اگرچه اکثر توسعهدهندگان بلاک چین و به ویژه اتریوم فقط به ایجاد و آزمایش برنامههای غیرمتمرکز خود معطوف شدهاند، اما اغلب اوقات مشتریان یا کاربران نهایی را فراموش میکنند. این موضوع بدان معنا است که این توسعهدهندگان اهمیت رابط کاربری (UI)، تجربه کاربری (UX) و نظارت را در تبلیغ و موفقیت محصولات خود دستکم میگیرند. بدین ترتیب، این مقاله به بررسی دقیقتر بهترین اقدامات برای ایجاد موفقیتآمیز برنامههایی بر بستر رابط کاربری، تجربه کاربری و نظارت بهتر خواهد پرداخت.
کاربرد UI و UX و طراحی برنامههای غیرمتمرکز بلاک چین
این موضوع از پیچیدگی زیادی برخوردار است. واقعیت این است، به منظور کسب پذیرش گسترده اتریوم و ارزهای دیجیتال، اقدامات زیادی باید توسط جامعه بلاک چین و اتریوم انجام شود تا کاربرد فناوری، ابزارها و تجربه کاربری برنامههای غیرمتمرکز و به طور خاص پروژههای حوزه دیفای بهبود یابد.
ارز دیجیتال ممکن است موضوعی جذاب در جامعه بلاک چین و سرمایهگذاران بر روی رمزارزها باشد، اما برای افراد معمولی، مفهوم بیت کوین یا توکن ارز رمزنگاری شده بسیار ناشناخته و غیرقابل درک است. چیزی که آنها میبینند و میشنوند صرفا مجموعهای از کاراکترهای الفبایی و شمارهای جادویی است.
به نظر میرسد این کاراکترها به زندگی مردم ارتباطی نداشته باشند و چیزی مشابه با 1BQhEut2E4XmYm53Qt614NbrhBvuCoyxVc در کیف پول ارزهای دیجیتال هستند که موجودی ۱۰.۰۰۰۵ بیت کوین را بیان میکنند. درک این موضوع که موجودی من چقدر است، چه میزان سود از این معامله کسب کردهام و چه مقدار برای یک فنجان قهوه پرداختهام دشوار است.
اسم دیگر کاربرد، UI و UX، طراحی تجربه کاربری است. این یک فرایند طراحی تجربه با رویکرد کاربر محور در قبال محصولات و خدمات و معطوف به کاربرد، در دسترس بودن و شرایط مطلوب در کل مسیر تعامل با کاربران نهایی است. این فرایند در صدد طراحی محصولی با هدف ایجاد رضایت کاربر نهایی و وفادار ماندن او است.
کاربرد، UI و UX برنامههای غیرمتمرکز تاثیر بسزایی بر میزان پذیرش اتریوم، بلاک چین و ارزهای دیجیتال خواهند داشت. هدف از طراحی UI دستیابی به یک طراحی شفاف و کاربردی است تا تمام پیچیدگیهای برنامههای غیرمتمرکز را پنهان سازد. این اقدام نیازمند هدایت کاربران از بین فرآیندهای پیچیده تجاری و ایجاد اعتماد و اطمینان بین ماشین و شبکه است. معمولا، این موضوع شامل سادهسازی و بازطراحی فرآیندهای تجاری سنتی و دستیابی به فرآیندهای تجربه دیجیتالی جدید است. یکی از روشهای رایج که در طراحی تجربه کاربری مورد استفاده قرار میگیرد، طراحی فرایند تفکر است. این فرایندی پنج مرحلهای است که توسط دانشگاه استنفورد توسعه یافته است.
این ۵ مرحله عبارتند از:
۱- این فرآیند با این موضوع شروع میشود که خود را جای کاربران بگذاریم. باید کاربران و نیازهای آنها را شناخت و اطلاعات مورد نیاز درباره کاربران هدف را جمعآوری کرد.
۲- این فرآیند سپس با توضیح و تعریف مشکل و تلاش برای شناخت کاربر ادامه مییابد.
۳- پس از تعریف مشکل، در این مرحله میتوانید به شناخت و درک انتظارات کاربران بپردازید و به ایدهها و راهکارهای مختلف دست یابید.
۴- دو مرحله آخر این فرآیند به نمونههای آزمایشی منجر میشود که مقیاس کوچکتری از طراحی نهایی و آزمایش محصول و طراحی جدید و سپس ارتقا و بهبود طراحی و تجربه کاربری است.
این فرایند، رویکرد موثری برای تعریف محصولات و خدمات نوآورانه است. کسانی که به این فرآیند بدبین هستند میتوانند خودشان امتحان کنند.
این نکته نیز قابل ذکر است که توسعه محصولات اتریوم و اجرای آنها باید با یک برنامه تجاری دقیق همراه باشد. قطعا عواملی نظیر بازاریابی محتوا یا انتخاب لیاوت رابط کاربری نیز باید برای اجرای موثر و موفق محصولات اتریوم مدنظر قرار داده شود.
بهترین اقدامات برای نظارت بر اتریوم
نظارت مناسب نکته مهم و کلیدی تمام سازمانها و کسبوکارهای موفق است. یک چارچوب نظارتی خوب، تعریف جامعی از فرایند تصمیمگیری ارائه میدهد. این چارچوب دارای تعریف مشخصی از نقشها و مسئولیتها در فرایند تصمیمگیری است و مشخص میکند که کدام تصمیم بر اهداف تاثیرگذار هستند و نحوه رصد و گسترش نتیجه تصمیم را تعیین میکند. معمولا، در یک نهاد تجاری موفق، نظارت IT یکی از مولفههای مهم و کلیدی نظارت بر شرکت است.
فرآیند نظارت در توسعه بلاک چین و اتریوم نقش کلیدی ایفا میکند. جوانب مختلف فرایند نظارت و تصمیمگیری شامل ۳ مورد میشوند. مورد اول همانند فرایند نظارت IT، فرایندی برای تعریف چشمانداز و اهداف آینده شبکه است. این فرایند به طور خاص، مرحله اولیه توسعه است و به فرایند تصمیمگیری و نظارت خوبی نیاز دارد تا نقشه راه آینده و همچنین راهنمایی و هدایت جامعه را تعریف کند. فرآیند دیگر، نظارت اقتصادی و عملیاتی است که بر سیاستهای پولی و اقتصادی و تصمیمهایی نظارت میکند که بر بستر شبکه اتریوم ایجاد شدهاند. مورد سوم، نظارت بر برنامههای غیرمتمرکز و توکنها است که معمولا توسط خود دارندگان انجام میشود، اما به پلتفرم موردنظر بستگی دارد.
به طور کل، میتوانیم نظارت اتریوم را به نظارت درون زنجیرهای و برون زنجیرهای دسته بندی کنیم. به فرآیند تصمیمگیری که از شبکه و کد برای رایگیری استفاده میکند، نظارت درون زنجیرهای گفته میشود. به بهبود و تصمیمگیریهایی که خارج از شبکه و معمولا به صورت دستی انجام میشود، نظارت برون زنجیرهای گفته میشود. تصمیمگیری میتواند توسط نهاد تصمیمگیری متمرکز یا رویکردی کاملا غیرمتمرکز انجام شود.
اگرچه اندکی مبهم به نظر میرسد، اما اتریوم از رویکرد برون زنجیرهای غیرمتمرکز برای نظارت بر پلتفرم خود استفاده میکند. طبق گفته ویتالیک بوترین، این رویکرد بسیار موثر و کارآمد است. EIP