رویای «کامپیوتر جهانی» واقعا غیرمتمرکز بر بستر بلاکچین همچنان چالشی بزرگ است، زیرا پلتفرمهای سنتی مانند اتریوم با محدودیتهای مقیاسپذیری و هزینه بالا دستوپنجه نرم میکنند. اکنون، دو مدعی اصلی، AO و ICP، با هدف ارائه رایانش عمومی مقیاسپذیر و مقرونبهصرفه برای کاربردهای پیچیده، از جمله هوش مصنوعی، وارد عرصه شدهاند.
در این مقاله از میهن بلاکچین، به کاوش عمیق در تفاوتهای بنیادین این دو غول نوظهور میپردازیم و معماری ماژولار AO را در مقابل رویکرد ساختاریافته و یکپارچه ICP قرار میدهیم. بررسی دقیق این رقابت و تحلیل نقاط قوت و ضعف هر کدام که در ادامه میآید، کلیدی برای درک چشمانداز آینده زیرساخت وب ۳ و شناسایی مدعی اصلی عنوان «کامپیوتر جهانی» است.
مقدمه
در دنیای بلاکچین، رایانش غیرمتمرکز (Decentralized Computing) سرزمینی موعود است که دستیابی به آن دشوار بهنظر میرسد. پلتفرمهای سنتی قرارداد هوشمند (Smart Contract) مانند اتریوم (Ethereum) بهدلیل هزینههای بالای محاسباتی و مقیاسپذیری محدود، با محدودیت روبرو هستند، در حالی که نسل جدید معماری رایانشی در تلاش برای شکستن این محدودیتهاست. AO و ICP در حال حاضر دو پارادایم شاخص در این حوزه هستند؛ یکی بر جداسازی ماژولار (Modular Decoupling) و مقیاسپذیری نامحدود تمرکز داشته و دیگری بر مدیریت ساختاریافته (Structured Management) و امنیت بالا تأکید دارد.
اگر کنجکاوید درباره آینده بلاکچین بدانید و میخواهید بدانید یک پلتفرم رایانشی قابل تأیید (Verifiable) و غیرمتمرکز در عصر هوش مصنوعی (AI) چگونه خواهد بود یا اگر بهدنبال روایتهای جدید زنجیرههای عمومی و فرصتهای سرمایهگذاری هستید، این مقاله قطعا ارزش خواندن دارد. این مطلب نه تنها تحلیلی دقیق از سازوکارهای اصلی، مدلهای اجماع (Consensus) و مقیاسپذیری AO و ICP ارائه میدهد، بلکه به مقایسه آنها از نظر امنیت، درجه تمرکززدایی (Decentralization) و پتانسیل آینده نیز میپردازد.
در صنعت کریپتو که بهسرعت در حال تغییر است، «کامپیوتر جهانی» (World Computer) واقعی چیست؟ نتیجه این رقابت ممکن است آینده وب ۳ (Web3) را تعیین کند.
یکپارچهسازی با هوش مصنوعی به یک ترند داغ در دنیای کریپتوی امروز تبدیل شده است و تعداد بیشماری از ایجنتهای هوش مصنوعی (AI Agents) شروع به صدور، نگهداری و معامله ارزهای دیجیتال کردهاند. پذیرش برنامههای کاربردی جدید، همراه با تقاضا برای زیرساختهای جدید، زیرساخت رایانش هوش مصنوعی قابل تأیید و غیرمتمرکز را بیش از پیش با اهمیت میسازد. با این حال، پلتفرمهای قرارداد هوشمند به نمایندگی اتریوم و پلتفرمهای قدرت محاسباتی غیرمتمرکز به نمایندگی آکاش (Akash) و IO نمیتوانند بهطور همزمان نیازهای قابلیت تأیید و تمرکززدایی را برآورده کنند.
در سال ۲۰۲۴، تیم پشتیبان پروتکل ذخیرهسازی غیرمتمرکز شناختهشده آرویو (Arweave)، معماری AO را معرفی کرد؛ یک شبکه رایانش عمومی غیرمتمرکز که از مقیاسپذیری سریع و کارمزد پایین پشتیبانی میکند و قادر به اجرای بسیاری از وظایف محاسباتی سنگین، مانند فرآیندهای استنتاج (Inference) ایجنتهای هوش مصنوعی است.
منابع محاسباتی در AO از طریق قوانین انتقال پیام AO بهطور ارگانیک یکپارچه میشوند. این قوانین ترتیب و محتوای درخواستها را بر اساس اجماع هولوگرافیک (Holographic Consensus) آرویو به صورت تغییرناپذیر ثبت میکنند و بههر کسی اجازه میدهند تا از طریق محاسبه مجدد (Recomputation) به حالت (State) صحیح دست یابد. با تضمینهای امنیتی اپتیمیستیک (Optimistic)، این امر قابلیت تأیید محاسبات را محقق میسازد.
شبکه محاسباتی AO دیگر نیازی به اجماع روی کل فرآیند محاسباتی ندارد که انعطافپذیری و کارایی بالای شبکه را تضمین میکند؛ فرآیندها (Processes) که میتوان آنها را «قراردادهای هوشمند» در نظر گرفت، با استفاده از مدل اکتور (Actor) اجرا میشوند و از طریق پیامها بدون نیاز به حفظ حالت داده به اشتراک گذاشتهشده (Shared State Data) با یکدیگر تعامل دارند. این طراحی تا حدودی شبیه به اینترنت کامپیوتر (ICP) دفینیتی (DFINITY) است که از طریق یک زیرشبکه (Subnet) ساختاریافته از منابع محاسباتی به اهداف مشابهی دست مییابد. توسعهدهندگان اغلب این دو را با هم مقایسه میکنند.
رایانش مبتنی بر اجماع در مقابل رایانش عمومی
هم ICP و هم AO با هدف دستیابی به مقیاسپذیری انعطافپذیر محاسبات از طریق جداسازی اجماع از محتوای محاسبات، تلاش میکنند تا محاسبات ارزانتر ارائه داده و مسائل پیچیدهتری را مدیریت کنند. در مقابل، شبکههای سنتی قرارداد هوشمند، به نمایندگی اتریوم، دارای یک حافظه استیت مشترک برای تمام نودهای (Nodes) محاسباتی در شبکه هستند و هرگونه محاسبهای که استیت را تغییر دهد، نیازمند آن است که تمام نودها در شبکه بهطور همزمان محاسبات اضافی (Redundant) را برای رسیدن به اجماع انجام دهند. در این طراحی کاملاً اضافی، منحصر به فرد بودن اجماع تضمین میشود، اما هزینه محاسبات بسیار بالا بوده و مقیاسپذیری ظرفیت محاسباتی شبکه دشوار است و آن را تنها برای مدیریت تراکنشهای با ارزش بالا مناسب میسازد؛ حتی در زنجیرههای عمومی با کارایی بالا مانند سولانا (Solana)، تأمین نیازهای محاسباتی فشرده هوش مصنوعی چالشبرانگیز است.
بهعنوان شبکههای رایانش عمومی، نه AO و نه ICP حافظه وضعیت مشترک جهانی ندارند؛ بنابراین نیازی به رسیدن به اجماع در مورد فرآیند محاسباتی که وضعیت را تغییر میدهد نیست. اجماع فقط برای ترتیب اجرای تراکنشها/درخواستها لازم است و پس از آن نتایج محاسبات تأیید میشوند. بر اساس فرضیات آپتیمیستیک در مورد امنیت ماشینهای مجازی نودها، تا زمانی که محتوا و ترتیب درخواست ورودی سازگار باشند، استیت نهایی نیز سازگار خواهد بود. محاسبه تغییرات وضعیت در قراردادهای هوشمند که در ICP بهعنوان «کانتینر» (Container) و در AO بهعنوان فرایند (Process) نامیده میشوند، میتواند بهصورت موازی در چندین نود، بدون اینکه لازم باشد همه نودها دقیقاً همان وظیفه را همزمان محاسبه کنند، انجام شود. این امر هزینه محاسبات را بهشدت کاهش و مقیاسپذیری را افزایش میدهد؛ بنابراین از عملیات معاملاتی پیچیدهتر، از جمله عملیات غیرمتمرکز مدلهای هوش مصنوعی، پشتیبانی میکند. هم AO و هم ICP ادعای «مقیاسپذیری نامحدود» (Infinite Scalability) دارند و تفاوتها را در ادامه مقایسه خواهیم کرد.
از آنجایی که شبکه دیگر بهطور مشترک یک داده استیت عمومی بزرگ را نگهداری نمیکند، هر قرارداد هوشمند، قادر به پردازش مستقل تراکنشها در نظر گرفته میشود و قراردادهای هوشمند از طریق پیامها بهصورت ناهمزمان (Asynchronous) با یکدیگر تعامل دارند. بنابراین، شبکههای رایانش عمومی غیرمتمرکز اغلب از مدل برنامهنویسی اکتور استفاده میکنند که باعث میشود ترکیبپذیری (Composability) بین کسبوکارهای قراردادی در مقایسه با پلتفرمهای قرارداد هوشمند مانند اتریوم نسبتاً ضعیفتر باشد و چالشهای خاصی را برای دیفای (DeFi) ایجاد کند. با این حال، استانداردهای برنامهنویسی کسبوکاری خاص هنوز هم میتوانند برای رفع این مشکل استفاده شوند. بهعنوان مثال، پروتکل فیوژنفای (FusionFi) در شبکه AO منطق کسبوکار دیفای را از طریق یک مدل یکپارچه «بلیط-تسویه» (Ticket-Settlement) برای دستیابی به تعاملپذیری (Interoperability) استاندارد میکند. از آنجایی که اکوسیستم AO هنوز در مراحل اولیه خود است، چنین پروتکلهایی را میتوان کاملا آیندهنگرانه در نظر گرفت.
پیادهسازی AO
AO بر پایه شبکه ذخیرهسازی دائمی آرویو ساخته شده و از طریق یک شبکه نود جدید اجرا میشود. نودهای آن به سه گروه تقسیم میشوند:
- واحدهای پیام (Message Units – MU)
- واحدهای محاسباتی (Computing Units – CU)
- واحدهای زمانبندی (Scheduling Units – SU)
در شبکه AO، قراردادهای هوشمند بهعنوان «فرایند» (Processes) نامیده میشوند و مجموعهای از کدهای قابل اجرا هستند که بهطور دائم در آرویو ذخیره میشوند.
هنگامی که کاربر نیاز به تعامل با یک فرایند دارد، میتواند درخواستی را امضا و ارسال کند. AO فرمت پیامها را مشخص میکند که توسط واحدهای پیام AO (MU) پذیرفته شده، امضاها تأیید و به واحدهای زمانبندی (SU) ارسال میشوند. واحد زمانبندی بهطور مداوم درخواستها را دریافت میکند، یک شماره منحصر به فرد به هر پیام اختصاص میدهد و سپس نتایج را در شبکه آرویو آپلود میکند که در مورد ترتیب تراکنش به اجماع میرسد. هنگامی که اجماع در مورد ترتیب تراکنش حاصل شد، وظیفه به واحدهای محاسباتی (CU) اختصاص مییابد. CU محاسبات خاص را انجام میدهد، مقادیر وضعیت را تغییر میدهد، نتایج را به واحد پیام برمیگرداند و در نهایت آنها را به کاربر ارسال میکند یا بهعنوان درخواستی برای فرایند بعدی دوباره وارد SU میشود.
واحدهای زمانبندی را میتوان نقطه اتصال بین AO و لایه اجماع آرویو در نظر گرفت، در حالی که واحد محاسباتی یک شبکه قدرت محاسباتی غیرمتمرکز است. واضح است که منابع اجماع و محاسباتی در شبکه AO کاملا از هم جدا شدهاند، بنابراین با پیوستن نودهای بیشتر و با کارایی بالاتر به گروه CU، کل AO قابلیتهای محاسباتی قویتری بهدست میآورد، از فرآیندهای بیشتر و محاسبات فرآیندی پیچیدهتر پشتیبانی میکند و از نظر مقیاسپذیری به عرضه انعطافپذیر بر اساس تقاضا دست مییابد.
