حتی اگر شما تحلیل تکنیکال هم بلد نباشید، باز ممکن است سوالات جالبی بپرسید و همچنین با استفاده از ابزارهای درست میتوانید به جواب این سوالات برسید. با جواب دادن به چنین سوالاتی میتوانید به نکاتی مهم در مورد رویکرد ترید خود دست یابید. تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای برجستهای است که در اختیار تریدرهای ارز دیجیتال است و تریدرها با تکیه بر آن، میتوانند پیشبینیهای خوبی انجام دهند.
در این مقاله به جواب دادن سوالاتی در مورد جنبههای تکنیکال معاملات آتی میپردازیم که توجه به آنها میتواند دانش شما را به عنوان یک تریدر بالا ببرد.
چقدر باید در مورد تحلیل تکنیکال معاملات آتی بدانم؟
اگر با هر یک از تریدرهای موفق بازار معاملات آتی صحبت کنید، به شما میگوید که تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین هر دو مهم هستند و برای درک بهتر بازار و شکار موقعیتها باید به هر دوی اینها توجه داشت. البته داشتن دانش در مورد این تحلیلها لزوما شما را تبدیل به تریدر بهتری نخواهد کرد. از طرف دیگر، نداشتن دانش در مورد تحلیلهای مذکور میتواند عملکرد شما را تحت تاثیر منفی قرار دهد.
این نوشتار حاوی نکاتی جالب برای ترید است و سعی شده است که نکات اصلی پوشش داده شود. مخاطبهای این نوشتار دو دسته هستند. دسته اول افرادی که در زمینه معاملات آتی تازهوارد هستند و دسته دوم نیز تحلیلگرهای بنیادینی است که میخواهند چشماندازهای خود را از منظر تکنیکال هم مورد بررسی قرار دهند.
آیا من در یک سطح کلیدی و مهم وارد بازار شدهام؟
توجه داشته باشید که برای خرید و فروش هرگز نباید بدون قضاوت صحیح وارد بازار شوید. بسیاری از تریدرها به محض شنیدن اخبار مهم اقدام به معامله میکنند و در این میان، اصلا توجهای به وضعیت حال حاضر بازار ندارند. در ۳۰ جولای بود که بانک مرکزی ایالات متحده اعلام کرد که نرخ سود را پایین میآورد و به دنبال این خبر، بسیاری از تریدرها به ایجاد پوزیشن شورت اقدام کردند زیرا تصور آنها این بود که دیگر نرخ از این پایینتر نخواهد آمد. اما این تریدرها به وضعیت آن زمان بازار توجه نکردند و در نهایت، قضاوت آنها صحیح درنیامد.
حتی زمانی هم که قیمت یک دارایی زیاد برگشته است و از منظر سطوح فیبوناچی (Fibonacci) زمان خوبی برای ورود است، باید به اخبار بنیادین توجه داشت و حتما حد ضرر گذاشت. در نهایت باید بگوییم که وارد شدن در سطوح کلیدی بازار از منظر تحلیل تکنیکال بسیار مهم است و احتمال موفقیت ما را در ترید بالا میبرد.
جهت روند حال حاضر چیست؟
اگر به جمله معروف “روند دوست شماست” توجه داشته باشید و از طرف دیگر، دوستان بیش از حدی داشته باشید، وضعیت خوبی برای شما رقم نخواهد خورد. هر روند متشکل از روندهای بسیاری است و شما باید توجه داشته باشید که با توجه به تایم فریم معامله خود، کدام یک از این روندها مربوط به شماست. به عنوان مثال، اگر به نمودار بالا توجه کنید، میبینید که تعدادی از تریدرها با استفاده از میانگین متحرک اقدام به تعیین روند و ارزیابی آن میکنند. همچنان که میبینید، در این نمودار با توجه به میانگین متحرک نمایی اقدام به تعیین روند شده است و تصویری بسیار آشفته به دست آمده است.
آیا من در جهت روند ترید میکنم یا در خلاف آن؟
ممکن است هدف شما این باشد که به شیوه پینگ پونگی ترید کنید، همچنان که در {۱} در شکل بالا نشان داده شده است و یا اینکه بخواهید در یک روند نزولی ترید کنید، همچنان که در {۲} نشان داده شده است.
اما شما باید برگردید و تصویر بزرگتر را ببینید. در هر دو مورد، شما در برابر یک روند رو به بالای دراز مدت ترید میکنید که در شکل پایین این قضیه واضح است. توجه به چنین نکاتی در تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد.
ممکن است این نکته با توجه به تایم فریم شما زیاد مهم نباشد، اما به شما کمک میکند که بدانید در چه روندی معامله میکنید و آیا شما در جهت این روند بزرگ و غالب معامله میکنید یا در خلاف جهت آن؟ در نهایت خواهید دانست که آیا تمایل شما در جهت روند بازار است و یا در خلاف آن است.
آیا روند در جهت حرکت کلی است؟
آیا اندیکاتوری وجود دارد که به شما بگوید که یک روند قوی بازار در حال برعکس شدن است؟ بله اندیکاتورهای زیادی برای این منظور وجود دارد اما یک اندیکاتور کلاسیک و مهم برای این منظور RSI است که توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) توسعه داده شده است.
RSI یک اندیکاتور حرکتی است و بزرگی تغییرات قیمت حال حاضر را اندازه میگیرد تا از این طریق به ارزیابی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در بازار بپردازد. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال است.
روشهای زیادی برای استفاده از RSI وجود دارد اما یک تکنیک جالب که باید بدانید، این است که از RSI میتوان برای تعیین واگرایی استفاده کرد. زمانی که قیمت بالا میرود و برعکس، حرکت پایین میآید و یا عکس این قضیه روی میدهد، اینها همگی میتوانند حکایت از برعکس شدن روند داشته باشند. به عنوان مثال، به نمودار معاملات آتی نزدک (NQ) در زیر توجه داشته باشید:
توجه کنید که چگونه در این نمودار قیمت در حال بالا رفتن است اما RSI در حال نزول است. این نشانی واضح از واگرایی است. البته واگرایی RSI همیشه درست از آب درنمیآید، ولی میتواند نشانهای قوی برای تغییر روند باشد.
آیا حجم، قضاوت من در مورد جهت بازار را تایید میکند؟
اگر میخواهید وارد پوزیشنی شوید که متکی بر حرکت است، بررسی حجم به شما کمک میکند که ببینید آیا حرکت قیمت تایید میشود یا نه. نمودار بالا نشان دهنده فشار زیاد خرید است و این یک روند رو به بالا را تایید میکند. در مقابل، کم شدن حجم میتواند نشانی برای برگشت روند باشد.
حجم اندیکاتور فریب دهندهای است و نباید برای ارزیابی حرکت یک دارایی تنها بر آن اکتفا کرد. تنها به این نکته توجه داشته باشید که حجم چقدر حرکت قیمت را تایید میکند. این نکته مخصوصا در موارد انفجار قیمت بسیار مهم است.
آیا حد ضرر من در یک سطح استراتژیک گذاشته شده است؟
نمودار بالا نشان دهنده اشتباه رایجی است که تریدرهای تازهکار و تریدرهای بد انجام میدهند. به این اشتباه، حد ضرر مبتنی بر دلار گفته میشود که حد ضرر باید مبتنی بر بازار نباشد نه مبتنی بر دلار. نتیجه این حد ضرر این خواهد بود که ترید به راحتی به حد ضرر برخورد خواهد کرد.
دلیل این که تریدر حد ضرر خود را به این صورت قرار داده است، این است که بودجهای را تعیین کرده و نمیخواهد کمتر از آن ضرر کند که این کار درستی نیست و تعیین حد ضرر باید با توجه به بازار باشد. این حد ضرر در اینجا اصلا معنی ندارد و اگر فرد تریدر نمیخواهد بیش از حد مورد نظر خود ضرر نکند، نباید اصلا وارد چنین معاملهای شود.
آیا اندازه پوزیشن من به درستی محاسبه شده است؟
اگر شما در حال ترید YM باشید و موقعیت تریدی را ببینید که مستلزم یک حد ضرر ۱۵ واحدی باشد و شما هم برای هر معامله بتوانید ۵۰۰ دلار ریسک کنید، چه تعداد قرارداد معامله خواهید کرد؟ جواب این سوال ۶ قرارداد است و این رقم با توجه به فرمول ریسک/حد ضرر= دلار به ازای هر ارزش تیک (tick) به دست میآید.
اگر شما با این محاسبات آشنا نباشید و نتوانید آنها را به خوبی انجام دهید، خودتان را متحمل ریسک زیادی میکنید و خطاهایی حماقتآمیز در این میان روی خواهد داد.
آیا بیرون دادن یک گزارش اقتصادی نزدیک است؟
یکی دیگر از اشتباهات رایجی که تریدرهای جدید و تریدرهای بد انجام میدهند، این است که تقویم اقتصادی را مورد بررسی قرار نمیدهند. تنها تکیه بر تحلیل تکنیکال نمیتواند افراد را به موفقیت برساند و تریدرها باید به دور و بر خود هم توجه کنند و ببینند که چه اتفاقاتی در حال روی دادن است. این قضیه واضح است و توضیحی نمیخواهد، اما باز مثالی را در این زمینه ذکر میکنیم.
یک تریدر در ۳۱ جولای، پوزیشن لانگ را بر روی YM باز میکند. او برگشت فیبوناچی ۵۰ درصدی را در نمودار ۵ دقیقه به عنوان موقعیتی عالی برای ترید YM میبیند. چیز غمانگیزی که در اینجا وجود دارد این است که این تریدر تقویم اقتصادی را بررسی نکرده است و اطلاع نداشته که آن روز، روزی است که بانک مرکزی نرخ سود را اعلام میکند. در نتیجه، این تریدر به احتمال زیاد متحمل ضرر خواهد شد.
آیا یک الگوی نمودار کلاسیک را بر روی صفحه میبینم؟
اگر شما اصول تحلیل تکنیکال را بدانید و با سطوح مقاومت و حمایت، روند رو به بالا و رو به پایین آشنا باشید، به راحتی میتوانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای اصلی نمودار را شناسایی کنید. اکثر این الگوها در اثر تغییر شکل سطوح مقاومت و حمایت ساخته میشوند و با دانشتن دانش در این زمینه، این الگوها به راحتی شناسایی میشوند. این الگوها تا حدود زیادی حرکت قیمت را نشان میدهند.
اگر شما با الگوهایی مانند سر و شانه، کف دوقلو و غیره آشنایی ندارید، لازم است که یک دوره تحلیل تکنیکال را بگذرانید و از این طریق بر دانش خود بیافزایید. دانستن این الگوها به شما کمک میکند که چیدمان ترید بهتری داشته باشید.
آیا من میدانم که چگونه سطوح ترید خود را اندازه بگیرم؟
ممکن است شما بعد از یک انفجار قیمت به سمت بالا یک دارایی را خریده باشید و در انتظار ایجاد یک قله جدید باشید، اما در کجا سود خود را میگیرید و چه هدفی را برای معامله خود تعیین میکنید؟ و یا ممکن است با توجه به تحلیل تکنیکال و از روی نمودار، پوزیشن شورت ایجاد کرده باشید، در کجا این پوزیشن خود را خواهید بست؟ وقتی که الگوی سر و شانه را میبینید، در کجا اقدام به فروش میکنید و یا وقتی که عکس این الگو را میبینید، در کجا اقدام به خرید میکنید؟
روشهای زیادی برای اندازهگیری چیدمان ترید شما وجود دارند. این روشها به شما در درک قوانین اساسی کمک خواهند کرد. وقتی که با یک الگوی ترید مواجه میشوید، بازارها تقریبا همیشه شرایط ترید را تغییر میدهند و در این میان لازم است که انعطافپذیر باشید.
توجه داشته باشید که معاملات آتی ریسک زیادی دارند و هرگز عملکرد خوب گذشته به معنی تکرار آن در آینده نیست. شما چه تجاربی در این زمینه دارید و چه ریسکهایی را تجربه کردهاید؟ آیا به نظر شما تحلیل تکنیکال برای معاملات آتی جواب میدهد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.