از چاپ پول بیحدوحصر تا معرفی شتکوینهای بیارزش: ظهور کریپتو و نقش ترامپ
ما در جهانی زندگی میکنیم که زمانی کنترل پول و اقتصاد به دست بانکهای مرکزی بود. این بانکها با توانایی چاپ پول، اقتصاد را به دلخواه خود مدیریت میکردند. به عبارتی، پرینترهای اقتصادی را در اختیار داشتند و پول را به هر میزان که نیاز بود به بازار تزریق میکردند، اما با ظهور بیت کوین، این سیستم سنتی زیر سوال رفت! بیت کوین وعده دنیایی غیرمتمرکز را سر داد؛ دنیایی که در آن، دیگر هیچ نهادی نمیتوانست بیحد و حصر پول چاپ کند و ارزش پول را کاهش دهد. دنیای کریپتو و بلاکچین، به جای سیستمی متمرکز که تصمیماتش به ندرت قابل پیشبینی است، امکان شفافیت و کنترل مستقیم بر داراییهایی را برای بشر به ارمغان آورد.
پیدایش دنیای کریپتو و شتکوینها
موفقیت بیت کوین باعث شد تا موج جدیدی از ارزهای دیجیتال به بازار وارد شوند، اما برخلاف بیت کوین که نوآوری عمیق و تحولی بزرگ محسوب میشد، بسیاری از رمزارزهای جدید از همان ابتدا با هدف سودجویی و بدون نوآوری واقعی به بازار عرضه شدند و مفهومی به نام شتکوین (Shitcoin) شکل گرفت! همانطور که میدانید، شتکوین به ارزهای دیجیتالی گفته میشود که بدون پشتوانه، نوآوری یا ارزشی ملموس فقط برای سودهای کوتاهمدت و نوسان قیمت ایجاد میشوند. دوباره برگشتیم سر جای قبل، اما اینبار دیگر چاپ پول در انحصار دولت نیست، در واقع، به جای اینکه بانکهای مرکزی پول چاپ کنند، هر فردی میتواند کوین یا حتی کوینهای مخصوص به خود را راه بیندازد و شتکوین چاپ کند!
ترامپ و برنامه توزیع شتکوین WLFI
در بحبوحه فعلی بازار کریپتو، دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده و کاندیدای فعلی، که شخصیتی شناختهشده (حال محبوب یا منفور) در دنیای سیاست و تجارت است، با سواستفاده از چهره و نام یا حتی ثروت خود، وارد دنیای کریپتو شده و تصمیم گرفته شتکوینی کاملاً بیارزش راهاندازی کند!
پروژه کریپتویی WLFI (مخفف World Liberty Financial) که توسط خانواده ترامپ تبلیغ شده، به زودی توکنی حاکمیتی عرضه خواهد کرد. این توکن غیرقابل انتقال بوده و تنها به سرمایهگذاران معتبر بر اساس معافیت D مقررات کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ارائه میشود. تیم پروژه در لایوی دو ساعته در X Spaces این خبر را تایید کردند.
توکن WLFI تنها برای شرکت در حاکمیت پلتفرم ارائه میشود و هیچگونه حقوق اقتصادی به همراه ندارد. بر اساس گزارشها، ۶۳ درصد از این توکنها به عموم مردم فروخته میشود، ۱۷ درصد برای پاداشدهی به کاربران و ۲۰ درصد هم برای خود تیم اختصاص داده خواهد شد. طبق قوانین معافیت Regulation D، فروش توکنها تنها به سرمایهگذاران معتبر محدود میشود. این معافیت به شرکتها اجازه میدهد بدون ثبت اوراق بهادار نزد SEC، از طریق پیشنهادات خصوصی یا به کمک سرمایهگذاران معتبر، سرمایه جذب کنند.
مقررات D و S کمیسیون بورس و اوراق بهادار چه هستند؟
مقررات D (همان Regulation D) و مقررات S (همان Regulation S) دو مجموعه مقررات مهم تحت قانون اوراق بهادار ایالات متحده هستند که به شرکتها اجازه میدهند اوراق بهادار (مانند سهام یا توکنها) را به شیوهای قانونی عرضه کنند. این مقررات به شرکتها کمک میکنند تا در شرایط خاص از ثبتنام رسمی در کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) معاف شوند و جذب سرمایه جذب کنند:
مقررات D (یا Regulation D)
مقررات D به شرکتها اجازه میدهد تا بدون نیاز به ثبت اوراق بهادار نزد SEC، سرمایهگذاری جذب کنند، اما این سرمایهگذاری باید شرایط خاصی داشته باشد. مهمترین جنبه مقررات D این است که بیشتر به سرمایهگذاران معتبر (Accredited Investors) مربوط میشود. این مقررات در اصل شامل چند قانون فرعی است که هر کدام الزامات خاصی دارند، از جمله:
- قانون 504(a): شرکتها میتوانند تا سقف ۱۰ میلیون دلار بدون ثبت اوراق بهادار نزد SEC سرمایه جذب کنند. این قانون نسبتاً انعطافپذیر است اما برخی محدودیتها در مورد نوع سرمایهگذاران وجود دارد.
