شاید رایج ترین و شناخته شده ترین کاربرد بلاک چین (Blockchain)، رصد و پیگیری باشد که مزایای آن بارها به طور مفصل توضیح داده شده است. در عین حال، این مزایا و ویژگیها چه مقدار در صنایعی به غیر از بانکداری و تولید استفاده شده است؟
بلاک چین به عنوان یک سرویس در مسیر اثبات خود در صنایع مختلف قرار دارد و به خوبی در صنایعی نظیر پیگیری هوشمند زنجیره تامین مواد غذایی خود را نشان داده است؛ اما تمام صنایعی که با ضررهای پرهزینه و غیر قابل اجتناب دست و پنجه نرم میکنند وارد عرصه بلاک چین نشدهاند.
اگرچه بیزینس خرده فروشی اجناس لوکس به ندرت به عنوان یک حوزه مرتبط با فناوری در نظر گرفته میشود، اما چشم انداز در حال تغییر تقاضای مشتریان، غولهای تولیدکننده اجناس لوکس را مجبور میکند تا در خصوص فاصله گرفتن از سرمایه گذاری در فناوری تجدید نظر کنند. اختصاص سرمایه به بررسی فناوری بلاک چین میتواند به عنوان پاسخی به مشکلات اجناس جعلی و تقلبی قلمداد شود که سالانه هزینهای تقریبا ۳ تریلیون دلاری را به این صنعت تحمیل میکند.
این ضرر نه تنها به سود کلی این صنعت آسیب میرساند و خرده فروشان با این موضوع بسیار سروکار دارند، بلکه بر ماهیت برند و اعتماد مشتریان به صورت بلندمدت تاثیرگذار است.
تکنولوژی بلاک چین برای ارتقای صنعت مُد
بلاک چین یک مجرا و واسطه برای شفافیت است، اما کلید حل این مشکل در توسعه بیشتر تگهای هوشمند (RFID، نانوتگ و سایر موارد) و کاربرد آنها در اجناس لوکس نهفته است.
اساس لوکس بودن اجناس و کالاهای در اصالت، داستان و پیشینه آنها و توانایی ارائه اعتماد به نفس به مشتریانی است که میدانند کالای آنها معتبر و منحصر به فرد است. اکثر کالاهای لوکس از تولید تا مصرف مدیریت و کنترل میشوند و مشتریان میتوانند به راهنماییها در خصوص نگهداری و تعمیر کالاها اطمینان کنند.
اما در مدت طول عمر کالا، بسیاری از واسطهها میتوانند وجود داشته باشند. کالاها را میتوان در بازار دسته دوم مجددا فروخت، در فروشگاههای شخص ثالث تعمیر کرد و اجزای آن را جدا کرده و مجددا استفاده کرد.
سازنده ساعتهای لوکس اودمر پیگه (Audemars Piguet) به منظور نجات هویت کالاهای خود از این مسائل، به سمت بیزینس بازارهای دست دوم روی آورد و اکنون دارای بیزنسی مجزا برای جلوگیری از کاهش ارزش کالاهای خود است. هرچند این رویکرد نمیتواند مشکل کالاهای تقلبی در سراسر صنایع مختلف را برطرف کند.
ترویج معتبرسازی و ماندگاری
میتوانیم آینده اجناس لوکس را به عنوان کنسرسیومهایی از برندها شامل طیف وسیعی از ساعتسازها، سازندگان کالاهای چرمی و سایر موارد تصور کنیم. این غولهای تجاری به تنهایی با مشکلات کالاهای تقلبی و کاهش درآمد ناشی از کمبود نوآوری و توجه به خواستههای متغیر مشتریان مواجه هستند. این برندها با کمک یکدیگر میتوانند از نفوذ خود استفاده کنند تا به مشتریان خود تجربه شفافتر و بررسی راحتتر اصالت کالاها را ارائه دهند.
بازتعریف شفافیت در عرصه اجناس لوکس و ارائه خدمات الکترونیکی بهتر بر اساس خواسته مشتریان مستلزم این خواهد بود تا از روشهای قدیمی بگذریم. رصد و پیگیری کالاهای دیجیتال و ورود اینترنت اشیا به زنجیره تامین مجهز به بلاک چین میتواند این شکاف را پر کند.
به منظور استفاده از فناوریهای تگهای هوشمند، پیگیری برای اجناس لوکس باید چند عامل نظیر تبدیل بالقوه فرایند تجاری، امکان پذیر بودن پذیرش گسترده و مطابق با اصالت و اعتبار برند را مدنظر قرار داد.
تگهای به کار گرفته شده نیز بر اساس دارایی و کاربرد مورد نظر، متفاوت خواهد بود. برندهایی نظیر مارتین یارلگارد (Martine Jarlgaard) کاربرد این شیوه را در صنعت مد اثبات کردهاند.
نوآوری یا مُد زودگذر؟
مُد بخشی از هنر است و تلاقی مد و فناوری مملو از این نوآوریهاست، از فروش لباسهای دیجیتال برند Fabricant به قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار تا ساعتهای Gvchiani با قابلیت کیف پول ارز دیجیتال تیتانیوم.
این پروژهها هیجان و توجه زیادی را به خود جلب کردهاند؛ اما خطر این موضوع را قبول کردهاند که پذیرفته نشوند. اگر این سرمایه گذاریها به منظور بررسی بلاک چین و اینترنت اشیا به کار گرفته شود، غولهای صنعت مد میتوانند تغییرات ماندگاری را در عرصه اجناس لوکس به وجود بیاورند.
با تغییر ذائقه و درخواست مشتریان به سمت خریدهای الکترونیکی، شرکتهای مهم کالاهای لوکس باید نوآوری به خرج بدهند و یا ریسک از دست دادن بازار نسل جدید مشتریان را بپذیرند. اگر برندهای اجناس لوکس بتوانند پیشرفتهای فناوری را به خدمت بگیرند، به سطح جدیدی از صنعت مد دست خواهند یافت.