مارکوس تیلن: احتمال تقویت حرکت صعودی قیمت با کاهش جدی عرضه بیت کوین
در ماههای اخیر، روایتی در بازار بیت کوین به گوش میرسد که به کاهش عرضه این ارز دیجیتال اشاره دارد. این روند بهویژه با توجه به خریدهای مداوم بیت کوین توسط ETFهای بیت کوین و شرکتهایی مانند مایکرواستراتژی شدت یافته است.
به گزارش میهن بلاکچین، با ادامه این فرایند، عرضه در دسترس بیت کوین به طور پیوسته کاهش مییابد و این شرایط میتواند زمینهساز وقوع سناریوی «تنش» عرضه بیت کوین در بازار شود. در این مقاله به بررسی روندهای اخیر و تأثیر آنها بر قیمت بیت کوین خواهیم پرداخت.
کاهش عرضه در صرافیها
در ۳۰ روز گذشته، صرافیها شاهد خروج خالص ۱۲۴,۰۰۰ بیت کوین از موجودی خود بودهاند. این امر نشاندهنده کاهش موجودی بیت کوین در بازار است که میتواند فشار قیمتی زیادی را به همراه داشته باشد. در این میان، صرافی کوین بیس که یکی از بزرگترین ذخایر بیت کوین را در اختیار دارد، شاهد خروج ۷۲,۰۰۰ بیت کوین بوده است که تقریباً ۱۰٪ از کل موجودی این صرافی را تشکیل میدهد. موجودی فعلی کوین بیس اکنون ۷۴۸,۰۰۰ بیت کوین را نشان میدهد که کاهش چشمگیری نسبت به گذشته داشته است.
صرافی بایننس، دیگر بازیگر بزرگ بازار نیز تجربه خروج ۲۹,۰۰۰ بیت کوین را داشته و موجودی آن به ۵۷۰,۰۰۰ بیت کوین کاهش یافته است. در مقابل، صرافی بیتفینکس شاهد ورود ۸,۵۰۰ بیت کوین به موجودی خود بوده و مجموع موجودی این صرافی به ۳۹۱,۰۰۰ بیت کوین افزایش یافته است. این دادهها نشاندهنده تغییرات قابل توجه در جریان بیت کوین در بین صرافیهای بزرگ بوده و ممکن است تأثیرات مهمی بر قیمتها بگذارد.
خروج بیت کوین از صرافیها، بهویژه زمانی که این روند به طور مداوم ادامه یابد، میتواند نشانهای از کاهش عرضه و تقاضای بالا در بازار باشد. صرافیهای دیگر مانند جمنای، اوکی اکس و کراکن نیز شاهد خروجهای قابل توجهی بودهاند، بهطوری که خروج کراکن تقریباً ۷-۸٪ از موجودی این صرافی را تشکیل میدهد. این خروجها میتوانند تأثیرات منفی بر بازار و افزایش فشارهای قیمتی ایجاد کنند، زیرا موجودی بیت کوین در بازار به طور چشمگیری کاهش مییابد.
اگر روند کاهش عرضه بیت کوین در صرافیها ادامه یابد و تقاضا برای خرید این ارز دیجیتال همچنان بالا باشد، بازار میتواند با تنش قابل توجهی در عرضه بیت کوین مواجه شود. این شرایط ممکن است به افزایش قیمتها و نوسانات شدید در بازار منجر شود. بهویژه، معرفی آپشنهای ETFهای بیت کوین میتواند شرایط بازار را پیچیدهتر کند. این آپشنها میتوانند باعث تحریک گاما اسکوییز (Gamma Squeeze) شوند که به نوبه خود فشار قیمتی را افزایش داده و باعث میشوند قیمت بیت کوین به شدت بالا برود.
رویداد گاما یا گاما اسکوییز (Gamma Squeeze) مختص بازارهای آپشن است که طی آن با افزایش قیمت دارایی مربوطه، معاملهگرانِ قراردادهای Short Call به ویژه مارکت میکرها نیاز به خرید در بازار اسپات دارند تا دلتای منفی فزاینده پوزیشن خود را خنثی کنند که منجر به فشار خرید بیشتر بر قیمت دارایی میشود و نیاز به خرید بیشتر برای خنثی کردن دوباره دلتای منفی است. کل این رویداد منجر به افزایش قیمت دارایی میشود.
تخصیص استراتژیک بیت کوین؛ کلید موفقیت در سرمایهگذاری
سرمایهگذاران با پرداختن به سه سوال کلیدی در مورد انتظارات بازدهی و نوسانات هدف سبد، میتوانند ارزیابی کنند که آیا بیت کوین باید در سبد آنها گنجانده شود یا خیر. آنها همچنین میتوانند درصد تخصیص بهینه، در صورت مناسب بودن، بر اساس پیشبینیهای بازده خاص خود و اهداف نوسان تعیین کنند.
برخلاف تصور رایج، قیمت بیت کوین توسط تقاضا هدایت میشود نه تغییرات در عرضه (استخراج) آن. هر یک از پنج بازار صعودی بیت کوین توسط نوآوریهایی در نحوه به دست آوردن آن توسط سرمایهگذاران دامن زده شده است؛ از ایجاد صرافیهای اسپات گرفته تا استفاده از ابزارهایی مانند معاملات آتی، وام بدون وثیقه، ETFهای اسپات بیت کوین و اکنون، آپشن این ETFها.
این پیشرفت، یکپارچهسازی فزاینده بیت کوین با بازارهای مالی سنتی را برجسته میکند؛ روندی که توسط تاییدیههای نظارتی ایالات متحده از نهادهایی مانند CFTC و SEC تسریع شده و به مرور زمان محصولات مالی مرتبط با بیت کوین را مشروعیت بخشیده است.
تصمیم سال ۲۰۱۷ مبنی بر حفظ اندازه بلاک ۱ مگابایتی بیت کوین، بحث طولانی مدتی را در جامعه بیت کوین در مورد نحوه مقیاسبندی شبکه حل کرد. محدودیت اندازه بلاک در ابتدا برای مدیریت تراکم شبکه و حفظ تمرکززدایی تعیین شد. با اولویتبندی تمرکززدایی بر افزایش توان عملیاتی تراکنشها، این تصمیم نقش محوری در تثبیت هویت بیت کوین به عنوان «طلای دیجیتال» ایفا کرد.
این طبقهبندی چارچوبی را برای سرمایهگذاران مالی سنتی برای درک نقش بیت کوین به عنوان طلای دیجیتال در مدیریت سبد، به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک یا به عنوان یک پوشش تورمی ارائه میدهد. همچنین، بینشی در مورد مسیر احتمالی ارزشگذاری بیت کوین ارائه میدهد. ارزش کل طلای روی زمین تقریباً ۱۸ تریلیون دلار است که ۸ تریلیون دلار آن به جواهرات نسبت داده میشود؛ حوزهای که بعید است بیت کوین جایگزین آن شود.
با این حال، بیت کوین میتواند سهمی از ۴ تریلیون دلار سرمایهگذاری خصوصی (شمش و سکه)، ۳.۱ تریلیون دلار ذخایر بانک مرکزی و ۲.۷ تریلیون دلار در سایر موارد استفاده، مانند کاربردهای صنعتی و داراییهای موسسات مالی را به خود اختصاص دهد. این بخش ۱۰ تریلیون دلاری بازار طلا نشاندهنده یک هدف احتمالی برای بیت کوین است. با ارزش بازار فعلی بیت کوین در ۲ تریلیون دلار، این امر نشاندهنده پتانسیل رشد ۵ برابری است که قابل قبول بهنظر میرسد، زیرا همچنان آن را به عنوان طلای دیجیتال قرار میدهد.
تفاوتهای قابل توجهی بین مالکیت طلا و بیت کوین وجود دارد. تقریباً ۱ میلیارد نفر طلا را به عنوان جواهرات دارند و ۱۵۰ میلیون نفر دیگر آن را به عنوان سرمایهگذاری، چه به طور مستقیم از طریق شمش و سکه یا به طور غیرمستقیم از طریق ابزارهای مالی مانند ETFها نگه میدارند. در مقابل، تخمین زده میشود که مالکیت بیت کوین از قبل بیشتر باشد، به طوری که ۶۰۰ میلیون نفر آن را به عنوان سرمایهگذاری نگه میدارند.
انتظار میرود این شکاف گستردهتر شود، زیرا مطالعات و نظرسنجیها نشان میدهد ۲۵٪ از هزارهها (نسل جدید) دارندگان ارزهای دیجیتال (از جمله بیت کوین) هستند، در حالی که این میزان در میان بیبی بومرها (نسل قدیم) تنها ۴٪ است. مالکیت طلا عمدتاً به سمت نسلهای قدیمیتر، به ویژه افراد بالای ۶۵ سال است. در همین حال، نسل X و هزارهها در حال حاضر بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را در سبدهای خود گنجاندهاند.