- قانون 506(b): شرکتها میتوانند بدون محدودیت در مقدار سرمایه، از سرمایهگذاران معتبر و حداکثر ۳۵ سرمایهگذار غیرمعتبر سرمایه جذب کنند، اما نباید تبلیغ عمومی برای فروش اوراق بهادار انجام دهند.
- قانون 506(c): این قانون به شرکتها اجازه میدهد از تبلیغات عمومی برای جذب سرمایه استفاده کنند، اما تمام سرمایهگذاران باید معتبر باشند و شرکتها باید اعتبار آنها را تأیید کنند.
سرمایهگذار معتبر فردی است که درآمد بالایی (بیش از ۲۰۰ هزار دلار در سال) یا دارایی خالص بالایی (بیش از یک میلیون دلار) داشته باشد.
مقررات S (یا Regulation S)
مقررات S به شرکتها اجازه میدهد اوراق بهادار خود را خارج از ایالات متحده به سرمایهگذاران غیرآمریکایی عرضه کنند، بدون اینکه نیاز به ثبتنام نزد SEC داشته باشند. این مقررات برای شرکتهایی که به دنبال جذب سرمایه از خارج از ایالات متحده هستند، بسیار مهم است. دو شرط اصلی برای استفاده از مقررات S عبارتند از:
- عرضه خارج از آمریکا: شرکت باید اوراق بهادار خود را در خارج از ایالات متحده عرضه کند و این عرضه نمیتواند به سرمایهگذاران آمریکایی فروخته شود.
- سرمایهگذاران غیرآمریکایی: اوراق بهادار باید به افرادی که در خارج از ایالات متحده ساکن هستند فروخته شود.
این مقررات به شرکتها این امکان را میدهد که در بازارهای بینالمللی سرمایه جذب کنند بدون اینکه تحت قوانین سختگیرانه آمریکا قرار گیرند.
***
یکی از بنیانگذاران پروژه، زاک فولکمن، در جریان این جلسه لایو در توییتر اعلام کرد:
هدف ما ایجاد پروژههایی است که استفاده از آنها ساده و آسان باشد و نیازی به کمک گرفتن از دیگران برای کار با آنها نباشید.
هرچند تاریخ عرضه توکن هنوز اعلام نشده، اما خانواده ترامپ با برگزاری لایو توییتری موفق شد تا بیش از ۱۰۰۰ هزار شنونده را جذب پروژه کند.
در جریان این نشست، اعضای خانواده ترامپ نیز درباره دیدگاههای خود پیرامون دنیای کریپتو صحبت کردند. دونالد ترامپ جونیور اشاره کرد که فناوری دیفای (DeFi) آنچه پدران بنیانگذار کشور در نظر داشتند را منعکس میکند، چرا که این فناوری عدالت را به سیستم مالی باز خواهد گرداند. اریک ترامپ نیز از دشواریهای استفاده از پلتفرمهای غیرمتمرکز مانند اوه (Aave) صحبت کرد. کاندید ریاستجمهوری ایلات متحده، دونالد ترامپ هم برای ۴۰ دقیقه در این نشست شرکت کرد و نظرات خود را درباره سیاستهای عمومی کریپتو بیان کرد و گفت:
کریپتو یکی از آن چیزهایی است که چه بخواهیم چه نخواهیم باید به آن بپردازیم.
خلاصه صحبتهای ترامپ در لایو معرفی پروژه کریپتویی WLFI:
بله، قرار است توکنی وجود داشته باشد. چون میدانستم که در این مورد از من سوال خواهید کرد، بیانیهای آماده کردم که قصد دارم آن را بخوانم تا به همه دیدی کلی بدهم و مطمئن شوم که دقیقا میدانند این توکن چیست. در World Liberty Financial ما معتقدیم که مشارکت گسترده در هدایت پلتفرم World Liberty Financial و امور مالی غیرمتمرکز به طور کلی بسیار مهم است. همچنین باور داریم که بهترین راه برای دستیابی به این هدف، استفاده از توکن حاکمیتی است.
بنابراین، ما در آینده قصد داریم توکنهای حاکمیتی به نام WLFI را به فروش برسانیم و به روشهایی توزیع کنیم. توکنهای WLFI فقط توکنهای حاکمیتی خواهند بود و تنها حق ارائه پیشنهاد و رأی دادن در مورد مسائل مربوط به پلتفرم را فراهم میکنند.
خب، چه کسانی میتوانند این توکن را بخرند؟ سوال خوبی است. با اینکه ما WLFI را اوراق بهادار نمیدانیم، اما با توجه به نبود قطعیتهای قانونی پیرامون توکنها و فروش آنها در ایالات متحده، تصمیم گرفتیم که بهتر است فروش توکنها را به افراد خاصی محدود کنیم که واجد شرایط شرکت در معاملاتی باشند که از ثبت در قوانین اوراق بهادار فدرال آمریکا معاف هستند. به این معنی که افراد آمریکایی فقط در صورتی میتوانند در فروش توکن شرکت کنند که به طور منطقی به عنوان سرمایهگذاران معتبر تحت مقررات D تأیید شده باشند. به همین شکل، انتظار داریم که هرگونه فروش احتمالی توکن به افراد غیرآمریکایی محدود به اشخاص غیرآمریکایی باشد که با محدودیتهای مربوط به مقررات S مطابقت داشته باشد.
بنابراین، این پروژه مانند هر پروژه دیفای (DeFi) دیگری است که در شرایط حاضر راهاندازی میشود و توکنهای آن هم به صورت منصفانه توزیع میشوند. حدود ۶۳٪ از توکنها به عموم مردم فروخته میشود و هیچ پیشفروشی، هیچ خرید زودهنگام با تخفیف برای سرمایهگذاران بزرگ و هیچ تخصیص تخفیفی وجود ندارد. با وجود هرگونه شایعهای، اولین بار این توکنها زمانی به فروش میرسند که ما آنها را به عموم عرضه کنیم. ۱۷٪ برای پاداش کاربران کنار گذاشته شده و تنها ۲۰٪ برای جبران خسارت تیم، از جمله مشاوران تیم و استخدامهای نیروهای آینده، اختصاص یافته است. امیدواریم که مشارکت گستردهای صورت بگیرد و برای ایجاد این مشارکت گسترده، باید حق رأیدهی را به ۵٪ محدود کنیم.
آیا توکن پروژه کریپتویی ترامپ ارزشی دارد؟
بازارهای پیشبینی در پلی مارکت (Polymarket) به شدت به برگزاری لایو خانواده ترامپ برای معرفی پروژه کریپتویی World Liberty Financial واکنش نشان دادند. همانطور که گفتیم، قرار است ۳۷٪ از توکن WLFI به خود تیم ترامپ اختصاص پیدا کند و ۶۳٪ از آن هم به مردم فروخته شود. رئیسجمهوری که تا دیروز قرار بود در تصمیمگیریهای کلان ملی نقش داشته باشد، حالا برای فروش شتکوینی است که هیچ ارزشی ندارد، تبلیغ میکند. آیا این اقدام مسئولانه است؟ توکن WLFI چه ارزشی دارد و چه مشکلی را حل میکند؟
اگر پاسخی برای این سوالات وجود نداشته باشد، باید قبول کنیم که توکن بیارزش است! ارزش هر توکن فقط با اتکا به نام شخصیتی مشهور شکل نمیگیرد. بلکه باید خدمات یا مشکلات واقعی را حل کند. اگر توکن تنها به دلیل وجود ترامپ یا هر فرد دیگری پامپ شود، خیلی زود هم دامپ میشود، اما متاسفانه مردم اغلب از اشتباهات گذشته خود درس نمیگیرند. تاریخ نشان داده که اسکمها و کلاهبرداریهای مالی بارها و بارها تکرار میشوند و هر بار عدهای را به دام میاندازند.
درواقع شتکوینها همان پروژههای بیارزشی هستند که از آگاهی نداشتن مردم و هیجان بازار سوءاستفاده میکنند. ما خیال میکنیم که با بالا رفتن نسبی آگاهی عمومی مردم، عمر این پروژهها هم به پایان رسیده، اما واقعیت این است که به همان نسبت آگاهی کلاهبرداران از راههای جدید اسکم هم بیشتر شده و پروژههای کلاهبرداری، در شکلهای جدیدی باز میگردند و باز هم قربانیانی جدید پیدا میکنند.
در نهایت، تا زمانی که مردم به جای تحقیق و بررسی دقیق، تنها به دنبال نامهای بزرگ و تبلیغات هیجانانگیز باشند، این چرخه ادامه خواهد داشت. این بار، شتکوین ترامپ ممکن است تازهترین نمونه از این کلاهبرداریها باشد. فقط زمان نشان خواهد داد که آیا مردم از این اشتباهات درس خواهند گرفت یا خیر!