اکنون سوال اینجاست که قابلیت تأیید نتایج محاسباتی آن چگونه تضمین میشود؟ AO از یک رویکرد اقتصادی استفاده میکند و از نودهای CU و SU میخواهد که مقدار مشخصی از داراییهای AO را استیک (Stake) کنند. CUها بر اساس عواملی مانند عملکرد محاسباتی و قیمت رقابت میکنند و با ارائه قدرت محاسباتی درآمد کسب میکنند.
از آنجایی که تمام درخواستها در اجماع آرویو ثبت میشوند، هر کسی میتواند این درخواستها را ردیابی کند تا کل تغییر استیت فرایند را بازسازی کند. اگر حملات مخرب یا خطاهای محاسباتی شناسایی شوند، میتوان چالشهایی (Challenges) را علیه شبکه AO آغاز کرد و با معرفی نودهای CU بیشتر برای محاسبه مجدد، نتایج صحیح را بهدست آورد. AO استیک شده توسط نود خاطی ضبط (Forfeit) خواهد شد. آرویو وضعیت فرآیندهای در حال اجرا در شبکه AO را تأیید نکرده و فقط تراکنشهای صحیح را ثبت میکند. آرویو قابلیت محاسباتی ندارد و فرآیند چالش در داخل شبکه AO رخ میدهد. فرآیندهای موجود در AO را میتوان بهعنوان یک «زنجیره مستقل» (Sovereign Chain) با اجماع خاص خود و آرویو را میتوان لایه دسترسی به داده (Data Availability – DA) آن در نظر گرفت.
AO انعطافپذیری کاملی به توسعهدهندگان میدهد و به آنها اجازه میدهد آزادانه نودها را در بازار CU انتخاب کنند و ماشینهای مجازی (Virtual Machines) را برای اجرای برنامهها و حتی مکانیزمهای اجماع درون فرآیندها را سفارشیسازی کنند.
پیادهسازی ICP
اینترنت کامپیوتر (ICP) برخلاف AO که منابع را به چندین گروه گره مجزا تفکیک میکند، از ساختار نود دیتاسنتر سازگارتری استفاده میکند و یک سیستم منابع ساختاریافته چند-زیرشبکهای (multi-subnet) ارائه میدهد که شامل: دیتاسنتر، نودها، زیرشبکهها و کانتینرهای نرمافزاری است.
در پایینترین سطح شبکه ICP، مجموعهای از دیتاسنترهای غیرمتمرکز قرار دارند که برنامه کلاینت ICP را اجرا میکنند که بر اساس عملکرد، یک سری نود با منابع محاسباتی استاندارد را مجازیسازی میکند. این نودها بهطور تصادفی توسط کد حاکمیت اصلی ICP، یعنی NNS، ترکیب میشوند تا یک زیرشبکه را تشکیل دهند. نودهای تحت یک زیرشبکه وظایف محاسباتی را انجام میدهند، به اجماع میرسند و بلاکها را تولید و منتشر میکنند. نودها در یک زیرشبکه از طریق یک تحمل خطای بیزانسی (BFT) تعاملی بهینهشده به اجماع میرسند.
چندین زیرشبکه بهطور همزمان در شبکه ICP وجود دارند، به طوری که گروهی از نودها فقط یک زیرشبکه را اجرا و اجماع داخلی را حفظ میکنند. زیرشبکههای مختلف میتوانند بهصورت موازی با نرخ یکسان بلاک تولید کنند و میتوانند از طریق درخواستهای بین-زیرشبکهای (cross-subnet) با هم تعامل داشته باشند.
در زیرشبکههای مختلف، منابع نود بهعنوان «کانتینر» انتزاع میشوند که کسبوکارها درون کانتینرها اجرا شده و زیرشبکهها استیت مشترک بزرگی ندارند. کانتینرها فقط استیت خود را حفظ میکنند و دارای محدودیت ظرفیت حداکثر هستند (بهدلیل محدودیتهای ماشین مجازی Wasm) و بلاکهای زیرشبکه استیت کانتینرها در شبکه را ثبت نمیکنند.
درون همان زیرشبکه، وظایف محاسباتی بهصورت اضافی در تمام نودها و در زیرشبکههای مختلف بهصورت موازی اجرا میشوند. هنگامی که شبکه نیاز به مقیاسپذیری دارد، سیستم حاکمیت اصلی ICP، یعنی NNS، بهصورت پویا زیرشبکهها را اضافه و ادغام میکند تا نیازهای استفاده را برآورده سازد.
مقایسه AO و ICP
هم AO و هم ICP بر پایه مدل پیامرسانی اکتور ساخته شدهاند که یک چارچوب معمول برای شبکههای محاسباتی توزیعشده همزمان است و هر دو بهطور پیشفرض از WebAssembly بهعنوان ماشین مجازی اجرایی استفاده میکنند.
برخلاف بلاکچینهای سنتی، AO و ICP مفاهیم داده و زنجیره را ندارند. بنابراین، تحت مدل اکتور، نتایج اجرای ماشین مجازی پیشفرض دترمینیستیک (Deterministic) است، بنابراین سیستم فقط باید از سازگاری درخواستهای تراکنش اطمینان حاصل کند تا به سازگاری مقادیر استیت درون فرآیندها دست یابد. چندین اکتور میتوانند بهصورت موازی اجرا شوند و فضای قابل توجهی برای مقیاسپذیری فراهم میکنند و هزینه محاسبات را به اندازهای پایین میآورند که از وظایف رایانش عمومی مانند اجرای هوش مصنوعی پشتیبانی کند.
با این حال، از نظر فلسفه کلی طراحی، AO و ICP در دو سر طیف کاملا متضاد قرار دارند.
ساختاریافته در مقابل ماژولار
فلسفه طراحی ICP شبیه مدلهای شبکه سنتی است و منابع را از دیتاسنترهای زیربنایی به خدمات ثابت، از جمله ذخیرهسازی گرم (Hot storage)، محاسبات و منابع انتقال، انتزاع میکند. در مقابل، AO از طراحی ماژولار استفاده میکند که برای توسعهدهندگان کریپتو آشناتر است و منابعی مانند انتقال، تأیید اجماع، محاسبات و ذخیرهسازی را کاملاً جدا میسازد و در نتیجه چندین گروه نود مجزا را متمایز میکند.
بنابراین، برای ICP، الزامات سختافزاری برای نودها در شبکه بسیار بالاست، زیرا باید حداقل الزامات اجماع سیستم را برآورده کنند.
توسعهدهندگان باید استاندارد یکپارچهای را برای خدمات میزبانی برنامه بپذیرند و منابع مرتبط با این خدمات در کانتینرهای جداگانه محدود میشوند. بهعنوان مثال، حداکثر حافظه موجود برای کانتینر فعلی ۴ گیگابایت است که ظهور برخی برنامهها مانند اجرای مدلهای بزرگتر هوش مصنوعی را نیز محدود میکند.
ICP همچنین تلاش میکند تا با ایجاد زیرشبکههای با ویژگیهای مختلف، نیازهای متنوعی را فراهم کند، اما این امر به برنامهریزی و توسعه کلی بنیاد DFINITY بستگی دارد.
برای AO، واحد محاسبات شبیه به یک بازار آزاد قدرت محاسباتی است که توسعهدهندگان میتوانند مشخصات و تعداد نودها را بر اساس نیازها و ترجیحات قیمتی خود انتخاب کنند. بنابراین، توسعهدهندگان میتوانند تقریباً هر فرآیندی را در AO اجرا کنند. این امر برای مشارکتکنندگان نود مطلوبتر است، زیرا CU و MU میتوانند به مقیاسپذیری مستقل دست یابند و در نتیجه درجه تمرکززدایی بالاتری حاصل شود.
