بیت کوین نقطه تلاقی سه علم اقتصاد، رایانه و ریاضیات است. این امری بدیهی است که علاقهمندان به تکنولوژی و کامپیوتر به آن علاقه داشته باشند. به دلیل استفاده از رمزنگاری، علاقهمندان به ریاضیات نیز به سمت بیت کوین کشیده شدهاند. ساتوشی ناکاموتو نیز بیت کوین را یک پول الکترونیکی معرفی کرده و قیمت هر یک واحد آن معادل ۲۰,۰۰۰ دلار معامله میشود. پس طبیعی است که افرادی که به اقتصاد و امور مالی علاقه دارند هم به سمت اولین ارز دیجیتال جهان جذب خواهند شد. اما آیا ارتباطی میان فلسفه و bitcoin وجود دارد؟ موضوع جالبی که در این مقاله به آن پرداختهایم.
ارتباط فلسفه و بیت کوین
این که دانشمندان رایانه در زمینه بیتکوین پژوهشهایی انجام دهند موضوع عجیبی نیست، به هر حال بیتکوین یک نرم افزار است. bitcoin برای شکل دادن به رفتار انسان از موارد انگیزشی بهره میبرد و از این جهت قابل درک است که اقتصاددانان نیز آن را مورد مطالعه قرار دهند. اولین رمز ارز جهان نوعی سرمایه نوظهور و یقینا کمیاب است که بدون نیاز به واسطه یا میانجی قابلیت انتقال به سراسر جهان را دارد و از نظر قیمت، رفتاری انفجاری از خود به نمایش گذاشته است. این موارد، افراد آکادمیک را ناگزیر به موضوع بیتکوین علاقهمند کرده است.
با این حال تعداد کمی از فلسفه دانان به موضوع بیتکوین پرداختهاند. ممکن است با خود فکر کنید که اصلاً چرا آنها باید این کار را انجام دهند و یا اینکه در صورت انجام، آیا کسی به کار آنها اهمیت خواهد داد. اما افرادی که از بیتکوین استفاده میکنند باید به آن اهمیت بدهند.
در اینجا دلیل آن را توضیح خواهیم داد: بیت کوین دارای عناصر و مؤلفههای بسیاری است که هیچ یک از آنها به خودی خود جدید نیستند. رمزنگاری همواره در دسترس است، دستورالعملهای همتا به همتا، سالها قبل از ایجاد وایت پیپر آن در سال ۲۰۰۸، به وجود آمدهاند. انگیزهها؟ کمیابی؟ به دوره مقدماتی اقتصاد خوش آمدید. ولی قبل از بیت کوین هیچ چیزی این عناصر را اینگونه با یکدیگر ترکیب نکرده بود. ساتوشی ناکاموتو از میان مرزهای سنتی، مؤلفهها و اجزا را گرد هم آورده است.
با مطالعه این مقاله با ساتوشی را بهتر بشتاسید: ساتوشی ناکاموتو کیست؟
اندروام بیلی دانشیار علوم انسانی در دانشگاه ییل، بردلی لتلراستادیار فلسفه در دانشگاه ویومینگ و کریک وارمک استادیار فلسفه در دانشگاه ایلینویز، با یکدیگر در حال نگارش کتابی هستند در رابطه با بیتکوین به عنوان ابزاری برای مقابله با طمع و زیاده خواهی دولت و مدیران شرکتها.
فلسفه به بیتکوین شباهت دارد. در حالی که بعضی از رشتهها فقط روی موضوعات خاصی تمرکز میکنند و یا فقط از دادههای خاصی استفاده میکنند -نتایج آزمایشگاهی یا تجربی، یافتههای مطالعات، مدلهای رسمی و یا حسی− فلسفه، نه در موضوع و نه در دادههای اصلی هیچ گونه حد و مرزی ندارد. فلسفه دانها درباره همه چیز سؤال میپرسند و از هر مدرکی که بتوانند پیدا کنند، برای ارزیابی پاسخها استفاده میکنند. فلسفه همه چیز را شامل میشود و رشتهای است که رشتههای دیگر را در بر میگیرد.
شناخت عمیق تر بیت کوین به دور از مسائل مالی
بیت کوین به خوبی در کنار فلسفه قرار میگیرد زیرا هر یک از عناصر بیتکوین درحوزه تحقیقات فلسفی قرار دارد. فلسفهدانان از هر مدرک مرتبطی برای یافتن پاسخ استفاده میکنند. شواهد و مدارک مرتبط با بیتکوین، شاخههای روانشناسی، اقتصاد، رمزنگاری و حوزههای بیشتری را دربرمیگیرد ولی هیچ کدام از این شاخهها نمیتوانند به تنهایی درک عمیقی از این سیستم به عنوان یک واحد کامل ایجاد کند. چشم انداز بیت کوین یک چشم انداز فلسفی است.
به طور خلاصه هم فلسفه و هم بیت کوین اجزا را گرد هم میآورند و به طور طبیعی همراه یکدیگر به حساب میآیند. فلسفه کاملاً در خور بیتکوین است. اما فلسفه برای انجمن بیتکوین چه کاری میتواند انجام دهد؟ لازم است سرمایه گذاران قبل از اینکه پولشان را در بیت کوین سرمایه گذاری کنند، با مفهوم بیت کوین آشنا شوند
فلسفه اغلب با سؤالات هنجاری سروکار دارد −سؤالاتی نه فقط درباره اینکه ماهیت یک چیز چیست بلکه درباره اینکه چه چیزی باید باشد، خوب یا بد یعنی چه، عدالت و بی عدالتی چیست. اگر میخواهید درباره UTXO یا SHA-256 اطلاعات به دست بیاورید از یک مهندس نرم افزار و یا کسی که اطلاعات را رمزنگاری میکند کمک بگیرید. اگر میخواهید ارتباط بین پول عرضه شده با سرعت گردش پول و قدرت خرید واقعی را متوجه شوید از یک اقتصاددان سؤال کنید. ولی اگر میخواهید بدانید که آیا امنیت مالی که بیتکوین میتواند فراهم کند چیز خوبیست و یا اینکه آیا سیاستهای پولی بیتکوین برای کاهش تورم میتواند باعث بهبود وضعیت عدالت شود یا به حمایت شما نیاز دارد، از یک فلسفهدان کمک بخواهید. حتی اگر آنها به سؤالهایتان پاسخ قطعی ندهند میتوانند به شما در پیدا کردن و ارزیابی عوامل (فاکتور های) گوناگون کمک کنند.
مبانی عملکرد حریم خصوصی در بیت کوین به زبانی ساده
ممکن است نگران این موضوع باشید که فلسفه بیشتر با سؤال سروکار دارد تا جواب. و ما قبلاً تصدیق کردیم که فلسفهدانان ممکن است به سؤالهای شما پاسخ قطعی ندهند. ولی نادیده گرفتن فلسفه تنها به خاطر این موضوع، به معنای سوء تفاهم در مواردی است که فراهم میآورد. کار فیلسوف این نیست که فقط سؤالی طرح کند، لبخندی مغرورانه بزند و سپس به کار خود ادامه دهد. ما تلاش میکنیم تا به سؤالات پاسخ بدهیم و گاهی اوقات موفق میشویم. ولی حتی در مواقعی که موفق به یافتن پاسخ نشویم، طرحی از اینکه پاسخهای خوب چگونه باید باشند ارائه میدهیم، با دلیل توضیح میدهیم که برخی از جوابها نسبت به پاسخهای دیگر ارجحیت دارند، معیارهایی را برای داوری پاسخها ارائه میدهیم و غیره. فلسفه فقط درباره پرسش و پاسخ نیست بلکه به دلیل و برهان نیز مربوط میشود. و دلایل و برهانها حتی اگر قطعی نباشند، فهم را عمیقتر میکنند. وقتی فلسفه خوب پیش برود ما را از شعارها فراتر میبرد و به سمت فهمیدن، که کاری دشوار است سوق میدهد بدون اینکه از نظر موضوع یا شواهد و مدارک محدودیتی وجود داشته باشد.
آوردن دلیل و برهانهای هنجاری کاری بیهوده نیست بلکه قلب تپنده انجمن بیت کوین است. در اینجا فرضیه خوش بینانهای را مطرح میکنیم:
اما آیا جهان بدون وجود مؤسسات مالی متمرکز وضع بهتری خواهد داشت؟ اینگونه سوالات پیچیده، دربرگیرنده رشتههای گوناگون و هنجاری هستند. به عبارت دیگر این سؤالات، فلسفی هستند و ما برای فهم بیتکوین و ارزیابی وعدههایش به ابزارهای اصلاحی فلسفه احتیاج داریم.بیایید به یک مثال با جزئیات بیشتر نگاهی بیندازیم.
اگر به ساختار بیتکوین فکر کرده باشید، فهمیدهاید که بیتکوین به جای حساب، از UTXO (خروجیهای خرج نشده) استفاده میکند. همچنین ممکن است درباره میکسر، کوین جوین، کوین سوآپ وتکنیکهای دیگری که امنیت حریم خصوصی را افزایش میدهند، چیزهایی شنیده باشید. بیتکوین میتواند حریم خصوصی مسائل مالی را افزایش دهد. اما اهمیت حریم خصوصی در مسائل مالی چیست؟ چطور ممکن است فقط به این دلیل که دیگران نمیدانند از پولتان چگونه استفاده میکنید، اوضاع مالیتان بهتر شود؟ اینجاست که دلیل و برهان آوریهایی فلسفی به ما کمک میکنند تا پا را از شعارهای ساده فراتر گذاشته و به سؤالات واقعی بپردازیم. به نتیجه زیر که از یک مقالهی کلاسیک در زمینهی حریم خصوصی الهام گرفته شده است توجه کنید.
اهمیت حفظ حریم خصوصی در مسائل مالی
اول – حرفهایی وجود دارند که ممکن است با دکتر خود در میان بگذارید ولی درباره آنها چیزی به دوستانتان نگویید. به درستی رابطه بین دو دوست با رابطهی بین پزشک و بیمار متفاوت است است .
دوم – رفتار سالم این است که با افراد گوناگون روابط متفاوتی داشته باشیم. چرا؟ داشتن روابط متنوع −دوستان، کسانی که به ما علاقه دارند، هم وطنها و همکاران− یک لذت به شمار میرود وزندگی را ارزشمند میکند. اینکه افراد گوناگون چیزهای گوناگونی درباره شما بدانند و در نتیجه به روشهای کاملاً مختلفی با شما ارتباط برقرار کنند، اتفاق خوبی است. اگر رئیستان، همکارها و یا دیگر آشنایانتان درباره شما چیزهایی را بدانند که صمیمی ترین دوستانتان میدانند، احتمالاً رابطهتان با آنها دچار تزلزل خواهد شد.
سوم – کارهایی که شما با پولتان انجام میدهید نشان دهنده شخصیت حقیقی شماست. دانستن اینکه با پولتان چه کار میکنید −به عنوان مثال به کدام سازمانها و اهداف سیاسی کمک مالی میکنید و چه میزان پول به آنها اهدا میکنید و یا اینکه سلیقهتان در خرید لوازم شخصی چگونه است− شخصیت شما را نشان میدهد. اینکه در قبال به دست آوردن چیزی حاضرید از چه چیزهایی بگذرید نشان میدهد که شما برای چه مسائلی ارزش قائل هستید و این چیزی است که کلمات به تنهایی قادر به انجام آن نیستند.
چهارم – اگرچه بیتکوین یک بلاکچین عمومی دارد ولی میتواند به گونهای مورد استفاده قرار گیرد که از حریم خصوصی مالی محافظت کند. استفاده از کوینجوین به این معناست که به یک جمعیت پولی ملحق شوید و جزئیات خرید، فروش و پس اندازتان را از نگاههای کنجکاوی که چه از روی دوستی و چه به هر دلیل دیگری شما را زیر نظر دارند، پنهان کنید.
با کنار هم قرار دادن این مراحل میتوانیم نتیجه بگیریم که استفاده از کوینجوین خوب است و به شما اجازه میدهد که تعیین کنید چه کسی، چه چیزهایی درباره پول و بنابراین نیت شما بداند. این کار از توانایی ارزشمند جدا نگه داشتن روابط مختلف از یکدیگر محافظت میکند.
مجموعهای از دلیل و برهانهای فوق العاده جالب! هرچند این دلیل و برهانها بی نقص نیستند ولی نکته اصلی در همین دلیل و برهانها نهفته است. اما دو نکته را در نظر داشته باشید. اول اینکه اینگونه فکر کردن ما را از سؤالات آشکار و اصطلاحات نمایشی فراتر میبرد و برای ما دلیل ارائه میکند. دوم اینکه ما از یک تئوری درباره روابط انسان و تمایز این روابط از یکدیگر (روانشناسی)، یک فرضیه درباره اینکه چطور رفتار انسان، شخصیت او را آشکار میکند (با به کارگیری تئوری تمایلات آشکار از شاخه اقتصاد و یک تئوری دیگر در رابطه با اینکه این تمایلات آشکار دربارهی ما چه میگویند) و همچنین مشاهداتی درباره کوینجوین (علم کاربردی رایانه) استفاده میکنیم. فقط و فقط با کنارهم قراردادن این موارد است که ما میتوانیم در تفکرات خود پیشرفت کنیم و این یعنی فلسفه. این فقط یک مثال است از اینکه فلسفه چگونه میتواند یک سؤال مهم را واضحتر بیان کند و از مدارک و شواهد گوناگون برای پاسخ به آن سؤال استفاده کند. در اینجا به سؤالات بیشتری همراه با شاخهای از فلسفه که آنها را پوشش میدهد اشاره میکنیم.
واقعا بیت کوین چیست؟!
تراکنش بیتکوین دقیقاً چیست؟ آیا کلام است یا عبارت؟ در رابطه با ارث چه ساختارهای قانونی برای آن در نظر گرفته شده؟ وقتی از کوینجوین استفاده میکنم آیا ممکن است به خاطر این ریسک کردن از نظر قانونی مقصر شناخته بشوم؟ استفاده من از کوینجوین امنیت حریم خصوصی من را به واسطه ناشناس بودن برای دیگران افزایش میدهد. چه کارهایی باید انجام دهم تا در صورت استفاده از کوینجوین در معامله با کسی که در حال سرمایه گذاری پولهایی ست که از طریق قاچاق انسان به دست آورده، مسئولیت اخلاقی خود را محدود کنم؟ آیا “قانون نتیجه دوگانه” (این قانون مجموعهای از معیارهای اخلاقی است که به شما میگوید چه زمانی میتوانید برای هدفی، کار خوبی را انجام دهید در صورتی که میدانید آن کار خوب نتایج بدی هم در پی خواهد داشت) در این جا کاربرد دارد؟
سؤال بالا میتواند تغییر کند ولی از اهمیت آن کم نمیشود. وقتی از دلار فیزیکی آمریکا استفاده میکنم آیا ممکن است به خاطر این ریسک کردن از نظر قانونی مقصر شناخته بشوم؟ این کار امنیت حریم خصوصی مرا از طریق پنهان کاری برای دیگران افزایش میدهد. در این صورت چه کارهایی باید انجام دهم تا مسئولیت اخلاقی خود را محدود کنم؟
چه زمانی یک هارد فورک (hard fork) اساساً یک ارز دیجیتال جدید ایجاد میکند؟ آیا بیتکوین میتواند بعد از ایجاد تغییراتی در سیاستهای پولیاش به همان شکل قبل مورد استفاده قرار بگیرد؟ آیا هارد فورکها فقط تغییراتی در بیت کوین به وجود میآورند و یا کلاً چیز دیگری را جایگزین آن میکنند؟
آیا عرضه پول باید توسط مکانیزمهای بازار اداره شود یا مؤسسات دموکراتیک باید آن را اداره کنند؟ آیا برای قوانین مربوط به به کارگیری افراد با مهارت (کارشناسان فنی) در سیستم پولی، جایگاهی وجود دارد؟ (فلسفهی سیاسی)
آیا باید در هر فرصتی که به دست میآید نود کامل خود را اجرا کنم خصوصاً زمانی که مقادیر سود من و یا شبکه ناچیز است؟ چگونه باید اثرات جانبی مثبت یک شبکه سالم را برخلاف راحتی خودم ارزیابی کنم؟ (اخلاق کاربردی). بار دیگر و از نگاهی جدید مقاله زیر را مطالعه کنید:
در هیچ یک از این موارد، علم رایانه و یا اقتصاد نمیتوانند به تنهایی سؤالات ضروری و مهم ما در مورد بیتکوین را پاسخ بدهند. لازم است که تمام چیزهایی که دربارهی آن رشتهها میدانیم و همچنین متافیزیک، فلسفه قانون، علم اخلاق و غیره را کنار هم قرار دهیم. نیاز داریم تا همه آنها را گرد هم بیاوریم. ما به فلسفه احتیاج داریم. برخی فکر میکنند فلسفه یک خودبینی بیهوده است. اتفاقاً این باور درباره برخی از سؤالات فلسفی درست است. ولی در مورد سؤالاتی که در بالا مطرح شد چطور؟ هر کسی که این مقاله را میخواند سهمی در آنها دارد. سرمایه گذاران نیاز دارند تا قبل از سرمایه گذاری در بیتکوین، با مفهوم بیتکوین آشنا شوند. وکیل مدافعان در صورتی که بخواهند مخاطبانشان را در مورد یک رساله با ارزش و طولانی متقاعد کنند، به بحثهایی عمیقتر از مسائل پیش پا افتاده نیاز دارند. قانون گذاران (و رأی دهندگان عادی که آنها را به مقام و منصب میرسانند) برای ارزیابی کاربرد بیتکوین و انگیزههای پنهان افرادی که از بیتکوین استفاده میکنند، به دانشی کاربردی احتیاج دارند و کاربران با وجدان نیاز دارند تا بهترین راه برای ملحق شدن به یک انقلاب پولی را ارزیابی کنند بدون اینکه بیدلیل به دیگران و یا حتی خودشان آسیب بزنند. در ابتدا از این سؤال که چرا بیتکوین به فلسفه ارتباط دارد، تعجب کردیم. حال اینکه اکنون سؤال بهتر این است که چطور میتوانستیم بدون فکر کردن به فلسفه، به بیت کوین بیندیشیم؟