رشد صرافیهای غیرمتمرکز در سال ۲۰۲۰ بسیار چشمگیر بوده است، اما مانع بزرگی در مسیر این فناوری وجود دارد. از ابتدای سال ۲۰۲۰ شاهد افزایش محبوبیت صرافیهای غیرمتمرکز که به آنها DEX نیز گفته میشود بودهایم، به طوری که سرعت رشد تعداد کاربران و حجم معاملات آنها افزایش یافته است. این حوزه در حال حاضر توسط بازارسازهای خودکار یا همان AMM ها هدایت میشود.
به طور خلاصه میتوان گفت که این صرافیها دیگر حاوی دفاتر سفارش سنتی نیستند. در عوض، قیمت دارایی توسط فرمول ریاضی تعیین میشود که بر اساس سهم نسبی آن دارایی از استخر نقدینگی است. هنگامی که کاربران تراکنش انجام میدهد، موجودی دارایی در استخرها تغییر میکند و منجر به نوسان اندک قیمت میشود. این مکانیزم به AMM ها امکان میدهد تا نوسان قیمت بازار را دنبال کنند.
بانکور (Bancor) اولین نسخه از AMM ها بود، هرچند بعدا پلتفرمهای دیگری نظیر یونی سواپ (Uniswap)، بالانسر (Balancer)، مونی سواپ (Mooniswap) و Curve سیستمهای مشابهی را ایجاد کردند. یلد فارمینگ (Yield Farming) و به دنبال آن رشد دیفای به افزایش حجم معاملات به بیش از ۴۰۰ میلیون دلار کمک کرده است.

متیو فاینستون (Matthew Finestone) سرپرست بخش توسعه تجاری صرافی غیرمتمرکز لوپرینگ (Loopring) گفته است که AMM ها بازار محصول مناسبی دارند. اما شرایط کنونی DEX ها مشکلات مختلفی دارند که میتواند حجم این بازار را به شدت محدود کنند.
عملکرد درون زنجیرهای و بازار هدف
صرافیهای غیرمتمرکز بر بستر اتریوم در حال حاضر بیشترین مصرف گس این بلاک چین را در اختیار دارند. این موضوع باعث شده است که قیمت گس به بیش از ۲۵۰ Gwei برسد در حالی که این عدد در مقطعی کمتر از ۲ Gwei بود.
افزایش قیمت گس بیانگر آن است که سطح کنونی حجم معاملات نزدیک به حداکثر مقداری است که صرافیهای غیرمتمرکز کنونی بدون آنکه کاربران معمولی را کنار بگذارند میتوانند به دست آورند. رشد AMM ها مستقیما نتیجه کاهش نسبی سرعت اتریوم بوده است. فاینستون در این خصوص گفته است:
AMM ها روشی برای حل موثر این موضوع پیدا کردهاند که بازارسازها نمیتوانند سفارشات سریع و دقیق در اتریوم بگذارند.
اگرچه بعضی از این مسائل را میتوان با مقیاسپذیری بهتر درون زنجیرهای برطرف کرد، اما پائولو آردوینو مدیر ارشد فناوری بیتفینکس گفته است که تراکنشهای درون زنجیرهای هرگز نمیتوانند با موتورهای هماهنگسازی متمرکز رقابت کنند. وی گفت:
حتی اگر اتریوم رشد کند و به اتریوم ۲.۰ تبدیل شود و سرعت تراکنشها به عنوان مثال به ۱۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه برسد، باز هم سفارشات صرافیهای غیرمتمرکز چندین برابر کمتر از صرافیهای متمرکز خواهد بود.
آردوینو در توضیح این موضوع افزود که مسأله تراکنشهای درون زنجیرهای صرفا “سرعت نور” است. هنگامی که نودهای سراسر جهان باید بر سر یک بلاک توافق کنند و به اجماع برسند، هیچگونه ارتقای شبکهای نمیتواند عملکرد ارائه شده توسط زیرساخت معاملاتی در دیتاسنترهای صرافیها را پشت سر بگذارد. این محدودیتهای عملکردی میتواند مانع جدی برای معاملهکنندگان حرفهای باشد، به ویژه شرکتهایی که معاملات زیادی انجام میدهند.
دن ماتوژفسکی (Dan Matuszewski) موسس شرکت معاملاتی CMS Holdings به بیان تجربه خود از استفاده از DEX ها پرداخته است. وی گفت:
اولا تجربه آن بسیار بد بود. به هیچوجه نمیتوانید من را متقاعد کنید که تجربه آن بد نبود. وی در توضیح منظور خود گفت که صرافیهای غیرمتمرکز گران هستند و تا زمانی که تراکنش انجام نشود بخشهای مختلف آن مشخص نیست. از طرف دیگر، سرعت نسبتا کم انجام تراکنشها از نظر او مشکل جدی به حساب نمیآمد.
با این حال، ماتوژفسکی گفت که صرافیهای غیرمتمرکز در حال حاضر برای معاملهکنندگان حرفهای مناسب نیست و بیشتر برای معاملهکنندگان معمولی است.
مسأله دیگر، فرانت رانینگ (front-running) است. به دلیل ماهیت کاملا شفاف بلاک چین، نوع جدیدی از رباتهای فرانت رانینگ به وجود آمدهاند که در حد فاصل ثبت یک تراکنش و ورود آن به بلاک، معاملات مورد نظر خود را انجام میدهند. اگرچه این شیوه برای آربیتراژ استفاده میشود، اما از این رویکرد میتوان برای بهره بردن از نوسانات آتی بازار نیز استفاده کرد.
طی تحقیقی که در نوامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است، کارایی یونی سواپ به عنوان اوراکل قیمت تحلیل شده است. اگرچه نتیجه این تحقیق مثبت بوده است، اما محققان به حضور عوامل آربیتراژ متکی بودند که به خاطر کسب سود، قیمت را مطابق با بازار ارائه میدادند. میخائیل ملنیک (Mikhail Melnik) یکی از توسعهدهندگان صرافی غیرمتمرکز 1inch به کوین تلگراف گفت:
AMM های کنونی قطعا بدون اقدامات آربیتراژ ناکارآمد هستند زیرا آربیتراژ به عنوان مکانیزم تعیین قیمت استفاده میشود.
در نتیجه، محبوبترین صرافیهای غیرمتمرکز بدون حضور بازارهایی بر اساس دفتر سفارشات که در حال حاضر بسیار متمرکز هستند نمیتوانند مفید و کارآمد باشند. به علاوه، مکانیزم آربیتراژ منجر به مسأله از دست رفتن موقت سرمایه میشود که بخش چشمگیری از سود را از ارائهدهندگان نقدینگی دور میکند.
اصلاحیههای بالقوه

بعضی از مشکلات صرافیهای AMM بدون تغییرات بنیادین قابل برطرف کردن هستند. راهکار اصلاح مشکل از دست رفتن موقت سرمایه توسط نسخه ۲ بانکور و مونی سواپ (Mooniswap) صرافی غیرمتمرکز توسعهیافته توسط 1inch، اجرا شده است. هر دو در صدد محدودسازی سودهای آربیتراژ هستند؛ به طوری که بانکور از اوراکلهای قیمت و مونی سواپ از موجودی مجازی استفاده میکند که تغییرات قیمت را طی دورههای پنج دقیقهای هماهنگسازی میکند. طبق گفته 1inch، راهکار ارائهشده توسط آنها دارای این مزیت است که فرانت رانینگ را غیرممکن میسازد.
از لحاظ عملکرد، هیدن آدامز (Hayden Adams) موسس یونی سواپ، عرضه Optimistic Rollups در شبکه اتریوم را به عنوان روشی برای بهبود و ارتقای راندمان شبکه عنوان کرده است. این راهکار لایه دوم، یک محیط عمومی ایجاد میکند که در آن، قراردادهای هوشمند سالیدیتی خارج از بلاک چین اجرا میشوند. سپس یونی سواپ میتواند در این محیط با کمترین تغییرات در کد خود اجرا شود.
هرچند بعضی از افراد خاطرنشان کردهاند که Optimistic Rollups میتواند مشکل فرانت رانینگ را وخیمتر کند زیرا به اپراتورها امکان میدهد تا تراکنشها را زودتر از موعد مشاهده کنند. این موضوع، اساسا هدف به حداقل رساندن نیاز به اعتماد به اپراتورها را با مشکل مواجه میسازد.
ماتوژفسکی اذعان داشته است که در حال حاضر تعداد معدودی راهکار برای برطرف کردن مسأله کارایی وجود دارد، هرچند ممکن است که نقدینگی بیشتر و ابزارهای تخصصیتر بتوانند این صرافیها را ارزانتر و منسجمتر کنند. با این حال، عدم وجود کشف قیمت واقعی (Price Discovery) همچنان باقی است. ملنیک در این خصوص راهکاری ارائه داده است:
ممکن است بعضی از AMM ها که از اوراکلها برای اهداف کشف قیمت استفاده میکنند به وجود آیند، اما به نظر من استفاده از اوراکلها، مشکل فرانت رانینگ را وخیمتر میسازد.
هرچند، این موضوع نیاز و اتکا به مکانیزمهای صرافیهای سنتی را از بین نمیبرد.
غیرتصدی، راهکار بعدی
طبق گفتههای آردوینو، راهکار مناسب همواره در راهکارهای هیبرید است. به نظر او، آینده صرافیهای غیرمتمرکز شامل تصدی کامل درون زنجیرهای و پاکسازی (clearing یا بهروزرسانی حساب دو طرف تراکنش پس از معامله) خواهند بود. اما اجرای تراکنش یا هماهنگسازی سفارشات درون زنجیرهای نخواهد بود. وی افزود:
میتوانید موتورهای هماهنگسازی متن باز داشته باشید که درون زنجیرهای نباشند، اما بر بستر هزاران نود مختلف اجرا شوند و دفتر سفارشات کوچک خود را داشته باشند و مجموع آنها، یک دفتر سفارش بزرگتر را بسازد.
این رویکرد، تصدی درون زنجیرهای و موتورهای هماهنگسازی برون زنجیرهای را حفظ خواهد کرد و بدون از دست رفتن غیرمتمرکزسازی، مشکلات مرتبط با عملکرد را برطرف میکند. آردوینو گفت:
این همان انعطافپذیری است که باید به جای ایجاد همه موارد در یک بلاک چین، به دنبال آن باشیم.
از آنجایی که موتورهای هماهنگسازی به صورت همتا به همتا نیستند، چنین راهکارهایی توسط پلتفرمهایی نظیر لوپرینگ و DeversiFi اجرا میشوند.
لوپرینگ متکی به zkRollup ها است. zkRollup یک فناوری لایه دوم است که طی آن، بار محاسباتی به اپراتوری محول میشود که باید گواههای دانش صفر (zero-knowledge proofs) را ثبت کند. این گواهها بیان میکنند که تغییرات مورد نظر، معتبر هستند. در راهکار لوپرینگ، اطلاعات در شبکه اصلی به صورت بستههای فشردهشده ثبت میشوند. فاینستون مدعی است که این موضوع باعث میشود که یک صرافی متمرکز نتواند اقدام خرابکارانه انجام دهد یا از سرمایه کاربران سوء استفاده کند.
هرچند، این موضوع محدودیتهای بیشتری بر عملکرد صرافیها قرار میدهد و آنطور که فاینستون گفته است، لوپرینگ میتواند ۲۱۰۰ تراکنش در ثانیه پردازش کند. اگرچه این تعداد بسیار بیشتر از تعداد تراکنش صرافیهای غیرمتمرکز درون زنجیرهای است، اما همچنان بسیار کمتر از عملکرد یک صرافی کاملا متمرکز است. DeversiFi راندمان بهتری دارد و ۹۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پردازش میکند اما اطلاعات را به صورت برون زنجیرهای در “ستاد اطلاعات در دسترس” ذخیره میکند. هر دوی این صرافیها غیرمتصدیانه هستند هرچند در DeversiFi، کاربران برای دریافت سرمایههای خود به جای اطلاعات بلاک چین باید از ستاد مورد نظر استفاده کنند.
آنتون بوکوف (Anton Bukov) مدیر ارشد فناوری 1inch به راهکارهای مشابهی نظیر zkSync به منظور مقابله با تاخیر و عملکرد نامطلوب اشاره کرده است. تمام سیستمهای لایه دوم همچنان در مراحل اولیه خود قرار دارند و ممکن است راندمان آنها در آینده بهبود یابد. موتور هماهنگسازی در این مورد یک گلوگاه ایجاد نمیکند و فاینستون بیان کرده است که لوپرینگ از ارائهدهندگان رایانش ابری نظیر Amazon Web Services و Google Cloud Platform استفاده میکند. بعضی از افراد گفتهاند که صرافیهای غیرمتمرکز نظیر Serum و Vega همچنان هماهنگسازی (matching) درون زنجیرهای اجرا میکند، اما این صرافیها از بلاک چینهایی با عملکرد سطح بالاتر بهره میبرند.
آیا صرافیهای غیرمتمرکز میتوانند به یک استاندارد تبدیل شوند؟
با در نظر گرفتن محدودیتهای بنیادین کشف قیمت AMM ها، میتوان گفت که نمیتوانند به روش اصلی معاملات ارزهای دیجیتال تبدیل شوند. انجام تراکنشهای درون زنجیرهای در حال حاضر یک مانع و گلوگاه مهم تلقی میشود، اما حتی بهبودهای چشمگیر مقیاسپذیری نیز بعید است که برای تمام معاملهکنندگان کافی باشند.
صرافیهای غیرمتصدیانه اما متمرکز بسیاری از مسائل مرتبط با صرافیهای غیرمتمرکز کنونی را برطرف کردهاند، اما در حال حاضر به نظر میرسد از لحاظ سطح عملکرد از رقبای کاملا متمرکز خود عقب میمانند. این صرافیها از نظر تئوری میتوانند فرانت رانینگ را اجرا کنند.
فاینستون همچنین معتقد است که صرافیهای متمرکز همواره مفید و کاربردی خواهند ماند. دلیل اصلی این موضوع، تمایل به آسایش و آرامش مالکیت دارایی به شیوه قدیمی و همچنین تعامل زیاد با ارزهای سنتی است. یه نظر فاینستون، صرافیهای غیرمتمرکز نهایتا بتوانند دو سوم کل حجم معاملات را پردازش کنند. بنابراین ممکن است با تکامل عرصه ارزهای دیجیتال، انواع مختلفی از صرافیهای متمرکز و صرافیهای غیرمتمرکز به ترکیب ایدهها و نقاط قوت خود بپردازند.