در سال ۲۰۲۰ احتمالا کمکم رویاپردازیهای مربوط به ارز دیجیتال به پایان میرسد و این تصور که بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال بتوانند کنترل را از دستان بانکهای مرکزی بگیرند، محو خواهد شد. این بدین معنی نیست که کل صنعت ارز دیجیتال محو میشود، بلکه بدین معنی است که تصورات رویایی و خلاف واقعی که در دهه گذشته در مورد این ارزها مطرح بود، در دهه جدید جایی نخواهند داشت.
همان طور که گفته شد، ما نمیگوییم که ارزهای دیجیتال سهمی در آینده پول نخواهند داشت؛ فناوری بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده بسیار حائز اهمیت است و حکومتها توانایی کنترل کامل آن را نخواهند داشت. ۱۱ سال از شروع خارق العاده بیت کوین گذشته است و هنوز ارزهای دیجیتال نتوانستهاند که سیستم مالی را زیر و رو کنند. حجم بازار بیت کوین در حال حاضر حدود ۱۳۳ میلیارد دلار است و این در حالی است که حجم بازار طلا حدود ۸ ترلیون دلار است و حجم بازار ارزهای جهانی مطرح نیز تقریبا در همین حد است.
امید جدیدی برای بیت کوین نیست
طرفداران مطلقگرای بیت کوین بر این باورند که روزی این ارز به پول رایج جهان تبدیل خواهد شد. آنها به رویدادهای هاوینگ اشاره میکنند و معتقدند که این رویدادها که هر چهار سال یکبار روی میدهد و پاداش استخراج بیت کوین در آنها نصف میشود، در نهایت منجر به افزایش قیمت بیت کوین خواهند شد. امسال نیز در می ماه هاوینگ بعدی بزرگترین ارز دیجیتال جهان روی خواهد داد.
با این وجود به نظر میرسد که آینده ارزهای دیجیتال، سکون و تعادل در کنار سیستمهای مالی باشد. احتمال اینکه چیزی جدید مانند بیت کوین در جهان ارزهای دیجیتال ایجاد شود، روز به روز کمتر میشود و همه دیدیم که اتریوم که روزی قرار بود جای بیت کوین را بگیرد، قیمت آن تنها کسری از قیمت بیت کوین است و نتوانست به این مهم دست یابد.
تهدید بزرگی که علیه سیستم ارزهای دیجیتال در حال جریان است، ایجاد ارزهایی مانند لیبرا (Libra) توسط شرکتهای بزرگی مانند فیسبوک است. مدل این شرکتها با نام استیبل کوین (Stablecoin) شناخته شده است که نوعی پول است که بر بستر بلاک چین عمل میکند و پشتوانه آن ارزهای رایج مانند دلار و یورو است. این ارزها باعث میشوند که این شرکتهای بزرگ از وضعیت نامطلوب کنونی رهایی یابند و از مشکلاتی مانند تاخیر در تراکنشهای بین مرزی و کارمزد زیاد این تراکنشها نجات پیدا کنند. وجود این ارزها تهدیدی برای ارزهای ملی است.
دلیل اینکه این شرکتها پول خود را پشت ارزهایی مانند بیت کوین نمیگذاراند، این است که ارزهای دیجیتال نوسانات زیادی دارند و نمیتوان آنها را ابزاری برای ذخیره ارزش دانست. از طرفی دیگر، این ارزها در زمینه پردازش تراکنشها خیلی موفق عمل نکردهاند و دارای مشکل مقیاسپذیری هستند.
برای شرکتهای بزرگ مسجل شده است که آنها علاوه بر فروش محصولات و خدمات خود، میتوانند از نام برند خود نیز درآمد کسب کنند. بنابراین ایده ایجاد این ارزها برای آنها بسیار مفید است و کنترلی کامل را در اختیار آنها قرار میدهد.
امپراتور واکنش نشان میدهد
حکومتها کمی دیر به این چالشها واکنش نشان دادند اما رفتهرفته در حال بیدار شدن هستند. این زیرساخت جهانی سنتی به قدری قوی است که بتواند این شرکتهای بزرگ را به صورت موقت مهار کند. ایجاد یک چارچوب قانونی واحد در سراسر جهان دشوار است و همین امر هم باعث شده است که ارزهای دیجیتال به مقبولیت و پذیرش عام نرسند.
واکنش دیگری که حکومتها به آن فکر میکنند، ایجاد ارز دیجیتال ملی است و کشورهایی مانند چین و روسیه در این زمینه پیشگام هستند. از آنجا که پیشبینی میشود که ارزهای دیجیتال در آینده جایگزین ارزهای سنتی شوند، بنابراین حکومتها به فکر چاره اندیشی افتادهاند و متوجه شدهاند که ارزهای دیجیتال ملی در این زمینه میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند.
به طور خلاصه میتوان گفت که آینده ارزهای دیجیتال را میتوان در قالب ارزهای شرکتهای بزرگ و ارزهای دیجیتال ملی حکومتها تصور کرد و احتمالا این دو نوع ارز در آینده با هم موجود باشند. در ایجاد این ارزها حتی ممکن است از فناوری بلاک چین هم استفاده نشود.
در حالی که در نیم قرن گذشته شاهد ظهور شرکتها و سازمانهای بزرگ بودیم، از این به بعد احتمالا الگوی جدیدی را خواهیم دید و شاهد تاثیرگذاری این سازمانها بر حکومتهای خود خواهیم بود. این واقعه را میتوان مرحله بعد جهانی شدن نامید.
پولی که در سال ۲۰۳۰ به کار خواهد رفت، احتمالا بسیار متفاوت با پول امروز خواهد بود. تاثیرگذاری موسسات و شرکتهای بزرگ در این میان اجتناب ناپذیر خواهد بود. این ایده که کنترل پول در دستان مردم قرار گیرد، کمکم منسوخ خواهد شد و رویای آزادی از طریق بیت کوین به مرور زمان محو خواهد شد.
نظر شما چیست؟ آیا با دیدگاههای ابراز شده در این مقاله موافق هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.