استفاده گسترده از ارز دیجیتال به عنوان راهحلی جایگزین برای پرداخت منجر به رشد اکوسیستم دیجیتال شده است. حکومتها نیز در این میان سعی در قانونگذاری و اعمال سیاستهای خود دارند. بانک مرکزی کانادا مدت زیادی است که ارزهای دیجیتال را به عنوان یک تهدید مورد بررسی قرار داده است و اکنون به فکر ایجاد ارز دیجیتال ملی افتاده است؛ ارزی که تحت قانونگذاری و نظارت بانک باشد و تراکنشها در داخل شبکه آن صورت بگیرند. ارز دیجیتال ملی مفهومی کاملا متفاوت با ارزهای دیجیتال دیگر دارد که اکثرا با استفاده از فناوری بلاک چین راهاندازی شدهاند.
ارز دیجیتال یک پول غیرمتمرکز و مبتنی بر رمزنگاری است و هدف از ایجاد آن، انجام تراکنشهای مالی و محافظت در برابر جعل و کلاهبرداری است. این ارزها جایگزینی برای ارزهای حکومتی مانند دلار کانادا هستند. این فناوری ارزهای ملی را تهدید میکند و مطالعات و بررسیهای زیادی در مورد قانونگذاری آنها انجام شده است.
قانونگذاری ارز دیجیتال
ارزهای دیجیتال پیامدهای گستردهای برای اقتصاد جهان داشتهاند. ارزهای دیجیتال یک شبکه پرداختی همتا به همتا و غیرمتمرکز ایجاد کردهاند که نیاز به واسطه و کنترل حکومتها را از میان برداشته است. دادههای تراکنش بر روی بلاک چین ذخیره میشوند و حکومتها توانایی کنترل تراکنشهای افراد را نخواهند داشت.
در نتیجه حکومتها اقدام به محدود کردن این ارزها کردهاند و گاهی آنها را تهدید علیه امنیت ملی و یا عامل بیثباتی سیستم مالی جهان معرفی میکنند. این تصویر از ارزهای دیجیتال با تصویر دیگری که حکومتها از آن نشان میدهند و ابراز میدارند که نیازمند ایجاد ارز دیجیتال ملی هستند، کاملا در تضاد است.
ارز دیجیتال فدرال
گزارشها حاکی از آن هستند که اطلاعات کاناداییها در مورد ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین افزایش پیدا کرده است و تقریبا ۵ درصد آنها دارای ارزهای دیجیتال هستند. ارزهای دیجیتال حکومتی بر روی یک بلاک چین خصوصی راهاندازی خواهند شد که این شفافیت را کاهش داده و آنها را تبدیل به ارزهایی متمرکز خواهد کرد.
ذخیره مقادیر زیادی داده در یک مکان متمرکز با موفقیت چندانی روبرو نخواهد شد و اغلب منجر به بیرون دادن دادهها خواهد شد. علاوه بر این، هک کردن چنین سیستمهایی آسانتر خواهد بود زیرا هکر در مقایسه با یک شبکه غیرمتمرکز عمومی با نودهای کمتری مواجه است.
مدیریت از طریق اجماع
ارزهای دیجیتال سنتی غیرمتمرکز هستند و از طریق فرآیند اجماع اعتبارسنجی میشوند. این یعنی که اکثریت نودها در شبکه باید موافق باشند که تراکنشی روی داده است و بعد از این توافق است که تراکنش اعتبارسنجی میشود.
یکی از اهداف بانک مرکزی کانادا از ایجاد ارز دیجیتال ملی، دریافت اطلاعات بیشتر از مصرفکنندگان کانادایی است و به این ترتیب، جزئیات شخصی و دادههای بیشتری در مورد عادات خرج کردن افراد در اختیار قانونگذاران قرار میگیرد.
این موضوع باعث نگرانیهایی جدی در مورد حریم خصوصی شده است. پول نقد تنها روش برای انجام تراکنشهای کاملا ناشناس است اما ارز دیجیتال هم بسیار بهتر از ارزهای حکومتی در این زمینه عمل میکند و تراکنشها تا حدودی ناشناس باقی میمانند.
بانک مرکزی کانادا با این اقدامات خود سعی دارد که سطح جدیدی از نظارت حکومتی را بر اقتصاد دیجیتال اعمال کند.
کنترل جریان نقدی
اگرچه تعدادی از ارزهای دیجیتال برای کاربران نام مستعار فراهم میکنند، اما ضمانتی وجود ندارد که بانک مرکزی کانادا همین سطح از حریم خصوصی را هم برای کاربران قائل شود.
ایجاد یک ارز دیجیتال ملی که اطلاعات مصرفکنندگان را جمعآوری میکند، پیامدهای بسیاری میتواند داشته باشد. به عنوان مثال، این ارز میتواند به مرور کاملا جایگزین پول فیزیکی شود و حریم خصوصی را که حق همه افراد است، کاملا به خطر بیاندازد.
همچنان که حکومتها به آزمایش و راهاندازی ارزهای دیجیتال ملی خود میپردازند، با مشکلات و مسائلی در ارتباط با مدیریت متمرکز نیز روبرو میشوند.
خرج کردن آزادانه
دادهها و اطلاعاتی که با استفاده از ارز دیجیتال ملی در اختیار بانک مرکزی کانادا قرار میگیرد، تنها به نفع بانکدارهایی تمام خواهد شد که دارای امتیازات انحصاری هستند. بانک کانادا در این میان با مشکل استفاده روز افزون مردم از ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز هم مواجه است.
ایجاد این ارز از جانب بانک مرکزی کانادا باید با دقت و بررسی بیشتری صورت بگیرد، زیرا سطح بیسابقهای از تمرکز را به همراه میآورد. در اینجا ما باید از خودمان بپرسیم که آیا بانکها واقعا حق ایجاد چنین ارزهایی را دارند؟
آنچه بانک مرکزی کانادا باید بداند این است که فناوری به مرور زمان به سمت گشودگی و عدمتمرکز میرود و این اقدام آنها دقیقا بر خلاف روند حرکت فناوری است. نظر شما چیست؟ آیا بانکهای مرکزی با مشکلاتی در مسیر ایجاد ارز دیجیتال ملی مواجه خواهند شد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.