کاربرد بلاک چین (blockchain) در سراسر جهان در حال افزایش است اما در این راستا همواره محدودیتهایی مانند توسعه زیرساخت، منابع محلی و قانونگذاری مطرح بوده است. بعضی از منطقهها در پذیرش بلاک چین جلوتر از مناطق و کشورهای دیگر هستند. امروزه سرمایهگذاری در بلاک چین تحت تاثیر قانونگذاری و سیاستهای بسیاری از حکومتها قرار گرفته است و در بسیاری از نقاط حساس، قوانین مشخصی وجود ندارد و این باعث ترس سرمایهگذاران از فضای بلاک چین و ارز دیجیتال شده است. طبیعتا با وجود چارچوبهای قانونی بهتر، فضا برای فعالیت پروژههای بلاک چینی در کشورهایی مانند سوئیس و مالتا که پتانسیل لازم را دارند، فراهم خواهد شد.
اگرچه سرمایهگذاری در فناوری بلاک چین در حال رشد است و میزان این سرمایهگذاری در سال ۲۰۱۹ به نسبت سال ۲۰۱۸ حدود ۸۰ درصد افزایش پیدا کرده است اما هنوز هم این سرمایهگذاری به نسبت دیگر حیطههای فناوری ارتباطات و اطلاعات ناچیز است.
بلاک چین در خاورمیانه
خاورمیانه یک کانون فنی در حال شکوفایی است. بسیاری از کشورهای این منطقه اقدام به پذیرش بلاک چین و ارزهای دیجیتال برای بهبود فعالیتهای اقتصادی خود کردهاند. این کشورها همچنین به موانع قانونی موجود هم توجه کرده و احتیاطهای لازم را در این راستا انجام دادهاند.
کشورهای منطقه خاورمیانه در خلال چهار سال گذشته با رشد تقریبا ۴۰۰ درصدی در زمینه سرمایهگذاری در بلاک چین مواجه شدهاند. مقامات خاورمیانه نیز علاقه زیادی به این فناوری دارند و میخواهند از آن برای مبارزه با کلاهبرداری و استقرار امنیت بیشتر استفاده کنند.
کشورهای این منطقه هنوز برای پذیرش کامل این فناوری آماده نیستند و هنوز مهارتهای زیادی را در حوزه آی تی (IT) لازم است که یاد بگیرند. فعالیتهای بلاک چینی در این منطقه تنها محدود به کشورهای حوزه خلیج فارس نیست و دادهها نشان داده که کشوری مانند اسرائیل نیز به استفاده زیاد از بلاک چین پرداخته است و در اموری مانند امنیت فضای مجازی، ارسال کالای بین المللی و غیره از این فناوری بهره گرفته است.
چیزی که در مورد اسرائیل جالب توجه است این نکته است که حکومت از نقش قانونگذار به نقش کاربر تغییر کرده است و این کشور در حال تبدیل شدن به یکی از پیشگامان در عرصه استفاده از بلاک چین است. این کشور از قدرت این فناوری برای جمعآوری اطلاعات، امنیت، رمزنگاری و غیره استفاده میشود.
کشورهای منطقه خاورمیانه علیرغم مشکلاتی که دارند، شاهد افزایش پروژههای بلاک چینی در منطقه هستند و این کشورها در حال ایجاد قانونگذاریهایی در این زمینه هستند. این سطح از حمایت باعث شده که بانکهای منطقه، سیستمهای مبادله مبتنی بر بلاک چین را توسعه دهند.
اروپا
اروپا بازار مجزایی است و یکی از بهترین کانونهای مالی جهان است. اروپا هم از لحاظ دانشگاهی و هم از لحاظ سیاسی بستر مناسبی برای فناوریهای نوظهور است. اتحادیه اروپا نیز به فناوری بلاک چین علاقهمند است و در جستجوی راهحلهایی برای استفاده از این فناوری نوین است.
بسیاری از کشورهای اروپایی در حال اعمال راهحلهای بلاک چینی هستند و آنها قصد دارند که از این فناوری به نفع شهروندان، جامعه و اقتصاد خود استفاده کنند. کشورهای اروپایی مشارکتکننده در این فناوری قصد دارند که شبکهای از نودهای (node) بلاک چینی توزیعشده را در میان خود توسعه دهند. اگرچه بسیاری از مناطق جهان در حال پذیرش و پیادهسازی بلاک چین هستند، اما اروپا به نسبت آنها مزیتهایی دارد که میتواند منجر به پیشی گرفتن این قاره در رقابت در عرصه این فناوری شود.
اروپا خیلی زود فناوری بلاک چین و منافع آن برای بخشهای عمومی و خصوصی را درک کرد. به عنوان مثال، کشوری مانند استونی از سال ۲۰۱۲ تا کنون از بلاک چین در بسیاری از فعالیتها استفاده کرده است. بخشهای خاصی در اروپا فعالانه در حال سرمایهگذاری در بلاک چین هستند و این سرمایهگذاری از تولید تا بانکداری تنوع دارد.
ایالات متحده
ایالات متحده دارای یک محیط قانونگذاری توسعهیافته است و دارای پشتیبانی دانشگاهی قوی و سابقه طولانی برای پذیرش این چنین فناوریهایی است. ایالات متحده در این میان به عنوان یک قطب عمل میکند و میزان سرمایهگذاری در بلاک چین در این کشور در سال ۲۰۱۹ بیش از کشورهای اروپای غربی و بیش از چین بوده است.
کشورهای بسیاری در آمریکای شمالی فناوری بلاک چین را درک کردهاند و سعی دارند که از آن برای مدرن (Modern) کردن صنعت انبارداری، اجرای قانون، افزایش شفافیت و غیره استفاده کنند. بنابراین در آینده شاهد پروژههای آزمایشی زیادی در این کشورها خواهیم بود.
بسیاری بلاک چین را به همراه بیت کوین (bitcoin) و دیگر ارزهای دیجیتال شنیدهاند و این کمی آنها را میترساند زیرا این ارزها با ریسکهای زیادی مواجه هستند؛ اما بلاک چین کمکم خود را از این ارزها جدا میکند و کشورها متوجه میشوند که این فناوری کاربردهای بسیار وسیع دیگری نیز میتواند داشته باشد.
چین و آسیای شرقی
آسیا یکی از بازارهای رقابتی جهان برای پروژههای فنی است و این کشورها در انتقال رشد اقتصادی کشورهای قدرتمندی مانند چین و سنگاپور نقش کلیدی دارند. همین امر باعث شده که کشورهای این منطقه دیدی باز نسبت به فناوریهای نوین داشته باشند. سنگاپور موضعی بسیار دوستانه نسبت به بلاک چین اتخاذ کرده است و این فناوری را برای توسعه اقتصادی آینده خود بنیادین توصیف کرده است.
چین نیز در این میان مانند پلنگ خفته است و سخنان اخیر رئیس جمهور این کشور در ستایش بلاک چین، ممکن است نشان از برنامههای این کشور برای سرمایهگذاری بیشتر در بلاک چین باشد. ممکن است چین بخواهد در این زمینه از ایالات متحده پیشی بگیرد و فعالیتهای خود را افزایش دهد.
اگرچه حکومت چین اطلاعات زیادی را در این زمینهها در اختیار عموم قرار نمیدهد اما به نظر میرسد که این کشور در آینده قصد داشته باشد که به توسعه بیشتر این فناوری و استفاده بیشتر از فینتک (FinTech) بپردازد. بسیاری بلاک چین را یکی از اولویتهای مهم برای چین میدانند. چین به این فناوری به عنوان یک ابزار استراتژیک (strategic) مینگرد تا یک ابزار سازندگی و همین امر باعث ایجاد پروژههای بسیاری از جانب این کشور در آینده خواهد شد.
