ایردراپ

از نات کوین تا همستر کامبت؛ بررسی لیست شدن توکن‌های شبکه TON در بایننس

کالین و وولی‌گای (WuliGy) گفت‌وگوی عمیقی درباره توسعه‌های اخیر در اکوسیستم TON داشتند. اخیراً بایننس پنج توکن مرتبط با شبکه تون را به ترتیب لیست و توجه زیادی را جلب کرده است. وولی‌گای با تجربه گسترده‌ای در تحقیق و تحلیل داده‌ها در صرافی‌های بزرگ و تمرکز طولانی‌مدت بر میم‌ها و TON، نظرات خود را به اشتراک گذاشت.

در ادامه، مصاحبه این دو توسط میهن بلاکچین به فارسی برگردانده شده و بحث‌ها در رابطه با ویژگی‌های منحصر به فرد هر توکن لیست‌شده، دلیل علاقه صرافی‌ها به اکوسیستم TON و پروژه‌ها و روندهایی که در آینده پتانسیل خوبی دارند، پوشش داده شده است.

چرا بایننس تعداد زیادی توکن TON را به ترتیب لیست کرده است؟

بخش اول مصاحبه در رابطه با لیست تعداد زیادی از توکن‌های شبکه TON است که در ادامه گفتگوی کالین و وولی‌گای پوشش داده شده است.

کالین: امروز به بررسی آخرین تحولات در اکوسیستم TON می‌پردازیم، به‌ویژه اینکه بایننس پنج توکن مرتبط با TON را به ترتیب لیست کرده است که برای آنها بسیار غیرمعمول است. می‌توانید توضیح دهید چرا بایننس این‌قدر به لیست کردن توکن‌های مرتبط با TON علاقمند است؟

به نظرم، اکوسیستم TON به‌ویژه پس از نات کوین (Notcoin)، به میزان زیادی پیشرفت کرده است. TON که توسط تلگرام پشتیبانی می‌شود، پایگاه کاربری بزرگی دارد و نات کوین واقعاً روندی صعودی برای اپلیکیشن‌های کوچک تلگرام آغاز کرد. بسیاری از کاربران، به‌ویژه کسانی که به دنبال «فارم» پاداش و ایردراپ هستند، به اکوسیستم TON جذب شده‌اند. برای صرافی‌ها، به‌ویژه صرافی‌های برتر، هدف اصلی جذب کاربران جدید است. مینی‌اپلیکیشن‌های TON که توسط تلگرام پشتیبانی می‌شود، پایگاه کاربری بزرگی را ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، از نات کوین تا داگز (Dogs) و اخیراً همستر (Hamster Kombat) و کتیزن (Catizen) گزارش شده که بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر دارند و کتیزن تنها چند ماه پس از راه‌اندازی به ۱۰ میلیون کاربر رسید. بنابراین برای صرافی‌ها، این توکن‌ها راهی عالی برای جذب کاربران جدید هستند.

فیچر ایردراپ همستر کامبت
ایردراپ همستر کامبت

این همچنین بخشی از استراتژی بلندمدت صرافی‌هاست. اکوسیستم‌های پشت این توکن‌ها پتانسیل زیادی دارند، به‌ویژه در مناطقی مانند کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، جنوب آسیا و مناطقی که استفاده از کارت‌های اعتباری کمتر رایج است. این مناطق، که اغلب به‌عنوان «کشورهای در حال توسعه» شناخته می‌شوند، هنوز به‌طور گسترده‌ای از کریپتو یا پرداخت‌های کارت اعتباری استفاده نکرده‌اند. به تدریج که آنها به وب ۳ و پرداخت‌های کریپتو روی آورند، پتانسیل رشد بسیار زیادی وجود خواهد داشت.

فکر می‌کنم بایننس و سایر صرافی‌ها مانند بای‌بیت و بیت‌گت این را به‌عنوان راهی برای استفاده از این رشد می‌بینند. به‌طور ساده، این توکن‌ها کاربران جدیدی را جذب می‌کنند که به توسعه کسب‌وکار صرافی‌ها کمک می‌کند.

تفاوت‌های بین نات‌کوین، داگز، همسترکامبت و کتیزن

سپس کالین و وولی‌گای به گفتگو در رابطه با تفاوت‌های بین بازی‌های کسب درآمد تلگرامی پرداختند.

کالین: شما اکوسیستم TON را به‌طور نزدیک دنبال می‌کنید. نظر شما درباره توکن‌هایی که تا کنون لیست شده‌اند چیست؟ می‌دانم نات کوین اولین پروژه رسمی بود که توسط TON راه‌اندازی شد، درست است؟ در حالی که داگز به‌نظر می‌رسید ناگهان ظاهر شد. کتیزن پروژه‌ای از چین است که رویکردی متنوع‌تر و تجاری‌تر دارد و همستر، پروژه‌ای دیگری که ادعا می‌کند پایگاه کاربری بسیار بزرگی دارد و برخی معتقدند که دارای ۳۰۰ میلیون کاربر است. نظر شما درباره این پروژه‌ها چیست؟

نات کوین پس از راه‌اندازی آن در بایننس، به یک کاتالیزور تبدیل شد. TON از مارس با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار مشوق برای چهار بخش اصلی، از جمله تلگرام و زیرساخت‌های آنچین، شروع به افزایش توسعه اکوسیستم کرد. آزمایش‌های اولیه آنها رشد قابل توجهی از کاربران را نشان داد که آنها را به برگزاری لیگ‌های عمومی هر ماه تشویق کرد. نات کوین مانند یک بمب بود که فضای مینی‌اپ‌های تلگرام را روشن کرد. وعده ثروت آن، تعداد زیادی کاربر را جذب و تعاملات را در فضای مینی‌اپ‌ها تقویت کرد که به نوبه خود رشد پروژه‌هایی مانند داگز، یس‌کوین (YEScoin) و تپ‌سواپ (TapSwap) را تسریع کرد.

فیچر تپ سواپ
تپ سواپ

داگز جالب است؛ زیرا یک میم‌کوین تلگرامی است. هیچ منطقی در بازی خود ندارد؛ اگر حساب تلگرام داشتید، می‌توانستید امتیازهای داگز را به راحتی دریافت کنید. همه می‌دانیم که صدور دارایی‌ها و نگهداری سوابق جزء اصلی بلاکچین‌هاست و داگز اولین کسی بود که امتیازها را از طریق تلگرام توزیع و توکن‌ها را صادر کرد. این مدل در فضای کریپتو منفجر شد و گزارش‌ها ادعا دارند که رشد روزانه کاربران آن به یک میلیون رسید و تا زمان TGE (رویداد تولید توکن) جمعیت کاربران به چهار تا پنج میلیون نفر افزایش داد.

در رابطه با کتیزن، این پروژه شبیه «Pet Cloud» است که با مکانیک‌های اعتیادآور پیندودو (Pinduoduo) ترکیب شده است و شما می‌توانید دوستانتان را دعوت کرده و پاداش بگیرید. حتی ویژگی چرخ شانس (Lucky Wheel) مشابه استراتژی خرید گروهی پیندودو، وجود دارد که کاربران را به دعوت افراد جدید تشویق می‌کند.

در نهایت، همستر کامبت پروژه‌ای قدیمی‌تر است که شما به‌عنوان یک CEO وظایف روزانه را مدیریت می‌کنید. آنها ارتباطات قوی با منابعی در منطقه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع دارند که به رشد پروژه کمک کرده است. اکنون، همستر کامبت احتمالاً بزرگترین پروژه در فضای تلگرام از نظر تعداد کاربران است.

تفاوت‌های کلیدی بین این پروژه‌ها به مدل‌های عملیاتی و مسیرهای رشد کاربران آنها مربوط می‌شود.

قدرت صاحب‌نظران کلیدی و جوامع روسی‌زبان

کالین و وولی‌گای در بخش بعدی در رابطه با قدرت صاحب نظران کلیدی (KOL) و جوامع روسی‌زبان و نقش‌ها در این بازی‌ها بحث کردند.