ماژولار بودن بالای AO از سفارشیسازی ماشینهای مجازی، مدلهای ترتیبدهی تراکنش، مدلهای پیامرسانی و روشهای پرداخت پشتیبانی میکند. بنابراین، اگر توسعهدهندگان به یک محیط محاسباتی خصوصی نیاز داشته باشند، میتوانند CU را در یک محیط اجرای بدون نیاز به اعتماد (TEE)، بدون اینکه منتظر توسعه رسمی AO باشند، انتخاب کنند. ماژولار بودن انعطافپذیری بیشتری به ارمغان میآورد و هزینههای ورود را برای برخی از توسعهدهندگان کاهش میدهد.
امنیت
ICP برای عملیات به زیرشبکهها متکی است و هنگامی که فرآیندها در زیرشبکهها میزبانی میشوند، فرآیند محاسبه در تمام نودهای زیرشبکه اجرا میشود و تأیید استیت توسط اجماع BFT بهبود یافته در بین تمام نودهای زیرشبکه تکمیل میشود. اگرچه این باعث ایجاد مقداری افزونگی میشود، امنیت فرآیندها کاملاً با امنیت زیرشبکه سازگار است.
درون یک زیرشبکه، هنگامی که دو فرآیند یکدیگر را فراخوانی میکنند، مانند زمانی که ورودی فرآیند B خروجی فرآیند A است، نیازی به در نظر گرفتن مسائل امنیتی اضافی نیست. تنها هنگام عبور از دو زیرشبکه است که باید تفاوت امنیتی بین آن دو در نظر گرفته شود. در حال حاضر، تعداد نودها در یک زیرشبکه بین ۱۳ تا ۳۴ متغیر است و زمان نهایی شدن قطعیت (Final Determinism) ۲ ثانیه است.
در AO، فرآیند محاسبه به CUهایی که توسط توسعهدهندگان در بازار انتخاب شدهاند، واگذار میشود. از نظر امنیتی، AO رویکردی مبتنی بر اقتصاد توکنی (token-economics) اتخاذ میکند و با این فرض که نتایج محاسباتی قابل اعتماد هستند، از نودهای CU میخواهد AO را استیک کنند. AO تمام درخواستها را از طریق اجماع در آرویو ثبت میکند، بنابراین هر کسی میتواند سوابق عمومی را بخواند و صحت استیت فعلی را از طریق محاسبه مجدد گامبهگام تأیید کند. در صورت بروز مشکل، میتوان CUهای بیشتری را در بازار برای شرکت در محاسبه انتخاب کرد تا به اجماع دقیقتری دست یافت و استیک CU خاطی ضبط خواهد شد.
این امر اجماع را کاملا از محاسبات جدا میکند و به AO مقیاسپذیری و انعطافپذیری بسیار برتری نسبت به ICP میدهد. توسعه دهندگان بدون نیاز به تأیید، حتی میتوانند محاسبات را در دستگاههای لوکال خود انجام دهند و بهسادگی دستورات را از طریق SU به آرویو آپلود کنند.
البته، این امر مسائلی را برای فراخوانیهای بین-فرآیندی (inter-process calls) نیز بههمراه دارد، زیرا فرآیندهای مختلف ممکن است تحت تضمینهای امنیتی متفاوتی عمل کنند. بهعنوان مثال، اگر فرآیند B دارای ۹ واحد محاسباتی باشد که محاسبات اضافی را انجام میدهند در حالی که فرآیند A فقط یک CU در حال اجرا دارد، آنگاه برای اینکه فرآیند B درخواستهای فرآیند A را بپذیرد، باید در نظر بگیرد که آیا فرآیند A نتایج نادرستی را منتقل خواهد کرد یا خیر؟ بنابراین، تعاملات بین-فرآیندی تحت تأثیر امنیت قرار میگیرند. این امر همچنین منجر به زمانهای طولانیتری برای نهایی شدن قطعیت میشود و احتمالا برای تأیید از آرویو به نیم ساعت زمان نیاز دارد. راه حل این است که حداقل تعداد CUها و استانداردها تعیین شود و در عین حال زمانهای تأیید نهایی متفاوتی برای تراکنشهای با ارزشهای مختلف مورد نیاز باشد.
با این وجود، AO مزیتی دارد که ICP فاقد آن است و آن یک ذخیرهسازی دائمی حاوی تمام تاریخچه تراکنشهاست. هر کسی میتواند استیت را در هر لحظه بازپخش (Replay) کند. اگرچه AO مدل سنتی بلاک و زنجیره را ندارد، این امر بیشتر با ایده قابلیت تأیید در کریپتو همخوانی دارد. در مقابل، در ICP، نودهای زیرشبکه فقط مسئول محاسبات و اجماع بر نتایج هستند و هر درخواست تراکنش را ذخیره نمیکنند که باعث میشود اطلاعات تاریخی قابل تأیید نباشد. این بدان معناست که ICP دارای DA یکپارچه نیست؛ اگر یک کانتینر رفتار نادرستی داشته باشد و تصمیم به حذف آن گرفته شود، عمل نادرست هیچ اثری باقی نخواهد گذاشت. اگرچه توسعهدهندگان ICP بهطور خودجوش مجموعهای از کانتینرهای دفتر کل (ledger) را برای ثبت تاریخچه فراخوانیها ایجاد کردهاند، پذیرش این موضوع برای توسعهدهندگان کریپتو هنوز نسبتاً دشوار است.
درجه تمرکززدایی
درجه تمرکززدایی در ICP همواره مورد انتقاد بوده است. وظایف سطح سیستمی مانند ثبت نود، ایجاد زیرشبکه و یکپارچهسازی، نیازمند تصمیمگیری توسط یک سیستم حاکمیتی به نام NNS است. هولدرهای ICP باید از طریق استیکینگ در NNS شرکت کنند و برای دستیابی به قابلیتهای رایانش عمومی تحت چندین کپی، الزامات سختافزاری برای نودها نیز بسیار بالاست. این امر یک آستانه مشارکت بسیار بالا ایجاد میکند. بنابراین، تحقق ویژگیها و قابلیتهای جدید در ICP به خروج زیرشبکههای جدید بستگی دارد که باید توسط NNS اداره شوند و بیشتر به بنیاد DFINITY که مقدار زیادی قدرت رأیدهی در اختیار دارد، وابسته است.
در مقابل، رویکرد کاملاً تفکیکشده AO قدرت بیشتری را به توسعهدهندگان بازمیگرداند. یک فرآیند مستقل را میتوان بهعنوان زیرشبکهای مستقل، یک L2 مستقل (sovereign L2) در نظر گرفت که توسعهدهندگان فقط باید هزینه پرداخت کنند. طراحی ماژولار همچنین معرفی ویژگیهای جدید را برای توسعهدهندگان تسهیل میکند. برای ارائهدهندگان نود، هزینه مشارکت نیز در مقایسه با ICP پایینتر است.
نتیجهگیری
ایدهآل کامپیوتر جهانی هنوز بهدست نیامده است. ICP امنیت بهتر و نهایی شدن سریع را ارائه میدهد، اما سیستم آن پیچیدهتر است، مشمول محدودیتهای بیشتری است و در برخی طراحیها بهسختی مورد پذیرش توسعهدهندگان کریپتو قرار میگیرد. در مقابل، طراحی بسیار تفکیکشده AO مقیاسپذیری را آسانتر میسازد و در عین حال انعطافپذیری بیشتری را فراهم میکند که مورد علاقه توسعهدهندگان قرار خواهد گرفت، اما پیچیدگیهایی را در زمینه امنیت نیز به همراه دارد.
از دیدگاه توسعه، در دنیای کریپتو که بهسرعت در حال تغییر است، چالشبرانگیز است که یک پارادایم واحد بتواند برای مدت طولانی تسلط مطلق خود را حفظ کند؛ حتی اتریوم نیز با رقابت روبرو است. تنها با تفکیکپذیری و ماژولار بودن بیشتر است که سیستمها میتوانند بهسرعت تکامل یابند، با چالشها سازگار شوند و زنده بمانند. AO بهعنوان یک بازیگر تازهوارد، قرار است به یک رقیب قدرتمند در رایانش عمومی غیرمتمرکز، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی، تبدیل شود.