سرمایهگذاری در بلاک چین در کشورهای دیگری مانند ژاپن نیز سال به سال بیشتر میشود. کشورهای آسیایی حوزه اقیانوس آرام مانند چین و ژاپن سرمایهگذاری زیادی در فناوری دفتر کل توزیع شده کردهاند و بعد از ایالات متحده و اروپای غربی در رتبه سوم جای دارند.
آفریقا
آفریقا بازار هدف بسیاری از بزرگترین و بهترین پروژههای فضای کریپتو (crypto) و فناوری دفتر کل توزیع شده است. پروژه لیبرای (Libra) فیسبوک (facebook) از جمله این پروژههاست که افراد فاقد خدمات بانکی در آفریقا را نشانه گرفته است. آفریقا قبلا برای چنین فناوریهایی نادیده گرفته میشد و این به دلیل نسلها اشغالگری استعمار است که باعث شده بسیاری از کشورهای آفریقایی فاقد زیرساخت توسعهیافته باشند. بسیاری از کشورهای جنوب بیابان صحرا از خدمات رسمی و نیمهرسمی مالی محروم هستند.
کشورهای آفریقایی تا کنون توسط موسسات مالی برجسته نادیده گرفته شدهاند و همین امر فضا را برای بلاک چین مساعد کرده تا از بازار این کشورها استفاده کند. امور مالی غیرمتمرکز نقش برجستهای در انقلاب صنعتی آفریقا خواهد داشت. بیثباتی اقتصادی و سیستم بانکی ضعیف باعث شده که بسیاری از ساکنان آفریقا از پرداختهای موبایلی و دیجیتال استفاده کنند و این فضا را برای پذیرش فناوری دفتر کل توزیع شده مساعد کرده است.
بسیاری از مردم آفریقا (مخصوصا جوانان) بلاک چین را تنها مناسب برای خرج و مدیریت پول خود نمیبینند، بلکه آن را روشی برای کسب درآمد نیز میدانند و امیدوارند که در آینده بتوانند با استفاده از این فناوری به دورکاری بپردازند و شغلی داشته باشند که عاری از محدودیتهای محلی باشد.
آمریکای لاتین
بلاک چین و ارز دیجیتال رشد و توسعه سریعی را در آمریکای لاتین به خود دیده است. همگی تلاش حکومت ونزوئلا برای ایجاد یک ارز دیجیتال به پشتیبانی نفت را به یاد دارید. با توجه به ویژگیهایی که ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری و مقابله با تورم دارد، این ارزهای در کشورهای آمریکای لاتین بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند و یک جایگزین مالی و پولی را برای افراد فراهم کردهاند.
خاورمیانه و چین تنها مناطقی نیستند که میخواهند از نواحی اقتصادی خاص برای توسعه فناوری دفتر کل توزیع شده استفاده کنند. گزارشها حاکی از آن هستند که کشورهایی مانند اروگوئه نیز در حال تبدیل به مرکز فعالیت تشکلهای کریپتویی و بلاک چینی هستند.
سختیها و مشکلات پیش رو
اگرچه فناوری بلاک چین رشد و توسعه زیادی یافته است، اما هنوز هم با مشکلات و چالشهایی مواجه است که مانع از پذیرش عام آن شده است. هماهنگی و همکاری اجزا با یکدیگر یکی از این مشکلات است. یکی از انتقادات شدیدی که علیه بلاک چین مطرح است، مصرف زیاد انرژی توسط این فناوری است. البته کارشناسان در حال حل این مشکل و پیشنهاد راهحلهایی برای آن هستند. مراکز داده بلاک چینی باید روشهایی را ابداع کنند که نیاز به مصرف زیاد انرژی نداشته باشند.
یکی دیگر از مشکلات این فضا نبود قانونگذاری و استانداردهای مورد نیاز است که این باعث شده که فناوریهای بلاک چینی با پذیرش سزاوار خود مواجه نشوند. نظر شما چیست؟ آیا چشمانداز مثبتی را برای بلاک چین در سالهای آینده متصور هستید؟ نظرات خود را با در میان بگذارید.