انتظار میرود این روند با انتقال ثروت به نسل آینده که در طی آن بیبی بومرها (متولد ۱۹۴۶-۱۹۶۴) حدود ۹۰ تریلیون دلار دارایی را در ۲۰ سال آینده به نسل X (متولد ۱۹۶۵-۱۹۸۰) و هزارهها (متولد ۱۹۸۱-۱۹۹۶) منتقل میکنند، شتاب بیشتری بگیرد. انتظار میرود تا سال ۲۰۲۴، نسل X، مقدار ۳۰ تریلیون دلار به ارث ببرد، در حالی که هزارهها ۲۷ تریلیون دلار دریافت خواهند کرد که چشمانداز سرمایهگذاری را بیشتر به نفع داراییهای دیجیتال شکل میدهد.
تفاوت کلیدی در ماهیت بیت کوین به عنوان یک فناوری با اثرات شبکهای قدرتمند نهفته است؛ چیزی که طلا ذاتاً فاقد آن است. فناوریهای شبکه معمولاً از یک «منحنی S» پذیرش پیروی میکنند که در آن عبور از آستانه ۸٪ نقطه اوج پذیرش انبوه را نشان میدهد. از اینترنت گرفته تا تلفنهای همراه، اشتراکگذاری خودرو و سرویسهای استریم مانند نتفلیکس، پذیرش جهانی پس از رسیدن به این نقطه بحرانی افزایش یافته است.
بیت کوین تا اوایل سال ۲۰۲۵ به نقطه عطف پذیرش جهانی ۸٪ خواهد رسید. یک کاتالیزور مهم برای این رشد، ETFهای بیت کوین لیست شده در ایالات متحده بود که به ارزش بازار ۱۰۰ میلیارد دلاری دست یافتهاند و پذیرش و آگاهی را در محافل مالی افزایش دادهاند. انتظار میرود این حرکت که با بازدهی چشمگیر ۱۳۷٪ بیت کوین در سال ۲۰۲۴ تقویت شده است، پذیرش آن را تسریع کند.
همانطور که آگاهی افزایش مییابد و بیت کوین در امتداد منحنی S پذیرش خود پیشرفت میکند، مسیر قیمت آن به طور فزایندهای منعکسکننده یک طرح قانون توان است، الگویی که در طول تاریخ خود از نزدیک دنبال کرده است. این منحنیهای قانون توان، سقف و کفهای تاریخی بیت کوین را به طور دقیق ثبت کردهاند و پیشبینیهایی مانند پایینترین حد چرخه در اکتبر ۲۰۲۲ را ممکن میسازند.
آنها همچنین حداقل قیمت هدف ۱۵۷٬۳۴۶ دلار را برای چرخه فعلی، با بالاترین هدف احتمالی ۳۱۵٬۳۲۳ دلار پیشبینی میکنند. با نهادی شدن بیت کوین و پذیرش آن که از آستانه بحرانی ۸٪ فراتر رفته است، ما معتقدیم کاهشهای بزرگ چرخهای که قبلاً بازارهای نزولی بیت کوین را تعریف میکردند، ممکن است دیگر چندان تکرار نشوند. این تغییر میتواند پتانسیل نزولی (توزیع بازده سمت چپ) را محدود کند در حالی که پتانسیل صعودی (توزیع سود سمت راست) را باز نگه دارد.
به جای تمرکز بر اینکه چگونه تخصیص به بیت کوین ممکن است نسبت شارپ را در گذشته بهبود بخشیده باشد، سرمایهگذاران باید یک استراتژی آیندهنگر اتخاذ کنند. این امر شامل ساختن سبدهای بهینه با استفاده از چارچوب مارکوویتز (Markowitz) و ترکیب انتظارات آنها برای بازده آتی بیت کوین در کنار سایر طبقات دارایی رقیب در حین تعیین نوسانات سبد مورد نظر آنها میشود.
در حالی که هیچ درصد تخصیص جهانی برای هر سبدی مناسب نیست، سرمایهگذاران میتوانند از طریق مدل تخصیص دارایی بلک-لیترمن (Black-Litterman)، تعامل با بیت کوین خود را تنظیم کنند. این رویکرد، سبدهای چند دارایی بهینه شده را با فرضیات بازده آیندهنگر ادغام میکند و با اهداف نوسانات سبد فردی هماهنگ میشود و امکان تصمیمگیریهای سرمایهگذاری دقیقتر و آگاهانهتر را فراهم میکند.
در حالی که بیت کوین همبستگیهای گاه به گاهی با شاخصهای کلان اقتصادی و نقدینگی نشان داده است، این روابط برای مدت طولانی پایدار نماندهاند. حتی پیوند مکرراً ذکر شده بین بیت کوین و نقدینگی جهانی بیشتر با رگرسیونی همسو است که نشان میدهد بیت کوین زمانی که نقدینگی بانک مرکزی جهانی از ۹۰ تریلیون دلار (عرضه پول M2 از ۲۰+ بانک مرکزی) فراتر رفت، به سرعت نقدینگی فرار (Escape Liquidity Velocity) دست یافت. فراتر از این آستانه، تغییرات نقدینگی تأثیر حداقلی بر قیمت بیت کوین دارد، زیرا نیروهای محرک پذیرش به عامل غالب در سال ۲۰۲۴ تبدیل شدهاند.
از نظر تاریخی، بازارهای صعودی بیت کوین اغلب تسلیم فشارهای نظارتی (PBOC، SEC و غیره) شدهاند، ریسکی که اکنون با تایید ETFهای بیت کوین توسط SEC کاهش یافته است. این نقطه عطف نظارتی و رسیدن بیت کوین به «سرعت فرار» ممکن است به طور موثر ریسک نزولی شدید را که به طور سنتی با بازارهای نزولی مرتبط است، از بین برده باشد. به همین دلیل، سرمایهگذاران باید میزان گنجاندن بیت کوین را در سبدهای چند دارایی در نظر بگیرند.
در دورههای طولانیتر، محرکهای بازده بیت کوین همبستگی کمی با سایر طبقات دارایی نشان دادهاند و شناسایی جریانهای بازده غیر همبسته همچنان هدف نهایی در تنوعبخشی و بهینهسازی سبد است. با ارزش بازار ۲ تریلیون دلار، بیت کوین تنها ۰.۵۸٪ از سبد داراییهای مالی جهانی تقریباً ۴۰۰ تریلیون دلاری را تشکیل میدهد. با این حال، به احتمال زیاد تخصیص آن با افزایش گنجاندن بیت کوین در سبدهای خود توسط مدیران دارایی، صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای ثروت دولتی افزایش مییابد.
برای تخصیص بهینه در یک چارچوب آیندهنگر و بهینه شده مارکوویتز، این سرمایهگذاران باید به سه سوال حیاتی پاسخ دهند:
- انتظار میرود عملکرد بیت کوین نسبت به سهام چگونه باشد؟
- عملکرد سهام نسبت به اوراق قرضه چگونه خواهد بود؟
- نوسان کلی سبد هدف چقدر است؟
این ملاحظات، یکپارچهسازی استراتژیکتر بیت کوین را در سبدهای چند دارایی هدایت میکند. به عنوان مثال، اگر فرض کنیم بیت کوین در سال ۲۰۲۵ از سهام ایالات متحده ۳۰٪ بیشتر باشد، سهام ایالات متحده ۱۵٪ از اوراق قرضه ایالات متحده بهتر عمل کند و ما سبد را برای هدف نوسان ۱۲٪ بهینه کنیم، تغییرات زیر در تخصیص دارایی رخ میدهد:
سهام از ۱۹.۱٪ به ۲۴.۹٪ افزایش مییابد، املاک و مستغلات از ۱۶.۸٪ به ۰٪ کاهش مییابد، درآمد ثابت از ۴۴.۶٪ به ۵۷.۷٪ افزایش مییابد و داراییهای جایگزین (از جمله سهام خصوصی، صندوقهای تامینی، طلا و بیت کوین) از ۱۹.۵٪ به ۱۷.۴٪ کاهش مییابد. به طور قابل توجهی، تخصیص بیت کوین به مقدار زیادی افزایش مییابد و از ۰.۵۸٪، بر اساس ارزش بازار آن نسبت به مجموع داراییهای قابل سرمایهگذاری جهانی (۴۰۰ تریلیون دلار)، به ۵.۷۷٪ میرسد.
این تعدیل با استفاده از یک چارچوب چند دارایی بهینه شده با بلک-لیترمن با هدف نوسان، بازده مورد انتظار سبد را از ۱۱.۳٪ به ۱۴.۱٪ افزایش میدهد.
بر اساس انتظارات بازده ۲۰۲۵ و نوسانات هدف سبد، سبد داراییهای چندگانه ما باید ۵.۷۷٪ به بیت کوین اختصاص دهد که همه طبقات دارایی را در بر میگیرد. این امر نشاندهنده افزایش قابل توجهی نسبت به تخصیص ۰.۵۸٪ است که صرفاً با سهم آن از مجموع داراییهای قابل سرمایهگذاری جهانی توجیه میشود. به عنوان مثال، کاهش عملکرد بیت کوین ما از ۳۰+٪ به ۲۰+٪، تخصیص پیشنهادی بیت کوین را به ۵.۳٪ کاهش میدهد، در حالی که عملکرد تنها ۱۰+٪، تعامل بیت کوین ما را به ۳.۳٪ کاهش میدهد. سناریوهای زیادی را میتوان از این طریق شبیهسازی کرد که رویکردی پیچیده را برای سرمایهگذاران برای بهینهسازی تخصیص خود به سمت بیت کوین فراهم میکند.