متوسط مقالات عمومی

موبایل‌های غیرمتمرکز، راهی برای ایجاد استقلال شخصی!

فناوری غیر متمرکز باعث رهایی و در عین حال ترساندن مبتدیان می‌شود. چگونه پروژه‌های امور مالی غیر متمرکز این انتقال را برای کاربران تسهیل می‌کنند؟ بسیاری گمان می‌کنند که پذیرش جریان اصلی ارز دیجیتال تنها به پیشرفت سهولت، دسترسی و تجربه کاربر بستگی دارد. در واقعیت یک مانع بزرگتر نیز وجود دارد: تغییر ذهنیت.

خودمختاری و استقلال شخصی پایان این فناوری است و در این راستا مسئولیت سرمایه شخصی بیشتر می‌شود. این موضوع کاملا با تجربه مالی سنتی مردم مغایرت دارد؛ سیستم سنتی استقلال شما را می‌گیرد، آن را با آسودگی جایگزین می‌کند و ابزارهای مفیدی در رابطه با حفاظت از کلاهبرداری و مدیریت رمز عبور ارائه می‌دهد. در مقایسه با این سیستم، ارزهای دیجیتال، امور مالی غیر متمرکز و سایر اشکال فناوری توزیع شده، در انتهای دیگر این طیف قرار دارند و امکان مالکیت حقیقی از ارزش را برای شخص فراهم می‌کنند.

برای بسیاری از مبتدیان ارز دیجیتال، عناصر رهایی بخش ارز دیجیتال و آزادی اقتصادی، امیدوار کننده اما در عین حال ترسناک هستند زیرا امنیت از دست شخص ثالث به طور مستقیم به دست مصرف کننده منتقل می‌شود. برای مرتبط ساختن راحتی و امنیت، این صنعت باید بر تجربیات کاربر و ابزارهای آشنا جهت سهولت در تغییر ذهنیت مصرف کننده تاکید کند.

افزایش استفاده از موبایل در دنیای ارز دیجیتال

ارز دیجیتال و موبایل

قرار بود گوشی‌های هوشمند درهایی را که تاکنون نادیده گرفته شده بود روی دنیای استقلال شخصی باز کند. پذیرش آنها امکان برقراری انسان‌ها را قادر می‌ساخت تا با مردم در سراسر جهان را ارتباط برقرار کنند و با راه اندازی سامسونگ پی، گوگل پی و اپل پی و موج آینده به اصطلاح سوپر برنامه‌ها، مردم می توانند آزادانه‌تر از هر زمان دیگری تجارت کنند.

اما این روند دائمی نیست. درست‌ است که پرداخت‌های موبایل محبوب هستند اما در انحصار تعداد معدودی از شرکت‌ها و دولت‌ها قرار دارند. هرکسی که از این برنامه‌ها استفاده می‌کند، به نفع سهام داران آنها کار می‌کند. و هنگامی که منافع مالی افراد صاحب قدرت با کاربران تداخل داشته باشد، حق کاربران پایمال می‌شود – همانطور که در ماه گذشته بانک مرکزی برزیل، پرداخت‌های WhatsApp را در سراسر کشور متوقف کرد.

تعجبی ندارد که برای از بین بردن استقلال شخصی که تحول تلفن همراه وعده داده بود، فکر ما برای آینده به سمت ارز دیجیتال و فناوری غیر متمرکز معطوف شود. ارز دیجیتال، امور مالی غیر متمرکز و برنامه‌های غیر متمرکز وعده می‌دهند که چشم انداز اصلی آینده متصل ما را که در آن کاربران در هنگام تراکنش در بازار جهانی مالکیت مطلق سرمایه‌های خود حفظ می‌کنند، تحقق ببخشند.

ظهور استیبل کوین‌ها، پروتکل های وام دهی DeFi و دستگاه های خودپرداز ارز دیجیتال در سراسر جهان نشانه‌های آگاهی روز افزون در مورد پتانسیل‌های این فناوری در زندگی روزمره است.

برقراری ارتباط بیشتر

تاکنون پذیرش ارزهای دیجیتال به دلیل تجربه کاربر بوده است. در حالی که برخی از برنامه‌های ارز دیجیتال موبایل رابط کاربری مرتبی دارند، تجربه کاربر جمعی برای ورود افراد جدید به بازار دلهره آور است.

بیشتر ما برای امنیت سرمایه خود به اعتماد به شخص ثالث متکی هستیم و پذیرش این واقعیت که باز پس گیری سرمایه، محافظت از کلاهبرداری و تغییر رمز عبور در دنیای جدید امکان پذیر نیست، دشوار است.

بسیاری سعی کرده‌اند خدمات ارز دیجیتال را با سرویس‌های بانکی متمرکز یا سپرده‌هایی که دولت بیمه می‌کند، مرتبط کنند و چیزی ارائه دهند که پلی بین حال و آینده باشد. از آنجا که ما بیشتر خدمات خود را غیر متمرکز می‌کنیم، شاید برای برخی کافی باشد اما مهمترین پلی که باید ساخته شود یکی از ذهنیت‌هاست: کاربران باید احساس کنند که توانایی نظارت بر سرمایه خود را دارند و می‌توانند واقعا خودمختار شوند.

استفاده از برنامه‌های آشنا

بهترین راه برای قدرت دادن به کاربران استفاده از ابزارهایی است که کار با آنها ساده‌تر است. کیف پول‌های سخت افزاری مانند لجر (Ledger) و ترزور (Trezor) اولین قدم‌ها را برای حمایت از کاربر برداشتند اما هنوز هم تجربه کاربری آنها برای مبتدیان ارز دیجیتال مشکل است و مهمتر از همه اینکه این سخت افزار برای استفاده کامپیوتر دسکتاپ یا لپ تاپ در نظر گرفته شده است. در دنیایی که همه چیز به سرعت حرکت می‌کند، کیف پول سخت افزاری مانند USB برای ذخیره کلیدهای خصوصی بصورت آفلاین، آن هم در حالی که کاربران دائما با تلفن همراه تراکنش انجام می‌دهند، چه فایده‌ای دارد؟

کیف پول‌های سخت افزاری باید به سادگی کارت‌هایی باشند که در جیب نگهداری می‌شوند، حتی شبیه یک محصول آشنا مانند کارت اعتباری باشند. نکته اصلی ارائه تجربیات آشنا مطابق با بهترین شیوه های امنیتی در مورد ارز دیجیتال است، که تغییری دشوار اما برای تغییر ذهنیت کاملا ضروری است. این تصمیم که شخص مسئولیت سرمایه خود را داشته باشد، باید مبتنی بر تلاش زیاد باشد نه تجربیات خسته کننده.

در صورت عدم ارائه خدمات به مشتری، پروژه‌ها باید روی حمایت از مشتری تأکید بیشتری داشته باشند. یعنی کانال‌های باز باید برای پاسخ به سوال‌های کاربران ایجاد شوند و منابع آموزشی نیز فراوان باشد. تقویت جوامع مفید و استقبال نیز می تواند به عنوان یک منبع باورنکردنی برای افراد نیازمند کمک باشد. پرورش جوامع مفید نیز می‌تواند به عنوان یک منبع باورنکردنی به افرادی که نیاز دارند، کمک کند.

این واقعیت که این صنعت بر بیشتر موانع غلبه کرده، نشانه روشنی از پتانسیل فضای ارز دیجیتال است. مالکیت بر سرمایه، پیام‌ها و داده‌ها یک هدف مطلوب است، هرچند در حال حاضر رسیدن به این هدف برای یک فرد معمولی دشوار است. به عنوان سهام داران این صنعت باید تلاش خود را برای ارائه ابزارهای ساده دوبرابر کنیم تا این انتقال هرچه ساده تر انجام شود.

منبع
cointelegraph

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا