تعداد فزایندهای از کارشناسان بازار استدلال میکنند که چرخه چهارساله و آشنای قیمت بیت کوین به پایان رسیده است. عواملی همچون استخراج ۹۵٪ از کل بیت کوینها، ورود نهادهای بزرگ و تأثیر فزاینده نیروهای اقتصاد کلان، نشان میدهد که بیت کوین دیگر دنیایی جدا از امور مالی سنتی (TradFi) نیست و ریتم حرکت آن بیش از پیش با چرخههای نقدینگی و بدهی جهانی هماهنگ شده است.
به گزارش میهن بلاکچین، در این میان، یک آزمون استرس بزرگ در سال ۲۰۲۶ در پیش است؛ آن هم «دیوار سررسید بدهی» است که طی آن حجم عظیمی از بدهیهای جهانی باید بازتامین مالی شوند. این رویداد میتواند نقدینگی را از داراییهای پرریسک مانند بیت کوین خارج کرده و بازار نزولی آن را عمیقتر کند. درک این ریتمهای جدید مالی سنتی اکنون برای پیشبینی آینده بیت کوین، به اندازه چرخه هاوینگ اهمیت دارد.
آیا چرخه چهارساله بیت کوین به پایان رسیده است؟
تعداد فزایندهای از کارشناسان بازار کریپتو استدلال میکنند که چرخه چهارساله و آشنای بیت کوین از بین رفته است. آنها به چندین عامل از جمله اینکه ۹۵٪ از بیت کوینها قبلاً استخراج شدهاند، تقریباً ۱ میلیون واحد بیت کوین اکنون در خزانهداری شرکتها نگهداری میشود و نیروهای اقتصاد کلان و نظارتی به طور فزایندهای دینامیک قیمت را شکل میدهند، اشاره میکنند.
چه چرخه هاوینگ به طور کامل ناپدید شده باشد یا صرفاً جای خود را به دیگر محرکهای قیمت داده باشد، بیت کوین دیگر دنیایی جداگانه نیست. این دارایی اکنون همگام با امور مالی سنتی حرکت میکند و چرخههای نقدینگی، بازتامین مالی و ارزشگذاریهای بلندمدت، لحن بازار را تعیین میکنند. درک این ریتمهای مالی سنتی (TradFi) میتواند برای آینده بیت کوین به اندازه چرخه هاوینگ خود آن، حیاتی باشد.
چرخه بازتامین مالی: یک آزمون استرس در سال ۲۰۲۶
بر اساس گزارش موسسه مالی بینالمللی، بدهی جهانی در سهماهه اول سال ۲۰۲۴ به حدود ۳۱۵ تریلیون دلار رسید. به گفته فایننشال تایمز (FT)، با میانگین سررسید هفت ساله، تقریباً ۵۰ تریلیون دلار از تعهدات باید هر سال تمدید (Rolled Over) شوند.
آزمون واقعی در سال ۲۰۲۶ فرا میرسد که دیوار سررسید بدهی (Maturity Wall) سالانه در اقتصادهای پیشرفته نزدیک به ۲۰٪ افزایش یافته و از ۳۳ تریلیون دلار فراتر خواهد رفت؛ این رقم تقریباً سه برابر مخارج سرمایهای سالانه این اقتصادها است. بازتامین مالی چنین حجمی با نرخهای بهره بالاتر امروزی میتواند هم دولتها و هم شرکتها را، بهویژه آنهایی که پروفایل اعتباری ضعیفتری دارند، تحت فشار قرار دهد.
این دیوار سررسید بدهی میتواند یک آزمون استرس واقعی برای داراییهای پرریسک (Risk-on Assets) مانند سهام، اوراق قرضه پربازده، بدهی بازارهای نوظهور و کریپتو باشد. نیاز گسترده به بازتامین مالی، نقدینگی بازار را جذب کرده و فضای کمتری برای داراییهای پرریسک باقی میگذارد. با شرایط تأمین مالی فشرده (حتی اگر فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را از پاییز امسال آغاز کند، نرخها بسیار بالاتر از سطح ۲۰۱۰-۲۰۲۱ که بخش عمدهای از این بدهیها صادر شد، باقی خواهند ماند)، این وضعیت یک فشار مضاعف ایجاد میکند که در آن هزینههای سرمایه افزایش مییابد، اسپرد اعتباری (Credit Spreads) گستردهتر میشود و سرمایهگذاران پریمیوم ریسک بالاتری را طلب میکنند. داراییهای پرریسک که به شدت به نقدینگی فراوان و هزینههای تأمین مالی پایین وابستهاند، ممکن است با فشار بر ارزشگذاری، کاهش جریان ورودی سرمایه و نوسانات شدیدتر مواجه شوند، زیرا تقاضا برای بازتامین مالی، وامگیرندگان مارجینال را از بازار خارج میکند.
برای بیت کوین، این وضعیت با مرحله نهایی چرخه چهارسالهاش—یعنی بازار نزولی—همزمان خواهد بود. بدون گسترش قابل توجه نقدینگی جهانی (تحلیلگران FT معتقدند که اکنون سالانه ۸ تا ۱۰٪ افزایش برای پایدار نگه داشتن سیستم لازم است)، دیوار بازتامین مالی میتواند عواقب جدی در پی داشته باشد.
آیا چرخههای نقدینگی در سال ۲۰۲۶ منقبض خواهند شد؟
در حال حاضر، نقدینگی جهانی به رشد خود ادامه میدهد. شاخص M2 در چهار بانک مرکزی بزرگ جهان از ابتدای سال ۷٪ افزایش یافته و در ژوئن ۲۰۲۵ به ۹۵ تریلیون دلار رسیده است. یک معیار گستردهتر از اقتصاددان مایکل هاول (شامل تعهدات اعتباری کوتاهمدت به علاوه نقدینگی خانوارها و شرکتها) در سهماهه دوم ۲۰۲۵ به ۱۸۲.۸ تریلیون دلار رسید که از پایان سال ۲۰۲۴ به میزان ۱۱.۴ تریلیون دلار افزایش یافته و حدود ۱.۶ برابر تولید ناخالص داخلی جهانی است.
با این حال، نقدینگی نیز همانطور که شاخص نقدینگی جهانی هاول نشان میدهد، در چرخههایی حرکت میکند. این شاخص در دسامبر ۲۰۲۲ به کف خود رسید و اکنون به اوج خود تا اواخر سال ۲۰۲۵ اشاره دارد. از نظر تاریخی، اوجهای نقدینگی اغلب پیش از نوسانات شدید رخ میدهند؛ با انقباض تأمین مالی پس از آن، نرخهای بازار پول میتوانند جهش کنند و سرمایهگذاران شروع به فروش داراییهای پرریسک خود میکنند.
ذخایر بانکی ایالات متحده نیز داستان مشابهی را روایت میکند. به گفته فدرال رزرو نیویورک، این ذخایر با ۳.۲ تریلیون دلار همچنان «فراوان» باقی ماندهاند، هرچند هدف از کاهش ترازنامه، رساندن آنها به سطح صرفاً «کافی» است.
از این منظر، اگر نقدینگی در سال ۲۰۲۶ شروع به انقباض کند، بیت کوین احتمالاً تأثیر آن را احساس کرده و هرگونه بازار نزولی در حال انجام را عمیقتر خواهد کرد. با این حال، اگر فشارهای فزاینده بدهی، بانکهای مرکزی را مجبور به تغییر مسیر و تزریق نقدینگی کند و چرخه نقدینگی پیشبینیشده توسط هاول را نادیده بگیرد، انبساط حاصل میتواند به جای آن، یک نیروی محرکه تازه برای بیت کوین فراهم آورد.
روندهای بلندمدت و چشمانداز بیت کوین تا سال ۲۰۲۸
فراتر از نقدینگی و بازتامین مالی، چرخههای بلندمدت بازار نیز اهمیت دارند. نشریه The Kobeissi Letter با استفاده از مدل CAPE (نسبت قیمت به درآمد تعدیلشده چرخهای)، نشان میدهد که بازار صعودی بلندمدت (Secular Bull Market) فعلی در سال ۲۰۰۹ آغاز شده و تاکنون ۱۶ سال به طول انجامیده است. چرخه ۱۹۸۲-۲۰۰۰ قبل از پایان یافتن با سقوط دات-کام، ۱۱۴٪ رشد کرد، در حالی که دوره ۱۹۴۹-۱۹۶۸ شاهد سقفهای کوچکتر و اصلاحهای عمیقتر در نزدیکی پایان خود بود.
به گفته تحلیلگران، بازار امروز بیشتر به الگوی دهه ۱۹۶۰ شباهت دارد تا انفجار اواخر دهه ۱۹۹۰. مدلهای CAPE نشان میدهند که بازدهیها میتوانند قبل از پایان این موج بلندمدت، کمی دیگر شتاب بگیرند که اگر چرخههای گذشته با طول ۱۹ و ۱۸ سال ملاک باشند، این اتفاق ممکن است حوالی سال ۲۰۲۸ رخ دهد. آنها میافزایند:
این روند صعودی فوقالعاده قوی است.
برای بیت کوین، این میتواند به معنای یک بازار نزولی آسانتر در سال ۲۰۲۶ و یک بهبود پرشور در سالهای ۲۰۲۷ و ۲۰۲۸ باشد؛ سالی که هاوینگ جدید در آن رخ میدهد.
در نهایت، هیچ معیار واحدی آینده را تعریف نمیکند. حجم بدهیها، چرخههای نقدینگی، تغییرات سیاستگذاری، نوآوری و روانشناسی سرمایهگذاران، همگی اقتصاد را در جهات مختلفی میکشانند. بازارها بر اساس تعامل این نیروها و نه صرفاً یک عامل، صعود و سقوط میکنند. برای بیت کوین نیز، مسیر پیش رو نه تنها توسط هاوینگها یا اوجهای نقدینگی، بلکه توسط تمام پیچیدگیهای دنیایی که اکنون در آن ساکن است، شکل خواهد گرفت.