
فرض بر این بود که قرار است اینترنت (Internet) نقش یک همسان کننده عالی را داشته باشد. اینترنت یک رشته تو در تو و در هم تنیده از فرهنگهای آنلاین، محتوا و اطلاعات است که به ما وعده داده بود تا مشکل محدودیتهای اجتماعی و فیزیکی ما را رفع کند و با این کار، یک دموکراسی دیجیتال فراهم سازد و ما نقش شهروندان آن را داشته باشیم.
هم اکنون ما بیش از هر زمان دیگری نیاز به این ارتباط متقابل داریم. ویروس کرونا با انتشار پیدا کردن در سراسر جهان، ما را مجبور به ماندن در داخل خانههایمان کرده است. برای افرادی از میان ما، که در حال تجربه کردن مرزهای بسته، محدودیتهای اعمال شده توسط دولت، قرنطینه اختیاری و انزوا هستند، اینترنت به پنجرهای جهاننما مبدل شده است.
اما با این وجود، شبکه جهانی همچنان در حال گسسته شدن و از هم پاشیدن است. اینترنتی که ماهیت آن آزاد و مجانی است، به آرامی در حال فروپاشی و تجزیه شدن به دست دولتها و شرکتها است. همواره تعداد بیشتری از کشورها، اینترنتهای محدود و بسته ملی خود را به مردم تحمیل کرده و به دلایلی که به نظر در بهترین حالت، سیاسی، و در حالت بدتر، اقتدارگرایانه به نظر میرسند، این عمل را انجام میدهند.
با انتقال محیط کسب و کارها به فضای آنلاین، دولتها به صورت طبیعی در تلاش هستند تا بتوانند قدرت خود را در بعد دیجیتال گسترش دهند. ISPها و شرکتهای زیرساختی وب، تابع قوانین بومی و محلی محدودهای هستند که در آن استقرار دارند و این بدان معناست که هیچ راهی برای وجود داشتن اینترنت خارج از کنترل قانونگذاران منفعت طلب، موجود نیست.
این روند Cyberbalkanization یا همان تقسیم بندی فضای سایبری، در تقابل با منشا پیدایش و فلسفه بنیانگذاری و چشم انداز اصلی ایده باز بودن فضا، همکاری و خلاقیت است.
سلاحهای کنترل جمعی؟
قدرت یک اینترنت مشترک و باز، در راستای تاثیرگذاری بر روی سیاستهای دنیای واقعی، در بهار عربی به آشکارترین حد خود رسید. توییتر و فیسبوک نقشی اساسی در احیای روند دموکراتیک و پاسخگویی، ایفا کردند.
این پلتفرمهای رسانه اجتماعی، مبدل به ابزاری برای فعالیتهای برنامهریزی شده، هماهنگ و آزادی بیان شدهاند. این مسائل، موجب قرار گرفتن آنها در کانون توجه جهانی شده است. در مقابل، دولتها به نوبه خود در حال بیرون کشیدن این ابزارها از دستان شهروندان خود هستند.
در ماه مه سال گذشته، روسیه قانونی را تصویب کرد که به دولت خود اختیارات گسترده برای کنترل دسترسی شهروندان به اینترنت را میدهد. ISPها اکنون نیاز دارند تا بتوانند مسیریابی کلیه ترافیک وب، از طریق نودهای سانسور شده ملی تحت کنترل کامل دولت را به انجام رسانند. سپس این اینترنت حاکم، میتواند از شبکه جهانی جدا شود.
چین یکی از پیشرفتهترین فرهنگهای سانسور را در جهان دارد و دههها صرف تکمیل کردن فایروال بزرگ خود کرده است. دسترسی شهروندان به وب سایتهای خبری خارجی و پلتفرمهای رسانه اجتماعی مثل YouTube، Twitter و Facebook مسدود شده است.
یک سیستم سانسور خودکار هماهنگ با زمان واقعی و لحظهای، در زیر ساختهای وب داخلی این کشور طراحی شده که حتی وب سایتهای داخلی نیز با استفاده از برنامههای طراحی شده خاص، به صورت ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته رصد میشوند. VPNها ممنوع هستند و این به معنی قطع کردن آخرین راه ارتباطی و یا همان پرتال دیجیتالی، برای اتصال به دنیای بیرون است.
تیم پوشش دهی ویروس کرونا چین اعلام کرد: قرار دادن موانع بر سر راه شفاف سازی، باز بودن فضا و جریان آزاد اطلاعات، منجر به یک بحران جهانی بیسابقه در زمینه بهداشت شده است. این یکی از دلایلی است که با افزایش میزان مرزبندی کشورها در حیطه جریان آزاد اطلاعات، ما باید به صورت جهانی در مقابل سانسور اینترنت بایستیم.
سانسور رسانهای چین، شیوع ویروس کرونا را مرگبارتر میکند – Los Angeles Times
چین به صورت حرفهای و فعالانه، تکنولوژی سانسور خود را به سایر کشورهای آسیایی صادر میکند تا یک اثر بالا به پایین ایجاد کرده و این عملکردهای مورد پسند خود را در منطقه گسترش دهد.
دهها کشور وجود دارند که برای امتحان کردن تاثیر سانسور بر جامعه، به نمونه آزمایشهای اجتماعی ناگوار تبدیل شدهاند. اکثریت این کشورها، در حال پسرفت و بازگشتن به زمان کابوسوار کتاب جورج اورول به نام ۱۹۸۴ هستند.
در این نوع مکانها، یعنی جایی که شیوههای دموکراتیک مثل اعتراض، آزادی بیان و مطبوعات آزاد ممنوع هستند، اینترنت تنها چشم انداز موجود نسبت به هر جایگزین سیاسی و یا واقعیت اجتماعی است. وب، منزلگاه آزادی بیان، خودآموزی و نظرات متنوعی است که به ما در راستای تقویت استقلال و تفکر انتقادی خود، کمک میکند.
دستکاری و کنترل دسترسی به اینترنت و یا تعریف دقیق پارامترهای آن، به نوعی یک سرکوب استراتژیک و فوق العاده موثر است.
سانسور، ابزاری برای نگه داشتن مردم در تاریکی جهل است، تا زمانی که کسی دیگر به یاد نیاورد که چطور باید چراغ را دوباره روشن کرد.
ارور بازدارنده و مخوف ۴۰۴
علاوه بر رژیمهای اقتدارگرا، تعدادی از کشورها و مشاغل لیبرال مستقر در غرب نیز وجود دارند که به جای ایجاد یک دنیای آنلاین یکپارچه و باز، در حال بخشبندی اینترنت هستند. دور نگه داشتن مردم و محدود کردن دسترسی آنها، به اندازه محصور کردنشان در بین دیوارههای دیجیتال آسان است. در واقع عملکردی که مثل یک واسطه برای تقسیمبندی و جدایی، به جای اتحاد است.
مسدود کردن دسترسی کاربران مستقر در سایر کشورها، تحت عنوان Geoblocking شناخته میشود. میزبانان وب میتوانند دسترسی به IPهای مستقر در یک کشور را لغو کنند و یا از دسترسی کامل مردم کشور، جلوگیری کنند.
دلایل متفاوتی برای عمل geoblocking وجود دارد. ولی غالبا رشته دلایل، به تنبلی و یا پول ختم میشود. شاید به نظر آسانتر برسد که این دسترسی را از بین ببرید و به عبارتی سوییچ این ماجرا را ببندید، تا این که با باز گذاشتن مرزهای وب سایت خود، مجبور به در نظر داشتن تمامی نیازهای قانونی شوید.
نیاز به تلاش زیادی برای جای گرفتن در پایگاه کاربران جهانی وجود دارد؛ هر کشوری قوانین مختلف مربوط به نحوه استفاده و انتقال داده خود را دارد. بیش از ۳۰ منطقه و ملیت جهانی، هم اکنون قوانین وضع شده مربوط به خود را دارند. برخی ممکن است در حوزههای قضایی زندگی کنند که دارای قوانین سرسختانه حریم خصوصی هستند.
این شامل اتحادیه اروپا میشود که در سال گذشته قوانین GDPR خود را برای محافظت از همه کاربران مستقر در ناحیه اروپا، ارائه و معرفی کرد. اکنون هر کسب و کاری که مشتری و یا کاربر مستقر در اروپا داشته باشد، یا موظف به پیروی از این قوانین است، و یا باید یک حصار دیجیتالی به دور خود بکشد.
با این وجود، geoblocking بیتاثیر است. میزان استفاده از خدمات VPN به صورت چشمگیری افزایش یافته است و تقریبا ۲۵ درصد از کل جمعیت کاربران اینترنت در دنیا، از یکی از این خدمات استفاده میکنند. اما VPNهای سنتی کُند و هزینهبر هستند و در حالی که ممکن است شما در پی یافتن یک VPN که با Netflix کار میکند هستید، باید بیشتر نگران ردیابی آنان از فعالیت و رفتار اجتماعی خود باشید.
برای این که اینترنت را حقیقتا IP agnostic و فارغ از سانسور کنیم، تنها نیاز به کمی سیم کشی دوباره خواهیم داشت.
بسیار بعید است که دخالت دولت، به دستیابی به نوعی از اینترنت منجر شود که ما لایقش هستیم. زیرا پاسخ هر حرکتی که ریشه در پیشرفت اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی داشته باشد، مردم هستند.
اینترنتی که توسط مردم و برای مردم قدرت گرفته است، قدم بعدی تحولات اینترنت است
کاربران روزمره اینترنت مثل خود شما، میتوانند با سانسور و نظارت غیر اخلاقی مبارزه کنند.
تکنولوژیها و برنامه های غیرمتمرکز به طور خاص، برای این منظور طراحی شدهاند. از طریق آنها، ما میتوانیم اینترنت را به شکوه سابق خود بازگردانیم، و این همان نقطهای است که هیچ کس مالک آن نیست و آن را کنترل نمیکند و کاربران میتوانند با آزادی در آن پرسه بزنند. یک VPN غیرمتمرکز (dVPN)، یکی از ابزارهایی است که میتواند در زمینه دوباره ساختن یک اینترنت امن، قابل دسترسی و بیحد و مرز، به ما کمک کند.
با استفاده از VPNهای معمولی، شما مجبور به پرداخت هزینه اشتراک برای استفاده از خدمات هستید. این سرویسها کُند و محدود هستند و از همه نگرانکنندهتر این است که، آنها گزارش فعالیتهای آنلاین کاربران خود را در سرورهای متمرکز نگهداری میکنند.
مطالعهای از عملکرد ۶۲ ارائه دهنده تجاری – تبلیغاتی نشان داده است که بسیاری از VPNها از راهها و با استفاده از ابزار مختلف، ترافیک کاربر خود را منتشر میکنند. بسیاری از آنها نیز موقعیت فیزیکی واقعی مربوط به خود را به درستی نشان نداده و به نظر در سرورهایی میزبانی میشوند که واقع در کشورهایی غیر از مواردی هستند که در تبلیغات، به کاربران ارائه میشود.
با استفاده از یک VPN غیرمتمرکز، کاربران روزمره وب به این سرویس قدرت میدهند، و در واقع کامپیوترها و دستگاههای خود را به نودها تبدیل میکنند. در این حالت، ذخیره سازی دادهها و یا گزارشات غیرممکن است؛ زیرا ترافیک مورد استفاده، از طریق این نودهای مسکونی، به شکلی کاملا رمزنگاری شده و غیرقابل تشخیص مسیردهی میشود.
اما چیزی که در مورد این dVPN منحصر به فرد است، توانبخشی به آن از طریق شبکه جهانی از کاربران روزمره است. هر کسی میتواند تبدیل به یک نود شده و هر زمان که امکانش را داشت، میتواند پهنای باند استفاده نشده خود را به اشتراک بگذارد.
کاربران اینترنت در زمان واقعی و در واقع در هر لحظه! تصور کنید که چه میشد اگر همه ما به یک نود مبدل میشدیم و به خود وب قدرت رسانی میکردیم.
ساخت برنامه های غیرمتمرکز (DApps)
پروژههای بیشماری وجود دارند که در زمینه غیرمتمرکز سازی پیشگام هستند. محیط و در اصطلاح اکوسیستم این زمینه، از شرکتها، پیشروان و پروژههای شگفت انگیزی ساخته شده است که همگی به صورت هم زمان در حال تلاش در راستای ترمیم دنیای از هم گسسته آنلاین ما هستند.
این امر نیاز به همت زیادی داشته و تعداد کمی شروع به انجام پروسه این تحولات کردهاند. سازنده و پدر اینترنت ، Tim Berners-Lee، هم اکنون یکی از رهبران گروه اطلاعات غیرمتمرکز در MIT است و در تلاش برای بازگرداندن روند متمرکزسازی و بازیابی ماهیت خنثی اینترنت میباشد.
بنیاد Mozilla در جدیدترین گزارش سلامت اینترنتی خود، در حال تحقیق در زمینه وب غیرمتمرکز جایگزین است. این حرکتی سازنده است؛ تعداد بیشماری از تیمهای کارآفرینی در سراسر جهان در حال ساخت برنامههای غیرمتمرکز (DApps) و ابزار متن باز یا Open Source هستند که امکان پشتیبانی و نظارت بر اینترنت را در اختیار جامعه جهانی میگذارد.
همه این پلتفرمهای مختلف یکدیگر را تشریح میکنند و با گرد هم آمدن موجب تشکیل یک اینترنت جدید که قابل دسترسی و باز، همانند یک سیستم یکپارچه است، میشوند. همه آزادند تا یکی از این اکوسیستمها را انتخاب کنند و به راحتی انتخاب خود را از یکی به دیگری تغییر دهند.
و در حالی که ممکن است فعالیت ما منجر به فراهم شدن زیرساختها و ابزارها شود، این جوامع ما هستند که تحقق پیدا کردن وب غیرمتمرکز را به یک واقعیت تبدیل میکنند. با افزایش تعداد افرادی که یک نود در منزل خود راه اندازی میکنند، بعث به وجود آمدن اینترنتی سریعتر، پایدارتر و مقاومتر در برابر سانسور خواهد شد.
بنابراین از آنجایی که شما زمان بیشتری را به صورت آنلاین صرف می کنید، به یاد داشته باشید که آنچه در واقع اینترنت را تغذیه میکند فقط فیبر نوری نیست بلکه نیاز مشترک ما برای اتصال به یکدیگر است.