اخبار عمومی

آیا توسعه ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) به نفع اقتصاد و مردم است؟ منتقدین پاسخ می‌دهند

بانک‌های مرکزی در سراسر جهان در حال بررسی راه‌اندازی رمزارز ملی (CBDC) خود هستند. در چند وقت اخیر، اخبار مختلفی از جمله درباره اثبات مفهوم برای دلار دیجیتال آمریکا، یا تکمیل یکی از فازهای آزمایشی راه‌اندازی پوند دیجیتال توسط بانک مرکزی انگلستان منتشر شده است که نشان می‌دهد کشورهای مختلف، به طور جدی به دنبال راه‌اندازی رمزارز ملی خود هستند. نکته قابل توجه این است که در حال حاضر، بیش از ۱۳۰ کشور در جهان قصد دارند ارز دیجیتال بومی خود را عرضه کنند.

دلیل علاقه بانک‌های مرکزی به توسعه ارزهای دیجیتال ملی مخصوص به خود کاملا مشخص است. در حالی که این بانک‌ها ممکن است ادعا کنند راه‌اندازی رمزارز ملی، با حذف نیاز به واسطه‌های بانکی خصوصی، هزینه‌های مرتبط با سیستم مالی بانکی را کاهش می‌دهد و در راستای حمایت از مصرف‌کنندگان است، با راه‌اندازی چنین سیستمی ابزار کاملا جدیدی برای سیاست‌گذاری در اختیار آنها قرار می‌گیرد و دولت می‌تواند به سادگی بر تمامی تراکنش‌های مالی نظارت داشته باشد.

با این حال، یک سوال مهم این وسط وجود دارد. اگر واسطه‌های بانکی خصوصی حذف شوند، چه فرد یا ارگانی قرار است جایگزین آنها شود؟ پاسخ را همه ما می‌دانیم. در صورت حذف این واسطه‌ها، احتمالا دولت جایگزین آنها خواهد شد و با اختیارات گسترده خود، تمام تراکنش‌های مالی را به دقت زیر نظر خواهد گرفت.

این مطلب برگرفته از مطلبی در وب‌سایت کوین دسک است که توسط مکس راسکین (Max Raskin)، استاد حقوق دانشگاه نیویورک و ریچارد اپستاین (Richard Epstein)، استاد حقوق و مدرس ارشد دانشگاه شیکاگو نوشته شده و نگاهی متفاوت به ارزهای دیجیتال بانک مرکزی دارد.

دولت‌ها به دنبال نظارت بیشتر بر تراکنش‌های مالی هستند

ایده اصلی CBDCها در حال حاضر این است که یک بانک مرکزی، مثلا بانک مرکزی انگلستان پوند دیجیتال را مثل پول نقدی که به بازار تزریق می‌کند، عرضه کند. در حقیقت بانک انگلستان زیرساخت‌هایی را فراهم می‌کند تا افراد از کیف پول‌های دیجیتال برای ذخیره پوند دیجیتال خود استفاده کنند و با سایر افراد و کسب‌و‌کارها تعامل داشته باشند.

در حال حاضر، بانک‌های مرکزی مثل فدرال رزرو و بانک مرکزی انگلستان به طور مستقیم به افراد حساب سپرده ارائه نمی‌دهند. در عوض، بانک‌های خصوصی به عنوان واسطه‌های بانکی بین بانک‌های مرکزی و افراد و مشاغل ارتباط برقرار می‌کنند. با معرفی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، نقش این واسطه‌های بانکی کمرنگ‌تر خواهد شد. اما آیا استخدام افراد جدید توسط بانک مرکزی برای رسیدگی به مسائل مربوط به CBDCها و همچنین دخالت دولت به نفع سیستم بانکی فعلی است و آن را موثرتر و کارآمدتر می‌کند؟

در ظاهر ممکن است گفته شود ارزهای دیجیتال بانک مرکزی هزینه‌های غیرضروری را کاهش می‌دهند اما چنین چیزی چندان با واقعیت سازگار نیست. علاوه بر این، با فرض بر اینکه این ارزها سیستم بانکی را بهبود ببخشند، باز هم نمی‌توان از ریسک‌های آنها چشم‌پوشی کرد.

یکی از مشکلات مربوط به این ارزها، حذف واسطه‌های خصوصی است. در حال حاضر، واسطه‌های بانکی مثل بانک‌های خصوصی هر کدام زیرمجموعه‌های خود را دارند که هریک نقش به خصوصی را در اقتصاد بازی می‌کنند و به همین خاطر نمی‌توان آنها را به سادگی حذف کرد.

واسطه‌ها، مثل بانک‌های خصوصی با ارائه خدمات و سرویس‌های اضافی فراتر از نیازهای اولیه، به مشتریان خدمات ارائه می‌کنند و رقابت آنها با یکدیگر به نفع مصرف‌کنندگان و ایجاد نوآوری است. بنابراین، حذف آنها اقتصاد بازار را مختل خواهد کرد.

اما فراتر از این‌ها، CBDCها باعث می‌شوند دولت‌ها به سادگی بر تمامی تراکنش‌های مالی صورت گرفته نظارت داشته باشند. چنین چیزی برخلاف حریم خصوصی است و نگرانی‌های بسیاری ایجاد کرده است.

در حال حاضر، پول نقد و ابزارهای حامل به راحتی توسط بانک‌های مرکزی و دولت قابل ردیابی نیستند اما به راحتی می‌توان تمام تراکنش‌های مربوط به CBDCها را ردیابی کرد. علاوه بر این، با عرضه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، حتی اگر افراد بخواهند در بانک‌های خصوصی فعالیت کنند، تمامی فعالیت‌های آنها توسط دولت نظارت خواهد شد.

علاوه بر این، با انتقال کامل قدرت پولی به بانک‌های مرکزی و دولت‌ها، آنها می‌توانند به افراد و احزاب مدنظر خود، تسهیلات مالی بدهند که چنین سیاستی به تبعیض بیشتر در فضای اقتصاد دامن خواهد زد. درک حقیقت معایب ارزهای دیجیتال بانک مرکزی چندان سخت نیست، با این حال، پیشگیری از آنها می‌تواند چالش برانگیز باشد.

در همین حال اعتماد عمومی نسبت به سرویس مالیات آمریکا (IRS) پایین است و این باور وجود دارد که این سازمان، دشمنان سیاسی خود را هدف قرار می‌دهد. بنابراین، قرار گرفتن چنین ابزاری در اختیار دولت‌ها «آزادی مالی» را بیش از پیش محدود خواهد کرد.

آیا CBDCها پیشرفتی در بانکداری اجتماعی محسوب می‌شوند؟

بانک مرکزی انگلستان در پرونده‌های مربوط به پوند دیجیتال، هدف دولت از ارائه این ارز را مقابله با تغییرات آب و هوایی اعلام کرده است. حالا این سوال بحث برانگیز بوجود می‌آید که چرا اصلا موضوعات پیچیده‌ای مثل تغییرات آب و هوا باید از طریق سیستم مالی کنترل شوند؟ جالب است بدانید قانون‌گذاران سیستم مالی آمریکا نیز خود را درگیر مسائل سیاسی مثل تغییرات آب و هوا کرده‌اند و ممکن است پای دلار دیجیتال را هم به این بحث باز کنند.

حقیقت این است که دولت‌ها می‌توانند از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، برای اهداف سیاسی خود استفاده کنند. به عنوان مثال دولت می‌تواند با استفاده از این ارزها، به مشاغل خاصی تسهیلات ارائه دهد و از حساب برخی دیگر از مشاغل پول کم کند! این مسئله یک سیاست صنعتی را ایجاد خواهد کرد که به جای بازار، سیاست‌مداران و قانون‌گذاران برای آن تصمیم‌گیری می‌کنند که به نفع بازار نخواهد بود.

بگذارید مثالی در رابطه با هدف راه‌اندازی پوند دیجیتال بزنیم. با عرضه پوند دیجیتال، دولت‌ می‌تواند به شرکت‌های ارائه‌دهنده انرژی خورشیدی و بادی بدون نیاز به جذب سرمایه‌گذاران خصوصی و مشارکت بانک‌های واسطه تسهیلات مالی ارائه‌ کنند و از برخی دیگر از شرکت‌ها (مثلا شرکت‌های مربوط به سوخت‌های فسیلی) پول دریافت کنند.

علاوه بر این، دولت می‌تواند از پوند دیجیتال، برای مجازات افراد با اهداف سیاسی متفاوت استفاده کند. به عنوان مثال، دولت می‌تواند حساب‌های بانکی افرادی که علیه آنها صحبت می‌کنند را مسدود کند که چنین چیزی تهدید جدی برای آزادی بیان خواهد بود.

پیشنهاد توسعه دلار دیجیتال آمریکا در زمان ارائه بسته‌های محرک اقتصادی و برای تزریق مستقیم این بسته‌ها به چرخه اقتصاد مطرح شد. با این حال، ارائه این بسته‌ها پیامدهای خوبی را به همراه نداشت. در حقیقت، اگرچه ارائه بسته‌های محرک در کوتاه‌مدت به نفع برخی از احزاب سیاسی بود اما در بلند مدت به تورم گسترده در اقتصاد آمریکا منجر شد.

اما استفاده از CBDCها در تزریق بسته‌های محرک اقتصادی دست بانک‌های مرکزی را برای اعمال سیاست‌های پولی ضد چرخه‌ای باز می‌گذارد. همانطور که بالاتر گفتیم، بانک مرکزی می‌تواند تسهیلات نقدی را به برخی از افراد یا برخی از مناطق یا کسب‌و‌کارهای خاص ارائه دهد که چنین چیزی می‌تواند به موضوع سیاسی خطرناکی تبدیل شود.

این انتقادات به این معنی نیست که نباید از تکنولوژی استفاده کرد، بلکه پذیرش فناوری‌های جدید باید به درستی انجام شود. در حقیقت، هدف این است که پول، مثل اینچ یا کیلوگرم، یک واحد خنثی باشد.

هدف ایده جدایی پول از دولت‌، که ایده مرکزی خلق اولین و مهم‌ترین رمزارز یعنی بیت کوین بود، تضمین ثبات ارز در مرور زمان است. به طوری دیگر نیازی به مکانیسم‌های مالی پیچیده و پرهزینه‌ای مثل وام با نرخ قابل تنظیم برای مقابله با بی‌ثباتی مالی نباشد.

بیت کوین راهکار این مشکلات است

بیت کوین، ارز دیجیتالی است که توسط هیچ دولت یا سازمان متمرکزی کنترل نمی‌شود و عرضه آن محدود به ۲۱ میلیون واحد است. در حقیقت، کنترل و حاکمیت شبکه بیت کوین توسط الگوریتم اجماع آن و مشارکت ماینرها صورت می‌گیرد. چنین مکانیسمی باعث می‌شود تا این ارز در برابر تورم و بی‌ثباتی که اکثر ارزهای فیات با آن مواجه هستند مقاومت کند.

استفاده از چنین ارز دیجیتالی با عرضه ثابت مزایای بسیار زیادی به همراه دارد و به نفع کشورهای درحال توسعه‌ای که به دنبال بازسازی اقتصاد ناپایدار خود هستند خواهد بود. در حقیقت، کشورهایی که سوء مدیریت در سیستم پولی آنها بیداد می‌کند می‌توانند از نظم و انضباط ساختار بیت کوین برای حل مشکلات خود استفاده کنند. به عنوان مثال، آرژانتین و زیمباوه می‌توانند با استفاده از بیت کوین، اقتصاد ناپایدار خود را با روشی نوآورانه بازسازی کنند.

یک سیاست پولی ثابت در کشورهای در حال توسعه که با بحران در سیستم بانکداری اجتماعی مواجه هستند می‌تواند به ثبات اقتصاد و افزایش جذب سرمایه کمک کند. چنین سیستم‌هایی در طول تاریخ به دولت‌ها کمک شایانی کرده‌اند و به همین خاطر این کشورها بهتر است آن را مد نظر قرار دهند.

سخن آخر

نویسندگان این مطلب معتقدند ارزهای دیجیتال بانک مرکزی با ساختار فعلی خود نه تنها دردی از مشکلات اقتصادی دوا نخواهند کرد، بلکه با قرار گرفتن ابزاری برای نظارت بر تمامی تراکنش‌های مالی افراد، ناقض حریم خصوصی آنها خواهند بود. در عوض این نویسندگان پیشنهاد می‌کنند دولت‌ها به سراغ ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوین بروند تا آرمان «جدایی پول از دولت» تحقق یابد و نقش سیاست‌بازی و رانت‌خواری در عرصه اقتصاد کمر‌نگ‌تر شود.

نوشته های مشابه

اشتراک
اطلاع از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا