حکومت ها آرزو دارند که فناوری بلاک چین را فراسوی بیت کوین به کار ببرند و از آن برای شکل دادن به آینده ما استفاده کنند. اما این حقیقت آنچنان هم که به نظر می رسد مخفیانه انجام نمی گیرد. بلکه در واقع کاملا برعکس است. ملت های مختلف از ملت های بزرگ و تاثیر گذار مانند ایالات متحده و پادشاهی بریتانیا گرفته تا ملت های کوچک و نامجو مانند کرواسی و موریس موقعیت هایی را شناسایی کرده اند که کاملا متناسب با بلاک چین است و آنها امیدوارند که به حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی بپردازند که به نظر غیر قابل شکست می رسند.
وقتی بیت کوین انقلاب ارز های دیجیتال را در سال ۲۰۰۹ راه اندازی کرد، تعدادی از مردم موقعیت هایی را در در جهان کریپتو و فناوری زیر بنای آن یعنی بلاک چین شناسایی کردند. آنچه که ما در آن روزگار نمی دانستیم این بود که حکومت ها کی وارد این فضا خواهند شد و چه مقدار خود را دخیل خواهند کرد. در آن زمان افراد قلیلی جواب این سوالات را می دانستند.
ضرورت قانون گذاری
قانون گذاری اجتناب ناپذیر است اما در ابتدا حکومت ها رویکرد نامتعارفی در پیش گرفتند و سعی کردند قوانین موجود را در جهان به نظر آشفته کریپتو اعمال کنند زیرا هیچ قوانین خاصی برای ارز های دیجیتال نبود. اکثر ما می دانستیم که مقررات در حال آمدن هستند و به سختی تلاش می کردیم که جایگاهی برای خود تثبیت کنیم، زیرا می دانستیم که اگر این کار را نکنیم باید یک نظاره گر خارجی باشیم و به حاشیه رانده خواهیم شد.
ما در آن زمان نمی دانستیم که حکومت ها نمی خواهند این فناوری متحولانه را متوقف کنند و یا حتی برای آن مانع ایجاد کنند. برعکس تصور ما، حکومت ها می خواستند بیشتر در مورد آن بدانند. آنها می خواستند آن را بهتر درک کنند تا بتوانند هوشمندانه به قوانین لازم در این زمینه برسند. علاوه بر آن، کشور ها در سراسر جهان موقعیت های مشابهی را در بلاک چین شناسایی کردند که بسیار شبیه موقعیت هایی بود که ما در اکوسیستم کریپتو شناسایی کرده بودیم.
دو رویکرد به نسبت بلاک چین و ارز های دیجیتال
دو رویکرد نسبت به بلاک چین و ارز های دیجیتال وجود دارد که ملت ها تا حدود زیادی رهبری آن را توسط سازمان هایی مانند G7، G20 و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تقبل کرده اند. این دو رویکرد محیط قانون گذاری و نحوه استفاده بهینه از بلاک چین می باشند. در قسمت قانون گذاری، حکومت ها متمرکز بر اصول شناخت مشتری و مقابله با پول شویی هستند که یک هویت دیجیتال ایجاد شده را می توان تضمین کند و این باعث می شود که از ارز های دیجیتال برای فعالیت های مجرمانه استفاده نشود. ملت ها می دانند که یک اقدام بد می تواند مانع از انجام کسب و کار آنها با کشور های دیگر شود و بنابراین قوانین همواره مورد توجه آنها خواهد بود.
اما عکس العملی که ملت ها به موقعیت های فراسوی قانون گذاری نشان دادند، مورد انتظار ما نبود. ماموران در کشور هایی که ما ملاقات کردیم مایل به یادگیری بیشتر در مورد کریپتو، نحوه عملکرد این فناوری و نحوه استفاده از آن در ملت های مربوطه بودند. آنها هیجان زده بودند که از متخصصان واقعی حوزه بلاک چین یاد بگیرند.
هیات های حکومتی می خواهند که به آموزش خودشان بپردازند زیرا می دانند که بلاک چین پتانسیل عظیمی به عنوان نیرویی برای رشد اقتصاد دارد. افرادی که آشنایی نسبی با بلاک چین دارند از کاربرد های آن در بانکداری و فناوری مالی آگاه هستند اما بلاک چین کاربرد های بسیار بیشتری دارد. بلاک چین پتانسیل عظیمی برای تاثیرگذاری در حوزه سلامتی و درمان، املاک و مستغلات، مدیریت زنجیره تامین و حتی وضع مالیات دارد.
بلاک چین در حوزه اجتماعی
تاثیر گذاری اجتماعی بلاک چین نیز به همان اندازه شایان توجه است. با استفاده از ارز های دیجیتال می توان در کشور هایی که فساد و بی ثباتی اقتصادی دسترسی به وجوه را محدود می کند، برای افراد پول ارسال کرد. بلاک چین می تواند کاربرد مستحکمی برای مقابله با قاچاق انسان داشته باشد و دفتر کل توزیع شده بلاک چین روش ایمنی را برای رای گیری فراهم می آورد که این یک مساله مهم برای ملت ها یا کشور های دموکراتیک در حال ظهور است که سیستم های رای گیری آنها بزرگ است و در معرض کلاه برداری و عدم صحت قرار دارد.
بسیاری از مکالماتی که ما با حکومت ها و سازمان های بین المللی داشته ایم در مرکزیت هویت دیجیتال و پاسپورت، راه حل های رای گیری، جفت کردن پول دیجیتال با پول مرکزی و بستر هایی برای تسریع نوآوری و ایجاد موقعیت های استخدامی بوده است. ما در مورد نحوه اعمال این فناوری بسیار سخن گفته ایم و حکومت ها نیز گوش می کنند.
ما این کار را به شیوه ای انجام داده ایم که افرادی که قانون گذاران را مطلع می کنند در واقع افراد اساسی اکوسیستم ما می باشند. آنها باید به این فناوری باور داشته باشند و پتانسیل آن را شناسایی کنند. حکومت ها نیازمند فروش های تک منبعی نیستند که از سازمان های بزرگ و با منفعتی مقرره در جنبه خاصی از این فناوری صادر شود. این باید یک فرآیند طبیعی باشد که متمرکز بر بحث در مورد روابط، آگاهی و در نهایت کاربرد باشد. تا کنون این مدل موفقی بوده است و سازمان های حکومتی هم که با آنها کار می کنیم در حال گوش دادن و توجه به این قضیه هستند.
کلام آخر
همه این چیز ها در دوره واقعا کوتاهی اتفاق افتاده است. ده سال بعد از تولد این فناوری، به نظر می رسد که این فناوری گسترش و پیشرفت زیادی یافته است. در ابتدای کار ما تنها امیدوار بودیم که بتوانیم هیات های حکومتی را درگیر این فناوری کنیم و در مورد این موقعیت واقعی روشن گری کنیم.
یک تصور غلط در مورد بلاک چین این است که بعضی فکر می کنند که این فناوری می تواند هر مشکلی را حل کند.