تنها چند روز به هاوینگ بیت کوین باقی مانده است و تب و تاب اتفاقات حول این رویداد جامعه ارز دیجیتال را در بر گرفته است. در حال حاضر جامعه کریپتو در انتظار سومین هاوینگ بیت کوین است و دو روز دیگر پاداش استخراج هر بلاک نصف می شود. در این هاوینگ تعداد بیت کوین هایی که ماینرها برای استخراج هر بلاک دریافت می کنند از ۱۲.۵ به ۶.۲۵ خواهد رسید.
تا به حال مقالات زیادی منتشر شده اند که به هاوینگ بیت کوین پرداخته ایم اما در این مقاله می خواهیم دقیقا بررسی کنیم چرا ساتوشی ناکاموتو شبکه بیت کوین را به نحوی سازمان دهی کرد که در آن هاوینگ یا نصف شدن پاداش استخراج وجود داشته باشد و یا اینکه چرا اصلا تعداد بیت کوین ها تنها ۲۱ میلیون کوین است؟ در ادامه به این موضوع می پردازیم.
چرا شبکه بیت کوین دچار هاوینگ می شود؟
ساتوشی ناکاموتو شبکه بیت کوین را طوری طراحی کرد که عملکرد آن متکی به حفظ ارزش کوین های آن باشد. برای اینکه ساتوشی بتواند این کار را عملی کند، باید هاوینگ را در فرایند شبکه بیت کوین می گنجاند تا از این طریق بتواند عرضه بیت کوین را هر ۴ سال یکبار کم کند و با کاهش عرضه ارزش بیت کوین بالاتر برود و به این وسیله از شبکه بیت کوین پشتیبانی شود.
در هر بازاری اصول عرضه و تقاضا باعث تغییر روند قیمتی می شود. می توانیم این را با یک مثال ملموس بیان کنیم. پس از آنکه عرضه دلار در داخل کشور کم شد، قیمت ریال با افزایش زیادی روبرو شده. به طوری که قیمت هر دلار در ایران به تقریبا ۲۰,۰۰۰ تومان نیز رسید. در خصوص بیت کوین نیز این امر صدق می کند. پس از اینکه جایزه ماینینگ نصف شود، تعداد کوین هایی که ماینرها می توانند در بازار به فروش برسانند کمتر از گذشته خواهد بود و در این صورت میزان عرضه این کوین نسبت به تقاضای آن کم می شود و همین عامل می تواند محرکی برای افزایش قیمت بیت کوین باشد.
البته این سوال مطرح می شود که اگر تقاضا برای بیت کوین نیز کم شود و با شرایط بحرانی پیش بیاید که افراد سرمایه خود را از بیت کوین خارج کنند چه؟ رخ دادن این اتفاقات دور از ذهن نیست، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که در حال حاضر شرکت های سازمانی و مالی زیادی بر روی بیت کوین سرمایه گذاری کرده اند و در حال حاضر افراد زیادی نسبت به این رمز ارز شناخت بیشتری دارند. بیت کوین با وجود اینکه تقریبا ۱۱ سال از عرضه آن می گذرد، به خوبی توانسته است خود را در میان دیگر دارایی های سنتی و بازارهای بورس و سهام جا کند. به طوری که مشاهده می کنید ابتدا شرکت های بزرگی نظیر فیسبوک و دولت های بزرگ در حال عرضه ارز دیجیتال خود هستند. طی این ۱۱ سال توسعه های زیادی در جامعه کریپتو رخ داده است و ارزهای پرکاربردی عرضه شده اند که می توانند مشکلات زیادی را رفع کنند.
در واقع ساتوشی ناکاموتو برای اینکه شبکه بیت کوین را تقویت کند و آن را گسترش دهد، هاوینگ ها را به صورت هر چهار سال یکبار زمانبندی کرد تا موجودی در گردش بیت کوین مطابق با پذیرش آن حفظ شود. ناکاموتو این فرایند فکری را در ایمیل خود نیز توضیح داده است:
این نکته که کوین های جدید تولید میشوند بدان معنا است که موجودی پول بر اساس مقدار برنامه ریزی شده افزایش مییابد، اما لزوما منجر به تورم نمیشود. اگر موجودی پول مطابق با میزان افزایش افراد استفاده کننده از آن افزایش یابد، قیمت ثابت میماند. اگر عرضه به اندازه تقاضا افزایش نیابد، رکود (ضد تورم) رخ خواهد داد و دارندگان اولیه پول شاهد افزایش ارزش آن خواهند بود.
کوین ها در ابتدا باید به نحوی توزیع شوند و به نظر میرسد که توزیع با نرخ ثابت، بهترین فرمول ممکن است. به عبارت ساده تر، اگر ناکاموتو تمام ۲۱ میلیون بیت کوین را در هنگام عرضه در دسترس قرار میداد، عرضه از تقاضا بسیار بیشتر می شد و احتمال بسیار کمی وجود داشت که قیمت آن افزایش یابد.
چرا تنها ۲۱ میلیون بیت کوین وجود دارد؟
ساتوشی ناکاموتو برای اینکه بیت کوین پاسخ متقابل به چاپ بی پایان ارزهای سنتی باشد، تنها ۲۱ میلیون از این کوین را در شبکه آن گنجاند. در وایت پیپر اصلی بیت کوین، این موضوع را با کشف و استخراج طلا مقایسه کرده و گفته است:
به صورت قراردادی، اولین تراکنش در بلاک یک تراکنش ویژه است که باعث میشود اولین کوین متعلق به ایجاد کننده بلاک شود. این موضوع نودها را تشویق میکند تا از شبکه پشتیبانی کنند و روشی برای توزیع کوین ها به موجودی در گردش پیدا کنند، زیرا هیچ نهاد مرکزی برای صدور کوین ها وجود ندارد. افزوده شدن تدریجی مقدار ثابتی کوین جدید مشابه با گسترش منابع استخراج کنندگان طلا برای افزودن طلا به موجودی در حال گردش است. در مورد بیت کوین، زمان استفاده از CPU و مصرف برق افزایش مییابد.
در وایت پیپر معروف ساتوشی در سال ۲۰۰۸ بیان شده است که چگونه اطلاعات کمیاب میتواند به عنوان شکلی از پول الکترونیکی عمل کند. اغلب بیت کوین به عنوان یک کالا مشابه با طلا یا نقره در نظر گرفته میشود. بیت کوین که به طلای دیجیتال رایج شده است، در حال حاضر به دلیل نوسان قیمت، محدودیت های مقیاس پذیری و تجربه کاربری پیچیده با سایر سیستم های پرداخت پذیرفته شده در رقابت است. با این حال، بسیاری از پذیرندگان بیت کوین اعتماد خود به بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش را حفظ کردهاند. ذخیره ارزش رایجی که میشناسیم (نظیر طلا) محدودیت های مشابهی با مکانیزم پرداخت مدرن دارد: فروشندگان اندکی طلا را به عنوان شکلی از پرداخت میپذیرند، قیمت طلا نیز در نوسان است و قابلیت انتقال و حجم تراکنش های آن محدود به ذوب کردن و ایجاد شمش است.
اگرچه طلا واسطه مبادلاتی مدرن ایده آلی نیست، اما به عنوان یکی از قدیمی ترین و مورد اعتماد ترین ذخایر ارزش انسان اعتبار کسب کرده است. ارزش طلا به دلیل کمیاب بودن در طول زمان حفظ شده است. این کمیاب بودن معمولا با نسبت انباشت به جریان محاسبه میشود. نسبت انباشت به جریان (SF) کمیاب بودن دارایی را اندازه گیری میکند و بر اساس تقسیم کل موجودی در گردش دارایی مورد نظر بر میزان تولید سالانه آن است. انباشت به جریان بیان میکند که کاربرد اقتصادی یک کالای مصرفی هنگامی مشخص میشود که آن کالا مورد استفاده قرار بگیرد، اما کاربرد دارایی های سرمایه گذاری با نسبت SF بالا در ذخیره و فروش مجدد آنها نهفته است.
دارایی هایی با نسبت SF بیشتر، نرخ تورم سالانه کمتری دارند. اگرچه طلا در حال حاضر بیشترین SF در بین کالاهای فلزی محبوب را دارد، اما انتظار میرود که مقدار نسبت SF بیت کوین پس از هاوینگ چهارم در سال ۲۰۲۴ از SF طلا پیشی بگیرد. بیت کوین یک کالای فلزی نیست، اما مقایسه آن با طلا میتواند تاثیرگذار باشد زیرا به دلیل ویژگی های مشترک بیت کوین با طلا، به آن طلای دیجیتال میگویند. نکته مهم این است که نسبت SF برای کالاهای خاص نظیر طلا غیرقابل پیش بینی است زیرا ممکن است منابع بزرگی از طلا کشف شود یا پیشرفت فناوری منجر به ارزانتر شدن استخراج آن شود. برای مثال کشف یک معدن بزرگ طلا یا فناوری های جدید برای استخراج طلا که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد میتواند منجر به جریان بیشتر از انتظار این کالا شود. بیت کوین از قطعیت ریاضیاتی منحصربهفردی بهره میبرد موجودی قابل استخراج آن بر اساس پارامترهای موجود در شبکه است.
جالب توجه است که در کد اصلی، در واقع هیچ مقدار ثابتی از کوین های جدید وجود ندارد و از ابتدا ساتوشی ناکاموتو تنها به وسیله هاوینگ مشخص کرده است که چه میزان بیت کوین موجود خواهد بود. در کد بیت کوین توضیح داده شده است که ابتدا توزیع اولیه ۵۰ کوین بود. در کد بیت کوین، خطی وجود دارد که به شرح زیر است:
Consensus.nSubsidyHalvingInterval = 210000;
این خط کد بیان میکند که هر ۲۱۰,۰۰۰ بلاک، مقدار کوین های عرضه شده باید نصف شود. با اجرای این کد، محاسبه میشود که تاکنون چند بلاک حل شده اند. هنگامی که عدد مورد نظر به ۲۱۰,۰۰۰ برسد، هاوینگ اول رخ میدهد. پس از رسیدن به ۲۱۰,۰۰۰ بلاک، تعداد بیت کوین های عرضه شده معادل با ۵۰ تقسیم بر ۲ یعنی ۲۵ بیت کوین یا ۲.۵ میلیارد ساتوشی شد. در خط ۱۵۷۴، این کد مشخص میکند چگونه به حداکثر تعداد بیت کوین دست یافته شده است. این خط به شرح زیر است:
If (halvings >= 64)
return 0;
این کد بدان معنا است که پس از ۶۴ هاوینگ، دیگر نباید توزیع کوین صورت بگیرد. به عبارت دیگر، پس از آنکه عدد ۵۰، ۶۴ بار تقسیم بر ۲ شود، آخرین بیت کوین به بازار عرضه شده است و مجموع ۲۱ میلیون بیت کوین در گردش خواهند بود. برخلاف سایر دارایی های ضد تورمی، در این کد کاملا مشخص است که حداکثر تعداد بیت کوین چه مقدار است و از طریق هاوینگ است که این امر محقق میشود.
کلام آخر
بیت کوین اغلب به عنوان ابزاری برای مقابله با تورم در نظر گرفته میشود. دلیل این موضوع، موجودی ثابت بیت کوین است که هرگز از حد مورد نظر فراتر نخواهد رفت. نرخ تورم سالانه بیت کوین در حال حاضر ۳.۶۵ درصد می باشد که پس از هاوینگ این مقدار نصف خواهد شد و به ۱.۸ درصد می رسد. ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را به عنوان یک ارز تورمی طراحی کرد تا هر چهار سال یکبار تورم آن کم شود و کاهش نرخ تورم موجب کاهش در عرضه و در نتیجه افزایش قیمت این ارز دیجیتال برتر شود.
نرخ تورم بیت کوین کمتر از نرخ تورم ۲ درصدی بانک های مرکزی و ۲.۵ درصدی میانگین جهانی و طلا خواهد شد. با هاوینگ آتی بیت کوین، این ارز دیجیتال بالاخره شرایط را برای خود هموار خواهد کرد تا تورم آن کمتر از اکثر سیستم های مبتنی بر ارز سنتی شود. البته نمی توان گفت که نرخ تورم بیت کوین رابطه مستقیمی با قیمت این ارز دیجیتال برتر دارد، اما ساتوشی ناکاموتو طوری شبکه بیت کوین را طراحی کرده است که تمامی این عوامل در شبکه بیت کوین تاثیرگذار و موجب تقویت آن شوند.