کالین: شنیدم که نات کوین به‌وسیله حدود دوازده صاحب نظر برتر روسی‌زبان که عمدتاً در تلگرام فعالیت دارند، پیشبرد شد. تلگرام با پلتفرم‌هایی مانند توییتر یا وی‌چت (WeChat) که گروه‌ها به ۵۰۰ نفر محدود و مستعد مسدود شدن هستند، تفاوت دارد. گروه‌های تلگرام می‌توانند میزبان ده‌ها هزار نفر باشند و مشابه دیسکورد با ربات‌ها مدیریت شوند. این موضوع به من می‌گوید که قدرت جوامع روسی‌زبان ممکن است بسیار بیشتر از آنچه که تصور می‌کنیم، باشد. نظر شما درباره تأثیر صاحب نظران و جوامع روسی‌زبان چیست؟

قطعاً یک ماتریس ترافیکی قوی در حال فعالیت است. از آنچه که من دیده‌ام، پروژه‌هایی مانند نات‌کوین، داگز و بلوم، هرچند که توسط شرکت‌های مختلف راه‌اندازی شده‌اند، با تیم‌های متصل به هم حمایت می‌شوند. این تیم‌ها اغلب یکدیگر را می‌شناسند و گاهی حتی هم‌سفره می‌شوند، بنابراین منابع قدرتمندی در اختیار دارند. همان‌طور که اشاره کردید، تلگرام با وی‌چت متفاوت است. گروه‌های وی‌چت به ۵۰۰ نفر محدود است، اما گروه‌های تلگرام می‌توانند ده‌ها هزار نفر را در خود جای دهند. این مقیاس به آنها امکان می‌دهد که از ترافیک خصوصی به‌طور مؤثر استفاده کنند.

فیچر نات کوین و تلگرام

این صاحب نظران بزرگ می‌توانند از مشوق‌هایی مانند پاداش نقدی برای جذب ترافیک اولیه استفاده کنند و به‌تدریج پروژه‌ها را از طریق تأمین مالی و سایر مکانیزم‌ها پیش ببرند. مزیت اصلی، کنترل قوی آنها بر منابع ترافیکی و ترافیک خصوصی است. با مشوق‌های لیگ عمومی TON، این صاحب نظران کلیدی شروع به ترویج فعال مینی‌اپ‌های تلگرام کردند و موفقیت را از طریق ترویج متقابل بین پروژه‌های مختلف درجه یک پیش بردند.

ساختار و جوایز لیگ‌های عمومی TON

سپس کالین از وولی‌گای در رابطه با ساختار و سیاست‌های رقابتی تون پرسید.

کالین: به‌نظر می‌رسد پروژه‌های اصلی که توسط TON یا بنیاد آن راه‌اندازی شده‌اند تأثیر زیادی بر اکوسیستم داشته‌اند. می‌توانید توضیح دهید که سیاست‌های رقابتی TON چگونه کار می‌کند؟

مراحل اولیه رقابت‌های TON تأثیر بیشتری داشت. نحوه کار به این صورت است: آنها یک پاداش نقدی، مثلاً ۳ میلیون دلار، تعیین می‌کنند که در بخش‌های مختلف اکوسیستم TON، از جمله میم‌ها، تلگرام، اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (dApps) و دیفای (DeFi) توزیع می‌شود. هر بخش یک جدول رده‌بندی دارد و مینی‌اپ‌های تلگرام یکی از آنهاست.

پروژه‌ها بر اساس تعداد کاربران تلگرام، کاربران آنچین یا تعداد اعضای پرداخت‌کننده رده‌بندی می‌شوند. هرچه پروژه در رده‌بندی بالاتر باشد، پاداش بیشتری دریافت می‌شود. بنابراین، بسیاری از پروژه‌ها، به‌ویژه بازی‌های ساده با مدل «کلیک‌برای‌درآمد»، تنها به جذب کاربران نمی‌پردازند بلکه طراحی شده‌اند تا پاداش بیشتری با برآورده کردن معیارهای لیگ عمومی به دست آورند.

