در بازار مالی ارز دیجیتال طرفدار کدام ایده هستید؟ پیشبینی قیمت بر اساس الگوهای تکرار شونده یا غیرقابل پیشبینی بودن قیمت به دلیل حرکت در مسیر تصادفی. ایده اول مربوط به تئوری داو (Dow Theory) و تشخیص روند حرکت بازار با استفاده از دادههای تاریخی است که قبلا مفصل درباره آن صحبت کردهایم. اما اگر فکر میکنید قیمت آینده بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مستقل از روندهای گذشته هستند، شما با «تئوری گام تصادفی» همنظر هستید. در این مطلب از میهن بلاکچین قرار است ببینیم نظریه گام تصادفی چیست، کاربردهای این نظریه را در بازار ارزهای دیجیتال بررسی کنیم و ببینیم آیا بیت کوین هم از الگوی گام تصادفی پیروی میکند یا خیر.
معرفی نظریه گام تصادفی
تئوری گام تصادفی (Random walk theory) که به آن گشت تصادفی یا مسیر تصادفی هم گفته میشود، نخستین بار توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام لوئیس باچلیر (Louis Bachelier) در سال ۱۹۰۰ میلادی (۱۲۷۸ شمسی) مطرح شد. چند دهه بعد، پروفسور برتون مالکیل (Burton Malkiel) که مبدع تئوری احمق بزرگتر (Greater Fool Theory) نیز بوده است، در کتاب خود با عنوان «یک پیادهروی تصادفی در وال استریت» نظریه گام تصادفی را بسط داد. این اقتصاددان معتقد است ارزش سهام بهطور تصادفی نوسان پیدا میکند و تا حد زیادی غیرقابل پیشبینی است. در حقیقت، این فرضیه میگوید از آنجایی که تغییرات آینده قیمت از حرکتهای گذشته مستقل است، نمیتوانیم با انتخاب یک سهام یا زمانبندی ورود و خروج از بازار، عملکرد بهتری نسبت به کل مارکت داشته باشیم.
باچلیر با استناد به نظریه احتمال در بازارهای مالی ادعا میکند که قیمت سهام رفتاری شبیه به حرکت تصادفی ذرات غوطهور در سیالات (Brownian motion) دارد. این ادعا کارآیی تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) را زیر سوال میبرد. او معتقد است که طبق فرضیه بازار کارآمد (EMH)، قیمت دارایی در واکنش به جریان مداوم اطلاعات در نوسان است و به همین دلیل فرصتهای کسب سودِ بالاتر از میانگین از بین میروند.
اگرچه انتقادات بسیاری به فرضیه بازار کارآمد وارد است؛ اما برای درک بهتر تئوری گام تصادفی، ناگزیریم ابتدا سراغ این فرضیه برویم.
فرضیه بازار کارآ چیست؟
فرضیه بازار کارآ (Efficient market hypothesis) یا کارآیی بازار به سه بخش تقسیم میشود:
- ضعیف (Weak form EMH): فرم ضعیف فرضیه بازار کارآ ادعا میکند که نمیتوان از دادههای تاریخی برای کسب سود استفاده کرد؛ چراکه اطلاعات گذشته در مورد قیمت و حجم معاملات، در قیمت فعلی سهام گنجانده شدهاند.
- نیمه قوی (Semi-strong form EMH): فرم نیمه قوی تئوری بازار کارآمد فرض میکند که قیمتهای کنونی سهام، تمام اطلاعاتی را که در دسترس عموم است ازجمله دادههای گذشته و حال را لحاظ میکند؛ بنابراین این بخش اهمیت تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) و اطلاعات عمومی را نفی میکند.
- قوی (Strong form EMH): فرم قوی فرضیه بازار کارآمد ادعا میکند که تمام اطلاعات خصوصی و عمومی همگی در قیمت سهام لحاظ شدهاند و به همین دلیل هیچ نوع تحلیلی نمیتواند بهطور پیوسته بازار را شکست دهد.
فرضیه گام تصادفی چیست؟
همانطور که گفتیم فرضیه گام تصادفی معتقد است که نوسانهای بعدی قیمت در بازارهای مالی شبیه به مسیر غیرقابل پیشبینی یک شیء سرگردان، مستقل از یکدیگر هستند و به همین جهت «گام تصادفی» نامیده میشوند. فرض اصلی این است که تغییرات قیمت در آینده کاملا تصادفی و غیرمنتظره است و از حرکات قبلی در هیچ زمانی تاثیر نمیپذیرد.
یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه گام تصادفی، «استقلال حرکات قیمت» است که اعتبار پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس عملکرد یا روند گذشته را زیر سوال میبرد. بنابراین اگر قیمتها را یک حرکت تصادفی بدانیم، تلاش برای پیشبینی قیمت در آینده با استفاده از دادههای تاریخی بیمعنا است. این رویکرد ضمن اینکه معایب تکنیکهای رایج پیشبینی قیمت مانند تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را آشکار میکند، تاکید دارد که سرمایهگذاران باید از استراتژیهای سرمایهگذاری کمریسکتر و متنوعتری استفاده کنند.
کاربردهای نظریه گام تصادفی در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
ماهیت نظریه گام تصادفی در بازار ارزهای دیجیتال شبیه به سایر بازارهای مالی است و نشان میدهد که ارزش ارزهای دیجیتال در یک مسیر تصادفی و غیرقابل پیشبینی حرکت میکنند. بهعلاوه، از آنجایی که طیف وسیعی از عوامل غیرقابل کنترل روی تصمیمهای فعالان بازار اثر میگذارند، با استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بهسختی میتوان سود بالاتر از میانگین بازار بهدست آورد. در ادامه چند مورد از کاربردهای فرضیه گام تصادفی در بازار کریپتو را بررسی میکنیم:
- ارزیابی استراتژی معاملاتی
ار آنجایی که تئوری گام تصادفی، اثربخشی استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت و تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی گذشته را به چالش میکشد، سرمایهگذاران بازار کریپتو میتوانند با استفاده از این تئوری، کارایی استراتژیهای معاملاتی را با نگاه انتقادی ارزیابی کنند.
- مدیریت ریسک
اگر احتمال گام تصادفی را در قیمت ارزهای دیجیتال در نظر بگیریم، متوجه میشویم که سطح بالایی از غیرقابل پیشبینی بودن وجود دارد. این نکته، دلیل خوبی برای ایجاد برنامههای مدیریت ریسک است تا سرمایهگذاران به جای تلاش برای پیشبینی زمان مناسب برای انجام معاملات سودآور، به فکر تنوع بخشیدن به سبد سرمایهگذاری باشند.
- آنالیز کارآیی بازار
فرضیه گام تصادفی معتقد است که اطلاعات موجود به سرعت روی قیمت ارزهای دیجیتال منعکس میشوند. با توجه به اینکه اطلاعات جدید سریعا روی ارزشگذاری ارزهای دیجیتال اثر میگذارند، سرمایهگذاران میتوانند از این نظریه برای ارزیابی کارآیی بازار استفاده کنند.
- آموزش سرمایهگذاران
با کمک نظریه گام تصادفی میتوانیم معایب روشهای پیشبینی قیمت را که صرفا بر اساس روندهای تاریخی انجام میشوند، نشان دهیم. در واقع این نظریه روی فاکتورهای دیگری به جز دادههای تاریخی تاکید میکند و هدف آن ترویج رویکرد واقعبینانهتر و آگاهانهتر برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
- رویکرد سرمایهگذاری بلندمدت
ممکن است سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال برای مواجهه با چالشهای خاص بازار، از استراتژیهای سرمایهگذاری کمریسکتر مانند تنوعبخشی به پورتفولیو یا خرید و نگهداری بلندمدت ارزهای دیجیتال استفاده کنند. چنین استراتژیهایی با اصول نظریه گام تصادفی مطابقت دارند.
آیا بیت کوین از مدل گام تصادفی پیروی میکند؟
اقتصاددانان و تحلیلگران مالی در مورد پیروی بیت کوین از الگوی گام تصادفی استدلالهای مختلفی را مطرح میکنند؛ اما در مجموع میتوان نظرات آنها را به دو بخش موافقان و منتقدان تقسیم کرد. در ادامه دلایل هر گروه را بررسی میکنیم:
موافقان پیروی بیت کوین از نظریه گام تصادفی
گروه اول با استناد به فرضیه بازار کارآمد و پویایی بازار معتقد هستند که بیت کوین از نظریه گام تصادفی پیروی میکند و به همین علت قیمت بیت کوین غیرقابل پیشبینی است.
- فرضیه بازار کارآمد (EMH): اگر فرضیه بازار کارآمد را که ادعا میکند قیمت دارایی دربرگیرنده تمام اطلاعات مربوطه است در مورد بیت کوین بپذیریم، این یعنی تمام اطلاعات مهم در قیمت بیت کوین لحاظ شده است و به این نتیجه میرسیم که بیت کوین از الگوی گام تصادفی پیروی میکند.
- پویایی بازار: بیت کوین یک بازار ۲۴ ساعته است و رویدادها و اخبار میتوانند تاثیر آنی روی قیمت آن داشته باشند. همین موضوع باعث ایجاد نوسان قیمت بیت کوین میشود که با نظریه گام تصادفی همخوانی دارد.
مخالفان پیروی بیت کوین از نظریه گام تصادفی
این گروه نیز با اشاره به ناکارآمدی بازار، عوامل بیرونی و تحلیل تکنیکال بر این باور هستند که نظریه گام تصادفی را نمیتوان در مورد بیت کوین به کار برد.
- ناکارآمدی بازار: بازار ارزهای دیجیتال هنوز ناکارآمد است و ممکن است قیمتها همیشه فرصت شناسایی روندها و الگوها را به تریدرها نشان ندهند.
- عوامل رفتاری و بیرونی: قیمت بیت کوین ممکن است تحت تاثیر عواملی مانند معاملات پرریسک سفتهبازی، جنبههای روانی و احساسات بازار در نوسان قرار بگیرد. این مولفهها میتوانند بخشی از الگوها یا روندهایی باشند که از الگوی گام تصادفیِ صرف فاصله دارند.
- بر خلاف بازارهای مالی متعارف، عواملی مانند روندهای اقتصاد کلان، پیشرفتهای فناوری و تحولات نظارتی همگی روی قیمت بیت کوین تاثیرگذار هستند و ممکن است این عوامل همیشه از مفروضات تئوری گام تصادفی پیروی نکنند.
- تحلیلهای تکنیکال: طرفداران تحلیل تکنیکال سنتی بر خلاف مفهوم گام تصادفی، معتقد هستند که شاخصهای خاص تکنیکال و الگوهای نمودار در پیشبینی حرکات کوتاهمدت تا میانمدت قیمت موثر هستند.
محدودیتهای تئوری گام تصادفی برای سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال
اگرچه استفاده از نظریه گام تصادفی در حوزه ارزهای دیجیتال اثرات مثبتی برای سرمایهگذاران دارد؛ اما بدون اشکال هم نیست. یکی از مهمترین نقطه ضعفهای تئوری گام تصادفی این فرض است که قیمتهای بازار بهطور دقیق همه اطلاعات موجود را منعکس میکنند.
تغییرات قیمت در بازار پرنوسان و مبتنی بر حدس و گمان ارزهای دیجیتال، ممکن است ناشی از فاکتورهای دیگری به غیر از اطلاعات بنیادی نظیر تغییر قانونهای نظارتی یا احساسات بازار باشد. بهعلاوه، نظریه گام تصادفی با این ادعا که نوسانات قیمت کاملا تصادفی هستند، وجود روندها یا الگوهای موردنظر تحلیلگران تکنیکال را نادیده میگیرد.
تاثیر بالقوه رویدادهای خارجی مانند نقض امنیتی، تغییرات قانونی یا پیشرفتهای فناوری که اثرگذاری قابلتوجهی روی قیمت ارزهای دیجیتال دارند، یکی دیگر از اشکالات این نظریه است. با توجه به اینکه تئوری گام تصادفی الگوهای تکرار شونده قیمت را رد میکند، ممکن است برخی شاخصهای بازار کمارزش تلقی شوند. بهعلاوه، ممکن است نظریه تصادفی مواردی که قیمتها از ارزش ذاتی خود منحرف میشوند، مانند بازارهای ناکارآمد یا حبابهای قیمتی را نادیده بگیرد.
جمعبندی
نظریه گام تصادفی (The Random Walk Theory) معتقد است که قیمت سهام در یک مسیر تصادفی حرکت میکند و غیرقابل پیشبینی است. بر همین اساس حرکات قیمت در گذشته و دادههای تاریخی، شاخص قابلاعتمادی برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده نیستند. اگرچه این نظریه یک چارچوب مفهومی را برای درک حرکت بازارهای مالی ارائه میدهد؛ اما کاربرد آن در بازار ارزهای دیجیتال و بیت کوین موضوع بحث موافقان و مخالفان است. شما با کدام گروه موافق هستید؟ آیا با تئوری گام تصادفی در مورد غیرقابل پیشبینی بودن قیمت بیت کوین همنظر هستید یا فکر میکنید قیمت ارزهای دیجیتال بر اساس الگوهای تکرار شونده قابل پیشبینی هستند؟
سوالات متداول (FAQ)
نظریه گام تصادفی چیست؟
فرضیه گام تصادفی یک تئوری مالی است و ادعا میکند که قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در یک مسیر تصادفی حرکت میکند و از این رو قابلپیشبینی نیست.
آیا بیت کوین و ارزهای دیجیتال از الگوی گام تصادفی پیروی میکنند؟
نظرات مختلفی در این خصوص وجود دارد و موافقان و مخالفان هر کدام استدلالهای خودشان را مطرح میکنند.