
شبکههای مبتنی بر بلاک چین (blockchain) نوعی موقعیت منحصر به فرد و بی سابقه را برای تجربه شکلهای جدید مدیریت و سازماندهی ایجاد کردهاند. این شکلهای جدید سازماندهی هم در سطح اطلاعات و هم در سطح اقدامات انسانی میتوانند صورت بگیرند. اما هیچ کس نمیتواند بگوید که این شکلهای جدید مدیریتی آسان و یا مصون از خطا خواهند بود. بلاک چین همان فناوری زیربنای بیت کوین و بسیاری از ارزهای دیجیتال است.
وقتی عدهای از کارآفرینان و یا توسعهدهندهها اقدام به ایجاد یک شبکه مبتنی بر بلاک چین میکنند و مکانیسم اجماع آن را تعیین میکنند، پیشبینی اینکه عملکرد این طرح کدگذاری شده در جهان واقع چگونه خواهد بود، کاری شاق و دشوار است. بلاک چین تنها مجموعهای از فرآیندهای نرم افزاری نیست که طبق یک لاجیک برنامهنویسی با هم تعامل داشته باشند، بلکه سیستمی است که وارد جهان بشر، کسب و کارها و حکومتها میشود، بنابراین این فناوری بسیار متنوع است و دائما در حال تکامل است.
زمانی که یک شبکه راهاندازی میشود، عدم تطابقهای بین آن شبکه و جهان واقع خود را نشان میدهند. اگر قابلیت خود تنظیمی و رشد در داخل این شبکه تعبیه شده باشد، بهبود و انطباقپذیری ممکن خواهد بود. هک صرافی KuCoin که در ۲۵ سپتامبر امسال روی داد، درسهای زیادی به همراه داشت و موقعیتی برای ارزیابی مجدد مفروضات زیربنای بعضی از مکانیسمهای مدیریتی فراهم آورد. این هک باعث شد که ما به تقویت این مکانیسمها برای عملکرد بهتر در آینده فکر کنیم. این حمله باعث شد که در مورد نحوه استفاده از مکانیسمهای دموکراسی روان برای مقدور کردن واکنش اضطراری غیر متمرکز، دموکراتیک و همچنین سریع فکر شود.
KuCoin یک صرافی متمرکز در فضای غیر متمرکز بلاک چین
در هک اخیر صرافی KuCoin که یک صرافی متمرکز ارز دیجیتال است، حدود ۱۵۰ میلیون دلار توکنهای ERC20 مختلف با کلاهبرداری از این صرافی انتقال داده شد. جامعههای توکنهای دزدیده شده از این صرافی نیز از این رویداد بسیار رنج بردند. این جامعهها از مکانیسمهای کنترل متمرکز در داخل قراردادهای هوشمند خود استفاده میکردند و از این طریق میتوانستند معامله توکنهای خود را سریع متوقف کنند و به انجام هارد فورک در قراردادهای هوشمند خود بپردازند. به این ترتیب، هکرها نمیتوانند از سرقت خود سودی ببرند و یا سود خیلی کمی خواهند کرد.
یکی از پروژههایی که در این میان توکنهایش دزدیده شد، SingularityNET بود که توکن آن AGI نامیده میشود. تعداد توکنهای AGI دزدیده شده از صرافی KuCoin تقریبا برابر با ۵ درصد حجم بازار این توکن بود. اعضای این پروژه نیز در مورد هارد فورک بحث کردند اما یک تصمیم متمرکز به انجام هارد فورک را بر خلاف اصول غیر متمرکز پروژه خود میدانستند. و این اعضا همچنین انجام هارد فورک به خاطر هک صرافیها و یا مشکلاتی که مربوط به اشخاص ثالث میشود را نامطلوب میدانستند.
همچنین اعضای این پروژه سریعا به این نکته رسیدند که اگر قرار باشد هارد فورکی انجام بگیرد، باید به صورت دموکراتیک و از طریق رای اعضای جامعه انجام شود، نه اینکه یک تصمیم متمرکز در بنیاد پروژه برای آن در نظر گرفته شود. به همین خاطر بود که این پروژه اقدام به رایگیری در جامعه خود کرد تا ببیند که آیا هارد فورک واکنشی مناسب به هک KuCoin است یا خیر؟
در ضمن فراهم کردن این مقدمات، اعضای این پروژه مبتنی بر بلاک چین با صرافی KuCoin صحبت کردند و این صرافی اذعان داشت که با استفاده از بیمه خود، همه خسارتها را جبران خواهد کرد. از طرف دیگر، هکری که توکنهای AGI را دزدیده بود، اقدام به نقد کردن بسیاری از این توکنها کرده بود و این تا حدود زیادی از ارزش هارد فورک کم میکرد.
سرانجام جامعه این پروژه تصمیم گرفت که هارد فورک و یا اقدامی جدی انجام ندهد. بسیاری از اعضای این جامعه معتقد هستند که باید سرسختانه به اصول غیر متمرکز پایبند ماند. به نظر میرسد که یک هارد فورک هماهنگ شده متمرکز بر خلاف اصول غیر متمرکزی باشد که بسیاری از شبکههای مبتنی بر بلاک چین حال حاضر بر اساس آن بنیانگذاری شدهاند.
ساده و موثر کردن مدیریت غیر متمرکز
هک KuCoin بر ماهیت جالب و مشکلآفرین تقاطع بین مدیریت دموکراتیک و جواب اضطراری سریع تاکید کرد. پروژه SingularityNet میتوانست سریعتر جواب دهد، و قبل از نقد شدن توکنهای دزدیده شده، اقدام به هارد فورک کند. اگر این پروژه میتوانست مانند تعدادی از پروژههای مبتنی بر بلاک چین دیگر، تصمیم متمرکز سریع و قوی بگیرد، انجام هارد فورک قبل از نقد شدن توکنها امکانپذیر بود.
میتوان برای موقعیتهای مشابه احتمالی در آینده یک مکانیسم رایگیری سریع ایجاد کرد. این امر اگرچه از لحاظ فنی امکانپذیر است، اما از لحاظ اجتماعی مشکلآفرین است. مشخص است که اعضای جامعه در چنین رویدادهایی سریعا در دسترس نخواهند بود. گزینه دیگری که در این میان مطرح است، ایجاد یک سری رهنمودها از جانب جامعه SingularityNET است که به بنیاد پروژه اجازه دهد که در موقعیتهای مشابهی در آینده سریعا اقدام کند.
رهبران حکومتهای ملی دموکراتیک نیز چنین اختیاراتی دارند، اما تجربه نشان داده که این اختیارات اغلب مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. در نهایت، اعضای این پروژه به این نتیجه رسیدند که دموکراسی سیال بهترین راهحل است.
دموکراسی سیال
دموکراسی سیال به فرآیندی گفته میشود که در آن، اعضای جامعه افرادی را به نیابت از جانب خود تعیین میکنند. به عبارت دیگر، افراد در این نوع دموکراسی برای خود نمایندگانی تعیین میکنند.
همچنان که قراردادهای هوشمند اجازه تراکنشهای ارزشی و روابط اقتصادی پایدار و دیگر روابط رسمی را به صورت اسکریپت (script) شده و به شیوهای خودکار و انعطافپذیر میدهند، دموکراسی سیال به واگذاری قدرت رایگیری به صورت اسکریپت شده و بر طبق نوعی لوجیک اختیاری اجازه میدهد.
در زمان پیش آمدن ضرورت، هر یک از نمایندهها میتوانند هم برای خود و هم برای افرادی که آنها را به عنوان نماینده قبول کردهاند، رای دهند. به این ترتیب، سریعا رایگیری انجام میشود و پاسخ و واکنش سریع داده میشوند. هر یک از افراد جامعه برای این منظور باید نمایندگانی را تعیین کند تا در موقع ضرورت، این نمایندگان بتوانند به جای آنها رای بدهند.
پیادهسازیهای نرم افزاری زیادی برای دموکراسی سیال ایجاد شده است که از جمله آنها میتوان به سیستم Catalyst در داخل چارچوب بلاک چین کاردانو (Cardano) اشاره کرد. استفاده موثر از دموکراسی سیال و جواب دادن آن در مواقع اضطراری نیازمند کار قابل توجهای است.
دموکراسی غیر سیال و سنتی کند است و در مواقع اضطراری به خوبی جواب نمیدهد. از طرف دیگر، مکانیسمهای واکنش متمرکز مانند آنچه که بسیاری از شبکههای مبتنی بر بلاک چین در قضیه KuCoin انجام دادند، به مرور زمان و با تمرکززدایی بیشتر شبکه، کارایی خود را از دست خواهند داد. نظر شما چیست؟ شما چه راهحلی برای واکنش سریع پروژهها به اموری مانند هک و سرقت به نظرتان میرسد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.