سال ۲۰۲۵ برای طلا شبیه یک رالی نفسگیر بود؛ رقابتی که در آن این فلز محبوب نهتنها بیش از ۵۰ بار سقف تاریخی خود را جابهجا کرد، بلکه بازدهی بیش از ۶۰ درصدی را هم به سرمایهگذاران هدیه داد. چنین عملکردی در بازاری که معمولا به آرامش و ثبات مشهور است، نشان داد که اقتصاد جهانی در فضایی پیچیده، پرریسک و غیرقابلپیشبینی حرکت میکند. از جنگها و تنشهای ژئوپولیتیک گرفته تا سقوط ارزش دلار آمریکا و هجوم سرمایهگذاران به داراییهای امن، همهچیز دستبهدست هم داد تا طلا بدرخشد.
به گزارش میهن بلاکچین، حالا در آستانه سال ۲۰۲۶، مهمترین سؤال این است: آیا رالی طلا ادامه پیدا میکند یا باید چشمبهراه اصلاحی جدی بود؟ تحلیلگران جهانی میگویند وضعیت امسال بیش از هر زمان دیگری به عوامل سیاسی، اقتصادی و حتی روانی وابسته است. از یکسو ممکن است همان موج پرریسکی که در ۲۰۲۵ قیمتها را بالا برد، امسال هم ادامه داشته باشد و حتی شدت بگیرد؛ از سوی دیگر کافی است چند سیاست جدید یا جهشی در رشد اقتصادی رخ دهد تا جریان کاملاً برعکس شود.
عملکرد خیرهکننده طلا در سال ۲۰۲۵، که چهارمین سال قدرتمند این فلز ارزشمند از سال ۱۹۷۱ تاکنون محسوب میشود، ریشه در دو نیروی اصلی داشت: نخست، شرایط بیسابقهای از ریسکهای ژئوپولیتیک و اقتصادی که بازارهای جهانی را در وضعیت اضطراب نگه داشت؛ و دوم، دلار ضعیفتر آمریکا و نرخهای بهرهای که نسبت به ماههای قبل اندکی پایینتر آمدند. ترکیب این شرایط باعث شد سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی برای فرار از بازده پایین اوراق قرضه و نگرانی از حبابدار شدن بازار سهام، بهسرعت بهسمت طلا حرکت کنند و سهم آن را در پرتفوی خود افزایش دهند.
اما چرا طلا چنین جهشی را تجربه کرد؟
براساس مدل «گرام» (GRAM) که بازده طلا را تحلیل میکند، بخش عمده رشد قیمت در سال گذشته یعنی حدود ۱۲٪ از بازده سالیانه از فضای ریسکی جهانی و بهویژه تنشهای ژئوپولیتیک ناشی شده است. در سمت دیگر، تضعیف دلار و کاهش نرخ بهره نیز عامل ۱۰٪ دیگر از این رشد بوده است.
همزمانی آشفتگی سیاسی در آمریکا با ضعف دلار نیز تأثیر قابلتوجهی بر روند قیمتها گذاشت، بهطوری که بخش بزرگی از رشد امسال، یعنی حدود ۱۶٪، حاصل ترکیب همین دو عامل بود. شورای جهانی طلا در گزارشی اعلام کرده که چهار عامل اصلی تأثیرگذار بر قیمت طلا در سال گذشته بهطور «غیرمعمولی متعادل» عمل کردهاند؛ نشانهای که میگوید بازار نه با یک محرک تکبعدی، بلکه با مجموعهای گسترده از نیروها پیش میرفت. البته باید توجه داشت که مومنتوم و موج سرمایهگذاری، نقش بزرگتری نسبت به سالهای گذشته داشت و بهنوعی سوخت موتور صعودی طلا شد.
سه سناریو برای آینده طلا در ۲۰۲۶
هرچند قیمت فعلی طلا تا حد زیادی بازتابی از پیشبینیهای اقتصاد کلان است اما تجربه سال گذشته نشان داده که اقتصاد جهانی هرگز مسیر قابل پیشبینی و مستقیم را دنبال نمیکند. به همین دلیل تحلیلگران سه سناریوی متفاوت را برای سال ۲۰۲۶ ترسیم کردهاند؛ سناریوهایی که هرکدام میتوانند آینده قیمت طلا را بهطور چشمگیری تغییر دهند.
۱- رشد آرام و محدود
در سناریوی نخست، اقتصاد آمریکا بهتدریج وارد یک کندی ملایم میشود؛ وضعیتی که ممکن است ناشی از کاهش سرعت رشد شرکتها، افت حاشیه سود یا حتی فروکشکردن هیجانات پیرامون هوش مصنوعی باشد. این شرایط معمولاً بازار سهام را تحت فشار قرار میدهد و بازار کار آمریکا نیز نشانههایی از ضعف نشان خواهد داد. نتیجه؟ مصرفکنندگان هزینههای خود را کمتر میکنند و فدرالرزرو مجبور میشود نرخ بهره را بیش از انتظارات فعلی پایین بیاورد.
چنین شرایطی دلار را بیش از پیش تضعیف میکند و ترس را در بازار افزایش میدهد؛ عواملی که همه به نفع طلا عمل میکنند. تحلیلگران میگویند در این وضعیت احتمال دارد قیمت طلا رشد ۵ تا ۱۵ درصدی را تجربه کند. ادامه خریدهای استراتژیک بانکهای مرکزی و ورود سرمایهگذاران تازهوارد از بازارهایی مثل چین و هند نیز میتواند این روند را تقویت کند.
۲- رشد شدید و پرشتاب طلا
این سناریو خوشبینانهترین و درعینحال پرریسکترین حالت برای طلاست؛ حالتی که در آن اقتصاد جهانی وارد یک رکود عمیق و هماهنگ میشود؛ بحرانی که موتور آن افزایش درگیریهای ژئوپولیتیک و تشدید تنشهای اقتصادی است. کافی است چند بحران جدید شعله بگیرد یا تنشهای فعلی حلنشده باقی بمانند تا شرکتها سرمایهگذاریهایشان را متوقف کنند، خانوارها هزینههایشان را کاهش دهند و یک چرخه خودتقویتکننده رکود شکل بگیرد؛ چیزی که تحلیلگران از آن با عنوان چرخه سقوط خودتقویتشونده (Doom Loop) یاد میکنند.
در چنین شرایطی جهان با موجی از خریدهای وحشتزده بهسمت داراییهای امن حرکت میکند. بازده اوراق دولتی بهشدت سقوط میکند، دلار تضعیف میشود و قیمت طلا با نیرویی قدرتمند به سمت بالا پرتاب میشود. برآوردها نشان میدهد طلا میتواند در این سناریو ۱۵ تا ۳۰٪ در سال ۲۰۲۶ رشد کند.
نکته مهم این است که ETFهای طلا دوباره به مرکز توجه میرسند و با ورود سرمایههای جدید، بازار را در مسیر صعودی نگه میدارند. حتی با وجود ورود نقدینگی زیاد در سال گذشته، حجم ETFهای جهانی هنوز کمتر از نیمی از دوران اوج تاریخی خود است؛ پس فضای زیادی برای رشد باقیمانده.
۳- اصلاح و عقبنشینی قیمت
اما بدبینانهترین سناریو مربوط به حالتی است که سیاستهای اقتصادی دولت ترامپ واقعاً مؤثر واقع شده و سبب افزایش رشد اقتصادی جهانی شوند. در این حالت، رشد اقتصادی بالا میرود، فعالیتها تقویت میشود و تورم دوباره بالا میکشد. چنین شرایطی فدرالرزرو را مجبور میکند نرخ بهره را در ۲۰۲۶ ثابت نگه دارد یا حتی آن را افزایش دهد.
این شرایط بزرگترین دشمن طلاست؛ چراکه نرخ بهره بلندمدت بالا میرود، دلار تقویت میشود و سرمایهگذاران بهسمت بازارهای ریسکی برمیگردند. نتیجه؟ فشار فروش روی طلا، خروج سرمایه از ETFها و احتمال ریزش ۵ تا ۲۰ درصدی قیمت. این سناریویی است که فعالان بازار آن را سختترین وضعیت برای طلا میدانند.
نقش بانکهای مرکزی و بازار طلای دست دوم!
در کنار تمام این سناریوهای اقتصاد کلان، دو عامل مهم دیگر نیز میتوانند بازار طلا را بهطور معناداری تغییر دهند: تقاضای بانکهای مرکزی و عرضه طلای دست دوم.
بانکهای مرکزی جهان در سالهای اخیر به یکی از مهمترین بازیگران بازار طلا تبدیل شدهاند؛ خصوصاً کشورهایی که اقتصادهای نوظهور دارند و ذخایر طلایشان هنوز خیلی کمتر از کشورهای توسعهیافته است. اگر تنشهای ژئوپولیتیک شدت پیدا کند، شتاب خرید از سوی این کشورها میتواند افزایش یابد. اما اگر خرید بانکهای مرکزی به سطوح پایین دوران پیش از کرونا برگردد ممکن است از روند رو به رشد قیمت طلا جلوگیری شود.
جریان عرضه طلای دستدوم نیز یکی از عواملی است که میتواند ورق بازار را برگرداند. در ماههای اخیر حجم طلای بازفروششده بسیار کم بوده؛ یکی از مهمترین دلایلش هم این است که بسیاری از خانوادهها، بهویژه در هند، طلاهای خود را بهجای فروش، بهعنوان وثیقه وام استفاده کردهاند. فقط در همین سال، بیش از ۲۰۰ تن طلای زینتی در شبکه رسمی وامدهی هند گرو گذاشته شده است.
تا وقتی این عرضه محدود بماند، قیمت طلا حمایت میشود. اما اگر اقتصاد هند وارد یک دوره رکود شود، ممکن است این وثیقهها بهطور اجباری به فروش رسیده و دوباره وارد بازار شوند؛ اتفاقی که میتواند حجم عرضه ثانویه را بالا ببرد و فشار نزولی بر قیمت وارد کند.