جوهره لیگ عمومی حمایت از پروژه‌های برتر در اکوسیستم TON است. این پروژه‌ها پس از دریافت تأمین مالی، می‌توانند به‌طور بهتری جوامع خود را مدیریت کرده و پروژه‌های خود را پیش ببرند. مینی‌اپ‌های تلگرام به‌عنوان یک بخش کلیدی، بر اساس معیارهایی مانند ترافیک، تعداد کاربران متصل به کیف پول و حجم تراکنش‌های آنچین رده‌بندی می‌شوند و پروژه‌ها بر اساس رتبه‌بندی خود پاداش را با کاربران به اشتراک می‌گذارند.

پتانسیل آینده پروژه‌های درجه یک مانند تپ‌سواپ، بلوم و یس‌کوین

پس از آن نوبت به بحث در رابطه با پتانسیل پروژه‌های درجه یکی که در آینده، ایردراپ خود را عرضه خواهند کرد، رسید.

کالین: شما چند پروژه درجه یک احتمالی، سوای پروژه‌هایی که در حال حاضر در بایننس لیست شده‌اند، ذکر کردید. می‌توانید این پروژه‌ها را معرفی کرده و نظرات خود را درباره آینده آنها به اشتراک بگذارید؟

تپ سواپ یک پروژه بسیار محبوب در منطقه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع است. اگر به رتبه‌بندی‌های جستجوی هفتگی یا ماهانه گوگل نگاه کنید، خواهید دید که تپ‌سواپ و بلوم به‌طور مداوم در میان جستجوهای برتر هستند. آنها یک مکانیزم منحصر به فرد، با سیستم کد روزانه … در واقع، یک وظیفه روزانه دارند. کاربران وظایف را تکمیل کرده و به جستجوی پاسخ‌ها برای به بدست آوردن پاداش می‌پردازند. این مدل از همستر کامبت تقلید شده است که از این رویکرد برای حفظ کاربران استفاده کرد. این امر باعث محبوبیت مداوم تپ‌سواپ و بلوم در منطقه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع شده است.

فیچر بازی بلوم
بازی بلوم

پروژه دیگری که باید به آن توجه کرد یس‌کوین است که به‌خوبی شناخته شده و توسط یک تیم چینی راه‌اندازی شده است. بلوم نیز یکی دیگر از رقبای قوی و درجه یک است. در بخش پروژه‌های درجه‌دو نیز پروژه‌هایی وجود دارند که مشابه داگز عمل می‌کنند، مانند کتس (Cats) و راکی‌ربیت (Rocky Rabbit). همچنین اکس‌امپایر (X Empire) نیز وجود دارد که اوایل ماسک‌امپایر نامیده می‌شد و با بای‌بیت همکاری دارد. زیر نظر داشتن این پروژه‌ها نیز مهم است.

زمانی که ما درباره این موضوع صحبت کردیم، پیش‌بینی کردیم که کتیزن قرار است حدود ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور) و همستر در پایان ماه و پس از آن راه‌اندازی شود. در آن زمان، ما پیش‌بینی کردیم که بایننس احتمالاً حداقل یکی از این پروژه‌ها را لیست خواهد کرد. برای مثال، داگز پیش از راه‌اندازی، ذخایری بیش از ۵۰ میلیارد توکن در بای‌بیت داشت، در حالی که ذخایر بایننس آن حدود ۴۰ میلیارد بود. بای‌بیت از نظر جذب کاربران جدید بهتر عمل کرد. به همین دلیل، ما فکر کردیم که بایننس ممکن است پروژه دیگری از اکوسیستم تون را لیست کند تا ترافیک کاربران خود را متعادل سازد. همان‌طور که مشاهده شد، بایننس در نهایت هر دو پروژه را لیست کرد.

آیا رشد کاربران پروژه‌های TON متوقف خواهد شد؟

در ادامه کالین و وولی‌گای در رابطه با توقف احتمالی شیدایی ایردراپ‌های شبکه تون صحبت کردند.

