در دنیایی که سیاست و کریپتو بیش از هر زمان دیگری به هم گره خورده‌اند، بخشش رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند سرنوشت میلیاردها دلار سرمایه و اعتبار را در چند خط تغییر دهد. این‌بار، نامی که از دل کاخ سفید بیرون آمده چانگ‌پنگ ژائو (Changpeng Zhao) معروف به سی‌زی (CZ)، بنیان‌گذار صرافی بایننس (Binance) است که زمانی چهره جنجالی مقررات‌گریزی بود و اکنون، با امضای دونالد ترامپ، بلیت آزادی خود را در دست دارد.
به گزارش میهن بلاکچین، ترامپ در روز پنج‌شنبه ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر) دستور عفو سی‌زی را امضا کرد که به‌سرعت به تیتر اول رسانه‌ها و سوخت تازه‌ای برای بازار رمزارزها تبدیل شد. کارولین لویت (Carolyn Levitt)، سخنگوی کاخ سفید، اعلام کرد که «جنگ دولت بایدن علیه صنعت کریپتو به پایان رسیده است». اما پرسش مهم‌تر این است که آیا این واقعاً پایان جنگ است یا تنها مرحله‌ای جدید در بازی سیاست و بلاکچین آغاز شده است؟
بخشش سی‌زی؛ از نشانه‌های پنهان تا فرونشستن گردوغبار
در حالی‌که سی‌زی با لبخند از بند رها می‌شود، در بازار پیش‌بینی پالی‌مارکت (Polymarket)، احتمال عفو سم بنکمن‌فرید (Sam Bankman-Fried) یا اس‌بی‌اف (SBF)، چهره سقوط صرافی FTX، رو به افزایش است. سرنوشت این دو چهره سرشناس اکنون مانند دو ریسمان به‌هم‌تنیده، در هم گره خورده و معمایی تازه از درهم‌آمیزی منافع سیاسی و مالی را رقم زده است.
در ظاهر، امضای ترامپ در ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر) خبری ناگهانی و شوک‌آور بود، اما رد پای این تصمیم هفته‌ها پیش از آن در حاشیه‌ها دیده می‌شد. در اواسط سپتامبر، سی‌زی بی‌سروصدا شناسه شبکه اجتماعی خود را از ex@Binance به @Binance بازگرداند که برای بسیاری، نشانه‌ای پنهان از بازگشت قریب‌الوقوع او به قدرت تلقی شد.
هم‌زمان با این تغییر، بی‌ان‌بی (BNB) نیز نشانه‌های حیات دوباره‌ای نشان داد. صرافی‌های بزرگی همچون کراکن (Kraken)، کوین‌بیس (Coinbase) و رابین‌هود (Robinhood) یکی‌یکی از این توکن حمایت کردند. این اتفاقات هم‌زمان با افزایش چشمگیر احتمال عفو سی‌زی در پالی‌مارکت بود، جایی که شانس او تا اواسط اکتبر به ۶۴٪ رسید و حتی پس از افتی جزئی، همچنان در محدوده ۴۵٪ باقی ماند.
پس از اعلام رسمی بخشش، قیمت بی‌ان‌بی در عرض ۲۴ ساعت از ۱,۰۸۳ دلار به ۱,۱۶۰ دلار جهش کرد که نشان داد اعتماد بازار به بازگشت بایننس کاملاً زنده است. این بخشش نه‌تنها حکم زندان سی‌زی را لغو کرد، بلکه ممنوعیت مادام‌العمر او از مدیریت بایننس را که در توافق‌نامه سال ۲۰۲۳ قید شده بود، باطل نمود. چنین امتیازی در دنیای قانون‌گذاری ایالات متحده کم‌سابقه است و برای بسیاری، به کارت طلایی مصونیت تعبیر شده است.
اما پرسشی مهم‌تر از میان دود و هیاهو برخاسته است: اگر سی‌زی توانست بخشش بگیرد، آیا این امکان برای سم بنکمن‌فرید نیز وجود دارد؟
سرنوشت ناممکن اس‌بی‌اف
احتمال بخشش اس‌بی‌اف که زمانی نزدیک به صفر بود، حالا در بازار پیش‌بینی به ۱۲٪ رسیده است. شاید عددی کوچک به‌نظر برسد، اما در دنیای سیاست و سرمایه، همین رقم می‌تواند نشانه‌ای از تغییر فضا باشد. با این حال، تفاوت جرم‌ها به‌قدری زیاد است که بسیاری از کارشناسان، هرگونه مقایسه را نادرست می‌دانند.
سی‌زی به‌دلیل نقض قوانین ضدپولشویی آمریکا و ضعف در کنترل تراکنش‌های مشکوک محکوم شده بود، درحالی‌که اس‌بی‌اف به کلاهبرداری گسترده، سوءاستفاده از میلیاردها دلار دارایی کاربران و مشارکت در توطئه برای پولشویی متهم و در سال ۲۰۲۴ به ۲۵ سال زندان محکوم شد. در مقابل، سی‌زی تنها چهار ماه حکم زندان داشت. همین تفاوت فاحش در میزان محکومیت، نشانه‌ای از فاصله ماهوی میان تخلفات این دو چهره است.
هدر هادر (Heather Hodder)، مؤسس شرکت حقوقی هادر لا (Hodder Law)، در مصاحبه‌ای گفت:
جرایم سی‌زی از جنس تخلف‌های انضباطی و مقرراتی است، او نه کلاهبرداری کرده و نه دارایی کاربران را به سرقت برده است. بایننس همیشه امکان برداشت داشته و هیچ کاربری متضرر نشده است. در حالی‌که اس‌بی‌اف و دو کوان (Do Kwon) متهم به سرقت مستقیم از کاربران هستند.
با این حال، افزایش ۱۲٪ احتمال عفو اس‌بی‌اف بازتابی از منطق سیاسی بازار است. در جهان سیاست، «غیرممکن» تنها واژه‌ای موقتی است.
آیا ترامپ ممکن است اس‌بی‌اف را هم ببخشد؟
اس‌بی‌اف در دوران فعالیتش یکی از بزرگ‌ترین حامیان مالی سیاستمداران آمریکایی بود. فهرست کمک‌های انتخاباتی او به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌ای از ارتباطات سیاسی پیرامونش شکل گرفته بود. هرچند افکار عمومی او را به‌عنوان نماد فریب و سقوط می‌شناسند، اما در بازی شطرنج سیاست، هیچ مهره‌ای برای همیشه حذف نمی‌شود.
از سوی دیگر، تیم ترامپ ممکن است با نگاه به آینده صنعت کریپتو و بازسازی اعتماد عمومی، استفاده از کارت بخشش اس‌بی‌اف را ابزاری برای نشان دادن انعطاف سیاسی قلمداد کند. در چنین شرایطی، حتی احتمال اندک نیز ارزش توجه دارد؛ به‌ویژه در بازاری که هر حرکت سیاسی می‌تواند قیمت‌ها را جابه‌جا کند.
با این حال، مقاومت شدید افکار عمومی و تحلیلگران، تحقق چنین بخششی را بعید می‌دانند. اختلاف بنیادین میان ماهیت جرایم، تصویر عمومی و منافع سیاسی، باعث می‌شود بخشش اس‌بی‌اف بیش از آنکه تصمیمی واقعی باشد، به رؤیایی پرریسک در بازار تبدیل شود.
از دشمنی با کریپتو تا استقبال از آن
در سال‌های گذشته، سیاستمداران آمریکایی اغلب صنعت رمزارز را تهدیدی برای ثبات مالی و امنیت ملی تلقی می‌کردند. اما ترامپ اکنون با امضای بخشش سی‌زی، نشان داده که نگاهش به این صنعت دگرگون شده است. در کنفرانس خبری روز پنج‌شنبه، او صراحتاً گفت:
به من گفتند کاری که چانگ‌پنگ ژائو کرده اصلاً جرم نیست. او قربانی دولت بایدن شده است.
این سخنان، اگرچه رنگ‌وبوی سیاسی دارند، اما حامل پیامی روشن هستند: کریپتو دیگر دشمن نیست، بلکه متحدی احتمالی است. این تغییر لحن، نشانه‌ای از چرخش سیاست ایالات متحده از سرکوب به هم‌زیستی است و بازارها با شور و واکنشی مثبت به این پیام پاسخ دادند.
در پشت‌پرده این رویکرد تازه، رقابت جهانی نیز نقش پررنگی دارد. اروپا با چارچوب‌های قانونی مشخص و آسیا با جامعه کاربری عظیم، به‌سرعت در حال پیشرفت هستند. آمریکا اگر درهای خود را نبندد، همچنان می‌تواند در مرکز نوآوری باقی بماند. بخشش سی‌زی از این منظر، نه‌تنها تصمیمی سیاسی، بلکه تلاشی استراتژیک برای جلوگیری از عقب‌ماندن ایالات متحده در رقابت جهانی فناوری مالی محسوب می‌شود.
عفو؛ کلید دروازه‌ای به آینده‌ای جدید
عفو ریاست‌جمهوری تنها کلیدی است که در را باز می‌کند؛ اما آن‌سوی در، مسیر تازه‌ای از بازسازی و اعتماد قرار دارد. بازاری شفاف‌تر، قانون‌گذاری منسجم‌تر و محافظت از سرمایه کاربران، چالش‌هایی هستند که هنوز در پیش است.
آزادی سی‌زی شاید به این معنا باشد که گفت‌وگوی دوباره میان سیاست و صنعت آغاز شده، اما افزایش شانس عفو اس‌بی‌اف یادآور این واقعیت است که هر آزادی، بهایی دارد. اکنون، بازی به سطحی بالاتر منتقل شده است که در آن، پیروزی نه با قیمت توکن‌ها، بلکه با میزان شفافیت، ثبات و قانون‌مداری سنجیده می‌شود.
وقتی گردوغبار فروبنشیند، آزمون واقعی تازه آغاز خواهد شد؛ نه در متن فرمان‌های عفو، بلکه در هر قانون تازه، هر جذب سرمایه قانونی و هر پروژه‌ای که جرأت می‌کند در خاک ایالات متحده رشد کند و در این میان، تنها یک پرسش باقی می‌ماند: آیا سرمایه‌گذاران برای «شروعی دوباره» آماده‌اند؟
