استخراج نقدینگی (Liquidity mining)، پیشرفتی قابل توجه و مهم نسبت به مکانیزمهای سرمایهگذاری عرضه اولیه کوین (ICO) هستند. اما آیا این پیشرفت قرار است ماندگار شود یا رفتنی خواهد بود؟ با وجود نقایص موجود در مکانیزمهای عرضه اولیه کوین، آیا استخراج نقدینگی جای آنها را برای کسب سود خواهد گرفت؟
برای بررسی وضعیت کسب درآمد از طریق استخراج نقدینگی و اینکه آیا این روش در آینده ماندگار خواهد بود یا خیر، با ما در ادامه این مطلب همراه باشید
مروری بر عرضه اولیه کوین و استخراج نقدینگی
با پایان یافتن سال ۲۰۱۸ و عدم موفقیت بسیاری از پروژههای عرضه اولیه کوین یا ICO، منتقدان ارزهای دیجیتال بسیار خوشحال شدند. بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸، ۳۲۵۰ پروژه از طریق عرضه اولیه راهاندازی شد و از این طریق ۲۱.۴ میلیارد دلار سرمایه جمع شد. اما بررسیها در اوایل سال ۲۰۱۸ نشان داد که تقریباً نیمی از این ICOها با شکست روبهرو شدند. ۱۳ درصد دیگر نیز به موفقیتی که انتظار آن را میکشیدند، نرسیدند. بسیاری دیگر از پروژهها نیز ابتدا بازدهی بسیار بالایی از خود نشان دادند اما کمی بعد به شدت سقوط کردند.
گفتنی است که پروژههای ICO بسیاری در این میان به موفقیت رسیدند. چین لینک یکی از همین پروژهها است. اما با این وجود، به نظر میرسد که سرمایهگذاران نمیخواهند داستان پروژههای شکست خورده را فراموش کنند به همین دلیل طی دو سال گذشته سرعت روند ICOها به طور چشمگیری کاهش یافته است.
اما شاید منتقدان ارزهای دیجیتال کمی زود جشن گرفته باشند. اگرچه ICOها ثابت کردند که مکانیزم بودجه بهینهای برای پروژههای غیرمتمرکز نیستند، اما اهداف اساسی این نوآوری همچنان باقی مانده است. نوآوریها همچنان ادامه دارد و روش کسب سرمایه جدیدی به نام استخراج نقدینگی به میدان وارد شده است.
اما استخراج نقدینگی چگونه است؟ در استخراج نقدینگی، یک پروژه توکنهای خود را به افرادی که مایل به واریز وجوه خود در قراردادهای هوشمند هستند ارائه میکند.
بگذارید مثالی بزنیم. فرض کنید پروژهای خیالی به نام Cranberry Finance توکن CFC را به تأمینکنندگان نقدینگی و افرادی که مایلند اتر و CFC خود را در یونی سواپ سپردهگذاری کنند ارائه میکند. علاوه بر درآمد کسب شده از هر معاملهای که بین جفت ارز اتریوم و CFC در یونی سواپ انجام میشود، هر کسی که توکن تأمینکننده نقدینگی (LP) خود را در قرارداد هوشمند سپردهگذاری کند، از این پروژه سود بیشتری به دست خواهد آورد.
بسته به قیمت توکن CFC و میزان پاداشی که پروژه خیالی Cranberry Finance میدهد و همچنین میزان نقدینگی ارائه شده، بازده سالیانه پروژههای استخراج نقدینگی میتواند از درصدهای دو رقمی تا بیش از ده هزار درصد (برای پروژه هایی با ریسک بالاتر) تغییر کند.
گسترش و رونق استخراج نقدینگی و اکوسیستم امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای، حتی خوش بینان مربوط به حوزه کریپتوکارنسی را هم شگفتزده کرده است. در حال حاضر، ارزش بازار اکوسیستم دیفای از ۸۰ میلیارد دلار فراتر رفته و ارزش کل قفل شده (total value locked) دیفای نیز بیش از ۶۷ میلیارد دلار است. آمار و ارقام درحالی رقم خورده است که در سال ۲۰۱۷ فقط ۵.۴ میلیارد دلار از طریق عرضه اولیه جمعآوری شده بود. استخراج نقدینگی در اواسط سال ۲۰۲۰ در مقیاس بزرگ به میان آمد و روندی جدید محسوب میشود.
اما برای بسیاری این سوال هنوز بدون پاسخ باقی مانده است. آیا این رونق در نهایت سقوط خواهد کرد؟ آیا بار دیگر سرمایهگذارانی که دنبال بازدهی بالا هستند ضرر خواهند کرد؟ یا اینکه نه این روند با قدرت به حرکت خود ادامه خواهد داد.
