مقالات عمومی

بلاک چین به هیچ دردی نمی خورد؛ نگاهی منفی اما جالب به این فناوری!

عده ای مصرانه تاکید می کنند که فناوری بلاک چین کاملا جدید است و اگر تنها زمان کافی به آن داده شود، کاربرد هایی بجز امور مالی برای آن فراهم می شود. این چیزی است که من آن را سندروم بلاک چین نامیده ام نه بیت کوین و در این مقاله قصد دارم افسانه هایی را که برای کاربرد های بلاک چین ذکر می شود و اینکه بلاک چین می تواند همه چیز را غیر متمرکز کند، روشن سازم و به بحث در مورد این ادعا که بلاک چین یک فناوری جدید تحول آفرین است نیز صحبت خواهم کرد.

بلاک چین بر خلاف بیت کوین تقریبا ۵ سال قدمت دارد 

بلاک چین

وسواس سازمان ها در مورد بلاک چین و اندیشیدن به آن در ۲۰۱۴ کمی بعد از اینکه بیت کوین جلب توجه کرد، شروع شد. علی الرغم توجه به یک پول تحول آفرین، خلاقانه، غیر متمرکز و کمیاب دیجیتال که بیت کوین است، این سازمان ها به مفاهیمی از نرم افزار بیت کوین توجه کردند و آن را بلاک چین نامیدند.

گروه های صنعتی متعددی مانند هایپرلجر، R3 و شرکت هایی مانند Digital Asset Holdings در آن زمان پدیدار شدند که سعی در ایجاد بازاری در حول و حوش فناوری مذکور داشتند.

آنچه که آنها بر آن اتفاق نظر داشتند، استفاده از کلمه بلاک چین به عنوان یک داروی عام برای گروهی از مشکلات در انواع صنایع بود و این کلمه را برای مقاصد خود تباه کردند.

جهل و بی خبری به همراه تبلیغات اغراق آمیز 

بلاک چین

زندگی کلمه بلاک چین که از حدود سال ۲۰۱۵ شروع شده است، غیر قابل باور بوده است. افراد زیادی مخصوصا آنهایی که فنی نیستند، اغلب با یک حس مبهم از نحوه کارکرد بیت کوین به گفتن چیز هایی مانند “من به این فناوری اعتقاد دارم اما به بیت کوین اعتقاد ندارم” پرداخته اند. این ظاهرا جواب اکثریت برای انواع کسب و کار هایی بوده که می خواسته اند چنین وانمود کنند که آنها در مورد این فناوری به روز می باشند.

چرایی این امر را به دو دلیل می توان درک کرد. اولا اعتبار بیت کوین از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ و تا حدودی تا امروز هم چندان مطلوب نبوده است. بیت کوین با فعالیت هایی مانند خرید مواد مخدر، پرداخت برای تبلیغات در Backpage یا حتی آنارکو کاپیتالیست بودن، آزادی خواه بودن و داشتن جنون Ron Paul قرین شده است. دوما با تعریف و تمجید از این فناوری، یک مدیر اجرایی چنین می تواند وانمود کند که در لبه مقدم چیزی است که برای دیگران خیلی فنی است و نمی توانند در مورد آن به طور موثر سوال بپرسند.

به عبارت دیگر پشتیبانی از کلمه بلاک چین و برائت از بیت کوین برای بسیاری از انواع کسب و کار ها ظاهری از تخصص و دانش را در مورد این موضوع فراهم آورد و این بدون توجه به همه مضامین نامطلوبی بود که در آن زمان با بیت کوین قرین شده بود. آنچه که از اقدامات بعدی هویدا است این مطلب می باشد که آنها در واقع نمی دانستند که بلاک چین چیست و پیامد های جهل خود را انتشار دادند.

