در اعماق بلاکچین، جایی که زمان معنا ندارد و سالها سکوت میتواند در قالب چند تراکنش شکسته شود، اتفاقی در حال رخ دادن است که توجه تحلیلگران، سرمایهگذاران و حتی نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. بیت کوینهایی که بیش از یک دهه بیحرکت مانده بودند، ناگهان در سال جاری شروع به جابهجایی کردهاند؛ کوینهایی متعلق به نخستین سالهای تولد بیت کوین، زمانی که هنوز کسی از ETF، پذیرش نهادی یا قیمتهای ششرقمی صحبت نمیکرد.
این پدیده که در ادبیات آنچین به «بیدار شدن نهنگها» یا «Whale Awakening» شناخته میشود، صرفاً یک خبر هیجانی نیست. حرکت کوینهای بسیار قدیمی، لایههای عمیقی از ساختار بازار کریپتو را آشکار میکند؛ از توزیع واقعی ثروت گرفته تا رفتار هولدرهای بلندمدت، نقدشوندگی بازار و حتی روانشناسی سرمایهگذاران اولیه. در این مقاله از میهن بلاکچین، قدمبهقدم و بهصورت کاملاً آموزشی بررسی میکنیم که بازگشت نهنگهای خفته دقیقاً چه معنایی دارد، چگونه اندازهگیری میشود، دادههای سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ چه چیزی را نشان میدهند، چرا این نهنگها حالا بیدار شدهاند و کاربران عادی چگونه باید این پدیده را تفسیر کنند.
بازگشت نهنگهای اولیه بیت کوین در سال ۲۰۲۵
برای درک عمق ماجرا، ابتدا باید به دادهها نگاه کنیم؛ جایی که اعداد داستانی بسیار بزرگتر از تیترهای خبری تعریف میکنند. در ماه جولای ۲۰۲۵، تحلیلگران آنچین شاهد اتفاقی کمسابقه بودند: هشت کیف پول متعلق به دوران ساتوشی، که هرکدام ۱۰ هزار بیت کوین در اختیار داشتند، پس از ۱۴ سال سکوت کامل، برای نخستین بار دارایی خود را جابهجا کردند.
در مجموع، ۸۰ هزار بیت کوین از آدرسهایی که سالها هیچ فعالیتی نداشتند، در یک بازه زمانی کوتاه منتقل شد. ارزش دلاری این جابهجایی در آن زمان حدود ۸.۶ میلیارد دلار برآورد میشد. نکته خیرهکنندهتر اینجاست که بررسیهای آنچین نشان میدهد این بیت کوینها در سال ۲۰۱۱ و با مجموع هزینهای کمتر از ۲۱۰ هزار دلار خریداری شده بودند. این یعنی بازدهیای نزدیک به چهار میلیون درصد؛ عددی که حتی در بازارهای پرنوسان کریپتو هم افسانهای به نظر میرسد!
در همان بازه زمانی، دو کیف پول دیگر که هرکدام ۱۰ هزار بیت کوین داشتند و از سال ۲۰۱۱ غیرفعال بودند نیز دوباره فعال شدند و زمانی که قیمت حدود ۱۰۸٬۰۰۰ دلار بود به یکباره هر یک از این آدرسها به بیش از یک میلیارد دلار دارایی دسترسی پیدا کردند. حجم این آمار و ارقام و سودهای کلان نشان میدهد که این سرمایهگذاران دیگر فقط «هولدرهای قدیمی» نیستند؛ بلکه افرادی هستند که میتوانند با تصمیمات خود روی بازار تاثیر بگذارند.
بر اساس دادههای پلتفرمهای مختلفی مثل لوکآنچین (Lookonchain) یا ویل الِرت (Whale Alert)، تنها در نیمه اول سال ۲۰۲۵ بیش از ۶۲٬۸۰۰ واحد بیت کوین از کیف پولهایی با قدمت بیش از هفت سال منتقل شده است. این عدد بیش از دو برابر میزان مشابه در سال ۲۰۲۴ است و نشان میدهد که بازگشت نهنگهای قدیمی تصادفی نیست و روند مهمی پشت پرده بازار در جریان است.
در این دوران که کوینهای بسیار قدیمی شروع به حرکت میکنند، عرضه در اختیار هولدرهای بلندمدت از اوج خود فاصله میگیرد و الگوی کلاسیک نهنگها به آرامی تغییر میکند. این وضعیت برای کاربران عادی چند سوال مهم ایجاد میکند؛ اینکه بیت کوین واقعاً دست چه کسانی است، مالکیت آن چقدر متمرکز است و وقتی این داراییهای خفته وارد چرخه نقدشوندگی میشوند، چه تأثیری بر بازار دارند.
