اخیرا این سوال را از خودم پرسیدم و طبیعتا مرا به سمت یافتن جوابهای محتمل هدایت کرد. از یکی از همکارانم همین سوال را پرسیدم و از دید او، اگر بیت کوین وجود نداشت و یا حتی اگر چیز دیگری به جایش پدید میآمد یک موضوع قابل پیش بینی و آشنا بود. در واقع بلاکچین به قدری برای من یک پیامد منطقی و متعلق به گستره شبکه جهانی به حساب میآید، که قادر به تفکر کردن در مورد جایگزین محتمل آن نیستم.
من در این سؤال از کلمه “بیت کوین” به عنوان نمایندهای از کل “بلاک چین” استفاده کردهام زیرا این دو موضوع به شکل غیر قابل انکاری از هم جدا نشدنی هستند. بلاکچین یک پروتکل نرم افزاریست که ارزهای دیجیتال بر پایه آن بنیان گذاری شدهاند و قطعا بدون اینترنت، بلاک چین هم وجود نداشت.
زمانی که به این سوال برخوردم، به ذهنم رسید که بهترین راه پاسخ دادن به آن، نگاه کردن به مزایای مثبتی است که بلاکچین برای ما به ارمغان آورده: به عبارتی دیگر، چه چیزی کم بود اگر بلاکچین وجود نداشت؟ با تمام این اوصاف بیایید از یاد نبریم که ما همچنان در ابتدای راه بلاک چین هستیم و حتی نزدیک درک پتانسیلهای آن به صورت تمام و کمال نیستیم.
چه کسی مخترع بلاکچین بود؟
جواب این سوال، شخص یا گروهی از افراد به نام ساتوشی ناکاموتو است. این اسم به قطع مترادف بیت کوین است زیرا اولین کاربرد آن در ساخت دفتر کل مبادلات و انتقالات عمومی ارز دیجیتال بیت کوین بود. این یک دفتر کل باز و دسته بندی شده است که از طریقی کارآمد، قابل اعتبارسنجی و دائمی، معاملات بین دو گروه یا فرد را ثبت و ضبط میکند. این پروسه به قدری شاخص است که تسهیلاتی ایدهآل برای ارائه دهندگان سرویسهای مالی به حساب میآید. برای ساده بیان کردن این موضوع، همانطور که دوره فشرده Guru99 این کار را کرد باید گفت:
از بلاکچین برای انتقال امن فراوردههایی مانند پول، دارایی، قراردادها و غیره استفاده میشود. این امر بدون نیاز به شخص ثالث به عنوان واسطه، همانند بانک یا دولت، انجام میشود.
چرا بلاک چین اختراع شد؟
میل به حذف کردن اشخاص ثالث واسطه، در واکنش به هرج و مرج مالی ایجاد شده توسط پیشینه بانکهای کلان، در سال ۲۰۰۸ بود. باور عمومی به سرعت ۱۸۰ درجه تغییر کرد و مؤسسات مربوط نیز از این جریان کنار گذاشته شدند. بنابراین چیزی که همه به دنبال فهمیدن آن بودند این بود که آیا بانکها تقریبا دنیای توسعه یافته را فلج کرده بودند یا خیر. شاید هم نیاز بود تا قبل از اینکه توسعه دهندگانی که ذهنشان معطوف به تکنولوژی بود، تولید چیزی که امروزه با نام بلاکچین شناخته میشود را در نظر بگیرند، منتظر رویداد بزرگ دیگری میمانیم.
تا آن زمان بانکها به عنوان واسط بین ما و مشتریان (فارغ از تجاری یا مصرف گرایانه بودن امور) و مردم و کمپانیهایی بودند که نیازمند ارسال پول به آنها و یا دریافت آن بودیم. چیزی که از هم پاشی مالی، برای همگان از آن پرده برداری کرد این بود که عملیات بانکی تحت هیچ عنوانی مبرهن و واضح یا در اصطلاح شفاف نیستند زیرا این اعمال، سیستمهای متمرکز تحت پوشش عملی گروههایی، با حقوقهای بیش از اندازه اغراق آمیز بودند. بعدها به عموم اعلام شد که آنها در حال انجام چه کاری بودهاند. به ویژه این در زمانی بود که مصادف شد با به میان آمدن رهن نامههای جایگزین بنیادی، که موجب لطمه زدن بسیار به بخشهای آسیب پذیر جامعه شد و همین موضوع حس عدم اطمینان به آنها را افزایش داد. اما به چه چیزی میتوانستیم اعتماد کنیم؟
پاسخ، خود را در قالب بلاکچین نشان داد که “غیر متمرکز و فارغ از ماجرای اعتماد بود”. بخشی از این موضوع به این دلیل است که کل بلاک چین ریاضیات محض است و اعداد دروغ نمیگویند. این یکی از راههای بیان آن است.
همچنین، غیر متمرکزسازی، یکی از کلیدیترین ویژگیهای بلاکچین است. بلاکچین فارغ از کنترل یک ماهیت مستقل، در شبکهای از کامپیوترها و بدون مرکز کنترل عجین شده با زنجیرههای بیش از حد، فعالیت میکند.
تولد فینتک (Fintech)
در حینی که ظهور بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به همراه بانکدارانی همانند Jamie Dimon از مجموعه JP Morgan که به بدنامی شهره بود، سر تیتری داغ شده بودند، اظهاریهای توسط وارن بافت (Warren Buffet) که کریپتو را “تله سمی موش” مینامید بیان شد، آن هم در زمانی که داستان بازار گاوی بیت کوین توسط افرادی مثل Max Keiser به گرمی دنبال و حمایت میشد.
علاوه بر این، از آنجایی که افرادی مثل Keiser سابقه حضور در سرویسهایی با پیشینه مالی را داشتند، او و حامیانی که همانند او بودند، نقش پر رنگتری از جامعه رسمی حامی ارزهای دیجیتال، که اکثرا متشکل از سایفرپانکها و آزاد اندیشان بود، بازی کردند.
با حرکت کریپتو به سمت یک روند پر رونق، Fintech پدیدار شد. فینتک که فرم مخفف تکنولوژیهای مالی (Financial Technologies) بود، خیلی زود به همگان نحوه استفاده از بلاکچین برای تولید امکانات کارآمدتر در مبادلات برای امور تجاری و مصرف کنندگان را نشان داد. با از راه رسیدن کمپانیهایی مثل Transferwise، انحصار بانک در ارائه خدمات مالی مورد تهدید قرار گرفت زیرا کار با سیستم کهنه بانک، دشوار و کند بود و این سیستم با پلتفرمی که توانایی ارائه خدمات مبادله بینالمللی روزانه ارز، با حق دستمزد تا90 درصد کمتر از بانک با همان سرویس را داشت، نمیتوانست رقابت کند.
دنیای سیار بانکهای نوین
نتیجتا فینتک اثر بدی در بخش ارائه خدمات خرد بانک از خود به جای گذاشت. بلاکچین تولد بانکهای نوین را امکان پذیر کرد. بانکهای نوین، بانکهای منحصرا″ دیجیتال هستند که مشتریان قادر به دسترسی به آنها از طریق برنامههای نصب شده بر روی یک دستگاه همراه هستند.
گزارشی منتشر شده توسط Medici در سال ۲۰۱۹ بر این باور بود که اثر بانکهای نوین بر روی سیستم بانکداری، همانند اثر نظریه کوانتوم بر روی دیدگاه ما نسبت به دنیای واقع میباشد. طبق این مقاله، بانکهای نوین به این دلیل به چنین حدی از موفقیت دست یافتهاند چون توانستهاند مشتری را در محل حضور وی ملاقات کنند و در تلاشند تا مشاوره، خدمات بانکی و سرمایه گذاری را یک جا و در یک تجربه به هم متصل کنند.
اروپا و به ویژه انگلستان مسئولیت هدایت و اختصاص بودجه بانکهای نوین یا بانکها چالش برانگیز را به عهده گرفتهاند و برخی از مردم با نام برندهای پیشتازی مثل Atom Bank، Tandem Bank، Monzo، Starling Bank، Revolut و N26 به آنها اشاره میکنند.
با تمام این تفاسیر، جهان در حال توسعه به جایی گفته میشود که در آن سرویسهای بانکداری مبتنی بر بلاکچین، به صورت بالقوه بیشترین نفوذ و تاثیر را در آن داشته باشند. در سرتاسر جهان مجموعا ۱.۷ میلیارد افراد بالغ از سرویس بانکی استفاده نمیکنند. این در حالیست که دو سوم آنها گوشیهای موبایل دارند و این امر در حالتی که چنین افرادی شامل فعالیات مالی حیطه ما شوند، بانکداری دیجیتال را عرضهای جذاب جلوه خواهد کرد.
مجله مربوط به افراد سفید پوست، منتشر شده توسط Network International اعلام کرده: “میزان پول پردازش شده توسط دستگاههای نقطه فروش (POS)-همانند ماشینهای کارت کشی-تنها 5 درصد از GDP در آفریقا را تشکیل میدهد و این تنها در حالیست که این آمار در برخی کشورها به ۳۰ درصد میرسد.” از نظر Andrew Key از بخش نظارت مدیریتی Network International ناحیه آفریقا: “کارتها آینده دور و درازی را پیش رو دارند اما پیش بینی من این است که در آفریقا، قسم بسیار کثیری از جمعیت با نسخه دیجیتال یک حساب به این عرصه وارد خواهند شد.”
بدون بلاکچین چه اتفاقی می افتاد؟
در هنگامی که بلاکچین قدرتی قابل تکیه کردن در دنیای مالیات به حساب میآید، حال چه از دیدگاه سرویسهای مالی و چه از دیدگاه میزان مقبولیت ارزهای دیجیتال، این تنها بخشی نیست که بلاکچین در آن اثر حائز اهمیتی از خود به جای گذاشته است. گزارشات پزشکی، اسناد قانونی مربوط به قراردادها و داراییها، درآمدهای مالیاتی و نمونه سازی از هر چیزی، از اتومبیلهای استون مارتین (Aston Martin) گرفته تا یک عمارت شخصی همگی نمونههایی از سایر کاربردهای بلاکچین هستند و موارد بسیار بیشتری هم در راه هستند.
برای جمع بندی میتوان گفت اگر بیت کوین یا بلاکچین وجود نداشت، در نتیجه ما فینتک، سیستم بانکداری نوین، قراردادهای هوشمند یا هر نوع از هزاران روش استفاده از این تکنولوژی را نداشتیم.