جهل آنها منجر به پیدایش مهندسان نه چندان خوبی شد که درک کمی از سیستم های انگیزشی، تئوری بازی و یا حتی رمزنگاری کلید عمومی داشتند و خود را به عنوان متخصصان بلاک چین وانمود می کردند. این متخصصان انواع کسب و کار ها را گول زدند و آنها را متقاعد کردند که راه حل بزرگترین مشکلات صنایع خاص را با استفاده از بلاک چین، تعدادی توسعه دهنده و مقداری پول می توان پیدا کرد. اما آنها اقداماتی ناسنجیده انجام دادند و قبل از اینکه این بلاک چین کامل و نوش دارو منتشر شود، تبلیغات اغراق آمیز زیادی در مورد آن صورت گرفت.

بلاک چین: دارویی عام برای همه بیماری ها 

بلاک چین

این تظاهر به دانش منجر به پدید آمدن کتاب هایی مانند “انقلاب بلاک چین” شد که تعهد حل مشکلات را در هر بخش اقتصاد می داد؛ در حالی که تنها یک سری مفاهیم فنی گول زننده را به صورت اصطلاحاتی کاملا مبهم برای اثبات ادعا های خود ارائه داده است و بسیاری از مدیران دچار ترسی بچگانه شدند که ممکن است از این روند فنی جدید عقب بمانند.

بسیاری با وعده پیدا کردن راه حل برای مشکلات واقعی صنایع آنها جذب شدند. در مورد مراقبت های سلامتی، بلاک چین سوابق بیمار را برای افراد مربوطه در زمان لازم فراهم می آورد و این کار بدون نقض حریم خصوصی بیمار انجام می گیرد. در زمینه حقوق، بلاک چین قرارداد های کاملا عادلانه ای را فراهم می کند و نیاز به وکلای گران نخواهد بود. برای زنجیره های تامین، بلاک چین مقصر را در مورد چیز های غیر استاندارد پیدا می کند و یا زمانی که چیز هایی به اندازه کافی تحویل داده نشده باشند مشکل را حل می کند؛ در زمینه هنر، موسیقی و تلویزیون، بلاک چین به خالقان اثار پاداش درخور را می دهد و برای حریم خصوصی مبارزه می کند و دست واسطه ها را قطع می کند؛ در زمینه تبلیغات آنلاین، بلاک چین به ردیابی صحت می پردازد، تقلب را کم می کند و واسطه هایی را که بخش بزرگی از سود را می برند، از میان برمی دارد. می توانیم این لیست را ادامه و ادامه دهیم و به بحث در مورد مشکلات لاینحلی بپردازیم که این به اصطلاح متخصصان ادعا دارند که بلاک چین توان حلش را دارد.

وعده حل مشکلات عظیم هر صنعت توسط این مدعیان اتفاقی نیست. در نظر آنان بلاک چین مانند لوح سفیدی است که هر مشکلی را به صورت قابل حل می توان در آن نقش کرد. در واقع، صد ها استارت آپ و کنسرسیوم های صنعتی با استفاده از ICO ها تعهد حل بزرگترین ناکارآمدی های در هر صنعتی را با استفاده از بلاک چین داده اند.

بسیاری از این استارت آپ ها توسط افراد قدیمی صنایعی خاص ایجاد شده اند که فکر کرده اند که تنها قطعه گم شده در این میان توسعه دهندگانی هستند که یک سیستم بلاک چینی را برای حل مشکلات طراحی می کنند. این افراد چنین استدلال کرده اند که آنها تخصص شناسایی مشکلات را دارند و دستیابی به تعداد معدودی متخصص بلاک چین تنها چیز مورد نیاز برای بهتر کردن صنعت آنها و ایجاد سود عظیم برای آنها است.

حقیقت بلاک چین 

بلاک چین

اگر این توسعه دهندگان فوق الذکر بتوانند خواسته های افراد قدیمی صنایع را برآورد کنند مشکل حل می شود و ادعا ها ثابت می شود. ساختن یک پایگاه داده رمزگذاری شده، غیر متمرکز، قابل بازرسی و بدون عیب که مقدار زیادی قرارداد هوشمند را سریعا و به طور کارا با استفاده از oracle هایی که از مدارک zero-knowledge استفاده می کنند اجرا می کند، مشکل می باشد. یقینا چند سطر کد در Solidity نمی تواند یک سیستم مقیاس پذیر، بادوام و دارای صحت اثبات را ایجاد کند که بزرگترین مشکلات فلان صنعت را حل کند.

