ایجاد تغییراتی در چارچوب فعلی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) در حوزههای صدور، استیکینگ، نگهداری و معاملات داراییهای دیجیتال، بدون نیاز به تصویب قوانین جدید در کنگره، میتواند باعث ایجاد نوآوریهای بیشتر در این صنعت شود. در شرایط فعلی بازار ارزهای دیجیتال، چنین تغییراتی میتواند توسعه فناوریهای جدید را تسهیل کند.
در مرکز هر شبکه بلاکچینی مکانیزم اجماع یا سیستمی از قوانین وجود دارد که شرکتکنندگان را برای بهروزرسانی وضعیت شبکه هماهنگ میکند. گاهی اوقات، شرکتکنندگان باید به تغییری در این قوانین که به هارد فورک معروف است، بپیوندند یا در نسخه قدیمی شبکه باقی بمانند. با تغییر قریبالوقوع دولت در آمریکا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار حالا این فرصت را خواهد داشت تا با اتخاذ هارد فورکی در رویکرد خود نسبت به مقررات ارزهای دیجیتال، قدمی برای تسهیل نوآوری بردارد. هرچند تصویب قوانین جامع، برای ایجاد چارچوب قانونی لازم است، اما SEC میتواند با کنار گذاشتن رویکردهای فعلی مبتنی بر اجرای قهری، به چارچوبی حمایتی از نوآوری روی بیاورد که متناسب با بازارهای جدید و نوظهور باشد.
برای رفع چالشهای عمده در مقررات ارزهای دیجیتال، نیاز به تغییرات بنیادین در چهار حوزه کلیدی احساس میشود:
۱. صدور (Issuance)
در حال حاضر، هرگونه عرضه یا فروش اوراق بهادار باید نزد SEC ثبت شود، مگر اینکه معافیتی اعمال شود. این الزام دو مشکل بزرگ برای صادرکنندگان داراییهای دیجیتال به وجود آورده است. اول اینکه هنوز مشخص نیست که آیا داراییهای دیجیتال بهعنوان اوراق بهادار شناخته میشوند یا خیر. دوم اینکه فرآیند فعلی ثبت و معافیتهای خاص از آن با ویژگیهای بسیاری از عرضههای داراییهای دیجیتال ناسازگار است.
اصطلاح اوراق بهادار، هر نوع سهام، اوراق قرضه یا قرارداد سرمایهگذاری را شامل میشود. دادگاههای فدرال به طور پیوسته حکم کردهاند که داراییهای دیجیتال، به خودی خود اوراق بهادار نیستند، اما ممکن است در قالب قراردادهای سرمایهگذاری به فروش برسند و تحت این تعریف قرار گیرند. اما واقعیت این است که داراییهای دیجیتال رایج بیشتر به ارز، کارتهای قابل معامله و سایر کالاهایی شباهت دارند که معمولاً از تعریف اوراق بهادار خارجاند.
صادرکنندگان داراییهای دیجیتال برای کاهش ریسک نقض تصادفی الزامات ثبت، از معافیتهای مختلف استفاده میکنند. با این حال، SEC بسیاری از این صادرکنندگان را به دلیل نقض احتمالی الزامات ثبت مورد پیگرد قانونی قرار داده است و معتقد است که داراییهای دیجیتالی که در قالب قراردادهای سرمایهگذاری به فروش میرسند، وضعیت اوراق بهادار را به ارث میبرند. برای کاهش این ابهام، دولت جدید میتواند با تصریح اینکه داراییهای دیجیتالی که به عنوان موضوع قرارداد سرمایهگذاری فروخته میشوند اما بهتنهایی اوراق بهادار نیستند، از الزام ثبت معاف شوند.
همچنین، SEC میتواند فرآیندهای ثبت را برای صادرکنندگانی که قصد انتقال به جامعهای غیرمتمرکز را دارند، سادهتر کند، بهخصوص برای آن دسته که به جای مدیریت متمرکز، تیمهای توسعهدهنده نرمافزار را شامل میشوند. علاوه بر این، SEC باید از اختیارات خود برای ارائه معافیتهای اضافی استفاده کند تا برای روشهای توزیع مختص به فناوری بلاکچین، از جمله عرضهها به کاربران پروتکلهای تکنولوژی پیشرفته، اپراتورهای اعتبارسنجی، گیمرهای بازیهای کسب درآمد و شرکتکنندگان در تستنتها، معافیتهای مناسب ارائه کند.
در نهایت، SEC باید شرایطی را برای معافیت ایردراپها از الزامات ثبت تعیین کند. معمولاً توزیع اوراق بهادار، فروش محسوب نمیشود اگر دریافتکننده در ازای آن وجهی پرداخت نکند. اما SEC ایردراپها را همچنان مشمول الزامات ثبت میداند؛ این کمیسیون میتواند شرایط مشخصی را تعریف کند که ایردراپها را از تعریف فروش خارج کند.
۲. استیکینگ (Staking)
کاربران شبکههای بلاکچینی مبتنی بر اثبات سهام میتوانند داراییهای خود را بهعنوان سهام (Stake) قرار دهند تا در تأمین امنیت شبکه مشارکت کرده و بر اساس مکانیزم اجماع، پاداش دریافت کنند. بسیاری از کاربران برای این کار از ارائهدهندگان خدمات استیکینگ یا پروتکلهای استیکینگ غیرمتمرکز استفاده میکنند. با این حال، SEC چنین توافقاتی را بهعنوان قراردادهای سرمایهگذاری تلقی میکند و آنها را مشمول الزامات ثبت میداند.
