چالش پیش روی پذیرش ارز دیجیتال ؛ نبود دانش و اطلاعات کافی!
اگرچه بحران ویروس کرونا، یکی از بزرگترین فرصت ها برای ایجاد اقتصادهای بدون پول نقد را به همراه داشته است، اما موانع موجود برای پذیرش رایج و گسترده ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز هم چنان عدم اعتماد و دانش فاندامنتال های ارز دیجیتال است. بسیاری از افراد هم چنان راهکارهای متمرکز را بهترین گزینه موجود میدانند.
تو صرافی ارز پلاس میتونی فقط با ۱۰ هزار تومان و با کارمزد صفر، همه ارزهای دیجیتال رو معامله کنی!
آیا دیفای ناجی پذیرش رایج و گسترده ارز دیجیتال است؟
دیفای یا همان امور مالی غیرمتمرکز، ناجی مورد تمجید ارز دیجیتال، در حال حاضر نشان میدهد که کسانی که دارای دانش مالی هستند و به ویژگی های مختلف نظیر وام دهی و اوراق مشتقه بر بستر بلاک چین علاقه مند هستند، بخش بسیار کوچکی از کاربران را تشکیل میدهند.
طبق اطلاعات Dappradar، چهار پروژه برتر دیفای عبارتند از: Synthetix پلتفرم برتر دیفای با تعداد ۲۵۹ کاربر طی یک روز و پذیرفته شده ترین پروتکل دیفای؛ MakerDAO با تعداد ۲۱۶ کاربر روزانه و حجم معاملات ۷.۳ میلیون دلاری و ۱۵۱ تراکنش؛ Compound با تعداد ۲۰۳ کاربر روزانه و حجم معاملات ۳.۴ میلیون دلار در ۳۸۶ تراکنش و dYdX با تعداد ۲۰۰ کاربر روزانه و حجم معاملات ۵.۳ میلیون دلاری در ۱۴۰۰ تراکنش.
از طرف دیگر، برنامه های غیرمتمرکز برتر اکثرا بازی های رایانه ای هستند. بازی EOS Dynasty دارای ۴۵۰۰ کاربر با حجم معاملات ۷۴۰۰ دلار بر بستر EOS و ۱۲۲,۳۰۰ تراکنش است. Dice یک بازی شرط بندی بر بستر EOS است و دارای ۲۶۰۰ کاربر با حجم معاملات ۲۰۲,۰۰۰ دلار و ۲۳,۸۰۰ تراکنش است. My Crypto Heroes دارای ۲۲۰۰ کاربر و حجم معاملات ۵۱ دلار بر بستر اتریوم و ۲۵۰۰ تراکنش است.
راهکارهای غیرمتمرکز در حوزه دیفای نه تنها از نظر فنی پیچیده هستند بلکه اغلب به هزینه بیشتری در مقایسه با بازی های ارز دیجیتال نیاز دارند.
دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد که کاربران از پرداخت مقادیر زیاد ارز دیجیتال به پلتفرم های دیفای نگران باشند. در تاریخ ۱۹ آوریل، یکی از پروژه های دیفای به اسم dForce شاهد سرقت ۲۵ میلیون دلار از قرارداد هوشمند خود بود. این فقط یکی از موارد از چندین مورد است.
عدم اعتماد و دانش کافی
طبق گزارش (Economist) اکونومیست ،۵۴ درصد مردم به ارز دیجیتال با پشتوانه دولت اعتماد میکنند، اما فقط ۲۶ درصد به ارز دیجیتالی اعتماد میکنند که توسط هیچ سازمانی پشتیبانی نمیشود. بنابراین، مردم هنوز به غیرمتمرکزسازی اعتماد ندارند. این موضوع احتمالا به دلیل آن است که هنگام هک یا سایر سوء استفاده ها هیچ پاسخگویی وجود ندارد.
باید منتظر بمانیم و مشاهده کنیم که کدام نهاد در اکوسیستم این فناوری هزینه خواهد کرد تا به کاربران آموزش دهد و پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال را رو به جلو حرکت دهد. یک نکته کاملا مشخص است:
پرداخت هزینه های زیاد آموزش به کاربران قبل از برآورد هزینه یادگیری آنها، دستاورد و بازده بسیار مثبتی برای اکوسیستم ارز دیجیتال خواهد داشت.
هرچند هزینه های آموزش بسیار چشمگیر خواهد بود و نهادهایی که میتوانند چنین هزینه هایی را متقبل شوند نهادهایی نظیر فیسبوک و ردیت هستند که دارای جریان های مالی از سایر حوزه های تجاری میباشند. در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ باید منتظر این موضوع باشیم که با توجه به اینکه ۴۴ درصد کاربران به دلیل عدم توانایی در درک یا اعتماد به اصول ارزهای دیجیتال نمیخواهند در این زمینه فعالیت کنند، آیا اکوسیستم ارز دیجیتال رشد خواهد کرد یا خیر.