حباب بانکداری ایسلند به یکی از بزرگترین اتفاقات مهم بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ منجر شد. این واقعه، درسهای مهمی نظیر سناریوی مشابهی برای فروپاشی تتر در خود دارد. این مطلب ترجمهای از مقاله دیوید موریس (David Z. Morris) مقالهنویس کویندسک است.
در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، تمرکز من به بحران اقتصادی جهانی معطوف بود. این بحران تاثیر مستقیمی بر من داشت زیرا کاهش شدید بودجه دولتی باعث شد حمایت مالی از من که در حال فارغالتحصیلی بودم قطع شود.
اما به غیر از اتفاقات فردی، تاثیرات چشمگیر و مهم این فروپاشی اقتصادی را نمیتوان به طور کامل رصد و پیگیری کرد. یکی از موضوعاتی که در آن زمان کم اهمیتتر به نظر میرسید، فروپاشی سیستم بانکی کشور اروپایی ایسلند بود. اخباری مبنی بر سقوط ۹۰٪ ارزش بازار بورس این کشور وجود داشت، اما در آن زمان، تاثیر آن به گونهای بود که بانکهای کشور ایسلند نظیر بسیاری از کشورهای دیگر توسط سونامی اوراق رهن آمریکایی نابود شدند.
اما مشخص شد که این پایان ماجرا نبود.
فروپاشی بانکهای ایسلندی
رسوایی سیستم بانکی ایسلند یک کلاهبرداری بینقص بود که منشا آن، یک دهه قبل از بحران اقتصادی آغاز شده بود. جارد بایبلر (Jared Bibler) نویسنده کتاب راز ایسلند (Iceland’s Secret) که با جزییات به این واقعه پرداخته است، آگاهی کاملی به این موضوع داشته است. بایبلر که شهروند ایسلندی زاده آمریکا است در وال استریت مشغول بود و سپس اندکی قبل از شروع بحران اقتصادی به یکی از ۳ بانک مهم ایسلند به اسم Landsbanki ملحق شده بود.
بایبلر کتاب را با توصیه این موضوع شروع کرده است که چگونه افزایش قیمت سهام ۳ بانک مطرح ایسلند، زندگی شهروندان این کشور را متحول کرد. نسل قبل مردم این جزیره شمال اروپا اقتصادی عمدتا بر پایه ماهیگیری داشتند. اما ایسلند جدید به لطف سیستم بانکی ماجراجویانه بینالمللی مملو از خودروهای گران قیمت وارداتی بود، در حالی که شهروندان ایسلندی برای خرید معمول خود نیز تا بوستون آمریکا میرفتند تا از ثروت جدید خود استفاده کنند.
اما همانطور که حدس میزنید، تمام این ماجرا دروغ و سراب بود.
بایبلر طی دوران فعالیت خود در بانک Landsbanki نشانههای هشدارآمیزی نظیر سرمایهگذاریهای بی سرانجام در املاک، ترازنامه در هم پیچیده بانک و وابستگی به مالکیتهای پیچیده، و خرج بیرویه که به نظر میرسید برای بانکی که فقط به ۳۵۰,۰۰۰ مشتری خدمات ارائه میدهد بدون توجیه و دلیل بود. بایبلر سرانجام به حرف دل خود گوش کرد و از این بانک استعفا داد. این بانک کمتر از یک هفته بعد در ماه اکتبر ۲۰۰۸ فروپاشید.
دو بانک مهم دیگر ایسلند نیز اندکی بعد به سرنوشت مشابه دچار شدند. این بانکها اکثر ارزش بازار بورس کوچک ایسلند را در اختیار داشتند. اکثر شهروندان این کشور به طور شخصی یا از طریق طرحهای مستمری دولتی در سهام این بانکها سرمایهگذاری کرده بودند. تقریبا کل پسانداز بازنشستگی این کشور از بین رفت و میتوان گفت که شرایط ایسلند پس از بحران اقتصادی بدتر از آمریکا بود.
در این کتاب نوشته شده است، بانکدارهای ایسلند با کمک دولت نئولیبرال، کلاهبرداری جسورانهای بنا نهاده بودند که پایان کار آن عملا نزدیک بود. بایبلر اول از همه متوجه این موضوع شد. وی سرانجام به عنوان بخشی از تیم بازرس مسئول پیگیری دلایل این فروپاشی در FME، نهاد قانونگذاری مالی این کشور مشغول به کار شد.
کتاب بایبلر بسیار گیرا است و خوانندگان با یک داستان پلیسی اقتصادی همراه میشوند که مملو از شخصیتها و صحنههای آشنا است. روزی که مطالعه کتاب را شروع کردم، نیمی از این کتاب ۴۰۰ صفحهای را بدون توقف خواندم.
موضوعی که بایبلر و FME سرانجام کشف کردند واقعا تعجببرانگیز است. تا اوایل سال ۱۹۹۸، این ۳ بانک مجموعا وامهای کلانی از بانکهای دیگر نظیر دویچه بانک آلمان و Credit Suisse سوییس دریافت کرده بودند. تا سال ۲۰۰۳، این بانکها به هر شهروند ایسلندی ۳۵,۰۰۰ یورو بدهکار بودند.
مدیران اجرایی این بانکها روش خبیثانهای برای سرقت پولها و فرار کشف کردند. این بانکها از طریق مشتریان ثروتمند و شبکهای از شرکتهای پوششی، از سرمایه وامهای خارجی برای خرید سهام خود به مقدار بسیار زیاد استفاده کردند. این روش برای مدیران اجرایی بانکها، حقوقهای کلان و مزایای بسیار زیادی به همراه داشت، زیرا به نظر میرسید که ارزش این بانکها به تدریج در حال افزایش است.
مقایسه تتر و بانکهای ایسلندی
سازوکار این کلاهبرداری همچنین نشان میدهد چرا بعضی از مردم بسیار نگران استیبل کوین تتر با پشتوانه دلار هستند. در واقع، صادرکننده این استیبل کوین یک بانک سرمایهگذاری ۷۰ میلیارد دلاری است. تتر که شرکت صادرکننده این استیبل کوین است اعلام کرد پشتوانه این استیبل کوین ترکیبی از داراییها نظیر ابزارهای مالی، پول نقد و تعهدات کوتاهمدت شرکتی است که به آنها اوراق تجاری میگویند. اوراق تجاری تقریبا نیمی از پشتوانه این استیبل کوین را به خود اختصاص داده است.
تتر «گزارشات گواهی و تایید» ذخایر خود از جانب حسابرسها را منتشر کرده است، اما هرگز حسابرسی کامل و رسمی از پشتوانه خود انجام نداده است. نکته مهم این است که تتر جزییات اندکی درباره داراییهای اوراق تجاری بیان کرده است. ما هنوز نمیدانیم این ابزارهای اقتصادی از کدام شرکتها و یا حتی از کدام مناطق هستند. شاید بتوان گفت مهمترین جزییاتی که شرکت تتر اعلام کرده این است که داشتن بدهی از شرکت چینی اورگراند (Evergrande) را رد کرده است.
این عدم شفافیت، احتمال این موضوع را به وجود میآورد که شرکت تتر از همان حربهای استفاده میکند که باعث شده بود بانکهای کوچک ایسلندی، بانکهای بزرگی به نظر برسند. این بانکها به شرکتهای خارجی وامهایی اعطا میکرد به شرط آنکه صرف خرید سهام خود بانکها شود. تتر با ارسال استیبل کوین خود به شرکتهای ماهوارهای، شرکتهایی که ارتباطی با این عرصه ندارند و حتی شرکتهای کاذب و ساختگی به ازای خرید اوراق تجاری یا اوراق قرضه، از نظر تئوری میتواند ترازنامه مالی خود را بهبود دهد.
این نوع فعالیت باعث شده بود که قیمت سهام بانکهای ایسلندی تقریبا طی یک دهه افزایش یابد که طی مدت کوتاهی این حس را به وجود آورد که ثروت حاصل از این فعالیت بین سرمایهگذاران ایسلندی به اشتراک گذاشته شده است. اما نتیجهای جز پوچی نداشت. بانک Kaupthing چند روز پس از بانک Landsbanki، با ارزش ۸۰ میلیارد دلار از هم فروپاشید. در آن زمان، بانک Kaupthing پس از چندین سال کلاهبرداری، تقریبا ۳۰٪ ارزش بیشتری نسبت به شرکت انرژی Enron داشت. طبق گفته بایبلر، فروپاشی این ۳ بانک ایسلندی مجموعا سومین ورشکستگی بزرگ تاریخ پس از Lehman Brothers و Washington Mutual محسوب میشود و کل این کلاهبرداری در کشوری با جمعیت منطقه حومهای منهتن رخ داده است.
این موضوع کاملا مشخص است که وزارت خزانهداری سلطنتی بریتانیا موقتا ایسلند و بانکهای این کشور را سازمانهای تروریستی خواند تا از مشتریان و سرمایهگذاران بریتانیایی محافظت به عمل آورد. سالها طول کشید تا بایبلر و همکاران او در FME کل این موضوع را فاش کنند، اما سرانجام توانستند یکی از بزرگترین پیروزیها پس از بحران اقتصادی را به دست آورند. سرنوشت رییسهای این بانکهای کلاهبردار نیز برخلاف بازیگران اصلی بحران اقتصادی آمریکا به زندان ختم شد.
کتاب «راز ایسلند» برای کسانی که در صدد آشنایی بیشتر با نحوه ایجاد چنین کلاهبرداریهای عظیم و سرانجام فروپاشی آنها هستند یک گنجینه محسوب میشود. تنها ایراد و مشکل این کتاب در این است که اغلب به نظر میرسد بایبلر خود را در جایگاه یک فرد آمریکایی سختکوش و تیزبین میداند که در صدد آموزش اصول کلاهبرداری مالی به افراد سادهلوح ایسلندی است.
نگرانیهای پیرامون تتر و استیبل کوین USDT روز به روز افزایش میباید. به خصوص که در این برهه قانونگذارران به دنبال قانونگذاری استیبل کوینها هستند. به گزارش