اگرچه بسیاری از خدمات استیکینگ در اصل بیشتر به عنوان خدمات فنی محسوب میشوند و کمتر به قراردادهای سرمایهگذاری شباهت دارند، SEC میتواند معافیتی برای عرضه و فروش این خدمات در نظر بگیرد. این معافیت به کاربران شبکههای اثبات سهام اجازه میدهد تا به خدمات اساسی شبکه دسترسی داشته باشند.
۳. نگهداری (Custody)
تنوع شرکتکنندگان در بازارهای داراییهای دیجیتال نیازمند راهحلهای متنوعی برای نگهداری است. علاقهمندان به ارزهای دیجیتال معمولاً کیف پولهای دیجیتال غیرامانی با غیرحضانتی را ترجیح میدهند، در حالی که موسسات مالی معمولاً به ارائهدهندگان کیف پول حضانتی اعتماد میکنند. با این حال، SEC دسترسی به هر دو نوع راهحل نگهداری را دشوار کرده است.
این سازمان علیه توسعهدهندگان برخی از نرمافزارهای غیرحضانتی پروندههایی را تشکیل داده و ادعا کرده که این توسعهدهندگان در حال کارگزاری معاملات اوراق بهادار هستند. علاوه بر این، SEC بولتن حسابداری منتشر کرده که شرکتهای عمومی را ملزم به گزارش داراییهای دیجیتال نگهداریشده بهعنوان بدهی در ترازنامه میکند. به همین دلیل، بسیاری از بانکهای نگهدار از ارائه خدمات نگهداری داراییهای دیجیتال خودداری کردهاند، زیرا این داراییها مشمول مقررات سختگیرانهای از نظر سرمایهگذاری شدهاند.
در همین حال، SEC از کارگزاران و معاملهگران خواسته است تا خدمات نگهداری برای داراییهای دیجیتال ارائه نکنند، مگر اینکه بهعنوان کارگزار ویژه ثبت شوند و از ارائه خدمات برای اوراق بهادار سنتی و داراییهای دیجیتال غیر اوراق بهادار اجتناب کنند. همچنین، در آخرین پیشنهاد خود بیان کرده که مشاوران سرمایهگذاری موظفند همیشه داراییهای دیجیتال مشتریان را با نگهدارهای واجد شرایط نگهداری کنند.
SEC میتواند بلافاصله این موانع را برای راهحلهای نگهداری داراییهای دیجیتال با کنار گذاشتن بولتن حسابداری، پروندههای قضایی علیه نرمافزارهای غیرامانی و محدودیتهای کارگزاران ویژه حذف کند. علاوه بر این، کمیسیون میتواند اصلاحاتی در مقررات نگهداری ایجاد کند تا شرایطی را مشخص کند که در صورت نیاز، معافیتهایی از این الزامات برای داراییهای دیجیتال فراهم کند.
۴. معاملات (Trading)
اپراتورها و توسعهدهندگان بسترهای معاملاتی ارزهای دیجیتال با سه چالش اساسی روبرو هستند. نخست، مشخص نیست که آیا داراییهای دیجیتالی که در ابتدا بهعنوان موضوع یک قرارداد سرمایهگذاری به فروش میرسند، خود اوراق بهادار محسوب میشوند یا خیر و آیا باید تنها در پلتفرمهای ثبتشده نزد SEC معامله شوند. دوم، الزامات ثبت صرافیهای اوراق بهادار با شیوههای فعلی صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال سازگار نیست. سوم، صرافیهای ثبتشده نزد SEC تنها میتوانند اوراق بهادار ثبتشده را فهرست کنند، اما بیشتر داراییهای دیجیتال موجود هرگز نزد SEC ثبت نشدهاند.
علاوه بر این، خریداران و فروشندگان داراییهای دیجیتال در بازارهای ثانویه باید از زمینی پر از مینهای قانونی عبور کنند. اگرچه قوانین فدرال از ثبت فروش اوراق بهادار توسط افرادی که ناشر، کارگزار یا دلال نیستند، معافیتهایی فراهم میکند، اما SEC ادعا کرده است که بسیاری از خریداران داراییهای دیجیتال بهعنوان کارگزار یا دلال شناخته میشوند.
SEC میتواند با کنار گذاشتن پروندههای قضایی علیه بسترهای معاملاتی ارزهای دیجیتال، که بیشتر بر اساس سیاستهای ضد نوآوری پیش رفته و ایجاد اصلاحات در الزامات ثبت صرافیها، این موانع را برطرف کند. این اصلاحات شامل معافیتهای معقولی برای فهرستنویسی داراییهای دیجیتالی است که شرایط خاصی را دارا هستند. همچنین، SEC باید در مورد تعیین داراییهای دیجیتال بهعنوان «اوراق بهادار معاف» که از برخی محدودیتهای معاملات ثانویه معاف میشوند، مطالعه کند و از اصلاحات پیشنهادی خود در تعریف «صرافی» و «کارگزار» که نسبت به پروتکلهای نرمافزاری ارزهای دیجیتال موضع منفی دارد، صرفنظر کند.
در نهایت، SEC باید از سیاستهای سرکوبگرانه خود در برابر نوآوری دست بکشد و به جای آن، با ایجاد معافیتها و چارچوبهای انعطافپذیر، زمینه رشد و توسعه ارزهای دیجیتال را فراهم کند و از فشارهای غیرضروری بر این صنعت نوظهور بکاهد.