جالب است بدانید که بر اساس برخی تحلیلهای اخیر، تنها ۸۳ کیف پول حدود ۱۱.۲٪ از کل عرضه بیت کوین را در اختیار دارند و چهار کیف پول بزرگ نخست بهتنهایی حدود ۳.۲۳٪ کل بیت کوین موجود را کنترل میکنند. این تمرکز، دلیل اصلی حساسیت بازار به هر حرکت نهنگهاست.
تحلیلگران چگونه نهنگها و خواب بیت کوینها را ارزیابی میکنند؟
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد بیت کوین این است که خواب و بیداری داراییها در آن پنهان نیست. ساختار UTXO یا همان خروجی خرجنشده تراکنشها باعث میشود هر بیت کوین یک «سن» داشته باشد؛ سنی که از آخرین باری که جابهجا شده محاسبه میشود. در نتیجه، دفتر کل بیت کوین عملاً به یک تایملاین گسترده از عمر کوینها تبدیل شده است.
یکی از ابزارهای کلیدی که در تحلیل آنچین برای بررسی این روند استفاده میشود، شاخصی به نام امواج هولد (HODL Waves) است. این مفهوم نخستین بار توسط دروو بانسال (Dhruv Bansal) در شرکت «Unchained Capital» مطرح شد و بعدها توسط شرکت تحلیل آنچین گلسنود بهصورت رسمی توسعه یافت. HODL Waves کل عرضه بیت کوین را به بازههای سنی مختلف تقسیم میکند؛ از کوینهایی که چند روز پیش جابهجا شدهاند تا آنهایی که بیش از پنج سال بدون حرکت ماندهاند. این نمودار مانند لایههای زمینشناسی عمل میکند و نشان میدهد کدام لایهها ضخیمتر شدهاند و کدام در حال فرسایشاند.
با توسعه این مفهوم به مرور شاخصهای مهمتری ابداع شدند. یکی از آنها، شاخصی به نام روزهای کوین از بین رفته (Coin Days Destroyed) یا به اختصار CDD است که تعداد بیت کوینهای منتقلشده را در مدتزمان خواب آنها ضرب میکند. به این ترتیب، جابهجایی کوینهای بسیار قدیمی وزن بسیار بیشتری نسبت به تراکنشهای روزمره پیدا میکند. پلتفرمهایی مانند کریپتوکوانت و Bitbo از این شاخص و نسخههای پیشرفتهتر آن استفاده میکنند تا بازگشت کوینهای خفته را شناسایی کنند.
شرکت تحلیلی سنتیمنت نیز مفاهیمی مانند سن صرف شده (Age Consumed) و گردش خفته (Dormant Circulation) را معرفی کرده است که منطق مشابهی دارند. در این مدلها، جهشهای بزرگ معمولاً به این معناست که داراییهایی که مدتها هولد شده بودند، دوباره وارد گردش شدهاند و نکته مهم این است که این جهشها اغلب با تغییر فازهای بازار همزمان میشوند.
برای تفکیک نهنگها از معاملهگران عادی، شرکتهای آنچین تنها به حجم دارایی نگاه نمیکنند. آنها هم دوره هولد و هم هویت احتمالی مالک را در نظر میگیرند. برای مثال، گلسنود کوینهایی را که بیش از حدود ۱۵۵ روز نگهداری شدهاند، بهعنوان دارایی هولدر بلندمدت طبقهبندی میکند؛ عددی که بر اساس رفتار تاریخی بازار به دست آمده است.
تمام این دادهها با استفاده از الگوریتمهای خوشهبندی فیلتر میشوند؛ یعنی آدرسهایی که احتمالاً متعلق به یک نهاد یا فرد هستند، در قالب یک «موجودیت» یا اصطلاحا «Entity» در نظر گرفته میشوند. با این حال، باید توجه داشت که تعریف نهنگ در پلتفرمهای مختلف متفاوت است. برخی هولدرهای بالای هزار بیت کوین را نهنگ میدانند و برخی دیگر بازههای دقیقتری، مثلا ۱۰۰ تا ۱۰ هزار بیت کوین را بررسی میکنند.
اما باید به این نکته توجه کنید که تمام این ابزارها توصیفیاند، نه پیشبینیکننده. آنها نشان میدهند چه چیزی در حال وقوع است، نه اینکه چه تصمیمی باید گرفته شود.
دادههای سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ چه تصویری از بازگشت نهنگها ارائه میدهند؟
با در نظر گرفتن این شاخصها، سوال اصلی حالا این است که آیا چرخه فعلی واقعاً متفاوت است یا فقط بهدلیل بالاتر رفتن قیمتها بازگشت نهنگها پرسر و صداتر از قبل به نظر میرسد. دادههای آنچین نشان میدهد که تغییراتی ساختاری در رفتار هولدرها در حال رخ دادن است.
طبق دادههای شرکت گلسنود، عرضه هولدرهای بلندمدت (شامل کوینهایی که بیش از ۵ ماه نگهداری شدهاند) در اواخر سال ۲۰۲۴ به رکورد جدیدی رسیده اما با ورود به سال ۲۰۲۵ به آرامی شروع به کاهش یافتن کرده است. همزمان، شاخص عرضه غیرنقدشونده که نشاندهنده کوینهایی است که بهندرت خرج میشوند، روند صعودی خودش را متوقف کرده و وارد فاز نزولی شده است.
در نمودارهای HODL Waves نیز الگوی جالبی دیده میشود. سهم کوینهای با سن بیش از پنج سال اندکی کاهش یافته، در حالی که بازههای شش تا دوازده ماه و یک تا دو سال ضخیمتر شدهاند. این الگو معمولاً زمانی شکل میگیرد که کوینهای بسیار قدیمی یکبار منتقل میشوند و سپس در کیف پولهای جدیدتر ساکن میمانند، بدون اینکه الزاماً مستقیم به صرافیها منتقل شوند.
حرکت خوشهای کیف پولهای دوران ساتوشی، که دهها هزار بیت کوین را پس از بیش از یک دهه جابهجا کردند نیز روی این روند تدریجی سوار شده است. علاوه بر آن، کیف پولهای موسوم به «زیبای خفته» از سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳، که هرکدام بین هزار تا ده هزار بیت کوین داشتند، در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ بارها فعال شدهاند.
اما آیا این جابجاییها به معنای فروش است؟ نه لزوما! شرکتهایی مثل آرکهام اینتلیجنس که آدرسهای مختلف بلاکچینی را شناسایی میکنند، اغلب میتوانند تشخیص دهند که آیا دارایی به صرافی، ETF، میز OTC یا صرفاً یک ساختار حضانتی جدید منتقل شده است. در بسیاری از موارد پرسر و صدا، کوینها به آدرسهای جدید یا کیف پولهای چندامضایی منتقل شدهاند، بدون اینکه افزایش محسوسی در ورودی صرافیها مشاهده شود.
در برخی موارد دیگر، این جابجاییها همزمان با دعاوی حقوقی شرکتهای مهم، فرا رسیدن موعدهای پرداخت مالیات یا بازسازیهای شرکتی بودهاند که نشاندهنده تغییر ساختار هولدینگ و نه تغییر دیدگاه سرمایهگذاری است. تفسیر محتاطانه از این دادهها نشان میدهد که ما با سه روند همزمان روبهرو هستیم:
انباشت تاریخی گسترده توسط هولدرهای بلندمدت، کاهش کنترلشده این انباشت و انتقال تدریجی کوینهای بسیار قدیمی به دست مالکان جدید.
بلاکچین میتواند هر تراکنش را ثبت کند، اما انگیزهها را نه. با این حال، وقتی دادههای آنچین کنار هم قرار میگیرند، الگوهایی شکل میگیرند که بیارتباط با منطق انسانی نیستند. یکی از پررنگترین این الگوها، همزمانی حرکت نهنگها با دورههایی است که بازار به عمق بالایی از نقدشوندگی میرسد. درست در حوالی سقفهای قیمتی، جایی که خرید و فروش سنگین بدون شوک ناگهانی به بازار ممکن میشود، هولدرهای قدیمیتر معمولاً فعالتر میشوند.
دادههای گلسنود بارها نشان داده که عرضه در اختیار هولدرهای بلندمدت اغلب در نزدیکی اوجهای قیمتی به بیشترین مقدار خود میرسد و پس از آن آرامآرام وارد فاز نزولی میشود. در این نقاط اگر شاخصهایی مثل «MVRV» را بررسی کنیم میبینیم که سود تحققنیافته سرمایهگذاران قدیمی به سطوحی رسیده که نادیده گرفتن آن منطقی نیست! در حقیقت، برای کسی که هفت، هشت یا حتی ده سال بیت کوین نگه داشته، فروش بخش کوچکی از دارایی میتواند معادل سیو سودی باشد که در بازارهای سنتی شاید یک عمر زمان ببرد آن را به دست آورد، بدون اینکه به خروج کامل از بازار منجر شود.
اما همهچیز به فروش ختم نمیشود. همانطور که گفتیم، بخشی از این جابهجاییها بیشتر شبیه مرتبکردن خانه قدیمی است تا ترک آن. انتقال کوینهای خفته به ساختارهای نهادی، کیف پولهای چندامضایی یا حتی متولیان ETFها، نشاندهنده تغییری در شیوه نگهداری است، نه الزاماً تغییر باور سرمایهگذاران قدیمی. بسیاری از نهنگها، داراییای که زمانی در یک هارد شخصی نگه میداشتند را حالا به چارچوبهای قانونگذاریشده و سازمانیافتهتر منتقل میکنند؛ حرکتی که با بلوغ بازار همخوانی دارد.
در کنار منطق اقتصادی، واقعیتهای دنیای واقعی هم بیتأثیر نیستند. مالیات، پروندههای حقوقی، برنامهریزی برای ارثیه یا بازسازی ساختار شرکتها، بارها باعث شده داراییهایی که بیش از یک دهه دستنخورده ماندهاند، ناگهان روی بلاکچین ظاهر شوند. تاریخ بیت کوین پر است از کیف پولهایی که نه بهدلیل تغییر دیدگاه سرمایهگذاری، بلکه بهخاطر الزامهای حقوقی یا اداری دوباره فعال شدهاند.
از زاویهای عمیقتر، این بیداریها بخشی از ساختار طبیعی چرخههای بازارند. هر چرخه صعودی، لایه ضخیمتری از کوینهای قدیمی ایجاد میکند. برخی از این لایهها واقعاً برای همیشه از دست رفتهاند، اما بخشی دیگر متعلق به انسانها، شرکتها و نهادهایی است که دیر یا زود به نقطه تصمیم میرسند. به همین دلیل است که حتی اگر سهم این کوینهای بیدارشده از کل عرضه کوچک باشد، با گذشت زمان تعداد آنها بیشتر به چشم میآید.
کاربران عادی چگونه باید بیداری نهنگها را تفسیر کنند؟
برای اکثر فعالان بازار، دادههای مربوط به نهنگها (آدرسهای بزرگ) باید نقش یک چراغقوه را ایفا کنند که صرفاً مسیر را روشن میکند، نه یک فرمان که جهت حرکت را دیکته کند. تیترهایی مانند «نهنگها در حال فروشاند» بدون در نظر گرفتن اصل ماجرا و مقصد حرکت، اغلب بسیار گمراهکننده هستند. در حقیقت سوال اصلی باید این باشد که این کوینها به کجا منتقل شدهاند. انتقال به صرافیها، ETFها، میزهای OTC یا کیف پولهای دیگر هرکدام معنای متفاوتی دارند و اثر یکسانی روی بازار نمیگذارند.
همچنین باید دید این انتقال در چه فضایی رخ داده؛ آیا بخشی از روند گستردهتری از کاهش عرضه در اختیار هولدرهای بلندمدت است یا تنها یک مورد استثنایی که به دلیل خاصی رخ داده؟ شاخصهایی مانند سن کوینها، عرضه غیرنقدشونده و رفتار تاریخی بازار کمک میکنند به جای واکنش هیجانی به یک تراکنش بزرگ، تصویر کاملتری برای کاربران عادی ساخته شود.
در عین حال، محدودیتهای این دادهها را نباید فراموش کرد. تگ خوردن آدرسهای مختلف با نامهایی مانند «نهنگ»، «صرافی» یا «ETF» بر اساس الگوریتم و تخمین صورت گرفتهاند و ممکن است بین پلتفرمهای مختلف تفاوت داشته باشند. برخی از بزرگترین سرمایهگذاران یا نهادهای بازار همچنان پشت آدرسهایی ناشناس پنهاناند و هر داستانی درباره نیت آنها، نهایتاً یک روایت مبتنی بر دادههای ناقص است.
آنچه دادههای مرتبط با نهنگها بهخوبی انجام میدهند، ایجاد شفافیت است، نه پیشبینی قطعی آینده. بنابراین، ترکیب سواد آنچین با تحقیق مستقل، شناخت ریسک شخصی و پرهیز از دنبالکردن تیترهای احساسی، رویکردی بسیار واقعبینانهتر از تلاش برای حدسزدن ذهن نهنگهاست.
سخن پایانی
بازگشت نهنگهای خفته بیش از آنکه زنگ خطر یا وعده سود باشد، یادآور حافظه عمیق بازار بیت کوین است. این پدیده نشان میدهد که چگونه تصمیمهایی که سالها پیش گرفته شدهاند، امروز دوباره وارد معادلات شده و چگونه سودهای کاغذی به انتخابهای واقعی تبدیل میشوند. بازار کریپتو در حال رسیدن به مرحلهای است که حتی قدیمیترین سرمایهگذاران آن نیز ناچارند خود را با شرایط جدید هماهنگ کنند.
حرکت کوینهایی که سالها در سکوت بودهاند میتواند هیجانانگیز یا نگرانکننده باشد، اما پیام اصلی چیز دیگری است: بلاکچین فراموش نمیکند، اما تفسیر آن نیازمند صبر، دانش و دید تحلیلی است. نهنگها بیدار شدهاند، اما مزیت واقعی نه در واکنش سریع، بلکه در توانایی خواندن ردپای آنها و تحلیل درست آن است.
















