به عنوان یکی از اعضای جامعه کریپتو میتوانیم بگوییم که مباحث بسیار زیادی در خصوص نحوه انجام تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) داراییهای دیجیتال وجود دارد. ما شاهد اطلاعات و مباحث بسیار زیادی درباره تحلیل فنی در سراسر اینترنت، از گروههای فیسبوکی تا سایت ردیت و توییتهای کریپتویی هستیم.
کریس برنیسک (Chris Burnisk) کتابی با عنوان “داراییهای دیجیتال: راهنمای سرمایه گذاران خلاق برای بیت کوین و فراتر از آن” نوشته است و اولین بار عبارت داراییهای دیجیتال را به جای ارزهای دیجیتال برای تعریف داراییهایی شنیدیم که از بلاک چین و سایر فناوریهای دفترکل توزیع شده استفاده میکنند. در این کتاب، برنیسک مثال خوبی برای چگونگی انجام تحلیل فاندامنتال عنوان میکند.
اکثریت تحلیل فاندامنتال حول فعالیت شبکه میچرخد. اکثر داراییهای دیجیتال، شبکههایی منطقی یا فیزیکی هستند. بعضی از بلاک چینها که مجموعه نودهای غیرمتمرکز هستند، کد متن باز مشابهی را اجرا میکنند. این نودها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و تمام اطلاعات مشابه را در یک صف قرار میدهند تا تمام نودها اطلاعات مشابه با ترتیب یکسانی را ثبت کنند. این شبکه ها، فیزیکی هستند.
سایر داراییهای دیجیتال، پروتکلهای مبتنی بر توکن هستند. کاربران این داراییها با یکدیگر تشکیل یک شبکه میدهند تا پروتکل یا سرویسی را ارائه دهند؛ این داراییها بر بستر پلتفرم بلاک چین نظیر اتریوم یا EOS اجرا میشوند، اما خود توکنها بلاک چین نیستند. این داراییهای دیجیتال علیرغم این که شبکههای منطقی هستند، اما همچنان شبکه محسوب میشوند.
فارغ از اینکه داراییهای دیجیتال، شبکه های منطقی هستند یا فیزیکی، ارزش اصلی دارایی دیجیتال به دلیل شبکه بودن آن است. بسیاری از افراد حاضر در جامعه کریپتو، این نکته را تایید میکنند که داراییهای دیجیتال ارزش خود را از طریق اثرات شبکه به دست میآورند.
اثر شبکه یک اثر مثبت در تحلیل فاندامنتال تجارت و اقتصاد است که بیان میکند افزایش کاربران کالا یا خدمات مشخص، باعث افزایش ارزش آن محصول میشود. اگر اثر شبکه برای داراییهای دیجیتال وجود داشته باشد، پس قانون متکالف (Metcalfe) نیز در نحوه ارزشگذاری این داراییها نقش مهمی ایفا میکند.
قانون متکالف (Metcalfe) در تحلیل فاندامنتال
اگر در تحلیل فاندامنتال بخواهیم از این نکته استفاده کنیم که فعالیت شبکه کلید درک ارزش دارایی دیجیتال است، پس باید قانون متکالف را نیز یاد بگیریم.
این قانون بیان میکند که ارزش شبکه، ارتباط مستقیمی با مجذور تعداد کاربران متصل دارد. به عبارت سادهتر، هرچه افراد بیشتری از دارایی دیجیتال مورد نظر استفاده کنند، ارزش آن به دلیل اثر شبکه افزایش مییابد.
افزایش خطی تعداد کاربران باعث افزایش تصاعدی ارزش شبکه میشود. برای مثال، اگر تعداد کاربران متصل به شبکه دو برابر شود، ارزش شبکه ۴ برابر افزایش مییابد.
به همین دلیل است که این قانون، کلید درک فعالیت شبکه است تا بتوانیم رویکردی اساسی برای ارزشگذاری داراییهای دیجیتال اتخاذ کنیم. قابلیت رشد غیرخطی، کلید درک ارزش داراییهای دیجیتال است.
۷ اندیکاتور و نسبتهای مهم مورد استفاده برای تحلیل فاندامنتال
برای داشتن رویکردی مثبت در خصوص سرمایه گذاری، انجام تحلیل فاندامنتال اقدامی بسیار مهم است. برای انجام این نوع تحلیل میتوان از ۳ اندیکاتور و ۴ نسبت ذیل استفاده کرد.
۳ اندیکاتور مورد نظر عبارتند از:
- آدرسهای منحصر به فرد (روزانه)
- ارزش تراکنش (روزانه)
- هزینه ماینینگ (روزانه)
هر اندیکاتور، روند صعودی، نزولی یا ثابت را نشان میدهد. اگر روند، صعودی باشد به آن روند گاوی، اگر نزولی باشد به آن روند خرسی و اگر ثابت باشد به آن روند خنثی میگویند.
۴ نسبت مورد نظر نیز عبارتند از:
- نسبت NVT: اگر مقدار این نسبت کمتر از ۱۵ باشد روند صعودی است، و اگر بیشتر از ۲۵ باشد روند نزولی است.
- نسبت MVRV: اگر مقدار این نسبت کمتر از ۱.۵ باشد، نشان دهنده مقدار کمتر از ارزش واقعی است و اگر بیشتر از ۳.۵ باشد، نشان دهنده مقدار بیشتر از ارزش واقعی است.
- چندگانه مایر: اگر مقدار آن کمتر از ۱.۰ باشد روند صعودی و اگر بیشتر از ۲.۴ باشد روند نزولی است.
- نسبت P/BE ماینینگ: اگر مقدار آن کمتر از ۱.۲ باشد روند صعودی و اگر بیشتر از ۳.۲ باشد روند نزولی است.
هر کدام از این نسبتها دو کران دارند؛ کران بالا و کران پایین. در ادامه مقاله به بررسی هرکدام از این نسبتها میپردازیم.
نسبت ارزش شبکه به تراکنشها (NVT) یا نسبت P/E کریپتو
یکی از نسبتهای اصلی برای درک تحلیل فاندامنتال داراییهای دیجیتال، نسبت ارزش شبکه به تراکنشها است. این نسبت، حاصل ارزش شبکه که همان ارزش بازار است، تقسیم بر تراکنشهای شبکه است.
ما میخواهیم رابطه بین ارزش کلی شبکه و نحوه ارتباط آن با فعالیت شبکه را مشاهده کنیم. معمولا به این نسبت، نسبت P/E کریپتو نیز میگویند، زیرا یکی از اصلیترین معیارهای تعیین ارزش در تحلیل فاندامنتال است.
اگر دارایی دیجیتال دارای ارزش شبکه (ارزش بازار) بسیار زیاد و فعالیت شبکه کمی باشد، نسبت NVT آن افزایش مییابد. اگر دارایی دیجیتال، ارزش شبکه متوسط و فعالیت شبکه زیادی داشته باشد، نسبت NVT آن کاهش خواهد یافت.
اندیکاتور آدرسهای منحصر به فرد شبکه (روزانه)
آدرسهای منحصر به فرد، یکی از اندیکاتورهای اصلی و مهم تحلیل فاندامنتال است؛ زیرا نشان میدهد که چند نفر در هر موقع از روز از شبکه استفاده میکنند. ما برای مشاهده روندها، این اندیکاتور را به کار میبریم. اگر روند و استفاده از شبکه صعودی باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که ارزش شبکه نیز افزایش خواهد یافت.
اگر مجددا به تعریف قانون متکالف نگاهی بیاندازیم، متوجه میشویم که تعداد کاربران در تعیین ارزش شبکه نقش مهمی را ایفا میکند. به جای آن که ارزش شبکه را به تعداد کاربران نسبت دهیم، از روند استفاده میکنیم. آیا افرادی زیادی از شبکه استفاده میکنند یا خیر؟
اندیکاتور ارزش تراکنش شبکه (روزانه)
تحلیل آدرسهای منحصر به فرد، فقط نیمی از فعالیت شبکه را برای شما بازگو میکند. اگر میخواهید ارزش شبکه را با استفاده از تحلیل فاندامنتال ارزیابی کنید، باید به این موضوع دقت کنید که در یک بازه زمانی مشخص، چه مقدار سرمایه جابهجا شده است.
در تحلیل فاندامنتال، اندیکاتور ارزش تراکنش شبکه، روندی را در اختیار شما قرار میدهد که نشان میدهد میزان ارزش و سرمایه انتقال داده شده در شبکه، صعودی، نزولی یا ثابت بوده است. اگر ارزش روزانه صعودی باشد، پس ارزش کلی شبکه نیز باید صعودی باشد. در مقابل، اگر ارزش روزانه نزولی باشد پس ارزش شبکه نیز باید نزولی شود.
از این اندیکاتور برای ایجاد روند استفاده میشود و برای ارزیابی معیارها یا فرآیندها به کار گرفته نمیشود. هرچه ارزش بیشتری در شبکه انتقال داده شده باشد، شبکه با ارزشتر است.
نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی (MVRV)
نسبت MVRV نسخه تخصصیتر نسبت NVT است. نسبت MVRV، نسبت بین ارزش بازار شبکه به ارزش واقعی آن است. ارزش واقعی بر اساس ارزش بازاری کوینها و قیمتها بر اساس قیمت بیت کوین در آخرین تراکنش محاسبه میشوند. این نسبت، کوینهای گمشده را حذف میکند و قیمتی را بر اساس هزینه کلی مشخص میکند. این امر به سرمایه گذار کمک میکند تا سطح پشتیبانی واقعی را بر اساس معاملات گذشته متوجه شود. کوینهای گمشده یا از دست رفته، باعث اشتباه در محاسبات میشود و نسبت MVRV این اشتباهات را برطرف میکند. این نسبت توسط نیک کارتر از شرکت سرمایه گذاری Castle Island Ventures ایجاد شد.
نسبت MVRV تحلیل فاندامنتال، با حذف بعضی از موارد نامناسب، دید بهتری از ارزش کلی شبکه را ارائه میدهد.
نسبت چندگانه مایر (MM)
نسبت چندگانه مایر یکی از معتبرترین نسبتها در تحلیل فاندامنتال است. این نسبت به خاطر اسم تریس مایر یکی از اولین سرمایه گذاران و تحلیلگران بیت کوین انتخاب شده است.
این نسبت یک تخمینزننده آماری است که نسبت بین سطح قیمت و الگوی معاملاتی در میانگین حرکتی ۲۰۰ روزه را نشان میدهد. به عبارت سادهتر، نسبت چندگانه مایر برابر است با قیمت، تقسیم بر میانگین حرکتی ۲۰۰ روزه.
برای مثال اگر قیمت لحظه ای بیت کوین ۶۳۷۳.۸۵ دلار و میانگین حرکتی ۲۰۰ روزه آن ۷۱۴۲.۲۲ دلار باشد، نسبت چندگانه مایر ۰.۸۹ خواهد بود.
میتوانید نسبت چندگانه مایر را به طور روزانه در حساب کاربری توییتر TIPMayerMultiple بررسی کنید. اگر MM کمتر از ۱.۰ باشد روند صعودی و اگر بیشتر از ۲.۴ باشد روند نزولی است.
در تحلیل فاندامنتال این نسبت بسیار ارزشمند است؛ زیرا کم و بیش میتواند قیمت یک سال بعد را نیز پیش بینی کند.
نسبت قیمت به هزینه تمام شده ماینینگ (P/BE)
در تحلیل فاندامنتال، نسبت قیمت ارز دیجیتال به هزینه تمام شده ماینینگ آن، برابر است با قیمت دارایی دیجیتال تقسیم بر هزینه استخراج آن. این نسبت برای توکنها و کوینهای از پیش استخراج شده پاسخگو نیست و تنها برای کوینهای استخراج شده جواب میدهد. اکثر اوقات، از این نسبت برای یکی از داراییهای دیجیتال رزرو، بیت کوین یا اتر استفاده میشود.
برای مثال، اگر قیمت بیت کوین ۶۴۰۰ دلار و هزینه تمام شده ماینینگ ۷۰۰۰ دلار باشد، نسبت P/BE برابر با ۰.۹۱ میشود. اگر این نسبت کمتر از ۱.۲ باشد، روند صعودی و اگر بیشتر از ۳.۲ باشد روند نزولی است.
به دو دلیل در تحلیل فاندامنتال این نسبت بسیار مهم است. دلیل اول این است که سیستم ماینینگ یک سیستم، بسته و پویا است و همواره به دنبال برقراری توازن است؛ اگر هزینه ماینینگ بیشتر از قیمت ارز دیجیتال باشد، بعضی از ماینرها از ماینینگ دست خواهند کشید، زیرا سودآور نیست و منتظر میمانند تا استخراج ارز دیجیتال از نظر اقتصادی منطقی شود.
اگر قیمت ارز دیجیتال از هزینه ماینینگ بیشتر شود، ماینرهای جدیدی وارد این حوزه میشوند که متوجه سودآوری بالقوه آن شدهاند. این ماینرهای جدید الگوریتم را مجبور به افزایش پیچیدگی، سختتر شدن و گرانتر شدن هزینه ماینینگ میکنند. این مشکل مکانیزم اجماع گواه اثبات کار (POW) است.
دلیل دوم نیز این است که این نسبت برای بک تست (Backtest) مناسب است. تحقیقات فاندسترت درصد احتمال درست بودن این نسبت را در خصوص پیش بینی قیمت بیت کوین در یک سال آینده نشان میدهد.
در تحلیل فاندامنتال این نسبت و رابطه بین قیمت ارز دیجیتال و هزینه ماینینگ آن، موضوع مورد بحث و مهمی است. بعضی از افراد معتقدند رابطهای بین این دو وجود ندارد.
اندیکاتور هزینه ماینینگ
بالاترین هزینه انجام تراکنش در شبکه بیت کوین بیش از ۵۰ دلار بوده است. هزینه ماینینگ در اواسط ماه ژانویه در حال کاهش بود. همچنین کارمزد تراکنش نیز به طور چشمگیری کاهش مییافت و این به دلیل سقوط فعالیت شبکه بود.
با وجود کاهش فعالیت شبکه، میتوانیم انتظار داشته باشیم که ارزش شبکه نیز کاهش شدیدی داشته باشد. در این حالت، اندیکاتور نزولی را برای شبکه بیت کوین شاهد بودیم.
اکنون نمودار زیر را مشاهده کنید که شروع روند صعودی در آگوست ۲۰۱۸ را نشان میدهد. به نظر میرسد که در آن تاریخ، تقاضا و فعالیت شبکه بیشتر بود و در نتیجه روند نیز صعودی شد. این اندیکاتور صعودی برای بیت کوین است.
همانطور که مشاهده کردید، هزینه ماینینگ اندیکاتور مهم است و یکی از ابعادی را نشان میدهد که در خصوص بازار ارزهای دیجیتال و تحلیل فاندامنتال باید در نظر بگیرید.
نتیجه گیری
برای تحلیل فاندامنتال از این ۳ اندیکاتور و ۴ نسبت استفاده میکنیم. در حال حاضر، داراییهای دیجیتال بسیار به یکدیگر وابستهاند و ما نیز از شبکه بیت کوین برای تعیین دید کلی بر بازار کریپتو استفاده میکنیم.
برای تحلیل فاندامنتال این اندیکاتورها و نسبتها میتوانند برای ما بسیار مثمر ثمر باشند؛ چرا که به دلیل عدم قانون گذاری کلی برای ارزهای دیجیتال، صرفا استفاده از تحلیل تکنیکال پاسخگویی کامل به ما نمیدهد و ما بایستی از تحلیل فاندامنتال برای این امر استفاده کنیم.
آخرین به روز رسانی: ۱۳۹۹/۳/۱۹