ما در دوران مدرن زندگی می‌کنیم. در حال حاضر شاهد قیامی همه جانبه در مقابل بعضی از تخصص ها هستیم. حوزه‌هایی نظیر اقتصاد کلان که درک و شناخت آن برای ما سخت است. در این حوزه ها نه تنها دیگر متخصصان همان متخصصان گذشته نیستند، بلکه دانش روز را نیز ندارند. شناخت گرینسپن و برنانک روسای قبلی بانک مرکزی آمریکا از واقعیت پیرامون نکته ای است که دیر به آن پی بردیم. به همین دلیل است که باید مراقب باشیم که تصمیم گیری های کلان را به چه کسانی میسپریم.
نکته بد ماجرا این است که تمام بانک های مرکزی بر اساس یک مدل فعالیت می‌کنند و این امر باعث ایجاد یک فرهنگ اقتصادی واحد و بدون تغییر می‌شود.
بیت کوین با ایده ای ممتاز
در حوزه های پیچیده، تخصص در یکجا جمع نشده است. در بافت های طبیعی و بدون دخالت عوامل خارجی، همه چیز به صورت توزیع شده می‌باشد، همانطور که هایک بیان کرده است. اما هایک از مفهوم دانش توزیع شده استفاده کرده است. به نظر می‌رسد برای اینکه همه چیز به درستی پیش رود نیازی به دانش نیست. حتی به منطق فردی هم نیاز نیست. تنها چیز مورد نیاز، ساختار است.
این موضوع بدان معنا نیست که تمام شرکت کنندگان سهم یکسانی از تصمیم گیری دارند. یک عضو با انگیزه های فردی می‌تواند کفه ترازو را به نفع خود تغییر دهد. اما تمام اعضا و شرکت کنندگان شانس این را دارند که این عضو مورد نظر باشند.
به نوعی در انتقال های کلان، اثر معجزه آسایی نمود می‌یابد. بازارهای منطقی به این نیاز ندارند که معامله کنندگان منطقی باشند. در واقع معامله کنندگان در یک طراحی و الگوی صحیح و هوش فردی و جمعی صفر عملکرد بهتری نسبت به مدیریت شوروی گونه متشکل از انسان های فوق باهوش دارد.
به همین دلیل است که بیت کوین ایده ای ممتاز است. بیت کوین نیاز به سیستم پیچیده را برطرف می‌کند، نه به خاطر اینکه نوعی ارز دیجیتال است بلکه به خاطر اینکه مالک یا مسئولی ندارد که در خصوص سرنوشت آن تصمیم بگیرد. بیت کوین متعلق به عموم مردم است که این عموم مردم، کاربرانش می‌باشند. اکنون دارای ثبت سابقه چندین ساله نیز می باشد.
اگر سایر ارزهای دیجیتال می‌خواهند با بیت کوین رقابت کنند باید چنین ویژگی هایی داشته باشند.
بیت کوین ارز فاقد دولت یا حاکمیت است
اما ممکن است از خود بپرسید ما که طلا، نقره و سایر فلزات را داریم که نوعی ارز بدون حاکمیت است. نه کاملا اینطور نیست. هنگامی که طلا معامله می‌کنید، در واقع شما دارید سهام جایی نامشخص را می‌خرید و به بانک انتقال می‌دهید. بانک ها این بازی مالکیت را کنترل می‌کند و دولت ها نیز بانک ها را کنترل می‌کنند. بنابراین بیت کوین نسبت به طلا در تراکنش ها برتری و مزیت بسیار بیشتری دارد. هیچ دولتی نمی‌تواند کدی که در ذهن شماست را کنترل کند.
در آخر باید گفت که بیت کوین در نوسان خواهد بود. ممکن است سقوط کند اما بعد از آن مجددا بازیابی خواهد شد زیرا اکنون می‌دانیم که نحوه کار بیت کوین چگونه است. در شرایط فعلی، بیت کوین ممکن است برای انجام تراکنش ها مناسب و راحت نباشد، ممکن است برای خرید قهوه اسپرسو بدون کافئین در کافی شاپ خوب نباشد. حتی ممکن است در حال حاضر نوسان آن به حدی باشد که نتوان آن را ارز خواند. اما اولین ارز طبیعی است.
وجود بیت کوین یک نوع سیاست بیمه ای است که دولت ها و حاکمیت ها را به این فکر خواهد انداخت که آخرین هدف آنها برای کنترل مردم که ارز است، دیگر فقط در دست آنها نیست. بیت کوین به ما و تمام مردم راه نجاتی در مقابل آینده موجود در رمان های جرج اورول می‌دهد.
