
در مقالات قبلی، فناوریهای زیر بنای بلاک چین و تاریخچهای در مورد نحوه شروع این فناوری بیان شد. تمرکز اصلی آن مقاله بر توسعه رمزگذاری PGP توسط Phil Zimmermann، نرمافزارهای متن باز شگفت انگیز و شبکههای همتا به همتایی بود که متوقف کردن آنها تقریبا غیرممکن است. اما چگونه همه این چیزها کنار هم گرد آمدند و آنچه را که ما امروزه به عنوان بیت کوین می شناسیم، پدید آوردند؟ با ناگفتههای تاریخ بیت کوین (Bitcoin History) همراه ما باشید.
در اواخر سال ۱۹۹۲، سه نفر با نام های Eric Hughes یک ریاضیدان از دانشگاه کالیفورنیا، Tim May یک تاجر بازنشسته که برای Intel کار کرده بود و john Gilmore دانشمند کامپیوتری که پنجمین کارمند Sunmicrosystems بود که هر سه نفر در جوانی بازنشست شده بودند، بیست نفر از دوستان نزدیک خود را به یک جلسه غیر رسمی دعوت کردند تا بعضی از نگران کنندهترین مسائل مربوط به رمزنگاری و برنامه نویسی جهان را مورد بحث قرار دهند.
Cypherpunkها ( طرفداران رمزنگاری )؛ تاریخ بیت کوین از اینجا شروع شد!
آن جلسه سرانجام منجر به برگزاری یک ملاقات ماهانه در شرکت john Gilmore یعنی Cygnus Solutions شد. در یکی از اولین ملاقاتها، Jude Milhon که هکر و نویسنده است و بیشتر با نام مستعار St.Jude شناخته شده است، این گروه را به عنوان Cypherpunks توصیف کرد که در آن با کلمه Cipher یا Cypher (کد) که یکی از روشهای اجرای رمزگذاری و رمزگشایی است را با کلمه cyberpunk که یک مقوله تخیلی است و توسط نویسندگان علمی-تخیلی مشهور شده است، ترکیب کرد.
این نهضت تماما نتیجه آن ملاقاتهای ساده بود. همزمان با رشد گروه، تصمیم گرفته شد که یک لیست پستی تنظیم شود و به دیگر طرفداران رمزنگاری در خارج از حوزه خلیج سان فرانسیسکو هم اجازه ملحق شدن داده شود.
این لیست پستی سریعا بر محبوبیت آن افزود و دارای صدها عضو شد که به مبادله ایدهها، بحث در مورد توسعهها و آزمایش کدها به صورت روزانه میپرداختند. این تبادلات دانش از طریق استفاده از روشهای نوین رمزگذاری آن زمان مانند پی جی پی (PGP) اتفاق افتاد تا بدین وسیله حریم خصوصی در شکل کامل خود تضمین شود. در نتیجه این امر، ایدهها آزادانه به اشتراک گذاشته میشدند.
این حریم خصوصی و آزادی باعث بحثهایی آزادانه در گسترهای از موضوعات مختلف از ایدههای فنی مانند ریاضیات، رمزنگاری و علوم کامپیوتر گرفته تا مباحثات فلسفی و سیاسی شد؛ اگرچه هرگز توافق کاملی بر یک چیز صورت نمیگرفت، اما این میدان بازی بود که حریم خصوصی شخصی و آزادی شخصی در نهایت بالای هر گونه ملاحظات دیگری قرار داشت.
ایدههای اصلی زیربنای تاریخ بیت کوین را میتوان در اعلامیه cypherpunk که توسط Eric Hughes در سال ۱۹۹۳ نوشته شده است، پیدا کرد؛ اصل کلیدی زیربنای این اعلامیه اهمیت حریم خصوصی است. به وضوح میتوان دید که ایدههای موجود در این اعلامیه، الهامبخش بسیاری از بزرگترین ارزهای دیجیتال امروز هستند. این اعلامیه در ارتباط با حریم خصوصی چنین میگوید:
در عصر الکترونیک، حریم خصوصی برای یک جامعه باز ضروری است. حریم خصوصی به معنی پنهان کاری نیست؛ منظور از یک مسئله خصوصی چیزی است که فرد نمیخواهد همه جهان در مورد آن بدانند، اما پنهان کاری و مسائل سری چیزهایی هستند که فرد نمیخواهد هیچ کس در مورد آنها بداند. حریم خصوصی قدرتی است که افراد با انتخاب خود به افشاسازی خود برای جهان میپردازند.
در آن اعلامیه حتی مثالهایی خیلی عملی که مستقیما مربوط به تراکنشهای روزمره هستند، ذکر شده است:
وقتی که من مجلهای را در یک مغازه میخرم و به فروشنده پول نقد میدهم، نیازی به این نیست که هویت من آشکار شود. وقتی که من از فراهم کننده پست الکترونیک خود تقاضا میکنم که به ارسال و دریافت پیام بپردازد، فراهم کننده این سرویس لازم نیست بداند که من با چه کسی صحبت میکنم و یا چه میگویم و دیگران به من چه میگویند؛ فراهم کننده این سرویس تنها لازم است بداند که چگونه پیام را به آنجا برساند و من چقدر کارمزد به آنها بدهکار میشوم. بنابراین، حریم خصوصی در یک جامعه باز نیازمند سیستمهای تراکنش ناشناس است. تا به حال، پول نقد چنین نقشی را بازی کرده است. یک سیستم تراکنش ناشناس، یک سیستم تراکنش سری نیست؛ یک سیستم ناشناس به افراد قدرت میدهد تا هر زمانی که خودشان مایل باشند، هویت خود را آشکار کنند. این در واقع ماهیت و اساس حریم خصوصی است.
بر اساس این اصول بود که تلاشهایی برای توسعه ارزهای دیجیتال در تاریخ بیت کوین انجام شد.
تلاشهای ابتدایی در تاریخ بیت کوین
اولین تلاش برای ایجاد چنین سیستم تراکنش ناشناسی، توسط دکتر Adam در سال ۱۹۹۷ انجام گرفت و در آن زمان او Hashcash را ایجاد کرد. در اساس، این اختراع، یک مکانیزم ضداسپم بود که زمان و هزینه قدرت محاسباتی را به ارسال ایمیل اضافه میکرد و در نتیجه ارسال اسپم را غیراقتصادی میکرد؛ یک فرستنده باید ثابت میکرد که آنها قدرت محاسباتی برای ایجاد یک برچسب را در هدر ایمیل صرف کردهاند که قبل از ارسال ایمیل این کار باید انجام میگرفت (مشابه استفاده از گواه اثبات کار یا الگوریتم PoW در بیت کوین).
در سال بعد، Wei Dai پیشنهادی را برای B-Money منتشر کرد. پیشنهاد او شامل دو روش برای حفظ دادههای تراکنش بود. در روش اول هر مشارکت کننده در شبکه پایگاه، داده جداگانهای را در مورد مقدار پول متعلق به کاربران حفظ میکرد.
در روش دوم، همه دادههای ثبت شده توسط گروه خاصی از کاربران نگهداری میشدند. در این روش، گروه کاربرانی که حفاظت از سوابق را بر عهده دارند دارای انگیزه صداقت هستند؛ زیرا آنها پول خود را به داخل یک اکانت خاص واریز کردهاند و اگر صادق نباشند، این پول را از دست خواهند داد. این روش به گواه اثبات سهام یا الگوریتم PoS معروف است و گروههای خاصی از کاربران (یا مستر نودها) اگر برای تراکنشهای متقلبانه برنامهریزی کنند، همه مبالغ گرو گذاشته شده خود را از دست خواهند داد.
بسیاری از ارزهای دیجیتال با توجه به کارایی این روش برای تایید تراکنشها از آن استفاده میکنند و یا سعی دارند در آینده به سمت آن بروند که از برجسته ترین آنها میتوان به اتریوم اشاره کرد.
در سال ۲۰۰۴، Hal Finney گواه اثبات کار قابل استفاده مجدد را اختراع کرد که از اصول HashCash الهام گرفته بود. در سال ۲۰۰۵ nick Szabo پیشنهادی را برای Bitgold منتشر کرد که در آن از ایدههای Hal Finney و بسیاری از پروژههای دیگر استفاده شده بود.
همانطور که در تاریخ بیت کوین میبینید، افراد زیادی در سراسر جهان به طور خستگیناپذیری بر روی فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال از دهه ۹۰ تا به امروز کار کردهاند و تلاشهای زیادی برای حل مسائل پیچیده حول و حوش ارز دیجیتال صورت گرفته است. میتوان ادعا کرد که تعدادی از بهترین استعدادها در این عرصه مشغول هستند.
ورود ساتوشی ناکاموتو
ساتوشی ناکاموتو در اکتبر ۲۰۰۸، یک فرد ناشناخته و یا گروهی از افراد ناشناخته بود که رسالهای را به لیست پستی Cypherpunk در metzdowd.com فرستاد و بیت کوین را به عنوان یک سیستم نقد الکترونیک همتا به همتا معرفی کرد.
در این رساله، اشارات مستقیمی به B-money و HashCash شده بود و بسیاری از مشکلاتی که توسعهدهندگان قبلی با آن مواجه بودند از جمله دوبار خرج کردن (ریسک این که یک کوین یا توکن چندین بار برای خرید کالا مورد استفاده قرار گیرد) مورد خطاب قرار گرفتند.
این رساله انتقادات زیادی را از جانب شکاکان دریافت کرد، اما ناکاموتو به کار خود ادامه داد و بلاک پیدایش (Genesis Block) بیت کوین را در ۳ ژانویه ۲۰۰۹ استخراج کرد.
تاریخ بیت کوین از همان بدو پیدایش و توسعه، با یورش منتقدان و شکاکان مواجه شد، اما جسورانه و با اقتدار به راه خود ادامه داد.
آخرین به روز رسانی: ۱۳۹۹/۴/۵