که به شکل خودکار نمایش این مورد را تبلیغ کند و کاربران را تحت فشار بگذارد که بیتوجه به وضعیت پزشکی خود و تنها برای پذیرش در جمعهای اجتماعی خاص، تن به چنین کاری دهند، یکی از بدترین تصمیمات ممکن است. اگر حفظ حریم شخصی یکی از موارد اصلی مدنظر در طراحی باشد، میتوانیم از وقوع چنین موارد ناگواری جلوگیری کنیم و شانس اینکه سرویسی فوقالعاده ایجاد کنیم را بالا میبریم.
جمعبندی
یک انتقاد رایج به فضای فعلی وب ۳ این است که همهچیز حول پول شکل گرفته است. افراد مالکیت خصوصی و به هدر دادن مبالغ قابل توجهی از سرمایه خود را جشن میگیرند و این سبب کاهش مقبولیت و پایداری بلندمدت فرهنگی که حول این آیتمها شکل میگیرد، میشود. البته پیوند توکنهای بیهمتا و مسایل مالی، میتواند منافع مهمی همچون حمایت از هنرمندان و یا خیریهها به دنبال داشته باشد. اما حدی برای چنان استفادههایی وجود دارد و فرصتهای ناشناخته فراوانی پیش روی ماست که بسیار فراتر از پولیسازی همهچیز است. تبدیل اقلام بیشتری در دنیای کریپتوکارنسی به توکنهای soulbound، میتواند راهی جایگزین باشد؛ جایگزینی که در آن NFTها، نمایانگر این خواهند بود که کیستید نه اینکه میتوانید چه بخرید.
بر سر راه چنین آیندهای، چالشهای فنی و طراحی رابط کاربری مشکل، در اکوسیستمی که همه استانداردها تاکنون حول بیشینه کردن انتقالپذیری تدوین شده، قرار دارد. متصل کردن این آیتمها به «اقلام هویتی» که کاربران قادر به انتقال آن نیستند (مانند حسابهای کاربری PoH) و یا مایل به آن نیستند (همانند دامنههای ENS)، به نظر امیدوارکنندهترین مسیر رو به جلو است اما همچنان چالشهای فراوانی بر سر کاربرپسندسازی این کار در عین حفظ حریم خصوصی وجود دارد. ما به تلاش بیشتری برای حل این موانع احتیاج داریم. اگر موفق به حل این چالشها شویم، راه برای بدل کردن بلاک چینها به اکوسیستمی که تعاملی و سرگرمکننده است، باز میشود. جایی که همهچیز برای پول نیست.