فین تک همیشه یک مقوله پرماجرا بوده است و در حال پیشی گرفتن در تمام خدمات بانکداری و سرمایهگذاری سنتی، کیف پولهای آنلاین، مبحث رمزنگاری، سرمایه کلان و مدیریت داراییها است. فینتک حالا تقریبا در هر چیزی که با تراکنشهای مالی مرتبط باشد وجود دارد. در نتیجه ناخودآگاه با غولهای سرمایهگذاری و روشهای سنتی آنها وارد رقابت سختی شده است.
تعجبی ندارد که حجم سرمایهگذاری در فین تک در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است. این حجم عظیم سرمایهگذاری در فین تک به خاطر وجود تکنولوژیهایی مثل Big Data، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، Data Science و البته فناوری بلاک چین است. عامل مشترک در تمام این فناوریها “دادهها” هستند.
از آنجایی که در حال زندگی در یک دنیای پر از “دیتا” هستیم، میخواهیم راجع به این صحبت کنیم که فین تک چه تاثیری روی این دادهها و تغییر و گسترش منابع اطلاعاتی دارد و چطور میتواند برای حرکت به سمت هوشمندتر شدن، راهکارهای قدرتمندی ارائه کند.
برنامههای فین تک برای دیتای موجود در بستر وب
۱. زیر نظر گرفتن عملکرد
با مانیتور کردن ترافیک وبسایت، قیمتگذاری محصولات، بازخورد مشتریان نسبت به هر محصول و ذخیره دادهها میتوان به درک خوبی از روند رشد یک کمپانی رسید. همچنین از فاکتورهای بیشتری مثل: آگهیهای استخدام، روندهای استخدام، افزایش یا کاهش نیروی کار، رتبه کمپانی در وبسایتهای رتبهبندی کارفرماها، میزان شناخته شده بودن نام کمپانی در انجمنها و شبکههای اجتماعی هم میشود استفاده کرد تا به یک تحلیل بنیادی موثر دست پیدا کنیم. در انتها هم میتوان با انجام تحلیلهای احساسی، میزان انرژی و حس مثبت موجود را در مورد یک شرکت تعیین کرد.
۲. تجزیه و تحلیل روندها
شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری برای تخصیص بهتر سبد خرید سهام برای سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید نسبت به تغییرات تکنولوژی با گذرآگاه باشند، از تکنولوژی مورد استفاده کمپانیها مطلع باشند و با توجه به مجموعه این عوامل تصمیمگیری کنند.
بخش مهم این نوع تحلیل مربوط میشود به بیشترین دادههای شبکههای اجتماعی، مطالب موجود در Reddit، بلاگهای سازمانهای مشاوره دهنده، مسابقات در Kaggle و هم چنین GitHub. علاوه بر اینها، با استفاده از فناوری NLP یا همان پردازش زبان طبیعی، میتوان این مجموعه دادهها را با موضوعات مطرح منطبق کرد و از تغییرات مباحث روز مطلع شد.
در حقیقت سرمایهگذاران از روی ظاهر تصمیمگیری نمیکنند و واقعیتها را مد نظر میگیرند.
۳. نرخ سرمایهگذاری
آژانسهای مانتیورینگ، اطلاعات فعالیت کمپانیها را از طریق گزارشهای آنها و دادههای وبسایتشان به شدت بررسی میکنند. این اطلاعات شامل همه دادههای موجود در وبسایت و شبکههای اجتماعی، پوشش خبری، محبوبیت برند و حتی روندهای استخدام و اخراج نیروها نیز میشود. این واکشی لحظهای دادهها به فناوری NLP هم نیاز دارد تا در کنار مدلهای تحلیل داده متنی بتواند به درک جامعی از این حجم از اطلاعات برسد.
۴. سازگاری با قوانین
این خیلی مهم است که یک کمپانی به مقررات و ضوابط قانونی پایبند باشد. به همین خاطر کمپانیهایی که در زمینه مشاوره تجاری، حسابرسی و خدمات کاهش ریسک فعالیت میکنند، مدام باید با مطالعه وبسایتهای دولتی و دنبال کردن خبرها و قوانین جدید، خود را به روز نگهدارند. هدف این کار علاوه بر دادن مشاوره صحیح به کسب و کارها، میتواند بررسی تاثیر قوانین جدید روی فعالیت شرکتها هم باشد.
۵. ارزیابی میزان ریسک
صاحبان کسب و کار همیشه ریسک از دست دادن مشتری را دارند و فعالیت آنها همیشه ممکن است از طرف رقیبان سختکوش تهدید شود. اگر زمانی مشتریان مثل قبل پول پرداخت نکنند (یا فروش کم شود)، این کسب و کارها به مشکل نقدینگی میخورند. بررسی زودتر این مدل ریسکها میتواند در جلوگیری از وقوع این اتفاقات بسیار کمک کننده باشد. به زبان سادهتر، پیشگیری همیشه بهتر از درمان است.
از دیگر اهداف این ارزیابیها میتوان به این موارد اشاره کرد: بیشترین وبسایتهایی که مشتریان شما از آنها بازدید میکنند را بشناسید. به جستجوی موقعیت فیزیکی آن شرکتها درگوگل مپ و میزان سرچ آدرس آنها در گوگل دقت کنید. به بازخوردهای دیگر شرکتها در مورد همکاری با شرکت مورد نظر توجه کنید و همچینن نظرات مشتریان آنها را در بلاگ و شبکههای اجتماعیشان بخوانید و در نتیجه فعالیتهای غالب آن صنعت را زیر نظر داشته باشید.
در نهایت این امکان وجود دارد که برای احتیاط بیشتر، گزارشهای اعتباری و وضعیت حسابهای بانکی را هم چک کرد. البته برای این مورد، نباید دسترسی به چنین اطلاعاتی برای مشتریان جدید ممنوع باشد؛ چرا که شرکت همیشه در حال گسترس دامنه فعالیت و جذب مشتری بیشتر است. داشتن چنین اطلاعاتی کمک میکند که بدانید در کدام مسیر قدم بردارید و حلقه خدمات و فروش خود را موثرتر و کارآمدتر کنید.
۶. تجربه مشتری
شبکههای اجتماعی در دنیای امروز، بسیار فراتر از یک پلتفرم ارتباطی هستند و میتوان به انها به چشم یک سیستم تجربه (بازخورد) مشتری نگاه کرد. سازمانهای مختلف با جستجوی کلمات کلیدی خاص در نظرات و حرفهای مردم و مشارکت در بحثهای آنها، در حقیقت در حال پیگیری و تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی هستند. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که شرکتهایی که پاسخگوی سوالات و پیامهای مردم در شبکههای اجتماعی نیستند، نارضایتی مشتریهایشان تا ۱۵ درصد میتواند افزایش پیدا کند. علاوه بر این نتایج مطالعه American Express نشان داد که ۸۳ درصد مشتریان بخاطر خدمات ضعیف در بخش ارتباط با مشتریان، از خرید خود منصرف میشوند.
فواید اصلی پیگیری شبکههای اجتماعی را میتوان در ۳ مورد خلاصه کرد:
۱ـ افزایش میانگین مقدارپولی که مشتری در شرکت خرج میکند. نتایج مطالعه Bain & Co در این ارتباط نشان داد که مشتریانی که با شبکههای اجتماعی شرکتها بطور موثر ارتباط دارند، از ۲۰ تا ۴۰ درصد بیتشر خرید میکنند.
۲ـ کاهش هزینههای عملیاتی. در این ارتباط نتایج مطالعه Brand Watch نشان از این داشت که ارایه خدمات مشتری از طریق شبکههای اجتماعی و آنلاین تا ۱۲ برابر نسبت به ارتباطات تلفنی مقرون به صرفهتر است.
۳ـ ایجاد یک آستانه رقابتی محکم. نتایج یک تحقیق که توسط دانشگاه Social Media Marketing انجام شد نشان میدهد که ۷۶ درصد برندها در شبکههای اجتماعی، ارتباطات موثری با مخاطب ندارند و تنها ۳۸ درصد شرکتهایی که این کار را انجام میدهند، پاسخگوی مشتریها در شبکههای اجتماعی هستند. اما در مورد آن ۲۴ درصد باقیمانده میتوان گفت که آنها ارتباط بسیار خوب و کارآمدی با مشتریشان دارند طوری که باعث حسادت رقبا میشود.
فرآیند پیگیری شبکههای اجتماعی میتواند باعث افزایش درآمد، افزایش نرخ رضایت مشتری و کاهش هزینه خدمات پس از فروش شود که در نتیجه باعث رشد کسب و کار میشود. به کمک همین روش، شرکتها میتوانند ارتباط بسیار کارآمد و آیندهداری با مشتریان داشته باشند.
استفاده از تمام اطلاعاتی که از تحلیل دادهها بدست آمده، و تصمیمگیری بر اساس آنها چالشهای فنی زیادی را به همراه دارد. در حال حاضر کمپانیها نیازمند افرادی هستند که دانش فنی حوزه فین تک را داشته باشند و همچنین تجهیزات انجام آن را هم تهیه کنند تا بازگشت سرمایه آنها تضمین شود و کمپانی به سود برسد.