ICO و استخراج نقدینگی ویژگیهای مشترکی دارند. مانند سایر سرمایهگذاریها هنوز هم مسئولیت سرمایهگذاری بر عهده سرمایهگذار است و باید بداند که به چه پروژهای وارد شده است و خطرات آن را مد نظر قرار دهد.
اما میان ICO و استخراج نقدینگی تفاوتهای اساسی نیز وجود دارد. تفاوتهایی که استخراج نقدینگی را به مدل پایدارتری در بلند مدت هم برای توسعه دهندگان و هم سرمایه گذاران تبدیل میکند. بیایید با هم تفاوتهای میان ICO و استخراج نقدینگی را بررسی کنیم.
عرضه اولیه کوین در مقابل استخراج نقدینگی
ICOها در حقیقت مکانیزمی برای توزیع رمزارزها، به دست آوردن بودجه و ساخت پایگاه کاربری را فراهم کرد. با این حال کمی بعد برخی از نقایص ذاتی این سیستم آشکار شد. سرمایهگذاران معمولاً بلافاصله پس از عرضه اولیه کوین سود کلانی را به دست میآوردند اما ارزش کوینها اغلب بلافاصله کاهش مییافت. از آنجا که این کوینها هیچگونه قابلیت درآمدزایی فراتر از ارزش بازارشان و همچنین حق حاکمیت بر پروژه را اعطا نمیکردند، انگیزه کمی برای سرمایهگذاران باقی میماند. بسیاری از سرمایهگذاران اولیه پس از کسب سودهای ابتدایی کوینهای خود را نقد کردند و خارج شدند. علاوه بر این، ثابت شده که برخی از پروژههای عرضه اولیه کلاهبرداری هستند و یا برخی از آنها پروژههای ضعیفی هستند که با مدیریت نامناسب سرمایه اولیه جذب شده را صرف زیاده خواهی خود میکنند.
اما استخراج نقدینگی بر اساس اصولی کاملاً متفاوت عمل میکند. از آنجا که حجم معاملات در صرافیهای غیرمتمرکز از همتایان متمرکز خود پیشی گرفته است، قابلیت عرضه در بازار یک توکن به داشتن نقدینگی کافی در صرافیهای غیرمتمرکز بستگی دارد. با این حال، جذب نقدینگی برای حمایت از یک صرافی غیرمتمرکز، پلفترم وام دهی و … یک چالش است.
توزیع توکن به ارائهدهندگان نقدینگی مکانیزم اصلی جذب اولیه نقدینگی مورد نیاز است. این توکنها با ایجاد حس مالکیت در پروژه و همچنین ماندگاری طولانی مدت، باعث جذب بیشتر کاربران میشوند و از همین رو نقدینگی بیشتری نیز جذب خواهد شد. نقدینگی بیشتر نیز به نوبه خود کاربران بیشتری را جذب میکند و هرچه تعداد کاربران افزایش یابد، میزان سود تأمینکنندگان نقدینگی بالاتر میرود.
علاوه بر این لازم است به تفاوت میان ویژگیهای دیفای و حباب عرضه اولیه نگاهی بیندازیم. در حالی که اغلب، سرمایهگذاران خرد با ICO دست و پنجه نرم میکنند، ما شاهد تعداد کمتری از سرمایهگذاران با دانش کاملاً تخصصی در مورد بازار در اکوسیستم دیفای هستیم.
هر گردی گردو نیست؛ کاملاً در مورد پروژهها تحقیق کنید
در حالی که بسیاری معتقدند که استخراج نقدینگی و دیفای، به طور کلی بر اساس اصول محکمی پایهگذاری شده اند، اما تمام پروژهها از ارزش یکسانی بهرهمند نیستند. هر سرمایهگذار موظف است به خوبی درک کند که درگیر چه چیزی خواهد شد. هر پروژه دارای رهبر، ساختارهای حاکمیتی، برنامههای بازاریابی، نوآوریها، چارچوبهای امنیتی و برنامههای مختلفی برای ایجاد مشارکت و تشویق کاربران است. توجه به همه این عوامل در تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری بسیار مهم است.
کلام آخر
کمی به تاریخ نگاهی بیاندازید. سرعت رشد نوآوریها به ما این موضوع را یادآوری میکند که تغییر و پیشرفت ادامه خواهد یافت اما همیشه قابل پیشبینی نخواهد بود. در حالی که روشهای مختلف سرمایهگذاری در بستر فناوری بلاکچین در حال ظهور هستند، به نظر میرسد که این تازه شروعی برای استخراج نقدینگی باشد. شما نیز میتوانید نظرات خود را در با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.