کالین: آیا فکر می‌کنید رشد کاربران جدید از این پروژه‌ها به مرور زمان کاهش پیدا خواهد کرد؟ یا چه زمانی این افزایش ترافیک ممکن است کاهش یابد؟

اگر پروژه‌هایی مانند کتیزن و همستر عملکرد خوبی داشته باشند، تأثیر آنها ممکن است در نحوه عملکرد آنها در صرافی‌ها منعکس شود. پروژه‌های درجه ۲ یا درجه ۳ ممکن است حدود ۵۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ کاربر جدید جذب کنند، اما با راه‌اندازی این مینی‌اپ‌ها با ترافیک بالا، اثر جذب کاربران جدید به تدریج کاهش خواهد یافت. برای مثال، داگز دارای ۴۰ تا ۵۰ میلیون کاربر در استخر امتیازات خود بود، اما تنها حدود ۱۰ میلیون نفر از آنها به کاربران صرافی تبدیل شدند و از این تعداد، شاید تنها ۳ تا ۴ میلیون نفر به بایننس رسیدند.

با راه‌اندازی پروژه‌های بیشتری مانند کتیزن یا همستر، نرخ تبدیل کاهش بیشتری خواهد داشت و صرافی‌ها ممکن است شروع به کاهش علاقه به پروژه‌های مشابه کنند. به نظرم زمانی که این دو پروژه راه‌اندازی شوند، صرافی‌ها ممکن است کمتر تمایل به لیست کردن پروژه‌های مشابه دیگر داشته باشند.

کالین: زیرا این دو پروژه قبلاً بخش بزرگی از پایگاه کاربری را پوشش داده‌اند، درست است؟

دقیقاً. آنها اساساً بیشتر پایگاه کاربری تلگرام را جذب کرده‌اند. چند ماه پیش، مدیر عامل تلگرام یک چشم‌انداز را برای فعال کردن ۳۰٪ از کاربران تلگرام از طریق TON تا سال ۲۰۲۸ مشخص کرد. با ۹۰۰ میلیون کاربر تلگرام، این هدف حدود ۲۷۰ میلیون است. همستر ادعا می‌کند که اکنون ۳۰۰ میلیون کاربر دارد. اگر حتی ۱۰٪ از آنها به کاربران آنچین تبدیل شوند، تنها همستر بخش بزرگی از پایگاه کاربری تلگرام را پوشش داده است. اگر بایننس بتواند این کاربران را از طریق لانچ‌پول (Launchpool) یا برنامه‌های مشابه، به کاربر خود تبدیل کند، نیاز به پروژه‌های مشابه دیگر کاهش خواهد یافت.

کالین: رقابت واقعاً شدید است. ما تنها پروژه‌های موفق را می‌بینیم، اما احتمالاً پروژه‌های زیادی وجود دارند که موفق نشده‌اند یا ممکن است حتی نتوانند توکن‌های خود را به بازار عرضه کنند.

دقیقاً. بسیاری از تیم‌های پروژه‌ها هدفشان این است که در بایننس لیست شوند. برای آنهایی که نمی‌توانند، ارزش توکن‌های ایردراپ آنها ممکن است حتی به یک دلار هم نرسد. پس از صرف وقت زیاد بر روی این پروژه‌ها، کاربران ممکن است متوجه شوند که پاداش‌ها آنچنان قابل توجه نیستند.

فیچر ایردراپ
ایردراپ‌ها

بنابراین، تیم‌های پروژه برای همکاری عمیق‌تر با صرافی‌ها فشار خواهند آورد تا تعداد کاربران را کنترل کنند و ارزش‌گذاری معقولی برای جذب کاربران احتمالی انجام دهند. به این ترتیب، پروژه‌ها می‌توانند به‌طور پایدارتر رشد کنند. بسیاری از پروژه‌ها در حال حاضر بخش زیادی از منابع خود را به ایردراپ‌های جامعه اختصاص می‌دهند که به مشکلاتی در مدیریت ارزش بازار آنها پس از لیست شدن منجر می‌شود.