بلاک چین تبدیل به یک کلمه مد روز بی معنی شده که می خواهد بزرگترین چالش ها را در صنایع حل کند و در این میان از اصطلاحات فانتزی برای متقاعد کردن مردم استفاده می شود. حقیقت بسیار دور از این است. بسیاری از این استارت آپ ها متوجه شده اند که بلاک چین یک داروی عام نیست. این مدعیان وارد مشکلاتی می شوند که مدت زیادی است تشخیص داده شده اند که از جمله آنها می توان مشکل oracle (تعیین خروجی صحیح برای یک ورودی)، مشکل اجماع، مشکل قابلیت تحلیل قرارداد های Turing-Complete و یا مشکل free rider (معضل مفت سواری) را نام برد. بلاک چین در این زمینه ها نه تنها داروی عام نیست بلکه مانع نیز می باشد زیرا حداقل به صورت ظاهری نیازمند تمرکز زدایی می باشد.

بدتر اینکه توسعه دهندگان در ایجاد این سیستم ها اغلب کاملا از کاربر، انگیزه های نود و بهره برداری های احتمالی در محیطی رقابتی غافل بوده اند.

شکست کامل 

بلاک چین

نتیجه چنین شیطنت هایی قابل پیش بینی است و جای تاسف است. وقتی که با قابلیتی نه چندان خوب در یک فناوری اقدام به تعهداتی بیش از حد توان شود که تنها افراد معدودی آن را درک کنند، کار زیادی انجام نخواهد گرفت. اکثریت این تلاش ها به جایی نرسیده اند. تعداد معدودی نیز که گواه اثبات مفهوم ایجاد کرده اند به محصولات کامل نرسیده اند. تعداد معدودی از این محصولات که در این راستا راه اندازی شده اند نیز جاذبه خیلی کمی داشته اند (کمتر از ۲۰۰۰ کاربر در روز برای یک برنامه یا وبسایت شکست کامل تلقی می شود).

علی الرغم همه اینها، ICO ها بلاک چین های غیر متمرکز را برای صنایع مختلف ترویج داده اند و تلاش های بلاک چینی سازمانی برای بهینه سازی موارد مختلف و حتی بلاک چین های عمومی برای صنایع مختلف به عنوان اموری ضروری در آینده ترویج می شوند. معمولا وقتی که اختلاف بین تعهد و نتیجه مشاهده می شود، بحث های مختلفی مطرح می شود.

چگونه می توان مطمئن شد که چیزی بجز بیت کوین از فناوری بلاک چین حاصل نمی شود؟

برای رد کردن این تئوری که بلاک چین فقط برای ایجاد پول صحیح و سالم مفید است، تنها یک مثال لازم است. با این وجود بدون تباه کردن کلمه بلاک چین باید گفت که ماهیت آنچه که بلاک چین فراهم می کند تمرکززدایی، اعتبار وپر هزینه بودن تغییر داده ها می باشد. این اصلا جای تعجب نیست زیرا این ویژگی ها دقیقا همان چیز هایی است که برای ایجاد پول صحیح وسالم مانند بیت کوین لازم است.

متاسفانه آنچه که معمولا پروژه های غیر پولی لازم دارند، به عنوان مثال اگر این پروژه نرم افزاری باشد که برای صنعتی قانون گذاری شده، قابل تغییر و قابل رشد لازم باشد، یک سیستم متمرکز، قابل ارتقا و مقیاس پذیر می باشد. برآورد کردن چنین نیاز هایی در ترکیب با بلاک چین بسیار مشکل خواهد بود. به عبارت دیگر بلاک چین ابزاری اشتباه برای این کار است.

حتی اگر معجزه صورت بگیرد و یک نرم افزار محبوب بر روی یک بلاک چین ایجاد شود، یک معادل متمرکز که به بلاک چین اتصال ندارد، ارزان تر، سریعتر، قابل اعتماد ترو قابل نگهداری تر می باشد، درحالی که دقیقا همان نکته تکی شکست را با داشتن یک نسخه بلاک چینی غیر متمرکز خواهیم داشت. به بیانی دیگر می توان گفت که یک برنامه غیر متمرکز محبوب در برابر یک رقیب متمرکز محکوم  به از دست دادن امتیازاتی مانند هزینه، سرعت، نما ها و ارتقا می باشد.

آیا چون افراد زیادی بر روی چیزی کار می کنند حتما باید نتیجه ای از آن حاصل شود؟ 

بلاک چین

کار کردن بسیاری از افراد بر روی چیزی به این معنی نییست که این آرزو ها و امیال به شیوه ای سحر آمیز تبدیل به واقعیت خواهد شد. (مانند کیمیاگری، همجوشی سرد، ماشین های پرنده وغیره)

این حتی اغراق امیز کردن قضیه می باشد. ماشین های پرنده حداقل ممکن است. چیزی که اکثر این پروژه ها بر روی آن کار می کنند، اموری غیر ممکن و غیر عملی می باشد، سرویس های غیر متمرکزی که دارای کنترل متمرکز باشند از لحاظ منطقی غیر ممکن می باشند.

ممکن است منتقدانم من را به ضدیت در برابر آزمایش، کارآفرینی و امتحان کردن چیز های جدید متهم کنند. این حقه ای برای جلب مشتری است. آزمایش چیز خوبی برای شروع کردن است اما وارد کردن پول به آزمایش های شکست خورده امری معقول نیست. تاریخ نشان داده که این آزمایش های بلاک چینی بیهوده هستند و پایه واساس بسیار کمی در واقعیت دارند. آنها اتلاف سرمایه و تلاش های بشری هستند ومنتهی به هیچ ابزار یا سرویس مفیدی نمی شوند. همه این پروژ ها تنها به شارلاتان ها اجازه سوء استفاده از منابع جامعه را می دهند.

آیا چون پول زیادی صرف شده حتما نتیجه ای حاصل خواهد شد؟ 

بلاک چین

چالش های خاصی در مهندسی موجودند که تنها با تامین بودجه حل نخواهند شد، حل این چالش ها در گرو نوآوری می باشد. بدتر اینکه وقتی شرکتی اسیر استفاده از فناوری نامناسبی مانند بلاک چین می باشد، حتی فرصت کمتری برای ایجاد بازده و بهره وری دارد. این همان خطای کلاسیک راه حل در جستجوی مشکل می باشد. و باید گفت که نه پول بیشتر به گونه ای اسرار آمیز یک مشکل سودآور را در بازار پیدا نخواهد کرد که بلاک چین برای آن بهینه ترین راه حل باشد.

نتیجه گیری

بلاک چین بر خلاف بیت کوین ایده جدیدی نیست. در پنج سال گذشته از این به اصطلاح فناوری بلاک چین چیزی حاصل نشده است و در پنج سال آینده نیز انتظار نمی رود که چیزی را ببینیم. تنها چیزی که بلاک چین به نظر می رسد که در آن خوب باشد، وعده حل بزرگترین مشکلات با تحویل چیزی اندک در عمل و مصرف سرمایه ای عظیم می باشد.

بلاک چین راه حلی است که در جستجوی مشکل است. افراد بسیاری توسط بلاک چین جذب شده اند و وانمود کرده اند که چیز هایی را می بینند که دیگران قادر به رویت آن نیستند. آنها وانمود می کنند که راه حل هایی عالی برای بزرگترین مشکلات صنعت خود دارند اما متاسفانه تفکر آرزومندانه واقعیت نیست.

متاسفم از این که حامل اخبار بدی بودم اما راه حلی توسط بلاک چین برای این مشکلات موجود نیست. بلاک چین بدون بیت کوین چیزی بدون ارتباط و نامناسب برای دیگر صنایع می باشد.

نکته: این مقاله ترجمه شده توسط تیم میهن بلاکچین است! (منبع ذکر شده است)

نظر شما چیست؟ با این مقاله موافقید؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

منبع
medium

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
1 دیدگاه
جدید ترین
قدیمی ترین محبوب ترین
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا