بدهی جهانی از مرز ۲۵۰ تریلیون دلار گذشته است. سازمان امور مالی بین الملل در تاریخ ۱۴ نوامبر اعلام کرد این رقم، ۳۲۰ درصد بیشتر از تولید ناخالص داخلی میباشد. بدهی بازارهای نوظهور نیز به رکورد ۷۱.۴ تریلیون دلار رسیده است که ۲۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی میباشد.
این موضوع زنگ خطر را به صدا در آورده است. طبق گزارش کوین تلگراف، این رقم که پیش بینی میشود تا انتهای سال به ۲۵۵ تریلیون دلار برسد برابر با ۳۲,۵۰۰ دلار برای هر فرد یا ۱۲.۱ میلیون دلار به ازای هر بیت کوین میباشد. اما آیا این بدهی کل واقعا نامناسب است؟
مسلما بدهی میتواند محرک رشد باشد، کشور را قادر به ساخت جاده ها، پل ها، کانال ها و دانشگاه ها کند و هم چنین حقوق های بازنشستگی را پرداخت کند و از رفاه بیشتر کشور اطمینان حاصل کند. هم چنین میتواند کیفیت زندگی مردم را افزایش دهد. دیلان ریدل (Dylan Riddle) سخنگوی IIF در این خصوص گفت:
این سطح از بدهی جای نگرانی دارد زیرا بیانگر انباشت عظیمی از بدهی در دهه گذشته میباشد. پس از رکود آخر، بدهی جهانی تقریبا ۷۵ تریلیون دلار افزایش یافته است.
هرچند اوضاع شاید آنچنان هم وخیم نباشد. ویلیام دی لستراپس (William D. Lastrapes) استاد اقتصاد دانشگاه جورجیا در این خصوص گفت:
نمیتوان گفت که بدهی جهانی ۲۵۵ تریلیون دلاری بسیار زیاد است. بستگی دارد که چه کشورهایی در این بدهی حضور دارند که به نظر میرسد عمدتا این بدهی مربوط به آمریکا و چین است. عوامل بسیار زیادی در این موضوع دخیل میباشند.
چالش مربوط به بدهی این است که چه مقدار به عنوان بدهی بسیار زیاد به حساب میآید. اقتصاددانان سال هاست که در خصوص این موضوع و معمولا بر سر اصطلاح نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. یکی از مقاله های بسیار تأثیرگذار در اوایل دهه جاری، حداکثر این نسبت را بر روی ۹۰ درصد مشخص کرد. یعنی هنگامی که حجم بدهی بیشتر از ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی شود، رشد اقتصادی کشور به طور چشمگیری کاهش مییابد. این مقاله با عنوان “رشد در زمان بدهی” توسط کارمن راینهارت (Carmen Reinhart) و کنث روگوف (Kenneth Rogoff) و هنگام بحران اقتصادی کشور یونان منتشر شد. این مقاله به مسئولان عمومی و نیمه عمومی (شامل مسئولان صندوق پول جهانی) تلنگر زد تا در خصوص واکنش به معضل بدهی یونان، از برنامه محرک اقتصادی به برنامه ریاضت اقتصادی تغییر موضع دهند. این مقاله تحت حملات شدیدی به ویژه از طرف پائول کروگمن (Paul Krugman) اقتصاددان و برنده جایزه نوبل قرار گرفت. وی به انتقاد از “جنون ریاضت” پرداخت که این مقاله بین سیاست گذاران پخش کرده است و آنها را برای اشتباه گرفتن ارتباط با علت و معلول بودن سرزنش کرد. در این خصوص، لستراپس خاطر نشان کرد:
بدهی عمومی ذاتا چیز بدی نیست و به دولت ها امکان میدهد تا زمانبندی هزینه های خود را از زمانبندی درآمد از مالیات تفکیک کند. دولت ها بدون قابلیت قرض گرفتن فقط میتوانند مالیات های جمع آوری شده را خرج کنند که به طور کل کافی نیست.
در مقابل، بدهی کم نیز تضمینی در خصوص داشتن اقتصاد سالم نمیباشد. طبق گفته های لستراپس، بدهی دولت ونزوئلا در سال ۲۰۱۷ فقط ۲۳ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور بوده است، اما اقتصاد آن سال هاست که در تلاطم به سر میبرد. هم چنین بعضی از افراد در جامعه ارز دیجیتال درباره فروپاشی قریب الوقوع اقتصادی بدبین میباشند. وینی لینگام (Vinny Lingham) مدیرعامل پلتفرم هویت بر بستر بلاک چین سیویک (Civic) گفته است:
ما مدت هاست از زمان ترکیدن این حباب عبور کرده ایم. این اتفاق باید مدت ها قبل رخ میداد. ما اکنون در شرایط کشف نشده و نامشخصی قرار داریم.
لینگام اذعان داشت با وجود نسبت بدهی جهانی سازمان امور مالی بین الملل که بر روی ۳۲۰ درصد قرار دارد و بسیار بیشتر از سقف ۹۰ درصدی روگوف میباشد، به نظر میرسد که مدل نسبت بدهی دارای نقص است. بنابراین مدلی بدهی جدید کن واقعیت را نشان دهد مورد نیاز میباشد. لینگام گفت شرایط غیرقابل پیش بینی شده است. به نظر میرسد باور این موضوع سخت است که زندگی با پول قرض گرفته شده برای همه خوشایند نباشد. همانطور که IIF در تاریخ ۱۴ نوامبر خاطرنشان کرده است، با وجود فرصت محدود برای آسانتر کردن امور پولی، هزینه خدمات بدنی به مانعی بر سر سیاست پولی تبدیل خواهد شد. لستراپس طور دیگری فکر میکند. وی در این خصوص گفت:
بدهی دولت هنگامی مشکل ساز میشود که به نظر برسد جمع آوری مالیات آینده برای بازپرداخت بدهی کافی نباشد. عقب افتادن بدهی نشانه ای بزرگ از مسئولیت ناپذیری است و توانایی قرض گرفتن آینده یک کشور را با مشکل روبهرو میکند.
لستراپس افزود برای کشوری نظیر آمریکا که به بدهی خود خدمات میدهد و دارای رشد و سازمان های پولی و اقتصادی قوی میباشد، مقدار زیاد بدهی لزوما یک مشکل تلقی نمیشود. این نکته که نرخ بهره و بازده خزانه به مقدار کم باقی مانده است، این نگرش را تقویت میکند. اما شرایط آمریکا لزوما بیانگر دنیای در حال توسعه نمیباشد. کشورهایی نظیر آرژانتین، ترکیه و ایران نمیتوانند به بدهی خود خدمات دهند و در نتیجه، از سرمایه گذاری بر روی زیرساخت ها، آموزش، سلامت و سایر نیازها منع میشوند.
آیا با ترکیدن این حباب، قیمت بیت کوین افزایش مییابد؟
کوه بدهی جهانی که توسط IIF به آن اشاره شده است، توجه جامعه ارز دیجیتال را نیز به خود جلب کرده است. تصور بعضی از افراد این است که با ترکیدن حباب بدهی، قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال افزایش مییابد. اریک وورهیس در خصوص بدهی آمریکا و شرایط بالقوه ای که طی آن، شرکت ها نخواهند توانست بدهی خود را پرداخت کنند گفته است: “ارز سنتی محکوم به مرگ است. ببینید سر ارزهای دیجیتال چه اتفاقی رخ میدهد.”
این موضوع هم چنان جای بحث دارد. لینگام گفت نکته مهم این است که اگر کل دنیا فردا تصمیم بگیرد که ارز سنتی را کنار بگذارد و بیت کوین را بپذیرد، ارزهای دیجیتال نمیتوانند این شرایط را مدیریت کنند. بیت کوین فاقد مقیاس پذیری است و هنوز فقط میتواند ۷ تراکنش در ثانیه را مدیریت کند. در مقابل مسترکارت مدعی است که ۵۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پردازش میکند. هزینه تراکنش یک بیت کوین بسیار افزایش خواهد یافت و شاید به هزاران دلار برسد. در این خصوص، بسیاری از طرفداران ارزهای دیجیتال میتوانند فروپاشی سیستم بانکی پست برتون وودز (Post-Bretton Woods) و جایگزینی آن با بین کوین به عنوان ارز ذخیره جهانی متصور شوند. وایت پیپر ماه ژانویه اقداماتی را بیان کرده است که با انجام آنها، این اتفاق خواهد افتاد، هرچند ابتدا نیاز است تا قیمت بیت کوین افزایش بسیار زیادی داشته باشد. وی گفت:
اگر قیمت بیت کوین به ۱۰ میلیون دلار برسد، میتواند به جامعه جهانی، ارز باثباتی ارائه کند، جایگزین ارزهای سنتی شود و به عنوان ارز ذخیره دنیای ناکارآمد از تورم و رکود عمل کند. در آن صورت بیانگر مفهوم واقعی ذخیره ارزش خواهد بود.
اما چرا ۱۰ میلیون دلار؟ بیت کوین با این قیمت، ذخیره مناسبی برای کاهش بار بدهی جهانی ارائه میدهد. لینگام در این خصوص گفت:
در این صورت ارز بازار بیت کوین به ۱۸۰ الی ۲۱۰ تریلیون دلار خواهد رسید. با فرض بر اینکه در آن زمان، بدهی جهانی به ۵۰۰ تریلیون دلار رسیده باشد، بیت کوین میتواند ذخیره ۴۰ درصد بدهی جهانی باشد.
آیا این احتمالی واقعی است؟ شاید نه. علاوه بر شرایط دیگر، بیت کوین باید تمام آلتکوین های دیگر را از سر راه بردارد زیرا این آلتکوین ها باعث کاهش تقاضا برای بیت کوین میشوند. هم چنین هنگامی که قیمت بیت کوین بین ۱۰۰،۰۰۰ الی ۴۰۰,۰۰۰ دلار است باید جایگاه طلا به عنوان ذخیره ارزش را بگیرد. هم چنین توسعه دهندگان بیت کوین باید به وعده های خود در خصوص سرعت، شفافیت و هزینه این ارز دیجیتال عمل کنند. لینگام هم چنان معتقد است که شرکت های بزرگی نظیر اپل و گوگل هم چنان از دلار استفاده کنند. هنگامی که آنها به سمت استفاده از بیت کوین روی آورند میتوانیم در این خصوص صحبت کنیم.
افراد اسلحه به دست
آرمان شهر ارز دیجیتال اغلب بیانگر این موضوع است که ارزهای سنتی نظیر دلار صرفا یک قرارداد و عرف اجتماعی است و حداقل از سال ۱۹۴۴ که از طلا جدا شد، هیچ پشتوانه ای ندارد. اما طبق سخنان کروگمن این موضوع کاملا حقیقت ندارد. وی گفت:
این نکته وجود دارد که دولت آمریکا، دلار را به عنوان پرداخت تعهدات مالیاتی قبول خواهد کرد، تعهدات نیز قابل پشتیبانی میباشد زیرا در دست دولت است. ارزهای سنتی دارای ارزش درونی میباشند زیرا افراد اسلحه به دست اینطور میگویند. این موضوع بدان معنا است که ارزش آنها حبابی نیست که در صورت از دست رفتن باور مردم به آنها، این حباب نیز بترکد.
نقش کمرنگ تر برای ارز دیجیتال؟
اکنون تصور کنید که بیت کوین به زودی جایگزین دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی نخواهد شد. در این صورت آیا نقش مثبت و کارآمدی برای ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین در مقابل بدهی جهانی وجود دارد؟ ریدل از IIF در این خصوص گفت:
در حال حاضر ارزهای دیجیتال هیچ نقشی ایفا نمیکنند، هرچند راهکارهای فناوری نظیر بلاک چین میتوانند روزی برای افزایش شفافیت بدهی جهانی مورد استفاده قرار بگیرند.
برای مثال، این راهکارها میتوانند وام دهی بخش خصوصی به کشورهای کم درآمد آسیب پذیر یا هر نوع وام دهی دیگر باشد. طبق گزارش IIF، شفافیت بیشتر، نظارت بهتر، کمک بیشتر برای مبارزه با فساد و پشتیبانی از پایداری بدهی را میسر خواهد کرد. ثبت بدهی عمومی در بلاک چین میتواند ارزیابی خطرات همراه با بدهی و اجتناب از مشکلاتی نظیر رسوایی اخیر اوراق قرضه در کشور موزامبیک را برای وام دهندگان و وام گیرندگان آسان تر کند. به طور کل، اگرچه نرخ بدهی ها هم چنان زیاد است، اما به معنای فروپاشی قریب الوقوع اقتصاد جهانی نمیباشد. به علاوه، نمیتوان بر روی بیت کوین به عنوان جایگزین دلار برای ارز ذخیره جهانی حساب کرد. اما در آینده نزدیک، روش های مفیدی نظیر پشتیبانی از شفافیت وام دهی در بازارهای نوظهور وجود خواهند داشت تا ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین بتوانند بر بدهی جهانی تاثیرگذار باشند.