کالین: بیشتر این پروژه‌ها احتمالاً در نهایت با ارزش کمتر از ۱ میلیارد دلار ارزش‌گذاری خواهند شد. نظر شما درباره توسعه این پروژه‌ها پس از ایردراپ‌ها و لیست‌های اولیه چیست؟ به‌عنوان مثال، نات کوین پس از لیست شدن بازی خود را تعطیل کرد، داگز اصلاً بازی نیست و برخی می‌گویند کتیزن ممکن است به یک فروشگاه اپلیکیشن تبدیل شود. فکر می‌کنید این پروژه‌ها پس از راه‌اندازی چگونه تکامل خواهند یافت؟

این یک مشکل رایج است. چند ماه پس از راه‌اندازی نات کوین، آنها تلاش کردند تا با تشویق کاربران به استیک کردن توکن‌هایشان از طریق یک کمپین استیکینگ، توزیع توکن‌ها را کاهش دهند و امیدوار بودند که قیمت را از طریق فعالیت‌های بازاریابی افزایش دهند. اما این استراتژی دشوار است؛ زیرا توزیع توکن‌ها بسیار پراکنده است. یک روش ممکن راه‌اندازی پروژه‌های جدید است، اما انتقال همیشه چالش‌هایی را به همراه دارد.

تیم‌های پروژه ممکن است سعی کنند با ترویج استیکینگ توکن‌ها برای محدود کردن عرضه در گردش، زمان بیشتری برای خود بخرند و همچنین توسعه را از طریق بازاریابی ادامه دهند. اما نحوه دقیق مدیریت این موضوع دشوار بوده و  این یک کار پیچیده و چالش‌برانگیز است.

مقایسه اکوسیستم تون و گیم‌فای

کالین: پروژه‌های تلگرام در حال حاضر درآمد زیادی کسب می‌کنند و برخی معتقدند این یکی از نقاط قوت تلگرام است، زیرا این مینی‌اپ‌ها درآمد قابل توجهی تولید می‌کنند. اما بدون محرک‌هایی مثل ایردراپ‌ها یا لیست شدن در بایننس، چه کسی از محصولات این پروژه‌ها خریداری می‌کند؟ در واقع، این پروژه‌ها بیشتر شبیه عرضه اولیه (ICO) به نظر می‌رسند. نظر شما چیست؟

به نکته خوبی اشاره کردید. بدون حمایت بایننس یا سایر صرافی‌ها، آینده این پروژه‌ها مبهم خواهد بود. هرچند آنها تصویری از تبدیل شدن به یک بازار اپلیکیشن‌ها را ترسیم کرده‌اند، اگر به این نوع محرک‌ها وابسته بمانند، کارایی آنها با گذشت زمان کاهش می‌یابد. بایننس به‌طور نامحدود توکن‌هایشان را لیست نخواهد کرد و در نهایت پروژه‌ها باید مستقل عمل کنند.

کالین:بعضا منطق محرکه پشت اکوسیستم TON اساساً تفاوتی با پروژه‌های گیم‌فای (GameFi) در بازار صعودی قبلی ندارد. مدل بازی برای کسب درآمد (Play-to-Earn) شباهت زیادی دارد، درست است؟

بله، شباهت‌های واضحی وجود دارد. پروژه‌های گیم‌فای معمولاً یک جدول زمانی بازگشت سرمایه واضح دارند. وقتی یک آیتم درون بازی می‌خرید و می‌دانید که چه زمانی سرمایه شما برمی‌گردد. اما پروژه‌هایی مانند کتیزن متفاوت هستند .  ارزش‌گذاری آنها به طور مداوم در حال افزایش است و زمانی که زود وارد می‌شوید، نمی‌دانید تا چه حد پیش خواهند رفت. این موضوع عدم قطعیت را به همراه دارد اما همچنین پتانسیل شگفتی‌ها را نیز به همراه دارد.

بهترین بازی های ارز دیجیتال

در گیم‌فای، مدل توکن واضح‌تر است و کاربران می‌توانند دوره بازگشت سرمایه را بر اساس قیمت فعلی توکن محاسبه کنند. پروژه‌هایی مانند کتیزن بیشتر به انتظارات مربوط می‌شود و پیش‌بینی بازدهی آینده دشوار است. این عدم قطعیت را ایجاد می‌کند، اما برای واردکنندگان اولیه، شانس بازدهی بالاتر نیز وجود دارد.

کالین: این شبیه به مدل گیم‌فای است که در آن کاربران آیتم‌هایی مانند کشتی‌ها یا کفش‌ها را برای کسب توکن‌های بیشتر خریداری می‌کنند. تنها تفاوت این است که به اکوسیستم تلگرام وابسته است و از سوی بنیاد TON و جوامع بزرگ حمایت می‌شود. تلگرام در حال حاضر تنها پلتفرم اجتماعی اصلی است که به کریپتو باز است که به آن مزیت بزرگی می‌دهد.

دقیقاً. این یک مزیت کلیدی است. همچنین، بسیاری از صرافی‌ها اکنون بازارهای پیش از عرضه دارند، به‌ویژه برای برای فروش امتیازها. در این بازارها، کل عرضه توکن‌ها هنوز اعلام نشده است، اما صرافی‌ها پیش از عرضه، شروع به معامله کرده‌اند. این رویکرد با توکن‌هایی که پس از افشای عرضه پروژه تحویل داده می‌شوند، برای جذب ترافیک زودهنگام کاربرد دارد.

برای مثال، پروژه داگز با ۴ میلیون کاربر در شروع راه‌اندازی شد و در عرض دو ماه به ۴۰ میلیون کاربر رسید. تیم پروژه خودش نمی‌دانست که چه مقدار رشد خواهد کرد. این با گیم‌فای متفاوت عمل می‌کند، چرا که مدل توکن در گیم‌فای پیش‌بینی‌پذیرتر است. پروژه‌های تلگرام بیشتر بر روی رشد ترافیک پویا تمرکز دارند.

کالین: از این منظر، اکوسیستم TON هنوز پتانسیل زیادی دارد. پروژه‌هایی مانند اپتوس و هش‌کی (HashKey) نیز در حال حاضر در حال آزمایش در تلگرام هستند که نشان می‌دهد تلگرام به عنوان یک پلتفرم دوستدار کریپتو بسیار نویدبخش است. آیا فکر می‌کنید در آینده پروژه‌های جدیدی ظهور خواهند کرد؟

من معتقدم پتانسیل زیادی وجود دارد، به‌ویژه با مینی‌اپ‌هایی در بازار چین محبوب هستند. برای مثال، بازی‌هایی مانند «Sheep a Sheep» یا دیگر بازی‌های غیررسمی مانند ۲۰۴۸ یا Flappy Bird به راحتی می‌توانند به تلگرام منتقل شوند. هر بازی که پایگاه کاربری قابل توجهی در وب ۲ داشته باشد، می‌تواند در وب ۳ به موفقیت بزرگی دست یابد.

در حال حاضر، تمرکز اصلی در این فضا بر روی جذب ترافیک است. بسیاری از پروژه‌ها از استراتژی‌های آغاز سرد برای جذب کاربران استفاده می‌کنند. چه آنها توسط شرکت‌های سرمایه گذاری خطر پذیر (VC) حمایت شوند و چه نشوند، ترافیک مهم است. در آینده، تیم‌های پروژه احتمالاً بیشتر بر روی بهبود گیم‌پلی تمرکز خواهند کرد و همچنین از ترافیک به طور مؤثرتری برای پیشبرد پروژه‌هایشان استفاده خواهند کرد.

مقایسه توکن‌های TON با میم‌کوین‌ها

کالین: شما اخیراً تحقیقات زیادی درباره میم‌کوین‌ها انجام داده‌اید. تفاوت‌های کلیدی بین میم‌کوین‌ها و توکن‌های اکوسیستم TON چیست؟ آیا شباهت‌های جالبی بین این دو وجود دارد؟

از چندین زاویه، شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد. اول، از دیدگاه کاربران، هم میم‌کوین‌ها و هم پروژه‌های اکوسیستم TON برای کاربرانی که به دنبال بازده‌های بالا هستند، جذاب هستند. میم‌کوین‌ها به‌طور ساده‌تر عمل می‌کنند: کاربران می‌توانند خرید و فروش کنند، زمان مناسب برای کسب سود را انتخاب کنند، یا ممکن است از لیست‌های صرافی برای تقسیم سود یا کاهش ضرر استفاده کنند.

فیچر شبکه تون

در مقابل، مینی‌اپ‌های اکوسیستم TON، به‌ویژه پروژه‌های «فارمینگ»، نیاز دارند که کاربران زمان زیادی را برای انجام کارهای روزانه صرف کنند. میم‌کوین‌ها بیشتر یک سناریوی «خرید و صبر» هستند، در حالی که پروژه‌های TON نیاز دارند که کاربران به‌طور روزانه مشغول باشند و این باعث ایجاد پیوستگی قوی‌تری می‌شود. به عبارت دیگر، میم‌کوین‌ها معمولاً نیاز به سرمایه‌گذاری یک‌باره دارند، در حالی که مینی‌اپ‌های TON نیاز به مشارکت مداوم دارند، گاهی حتی کمی سرمایه.

دوم، اثر ثروت معمولاً در میم‌کوین‌ها بیشتر است. در میم‌کوین‌ها، نادر نیست که بازده‌هایی ۱۰ برابر یا حتی ۱۰۰ برابر مشاهده شود. از سوی دیگر، توکن‌های اکوسیستم TON مانند نات‌کوین ممکن است تنها چند صد دلار در هر بار بازده دهند و کاربران باید به‌طور فعال روزانه مشغول باشند تا این پاداش را کسب کنند.

از نظر صرافی‌ها، هدف اصلی برای هر دو میم‌کوین‌ها و مینی‌اپ‌های TON مشابه است: هر دو برای جذب کاربران جدید استفاده می‌شوند. صرافی‌ها عمدتاً میم‌کوین‌ها را برای جذب کاربران علاقمند به بازده‌های بالا لیست می‌کنند؛ زیرا میم‌کوین‌ها معمولاً ایجاد هیجان می‌کنند. اگر یک پروژه عملکرد ضعیفی داشته باشد، اجماع سریعاً از بین می‌رود و صرافی‌ها بیشتر بر روی حجم معاملات کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند. در مقابل، مینی‌اپ‌های TON با امید نگه‌داشتن کاربران، جذب بلندمدت را به همراه دارند.

در نهایت، از دیدگاه توسعه‌دهنده، هزینه راه‌اندازی یک میم‌کوین بسیار پایین است. پلتفرم‌هایی مانند پامپ فان اجازه می‌دهند که کاربران با کمتر از چند دلار توکن ایجاد کنند. توسعه‌دهندگان به شدت به تبلیغات صاحب‌نظران مطرح و توزیع ترافیک متکی هستند تا سود کسب کنند. در اکوسیستم TON، توسعه‌دهندگان بیشتر شبیه کارآفرینان اولیه بیت‌کوین هستند که از سطح ابتدایی شروع می‌کنند. بسیاری از توسعه‌دهندگان ممکن است حتی با وب ۳ آشنا نباشند، اما با انگیزه‌ها و کمک‌های بنیاد TON، می‌توانند به سرعت وارد بازار شوند، ترافیک کافی جذب کنند و سپس به دنبال تأمین مالی VC یا شراکت‌ها بگردند.

در کل، میم‌کوین‌ها دوره‌های عمر کوتاه‌تری دارند و فعالیت‌های بیشتری را تجربه می‌کنند، در حالی که مینی‌اپ‌های TON بیشتر بر روی تعامل کاربری پایدار و جذف ترافیک تمرکز دارند.

منبع
WuBlock

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا